انتشار گزارشهایی از کشته شدن ۲۶۰ پناهجوی افغانستانی به دست نیروهای جمهوری اسلامی در مرز سراوان
دو شاهد عینی گفتهاند که این پناهجویان «هنگام ورود به ایران» در منطقه مرزی کلهگان سراوان کشته شدند. بسیاری از فعالان و مقامات پیشین افغانستان این «کشتار جمعی» را مصداق «جنایت علیه بشریت» خواندند.
شبکه حالوش، که در زمینه ستم ملی و نقض حقوق بشر در بلوچستان فعالیت میکند، به نقل از دو شاهد عینی افغانستانی خبر داد که حدود ۲۶۰ افغانستانی شامگاه یکشنبه ۲۲ مهرماه در منطقه مرزی کلهگان سراوان کشته شدند. آنها «هنگام ورود به ایران» هدف تیراندازی نیروهای نظامی جمهوری اسلامی قرار گرفتند و بسیاری نیز زخمی شدند. این شبکه چندین ویدئو منتشر کرده که جسدهای کشتهشدگان را نشان میدهد و روایت جانبهدربردگان را به شکل شنیداری منتشر کرده است.
شمار دقیق کشتهها و زخمیشدگان روشن نیست و مقامات جمهوری اسلامی خبر را رسماً تأیید نکردند.
حسن کاظمی قمی، نماینده ویژه رئیسجمهوری ایران در امور افغانستان، این موضوع را در شبکه اجتماعی اکس (توئیتر سابق) رد کرد و آن را محصول «هیاهوی رسانههای دروغآفرین» خواند. او با کاربست کلمه حکومتی «اتباع» گفت: «جان باختن دهها اتباع غیرقانونی در مرز سراوان صحت ندارد».
او همچنین با توسل به «غیرقانونی» بودن افغانستانیها، درصدد توجیه کشتار پناهجویان افغانستانی برآمد و از عملکرد نیروهای مرزبانی به شکل همهجانبهای دفاع کرد:
برخورد «قانونی» با ورود «غیرقانونی اتباع غیر مجاز»، حق مشروع کشورهاست و نیروهای مرزبانی هر کشوری موظف به جلوگیری از ورود اتباع غیرقانونی هستند ... جمهوری اسلامی ایران مصمم به بازگرداندن پناهجویان غیرمجاز و برخورد قانونی با ورود غیرقانونی آنها در تمامی مبادی مرزی است.
«شبکه همبستگی با زنان»، سازمانی که درمورد حق و حقوق و مبارزات زنان افغانستان فعالیت میکند، در اعلامیه امروز خود چهارشنبه ۲۳ مهر/ ۱۶ اکتبر به نقل از سازمانهای حقوق بشری مینویسد:
مطابق آمار تخمینی ... از حدود ۳۰۰ مهاجر، ۶۰ و یا ۷۰ نفر توانستهاند فرار کنند و باقی، کشته یا زخمی شدهاند. هنوز آمار دقیقی از کشتهها و زخمیان این حادثه در دست نیست. آنچه تا کنون از جزییات این فاجعه همگانی شده است، نمایش یک جنایت هولناک بشریست. این جنایت، در منطقه سراوان رخ داده؛ نقطهی مرزی ایران و پاکستان که مهاجران از آنجا به شکل قاچاق وارد ایران میشوند.
این تخمین از کشتهشدگان با صحبتهای دو شاهد عینی افغانستانی با حالوش، که از این کشتار جان سالم بهدر بردند و آشنایان و هموطنهای خود را از دست دادهاند، همخوانی دارد. یکی از آنها در ابتدای فایل صوتی میگوید: «۳۰۰ نفر بودیم، و ۲۷۰ یا ۲۸۰ نفرمان کشته شدند» و «فقط حدود ۶۰ الی ۷۰ نفر زنده ماندهاند».
شبکه همبستگی زنان «ابعاد گستردهی این جنایت بشری و انسانی»، را نه صرفاً یک «فاجعه» سیاسی بلکه همچنین محصول یک وضعیت اجتماعی در جامعه ایران، یعنی «افغانستانستیزی»، «افغانستانهراسی» و شعار نژادپرستانه «مرگ بر افغانی» قلمداد کرد:
به این سادگی هم نیست که دولت فرمان داده باشد و نیروهای نظامی آن را اجرا کرده باشند. به رگبار بستن چندصد نفر بیدفاع که از یک رژیم تروریستی فرار کردهاند، باید انگیزهی کافی داشته باشد تا آن سرباز را به خلق چنین فاجعهای همراهی کند. این انگیزه، از تعریف افغانستانی به عنوان دیگری و دشمن اخلاقی میآید که این روزها در فضای رسانههای جمعی ایران علیه مهاجران و پناهندگان افغانستانی جریان دارد. چنین انگیزهای از کف خیابانهای ایران بلند و در نقطهی مرزی اینگونه خودش را نشان میدهد. این فاجعه، پیادهسازی شعارهای «مرگ بر افغانی» در خیابانهای ایران است. متأسفانه ما در پایان این فاجعه نیستیم؛ این آغازی از فاجعهای است که با چهرهی فاشیسم به میان آمده و امکانهای خشونتگری خود را آشکار میکند.
این اعلامیه در پایان «کشتار جمعی دهها مهاجر افغانستانی» را یک «جنایت بشری» خواند که نهادهای حقوقی ایران و بینالمللی را مسئول پیگیری آن میکند.
در ویدیوهایی که در شبکههای اجتماعی منتشر شده است، شماری افراد زخمی دیده میشوند که بیشتر به زبان پشتو صحبت میکنند. یکی از آنها با اشاره به پسر داییاش میگوید: «این کار را کردند که دیگر کسی جرأت نکند، به ایران برود. این پسر مامایم (داییام) است، چهار گلوله خورده. من خودم هم زخمی هستم.»
درحالی که حالوش علت مرگ مهاجران افغانستانی را «تیراندازی مأموران جمهوری اسلامی» عنوان کرده، دیگر خبرگزاریها از «تیراندازی و انفجار مین» خبر دادند.
در گزارش امروز حالوش به نقل از کادر درمانی شهر ماشکیل، واقع در بلوچستان پاکستان، آمده است:
شماری از مهاجران مجروح افغان در پی تیراندازی مأموران مرزی جمهوری اسلامی به این مرکز درمانی مراجعه کردهاند اما این مجروحان پیش از رسیدن پلیس محلی برای صورتجلسه و تشکیل پرونده قضایی برای ادامه درمان این مرکز درمانی را ترک کردهاند.
این شبکه به نقل از یک منبع دیگر مینویسد شمار زیادی از مهاجران افغانستان «جوان و کم سنوسال بودند و مجروحان عمدتاً از ناحیه کمر و پا هدف تیراندازی قرار گرفتند».
واکنش مقامات افغانستان
محمدفرید حمیدی، دادستان کل پیشین افغانستان، در شبکه اجتماعی اکس (توئیتر سابق) رفتار مأموران جمهوری اسلامی در «کشتار عمدی» مهاجران افغانستانی را مصداق «جنایت علیه بشریت» خواند و از سازمانهای بینالمللی حقوق بشری خواست عاملان این رویداد را «به سزا برسانند». او همچنین مشروعیت حکومت طالبان را زیر سؤال برد و گفت پناهندگان به امید یافتن «محل امن و مصون و گریز از تهدیدات جانی» این مسیر خطرناک را در پیش گرفتند و «طبق قوانین بینالمللی، اخلاق انسانی و آموزههای اسلامی» مستحق حمایت بودند.
سمیع سادات، از فرماندهان ارتش پیشین افغانستان، نیز در پاسخ به کشتهشدن دهها مهاجر افغانستانی به دست مرزبانان جمهوری اسلامی، در شبکه اکس نوشت این مهاجران برای یافتن پناهگاهی از «وحشیگری طالبان» به ایران فرار میکردند.
رسانک، رسانهای که با جمعی از فعالان مدنی و حقوق بشری بلوچ اداره میشود، نیز به نقل از یکی از خبرگزاریهای رسمی طالبان نوشت:
افغانستان به دلیل مشکلات ۴۰ سالهاش هنوز هم شاهد سیل مهاجرت به کشورهای همسایه طی این سالها بوده و بسیار از خانوادهها بهخاطر دوری از مشکلات موجود در کشور، مجبور به مهاجرت شدند… مسئولان ایران اخیراً در حالیکه بارها اظهاراتی در باره مهاجران داشته که جنبه مثبتی داشته و گمان بر این شده که باعث رفع مشکلات میشود، اما متأسفانه معلوم میشود که بعد عملاً هیچ کاری صورت نگرفته و این سخنان صرفاً در حد سخن است و پشت استیچها گفته میشوند. تقاضای ما این است که مسئولان ایرانی هم توجه لازم را بکنند تا جان انسانها بهخاطر لقمهای نان گرفته نشود و راههای بهتری برای جلوگیری گرفته شود
مهاجرستیزی نظاممند در ایران
این نخستین بار نیست که گزارشهایی از کشتهشدن شهروندان افغانستانی در تیراندازی مرزبانهای ایرانی منتشر میشود. چنین رویدادهایی در سالهای گذشته بارها گزارش شده است. از جمله در سال ۱۳۹۹ خورشیدی گزارشی منتشر شد که در آن گفته شده بود مرزبانهای جمهوری اسلامی ایران حدود ۵۰ پناهجوی افغانستانی را که وارد خاک ایران شده بودند، بازداشت و به رودخانه انداختهاند.
همچنین طی سالهای گذشته تبعیض اجتماعی و فشارهای سیاسی بر مهاجران و پناهجویان افغانستانی بهشدت افزایش پیدا کرده است و از بدیهیترین حقوحقوق شهروندی نظیر حق رفتوآمد، تحصیل و خرید اقلام اساسی محروم شدهاند. در انتخابات ۱۴۰۳ برای نخستینبار نامزدهای ریاست جمهوری در ایران، از جمله محمدباقر قالیباف، همچون همتاهای خود در کارزارهای انتخاباتی، به شکل نظاممندی به ترویج افغانستانستیزی و مهاجرستیزی پرداختند و مشکلات عدیده داخل ایران را به حضور آنان نسبت دادند.
اقامت افغانستانیها در دستکم ۱۹ استان ایران کاملاً ممنوع و اشتغالشان به گروههای شغلی که «پست» خوانده میشوند، محدود شده است. جمهوری اسلامی در دو سال اخیر هزاران افغانستانی را اخراج کرده است. مقامهای دولتی ادعا میکنند تمام «اتباع» اخراجشده غیرمجاز بودند، با این حال مهاجران دارای کارت اقامت نیز همواره با خطر اخراج از ایران روبهرو هستند. افغانستانیها که بیشترین جمعیت مهاجران در ایران را تشکیل میدهند هیچگاه از سوی حکومت بهعنوان پناهنده پذیرفته نشدند. بسیاری از کودکان افغانستانی، به رغم داشتن مدارک اقامت هر ساله از حق تحصیل محروم میمانند و ثبتنام در مدرسه بدل به یکی از معضلات اصلی خانوادههای افغانستانی شده است.
در سال جاری وقتی مدرسهها با آغاز پاییز شروع به کار کردند، در بخشهایی از ایران، برخی خانوادهها در اعتراض به حضور دانشآموزان افغانستانیتبار جلوی مدارس تظاهرات کردند.
نظرها
نظری وجود ندارد.