ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

«حسین منو گرفتن»: بازداشت هنرمند افغانستانی در چهارراه ولی‌عصر

الاهه نجفی - آنچه که در شهر اتفاق افتاد، از آنچه که قرار بود روی صحنه اجرا شود، بهتر بیانگر معنای لجام‌گسیختگی اجتماعی در یک جامعه مصرف‌زده بود. حسین پوریانی‌فر، کارگردان نمایش «هار» روایت تأثیرگذاری را از بازداشت علی اصغر حسینی، بازیگر افغانستانی نمایش‌اش ارائه می‌دهد.

وضعیتی که جمهوری اسلامی برای شهروندان افغانستانی در ایران به وجود آورده، حتی با رفتار راست‌گراترین دولت‌های اروپایی با شهروندان خارجی قابل مقایسه نیست. یک لحظه پیش خودتان مجسم کنید پلیس یک بازیگر ایرانی مقیم فرانسه را که مجوز اقامت هم دارد در خیابانی از خیابان‌های پاریس بازداشت کند. درج این خبر در رسانه‌ها چه بازتابی خواهد داشت؟

حسین پوریانی‌فر، کارگردان نمایش «هار» به‌تازگی در صفحه اینستاگرام خود نوشته است که چنین اتفاقی برای علی اصغر حسینی، بازیگر نمایش او در چهارراه ولی‌عصر تهران روی داده است. همه چیز با یک پیام شتابزده روی گوشی تلفن همراه رقم خورد:

حسین منوگرفتن، حسین منو گرفتن، حسین منو گرفتن چهارراه «وایعصر» [ولی‌عصر] مدرک همراهم هست.

این پیام ۲۵ دقیقه قبل از اجرای نمایش «هار» برای پوریانی‌فر ارسال شده بود. پیام به محتوای نمایش هم البته بی‌ربط نیست. این نمایش که در کاخ هنر با بازی پندار ‌اعلم، میلاد ‌افواج، علی اصغر حسینی، شهاب ‌رحمانی، اکبر سلمانی اله دادی، محمد مهدی قربانی، جواد کارگر، پدرام ‌مهری، محمدصادق ‌یزدانی و نرگس ‌نیک ‌سیرت روی صحنه است درباره خشونت بی‌حد و اندازه در جامعه‌ای‌‌ست که در آن پول حرف اول و آخر را می‌زند و مصرف، تنها ملاک خوشبختی‌ست. این نمایش بی‌کلام است و حرکت بدن‌های مصرف شده روی صحنه می‌بایست بیانگر مفهوم «هاری» چنین جامعه‌‌ای باشند.

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

محرومیت از حق برخورداری از سیم‌کارت

پوریانی‌فر می‌نویسد شماره علی اصغر حسینی، بازیگر نمایش و شهروند افغانستانی را که حالا در خیابان ولی‌عصر بازداشت شده، در فهرست شماره‌های تلفن همراهش ضبط نکرده بوده. زیرا تلفن همراه او را چندی قبل به سرقت برده بودند و او بعد از ۳۱ سال زندگی در جمهوری اسلامی هنوز از این امکان برخوردار نبوده که یک گوشی به نام خودش داشته باشد.

بر اساس اطلاعیه آژانس پناهندگان سازمان ملل متحد اتباع افغانستان اعم از آن‌ها که کارت آمایش در اختیار دارند، تا کسانی که فقط گذرنامه معتبر دارند می‌بایست از حقوق و خدمات مختلف برخوردار باشند. با این‌حال جمعیت قابل توجهی از کسانی که سال‌هاست در ایران زندگی و کار می‌کنند امکان استفاده از حق مالکیت، حتی در کم‌ارزش‌ترین کالاها مانند سیم‌کارت تلفن همراه را ندارند. امروزه در جهان، ارائه‌ خدمات سیمکارت به تمامی افراد حاضر در یک کشور که مدرک هویتی معتبر دارند (چه اهل آن کشور و چه خارجی) امری پذیرفته و معمول است.

دریافت سیم‌کارت تلفن همراه، دغدغه تکراری مهاجران افغانستانی است. در آبان ۱۳۹۹ فرشته حسینی، بازیگر شناخته شده افغان در صفحه اینستاگرامش این پرسش را مطرح کرد که چرا خواهر کوچکش که در ایران متولد شده نمی‌تواند سیم‌کارت داشته باشد و در کلاس‌های مجازی شرکت کند؟ بازتاب‌های این نوشته به حدی بود که محمد جواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات وقت در دولت روحانی به موضوع ورود کرد و با صراحت اعلام کرد که محرومیت شهروندان افغانستانی با مدرک معتبر از مالکیت سیم‌کارت یک اقدام فراقانونی‌ست و مانند بسیاری از تبعیض‌ها در جمهوری اسلامی «سلیقه‌ای»‌ست.

یک ون سفید با یک قفس در آن

در هر حال پوریانی‌فر می‌نویسد بعد از دریافت پیام علی اصغر حسینی، بازیگر نمایش‌اش ترک موتورسیکلت رفیقی می‌نشیند و به اتفاق او به سمت ولی‌عصر رهسپار می‌شود:

با موتور یکی از بچه‌ها رفتیم اونجا تا علی اصغر رو به اجرا برسونیم، یک ون بزرگ سفید که توش قفس آهنی بود، با مأمورها صحبت کردم و گفتم مدارکشون کامل بوده چرا گرفتینش؟ گفتن کسی که بره این تو دیگه در نمیاد.

کارگردان نمایش به مأموران توضیح می‌دهد که نمایش‌اش تا دقایقی دیگر در کاخ هنر روی صحنه اجرا می‌شود و او به بازیگرش نیاز دارد. راننده ون می‌گوید:

شما چقد بدبختین که بازیگرتون افغانیه.

پوریانی‌فر پاسخ می‌دهد:

دارم با بزرگ‌ترت حرف می‌زنم.

و بروشور نمایش را نشان مأمور می‌دهد و درباره نمایش توضیحاتی هم می‌دهد با این امید که بازیگرش را آزاد کنند. مأمور تکرار می‌کند:

کسی که بره این تو دیگه در نمیاد. اینا رو می‌برن نزدیک ورامین و حداقل دو روز طول می‌کشه که بررسی کنن کارشون رو، شاید برشون گردونن افغانستان.

پوریانی‌فر می‌گوید:

این بررسی نمی‌خواد مدرک داره.

مأمور می‌‌گوید:

ربطی به ما نداره اونجا معلوم می‌شه.

ساعت ۹ شب است. تماشاگران وارد سالن شده‌اند و منتظرند که بازیگران روی صحنه بیایند. علی اصغر حسینی در ون سفیدرنگ همراه با سایر مهاجران افغانستانی، در قفس محبوس است. زندگی او، خانه او، وسایل شخصی‌اش، یادمان‌هایش، هر آنچه که دلبسته آن است، بیرون از این ون، در غیاب او حضور دارد. چه اتفاقی می‌افتد؟ آیا او را رد مرز می‌کنند؟ چرا؟ به چه جرمی؟ او که مدرک معتبر دارد...

پوریانی‌فر می‌نویسد:

 دیگه اجرا مهم نبود. داشتم فکر می‌کردم که بدون علی اصغر قطعاً نمی‌خوام که اجراها در روزهای آینده ادامه داشته باشه. مهم‌ترین مسئله این بود که علی اصغر رو نبرن. همونجا بعد از کلی پیش این مامور و اون مامور [رفتن] متوجه شدم که یک بزرگ‌تر دیگه‌یی هم دارن. رفتم با او صحبت کردم و خلاصه بعد از یک ربع بحث و داد و بیداد قبول کرد که علی اصغر رو از ون بیرون بیارن.

جلوه‌ای از جلوه‌های «هاری»

اجرا با ۲۰ دقیقه تأخیر آغاز می‌شود. پوریانی‌فر بازیگرش را می‌بیند که دارد کتش را از تن درمی‌آورد که روی صحنه برود. می‌نویسد در همان لحظه ون سفید پیش چشم او آمد که گفته شده بود اگر کسی وارد آن بشود دیگر بیرون نمی‌آید. جلوه‌ای از یک جامعه هار ِمصرف‌‌زده که در آن پول حرف اول و آخر را می‌زند؟ پوریانی‌فر می‌داند که آن ون سفید تنها جلوه «هاری» نیست. می‌نویسد:

و من اینجا به عنوان یک ایرانی معذرت می‌خواهم از اتفاقات اخیری که برای شهروندان افغانستانی در منطقه مرزی کلگان سراوان رخ داده و همینطور این فشاری که روی این عزیزان هست، قطعاً که فشار زیادی روی ما مردم ایران هم هست اما این فشار روی شما در این کشور ده‌ها برابره، برای شمایی که مجبور به ترک وطن شده‌اید. من فقط می‌توانم بگویم شرمنده‌ام...

پوریانی‌فر به حادثه تیراندازی مرگبار به روی دست‌کم ۲۰۰ تن از مهاجران افغان در مرز کله‌گان اشاره می‌کند که شماری کشته و مجروح بر جای گذاشت. دفتر هیأت معاونت سازمان ملل متحد در افغانستان (یوناما) در بیانیه‌ای نسبت به «گزارش‌های نگران‌کننده از حادثه‌ای که در تاریخ ۱۴ تا ۱۵ اکتبر در استان سیستان، بخش سرباز، منطقه مرزی کله‌گان ایران روی داده» عمیقاً ابراز نگرانی کرده است.

خانواده هنر

برای برخورداری از حقوق شهروندی حتماً نباید هنرمند سرشناس بود. در یک کشور قانون‌مدار همه انسان‌ها صرف‌نظر از نژاد و ملیتشان در پیشگاه قانون از حقوق یکسان برخوردارند. هنر اما یک خانواده است و حسی از تعلق خاطر به یکدیگر را در افراد به وجود می‌آورد.

در نمایش «هفت دقیقه» نوشته استفانو ماسیمی که خرداد ۹۸ در تالار حافظ اجرا شد، ۹ زن بازیگر افغانستانی هنرنمایی کردند. این نمایش درباره کارگرانی بود که کارفرمایانشان به آن‌ها زور می‌گویند. برخی از بازیگران این نمایش پیش از آن در نمایش «ویولن تایتانیک» حضور داشتند و در کارگاه یک کارگردان ایتالیایی که به ایران آمده بود هم شرکت کرده بودند. برخی برای نخستین بار روی صحنه می‌رفتند. آرش عباسی، کارگردان این نمایش گفته بود:

تبعیض موجب شد ذهنم بیشتر به سمت این بچه‌ها برود، چون آن‌ها تبعیض را از نزدیک لمس کرده‌اند. بارها با واژه «افغانی» یا به خاطر زبان‌شان تحقیر شده‌اند.

در نمایش «هوندا، آدیداس» به کارگردانی اشکان درویشی که مهر گذشته در تئاتر شهرزاد روی صحنه رفت، یک بازیگر افغان هنرنمایی می‌کرد. در یکی از اجراهای همین نمایش بود که یکی از تماشاگران به این بازیگر به خاطر ملیتش توهین کرد و بعد سایرین از او دلجویی کردند:

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

نمایش خروس نوشته محمد رحمانیان هم که درباره یک خانواده افغانستانی بود، برای بار دوم سال ۹۷ به کارگردانی پیمان قیاسی با بازیگران افغان اجرا شد. قیاسی در گفت‌وگویی در باره تجربه کار با آن‌ها گفته بود:‌

با جرأت می‌توانم بگویم اجرای این اثر واقعا برایم لذت‌بخش بود، چراکه با بازیگرانی بی‌حاشیه، منظم و طالب یادگیری روبه رو بودم.

توقع خانه و غذا

کابران بسیاری در صفحه اینستاگرام حسین پوریانی‌فر درباره بازداشت بازیگر نمایش او نظر داده‌اند. یکی از کاربران نوشته است:

[شهروندان افغانستانی] مدام توقع خرید برای خونه لباس و غذا دارن اونم وقتی که ما خودمون برای خورد و خوراک تحت فشاریم من نمیدونم کی میخواین احساساتو کنار بذارید و بفهمید ایران کشور مهاجرپذیری نیست اونم مهاجری که نه با خودش پول میاره نه بیزینس نه پول نه هیچی ،خودش هم میشه سربار مملکت.

شهروندان افغانستانی با صدها میلیون دلار سرمایه‌گذاری در ایران، در صدر فهرست سرمایه‌گذاران خارجی در این کشور قرار دارند.حسین سلیمی، رئیس انجمن سرمایه‌گذاری خارجی ایران در گفت وگو  با یک شبکه داخلی در ایران گفته است:

از نظرعددی بالاترین تعداد جلب سرمایه‌گذاران خارجی توسط برادران افغان ماست که از ۳۰۰ هزار دلار تا پنج میلیون و ده میلیون دلار شاهد بودیم که در ایران سرمایه‌گذاری کرده‌اند.

افغان‌ها در صنعت پتروشیمی، معدن، هتل‌داری، خدمات گردشگری، طلا و جواهرات، مواد شوینده، مواد غذایی و صنعتی سرمایه‌گذاری‌های کلان انجام داده‌اند.  علاوه بر این افغان‌ها نه تنها در ایران یارانه دریافت نمی‌کنند، بلکه کار می‌کنند، مالیات‌های بیشتری هم می‌پردازند، و با اینکه در آبادانی ایران نقش دارند، از امکاناتی مانند تحصیل رایگان هم بی‌بهره‌اند.

علاوه بر اشتراکات فرهنگی که بین ایران و افغانستان از دیرباز وجود داشته، هر دو کشور با هم به یک معنا هم‌دردند. آمار دقیقی از تعداد مهاجران ایرانی در دست نیست. با این‌حال تعداد مهاجران ایران بین چهار تا ۱۰ میلیون نفر تخمین زده می‌شود. قاعدتاً از ملتی که بسیاری از فرزندانش جزو مهاجران‌اند انتظار می‌رود که با مهاجران همزبان و هم‌فرهنگ از یک کشور همسایه تفاهم بیشتری داشته باشد.

در همین زمینه:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • جفا به عزیزان افغانستانی ما

    برای خواهران و برادران افغانستانی ما، "افغان" نامیدن آنان نوعی توهین محسوب میشود. آن حاج آقا هم که داره مثلا عذرخواهی و دل داری میده، هر بار که میگه افغانی، این خودش جفا به عزیزان افغانستانی ما میباشد.