ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

جمهوری اسلامی فعلاً چاره‌ای جز دیپلماسی ندارد

«شگفتی‌سازی» در برابر سیاستمداری مانند ترامپ که خود «شگفتی‌ساز» است راهکار بخش قدرتمندی از نیروهای حامی جمهوری اسلامی است. اما ابزار ایران برای این شگفتی‌سازی چیست؟ حمله موشکی به اسرائیل؟ این یکی دیگر چندان شگفتی ساز نیست، خطر جنگ مستقیم ایران و آمریکا را به شدت افزایش می‌دهد و نهایتا مرگ و ویرانی عظیم برای ایران به همراه خواهد داشت.

مذاکره روز جمعه ۹ آذر ایران و اروپا در ژنو اتفاق کم‌سابقه‌ای بود. کم‌سابقه بودنش به این بر می‌گشت که بلافاصله پس از صدور قطعنامه پیشنهادی اروپا به شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی علیه برنامه هسته‌ای ایران و همچنین اعلام تحریم‌های جدید و گسترده به دلیل همکاری نظامی تهران با مسکو، مقام‌های جمهوری اسلامی به سرعت وارد مذاکره شدند. در شرایط مشابه غالباً تصمیم جمهوری اسلامی فاصله گرفتن از مذاکره و تشدید اقدامات تقابلی بود.   

اما به نظر می‌رسد بازگشت دونالد ترامپ به قدرت در ایالات متحده آمریکا تأثیرات عمیقی بر سیاست خارجی ایران گذاشته است. این به آن معنا نیست که همه نیروها در جمهوری اسلامی طرفدار رویکرد متعادل و دیپلماتیک برای مواجهه با وضع موجودند ولی دست‌کم در مقطع زمانی کنونی که هنوز پای ترامپ برای دومین بار به کاخ سفید باز نشده، تلاش برای بزرگتر کردن هر چه ممکن پنجره دیپلماسی در «اولویت اجرایی» قرار گرفته است.

با این وجود مخالفان تعامل و دیپلماسی هم در ساختار تصمیم‌گیری و عملیاتی جمهوری اسلامی نه کم‌تعدادند و نه کم‌قدرت.

تقابل داخلی بر سر مذاکره یا مقاومت

اعلام آمادگی دولت پزشکیان برای ازسرگیری مذاکرات هسته‌ای با اروپا، به‌عنوان گامی در جهت کاهش تنش‌ها و رفع تحریم‌ها، به تقابل شدیدتری میان جناح‌های سیاسی ایران منجر شده است. در حالی که دولت این اقدام را به‌عنوان دستاوردی مهم مطرح می‌کند، سپاه پاسداران و نزدیکان دفتر رهبر جمهوری اسلامی نسبت به هرگونه گفت‌وگو با غرب هشدار داده‌اند.

هفته گذشته، فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت، گفت «همان‌طور که رهبر انقلاب بارها تأکید کرده‌اند، اگر لازم باشد تحریم‌ها حتی یک ساعت زودتر رفع شود، مسئولان باید اقدام کنند». اما این موضع با انتقاد مخالفان دولت مواجه شده است.

محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس و از فرماندهان پیشین سپاه، در نشست خبری ۱۰ آذر، یعنی یک روز پس از گفت‌وگوی ایران و اروپا در ژنو، با اشاره به تجربه برجام چنین گفت:

آیا با آمریکا مذاکره نکردند؟ آیا بخشی از برجام نبود؟ آمریکا چه کرد؟ توافق را پاره کرد و رفت. نباید اجازه دهیم این اتفاق دوباره تکرار شود.

با وجود این مخالفت‌ها برخی سیاست‌مداران و تحلیل‌گران هم فراتر از مذاکره مرسوم، خواستار تعامل مستقیم با آمریکا شده‌اند. برای نمونه حشمت‌الله فلاحت‌پیشه، رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی مجلس، چنین می‌گوید:

فقط آمریکا است که می‌تواند طرف مذاکره قرار بگیرد چون اگر موضوع هسته‌ای راه حلی داشته باشد فقط از طریق مذاکره ایران و آمریکا می‌تواند به نتیجه برسد… مذاکرات بدون توجه به موضع دولت ترامپ نوشدارو پس از مرگ سهراب است چون ایران و اروپا فرصت اساسی احیای برجام را از دست دادند و الان بزرگترین مانع برجام یعنی ترامپ در آمریکا به قدرت رسیده است. ترامپ هیچ دستور کار مذاکره‌ای را که آمریکا در آن حضور نداشته باشد به رسمیت نمی‌شناسد.

این همان دوراهه‌ای است که مقام‌های جمهوری اسلامی نمی‌دانند در برابر آن چه باید کرد. مذاکره مستقیم با آمریکایی که رهبری آن را ترامپ برعهده دارد حتی قبل از شروع مذاکره، برای جمهوری اسلامی به منزله ناکامی تلقی می‌شود. دلیل آن مواضع شدید و غلیظی است که رهبر جمهوری اسلامی در چهار سال نخست ریاست‌جمهوری ترامپ اتخاذ کرده بود.

او در مرداد ۹۷ به صراحت فرمان «ممنوعیت مذاکره مستقیم با آمریکا» را صادر کرد و یک تبصره هم به آن اختصاص داد که «حتی اگر به فرض محال قرار بود با آمریکایی‌ها مذاکره‌ای کنیم قطعاً با دولت فعلی (دولت ترامپ) هرگز مذاکره نمی‌کردیم».

دلیل دوم به سابقه رویارویی مستقیم ایران و آمریکا در دور نخست ریاست‌جمهوری ترامپ باز می‌گردد. در ۱۳ دی ۱۳۹۸ قاسم سلیمانی که عملاً دومین شخص قدرتمند در جمهوری اسلامی پس از خامنه‌ای بود به فرمان دونالد ترامپ در خروجی فرودگاه بغداد کشته شد. سایه سنگین سلیمانی و «انتقامی» که وعده داده شد ولی عملی نشد همچنان بر سر رهبر جمهوری اسلامی سنگینی می‌کند و مذاکره مستقیم با «قاتل سلیمانی» به مثابه یک سرشکستگی تاریخی برای خامنه‌ای خواهد بود.

برای صلح باید جنگید

نکته جالب در وضع کنونی آن است که بخشی از طرفداران ترامپ که قدرت قابل توجهی دارند و بخشی قدرتمند در درون جمهوری اسلامی که نزدیک به سپاه و دفتر رهبر جمهوری اسلامی هستند، درک مشابهی از عناصر قدرت و مؤلفه‌های ثبات دارند.

در حالی که شعار سیاست خارجی ترامپ آن بوده که به جنگ‌ها در اوکراین و خاورمیانه خاتمه می‌دهد، اما این شعار در مورد خاص خاورمیانه یک تبصره داشته است «به نحوی که هر چند سال دوباره جنگ جدیدی برپا نشود».

این همان جزء کوچک است که می‌تواند رویارویی مستقیم و یا غیرمستقیم نظامی آمریکا با ایران را در دور دوم ریاست‌جمهوری ترامپ توجیه کند.

در طرف مقابل هم وضع به همین ترتیب است. روزنامه جوان، نزدیک به سپاه پاسداران، روز ۴ آذر در مقاله‌ای نوشت که «اگر صلح می‌خواهی آماده جنگ باش». این مقاله در مورد سیاست ایران در قبال فشارهای غرب نوشته شده است. در جای دیگری از این نوشته آمده است:

اینکه ما بتوانیم در برابر هر فشار دشمن یک ابتکار عمل غیرقابل‌ پیش‌بینی داشته باشیم یا کاری کنیم که دشمن را در حرکات بعدی محتاط‌تر کنیم، اول از هر چیز به کشتن ترس و تسلیم در وجود خودمان بستگی دارد.

نویسنده در جای دیگری نوشته است که ایران نباید به ابزارهای رایج دنیای سیاست متوسل شود چرا که دست بالا را در آن‌ها ندارد پس باید شگفتی ساخت و دشمن را پشیمان کرد:

غرب یکپارچه عمل می‌کند و امکان تحریم دارد. متقابلاً، چون ما با کشور‌های اسلامی یا متحدان غیراسلامی یا حتی با همسایگان امکان عمل یکپارچه نداریم، امکان تحریم متقابل هم نداریم و به همین دلیل غرب در برابر تحریم‌های ما به اندازه ما آسیب‌پذیر نیست. در چنین وضعیتی ممکن است بسیاری از واکنش‌های ما برای غربی‌ها قابل‌ پیش‌بینی یا حتی «همانی که می‌خواهند» باشد. اینجاست که قضیه کاملاً به ما مربوط می‌شود که در شرایط تحمیلی چگونه عمل کنیم تا دشمن به مقصود کامل خود نرسد و حتی متضرر و پشیمان شود.

«شگفتی‌سازی» در برابر سیاستمداری مانند ترامپ که خود «شگفتی‌ساز» است راهکار بخش قدرتمندی از نیروهای حامی جمهوری اسلامی است. اما ابزار ایران برای این شگفتی‌سازی چیست؟ حمله موشکی به اسرائیل؟ این یکی دیگر چندان شگفتی ساز نیست، خطر جنگ مستقیم ایران و آمریکا را به شدت افزایش می‌دهد و نهایتاً مرگ و ویرانی عظیم برای ایران به همراه خواهد داشت.

دشواری این توصیه سیاستی تئوریسین‌های سپاه هم همین است. وضعیتی مشابه شگفتی‌سازان در اطراف ترامپ. آنچه این دو طرف طیف از رهبران سیاسی مطالبه می‌کنند همان آغوش گشودن به جنگ است.

جمهوری اسلامی و جنگ؟

شکست‌های اخیر «محور مقاومت»، شامل ترور حسن نصرالله و اسماعیل هنیه، تخریب زیرساخت‌های نظامی در سوریه و غزه جایگاه امنیتی جمهوری اسلامی در منطقه را تضعیف کرده است. همچنین، اسرائیل با نفوذ اطلاعاتی عمیق به شبکه‌های نیابتی ایران، توانسته است چندین فرمانده ارشد سپاه را هم از میدان خارج کند.

در جبهه دیپلماتیک هم وضعیت برای تهران ناخوشایند است. با نزدیک شدن به اتمام دوره قانونی برجام در اکتبر ۲۰۲۵، دولت پزشکیان سیگنال‌هایی از آمادگی برای مذاکرات جدید ارسال کرده است. عباس عراقچی اخیراً با اعلام اینکه ایران به دنبال تسلیحات هسته‌ای نیست، زمینه را برای تعامل بیشتر فراهم کرده است. گزارش‌ها نیز حاکی از آن است که حملات اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای ایران، مانند پارچین، ممکن است فشارهای جدیدی برای دستیابی به توافق ایجاد کند.

اما اروپا و آمریکا چندان به سیگنال‌های ایران روی خوش نشان نداده‌اند. حتی مصاحبه علی لاریجانی با وب‌سایت رهبر جمهوری اسلامی که در آن از امکان انعقاد یک توافق هسته‌ای جدید با ترامپ سخن گفت هم شوقی در واشنگتن برنینگیخت. مقاله روز دوشنبه محمدجواد ظریف، معاون راهبردی دولت پزشکیان در نشریه فارن افرز که در آن از امکان مذاکره با آمریکا بر سر موضوعات هسته‌ای و فراتر از آن سخن گفته بود هم فعلاً با سکوت طرف مقابل روبه‌رو شده است.

واقعیت این است که جمهوری اسلامی در یکی از ضعیف‌ترین موقعیت‌های امنیتی خود از زمان انقلاب ۱۳۵۷ قرار دارد. شکست‌های نظامی در محور مقاومت، فشارهای اقتصادی ناشی از تحریم‌ها و اختلافات داخلی، تهران را در وضعیت آسیب‌پذیری قرار داده است.

این شرایط فرصتی برای همه طرف‌ها است تا از تنش‌های موجود برای دستیابی به توافقی که منافع مشترک را تأمین کند، استفاده کنند. ایران، در حالی که با چالش‌های بزرگ داخلی و خارجی روبه‌رو است، باید میان گزینه‌های مقاومت یا تعامل دیپلماتیک یکی را انتخاب کند.

در هفته‌های اخیر، جمهوری اسلامی با تکیه بر دیپلماسی چندجانبه و استراتژی مذاکره به موقعیت دشواری که در آن قرار دارد واکنش نشان داده است. این دیپلماسی که شامل دیدارهای گسترده مقامات ایرانی با همسایگان و فعالیت‌های حساب‌شده در شبکه‌های اجتماعی می‌شود، بیانگر ترکیبی از اعتمادبه‌نفس و ابهام است.

اما همین خرق عادت جمهوری اسلامی و افزایش غیرعادی فعالیت‌های دیپلماتیک برای طرف مقابل به نگرانی‌های عمیق علی خامنه‌ای درباره نقاط ضعف ساختاری نظام تعبیر می‌شود. همین دست جمهوری اسلامی را در هر تعامل امنیتی و دیپلماتیک بسته‌تر از هر زمانی خواهد کرد.

ایران فعلاً چاره‌ای جز بازی در زمین دیپلماسی ندارد اما برای آغاز بازی باید تیم مقابل هم پا به زمین بگذارد.

در همین زمینه:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.