زایندهرود: شریان حیاتی فلات مرکزی در چالش مدیریت منابع آب و بحرانهای زیستمحیطی
بهار مقدم ـ روزهای پیش از رهاسازی آب، حضور ماشینآلات سنگین در بستر خشک زایندهرود در اصفهان توجه بسیاری را به خود جلب کرده بود. زایندهرود، این شریان حیاتی فلات مرکزی ایران، امروز در سکوت بستر خشک خود، بازتابی از شکستهای مدیریتی است. تداوم خشکی مکرر این رودخانه صرفاً پیامد تغییر اقلیم نیست، بلکه نتیجه بیتوجهی مستمر، تصمیمگیریهای غیرعلمی و سیاستهای کوتاهبینانه در مدیریت منابع آب است.
زایندهرود، بهعنوان بزرگترین رودخانه فلات مرکزی ایران، نقش حیاتی در تأمین آب شرب، کشاورزی و صنعت منطقه اصفهان دارد. این رودخانه از زردکوه بختیاری در استان چهارمحال و بختیاری سرچشمه میگیرد و در نهایت به باتلاق گاوخونی میریزد.
زایندهرود مستقیم و غیرمستقیم بر معیشت مردم، توسعه پایدار و حفظ تعادل اکولوژیکی این منطقه تأثیر میگذارد و نقشهای متعددی در منطقه ایفا میکند:
- تامین آب شرب و کشاورزی:زایندهرود یکی از منابع حیاتی تأمین آب شرب برای بسیاری از شهرها و روستاهای استان اصفهان و مناطق اطراف است. جریان این رودخانه نقشی محوری در آبیاری اراضی کشاورزی حاصلخیز منطقه ایفا میکند که بخش بزرگی از معیشت و اشتغال مردم به آن وابسته است. همچنین، با تامین آب صنایع، به توسعه اقتصادی منطقه کمک شایانی میکند.
- حفظ اکوسیستم و تغذیه منابع آب زیرزمینی: زایندهرود بهعنوان یک اکوسیستم طبیعی، به تغذیه منابع آب زیرزمینی کمک میکند و نقش مهمی در حفظ تعادل زیستمحیطی منطقه دارد.
- جلوگیری از فرونشست زمین و آلودگی هوا: جریان آب در زایندهرود از فرونشست زمین جلوگیری و با کاهش گرد و غبار، به بهبود کیفیت هوا کمک میکند.
این رودخانه که روزگاری جریان پرشور آن به مزارع و خانهها حیات میبخشید، نه تنها یک منبع حیاتی برای تأمین نیازهای انسانی و زیستمحیطی است، بلکه بهعنوان یک عنصر هویتی و تاریخی برای مردم منطقه نیز اهمیت بسیاری دارد. وجود این رودخانه میراث فرهنگی و اجتماعی غنی منطقه را حفظ و نقش بزرگی در جذابیت گردشگری اصفهان ایفا میکند.
تاریخچه خشک شدن زایندهرود
خشک شدن زایندهرود بهعنوان یک معضل محیط زیستی، در دهه ۱۳۷۰ شروع شد و نخستین نشانههای بحران در سالهای ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۰ خود را نشان داد. در آن دوره، جریان آب رودخانه برای نخستین بار بهطور کامل قطع شد و مردم اصفهان با بستر خشک این رودخانه مواجه شدند. این اتفاق نه تنها نمادی از کاهش منابع آبی در منطقه بود، بلکه آغازگر دورهای از مشکلات زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی برای این منطقه محسوب میشود.
خشکی رودخانه به مرور به یک بحران پایدار تبدیل شد و در سالهای ۱۳۸۷ و ۱۳۸۸ دوباره تکرار شد. هر بار که بستر رودخانه خشک میشد، کشاورزان شرق اصفهان که برای آبیاری مزارع خود به این رودخانه وابسته بودند، با مشکلات معیشتی جدی مواجه میشدند. این وضعیت بهتدریج نارضایتیهای اجتماعی و اعتراضات مردمی را به دنبال داشت که در برخی موارد به تنشهای جدی تبدیل شد.
با گذشت زمان، این بحران در دهه ۱۳۹۰ به یک وضعیت مزمن تبدیل شد و رودخانه برای بخش قابل توجهی از سال خشک میماند. در بسیاری از مواقع، تنها در زمان بارندگیهای فراوان یا با مدیریتهای مقطعی، آب بهطور موقت به بستر رودخانه بازمیگشت.
چرا زایندهرود خشک شد؟
به باور کارشناسان و فعالان محیطزیست خشکی زایندهرود ناشی از ترکیب چندین عامل انسانی و طبیعی است که هر یک به نوبه خود تأثیر قابلتوجهی بر وضعیت این رودخانه داشتهاند.
برداشتهای بیرویه و انتقال آب
یکی از اصلیترین دلایل خشک شدن زایندهرود، حفر چاههای زیرزمینی، برداشتهای بیرویه و انتقال آب به مناطق دیگر است. پروژههای انتقال آب که برای تامین نیازهای مناطق کمآب مانند استان یزد و چهارمحال و بختیاری طراحی شدهاند، فشار بسیاری بر منابع آبی زایندهرود وارد کردهاند.
این پروژهها بهویژه در دهههای اخیر، به دلیل افزایش جمعیت و توسعه شهرنشینی در مناطق مقصد، شدت یافتهاند. در نتیجه بخش زیادی از آب رودخانه قبل از رسیدن به تالاب گاوخونی برداشت میشود. علاوه بر این برداشتهای غیرمجاز کشاورزان و صنایع در مسیر رودخانه نیز به کاهش چشمگیر حجم آب رودخانه منجر شده است.
توسعه ناپایدار کشاورزی و صنعت
گسترش بیرویه فعالیتهای کشاورزی و صنعتی، بدون توجه به ظرفیت آبی منطقه، یکی دیگر از عوامل خشک شدن زایندهرود است. کشت محصولات پرمصرف آبی مانند برنج و هندوانه در مناطق اطراف اصفهان، فشار زیادی بر منابع آب زیرزمینی وارد کرده است.
علاوه بر کشاورزی، توسعه صنایع سنگین و آببر در اصفهان، مانند صنایع فولاد و پتروشیمی، سهم عمدهای در مصرف منابع آبی دارد
کاهش بارندگی و تغییر اقلیم
یکی دیگر از عوامل مهم، کاهش میزان بارندگی در دهههای اخیر است. ایران به طور کلی با کاهش متوسط بارندگی سالانه و افزایش دورههای خشکسالی مواجه شده است. زایندهرود بهشدت وابسته به میزان بارشها است و کاهش بارندگی و برف در سرچشمههای رودخانه، به ویژه در زردکوه بختیاری، باعث کاهش جریان ورودی به این رودخانه شده است.
علاوه بر کاهش بارندگی، تغییرات اقلیمی جهانی نیز منجر به تغییر الگوهای آبوهوایی و افزایش دما در منطقه شده است. افزایش دما باعث تبخیر بیشتر منابع آبی و کاهش حجم جریان رودخانه شده است. این تغییرات اقلیمی، به همراه مدیریت نادرست منابع، زایندهرود را در وضعیت بحرانی قرار داده است.
کشاورزان معترض اصفهانی
اعتراضات کشاورزان اصفهانی به خشکی زایندهرود، یکی از مهمترین جنبشهای اجتماعی در ایران طی دهههای اخیر بوده است. این اعتراضات به دلیل کاهش شدید منابع آبی، انتقال آب به استانهای دیگر، و مدیریت نادرست منابع آب شکل گرفته و در مقاطع مختلف با شدت و گستردگی متفاوتی برگزار شده است.
برخی از مهمترین اعتراضات کشاورزان در سالهای گذشته:
- اسفندماه ۱۳۹۱ تعدادی از کشاورزان اصفهان لوله های انتقال آب زاینده رود به یزد را شکستند که درگیری با نیروی انتظامی و مجروح شدن تعدادی از کشاورزان را به دنبال داشت.
- اسفند ۱۳۹۶: کشاورزان شرق اصفهان در اعتراض به عدم تخصیص حقآبه، تجمعاتی برگزار کردند که در نهایت به پل خواجو و نماز جمعه کشیده شد.
- آبان و آذر ۱۳۹۷: کشاورزان مناطق قهدریجان و ورزنه با تجمع و تحصن، خواستار تأمین حقآبه خود شدند. تعدادی از کشاورزان در برخی مناطق به نشانه اعتراض کفن بر تن کرده بودند. در این دوره، تخریب خط لوله انتقال آب به یزد نیز گزارش شد.
- آبان ۱۴۰۰: اعتراضات گستردهتری با حضور هزاران نفر از کشاورزان و مردم اصفهان و با برپایی چادرهای کشاورزان در بستر خشک زایندهرود و کنار پل خواجو برگزار شد. این تجمعات با شعارهایی مانند «زایندهرود جاری، حق مسلم ماست» همراه بود. این اعتراضات تنها چند روز پس از پخش از تلویزیون جمهوری اسلامی، با حمله نیروهای امنیتی به خشونت کشیده شد. معترضان هدف شلیک گلولههای ساچمهای قرار گرفتند و اینترنت در شهر اصفهان قطع شد.
- اعتراضات دنبالهدار ۱۴۰۳ که از ۶ مرداد با تجمع کشاورزان در مقابل اداره آبمنطقهای اصفهان آغاز شد و روزهای متوالی ادامه پیدا کرد. برخی از کشاورزان با تراکتورهایشان در این تحصن شرکت کرده بودند.
وضعیت کنونی زایندهرود
در کنار وعدهها و طرحهایی مانند پروژه کوهرنگ، انتقال آب دریای عمان به اصفهان و سد مباندگان که انجامشدن و انجامنشدنشان از نظر کارشناسان محیطز یست به ضرر محیط زیست تمام میشود، هر سال رهاسازی آب در دو مرحله برای کشت پاییزه کشاورزان اصفهان انجام میشود.
امسال نیز آب سد زایندهرود از جمعه دوم آذر برای کشت پاییزه کشاورزان اصفهان بازگشایی شد و پس از گذشت ۷ روز آب سد به اصفهان رسید.
بر اساس گزارش «پیام ما» روزهای پیش از رهاسازی آب، حضور ماشینآلات سنگین در بستر خشک زایندهرود در اصفهان توجه بسیاری را به خود جلب کرده بود. شهرداری اصفهان بر ضرورت این عملیات با هدف آمادهسازی مسیر رودخانه برای جاریشدن آب، تأکید داشت و هدف اصلی آن را رفع موانع و رسوبات از بستر رودخانه و تسهیل عبور آب عنوان کرده بود.
این فعالیتها اما با انتقاد برخی کارشناسان و فعالان محیط زیست همراه بوده است. آنان معتقد بودند که ورود ماشینآلات سنگین به بستر رودخانه میتواند اثرات منفی بر محیط زیست داشته باشد. محمد کوشافر، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اصفهان، هشدار داده بود که استفاده از ماشینآلات سنگین در بستر رودخانه میتواند نفوذ آب به خاک را کاهش دهد و عملکردهای طبیعی رودخانه، مانند تغذیه سفرههای زیرزمینی و جلوگیری از فرونشست زمین، را مختل کند.
زایندهرود، این شریان حیاتی فلات مرکزی ایران، امروز در سکوت بستر خشک خود، بازتابی از شکستهای مدیریتی است. تداوم خشکی مکرر این رودخانه صرفاً پیامد تغییر اقلیم نیست، بلکه نتیجه بیتوجهی مستمر، تصمیمگیریهای غیرعلمی و سیاستهای کوتاهبینانه در مدیریت منابع آب است. پروژههای انتقال آب بدون توجه به ظرفیت منطقه، برداشتهای بیرویه و تخصیص ناعادلانه حقآبه، تنها بخشی از تصمیمات اشتباهی است که زایندهرود را به وضعیت بحرانی امروز رسانده است.
نظرها
نظری وجود ندارد.