ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

برهنگی، از تجربه‌ای در لیبریا تا نمونه آهو دریایی در ایران

ریحانه غلامی - استفاده‌ی زنان از ابزار تهدید ارعاب‌آفرین نیست، بلکه زیرپاگذاشتن تابوها است که هراس‌آفرین و در واقعیت خطرآفرین است.

جنبش صلح زنان لیبریا در سال ۲۰۰۳ توسط گروهی از زنان در مونروویا، پایتخت لیبریا در آفریقا، آغاز شد و در همان سال هم به موفقیت‌های چشم‌گیری رسید. هدف این جنبش پایان دادن به جنگ داخلیِ دوم لیبریا بود. جنگ داخلیِ دوم لیبریا یکی از خونین‌ترین و ویرانگرترین درگیری‌های تاریخ این کشور بود که در سال ۱۹۹۹ رخ داد و در سال ۲۰۰۳ به کوشش زنان لیبریا پایان یافت.

جنگ میان دولت چارلز تیلور، که در سال ۱۹۹۷ به قدرت رسیده بود، و گروه‌های شورشی شامل «لیبریایی‌های متحد برای آشتی و دموکراسی» (LURD) و بعدها «جنبش برای دموکراسی در لیبریا» (MODEL) درگرفته بود. معترضان تلاش می‌کردند تا کنترل مناطق مختلف کشور را به دست بگیرند و دولت چارلز تیلور را سرنگون کنند. درگیری به دلایل سیاسی، قومی، و اقتصادی شعله‌ور شد و در واقع ادامه‌ای از بی‌ثباتیِ ناشی از جنگ داخلیِ اول بود که در سال ۱۹۹۷ ظاهراً خاتمه یافته بود.

زنان و جنبش صلح در لیبریا

در درگیری‌های خونین جنگ داخلیِ دوم لیبریا، حدود دویست‌وپنجاه هزار نفر کشته شدند، شصت درصد خانه‌ها و زمین‌های کشاورزیِ غیر نظامیان تخریب شد، یک سوم شهروندان این کشور آواره شدند، یک سوم آنان حداقل شاهد قتل یکی از اعضای خانواده‌شان و تجاوز جنسی بودند، سه چهارم شاهد ترور و انواع دیگر خشونت بودند. یک سوم ربوده شدند، و یک سوم به اجبار برای سربازان شورشی کار می‌کردند. در سال ۲۰۰۳، ۷۰ درصد از سربازان هر دو طرف را کودکانی تشکیل می‌دادند که تنها بین ده تا هفده سال سن داشتند.

در چنین شرایطی بود که زنان لیبریا ضرورت سازماندهیِ یک جنبش صلح را درک کردند و علی‌رغم محدودیت‌های شدیدی که در لیبریا برای زنان وجود داشت توانستند فعالیت‌های صلح‌طلبانه‌ی خود را سازماندهی کنند. زنان مسلمان و مسیحی نیز به این جنبش ضد خشونت پیوستند.

زنان خسته از جنگ و خشونت، به اتفاق، کمپینی به راه انداختند که خواستار پایان دادن به خشونت و آوردن صلح برای لیبریا بود. رهبر آن‌ها، لیما گبوی، اظهار داشت: «زنان در گذشته خاموش بوده‌اند، اما پس از مواجهه با قتل، تجاوز، بیماری، و انسانیت‌زداییْ جنگ به آن‌ها آموخت که آینده در نه گفتن به خشونت و آری‌ گفتن به صلح است». لیما گبوی در جایی دیگر گفته بود: «چرا از زنانی که بار سنگین جنگ را به دوش کشیدند انتظار سکوت می‌رفت، درحالی‌که مردان درباره‌ی نحوه‌ی ایجاد صلح بحث می‌کردند؟»

ماجرای مذاکرات صلح غنا

در سال ۲۰۰۳، زنانی که در جنبش صلح لیبریا مشارکت داشتند موفق شدند دیداری با رئیس‌جمهور وقت، چارلز تیلور، ترتیب دهند و از او وعده‌ی شرکت در مذاکرات صلح غنا را بگیرند تا او با معترضان گروه‌های «لیبریایی‌های متحد برای آشتی و دموکراسی» و «جنبش دموکراسی در لیبریا» مذاکره کند.

گروهی از زنان لیبریا نیز به غنا رفتند تا در طول فرآیند صلح فشار بر جناح‌های درگیر را ادامه دهند. حدود دویست زن با لباس‌های سفید بر تنْ وارد اتاق مذاکرات شدند و هر بار که مذاکره‌کنندگان مرد تلاش می‌کردند تا اتاق را ترک کنند، زنان مردان را تهدید می‌کردند که تمام لباس‌های خود را در خواهند آورد. گفته می‌شود مردانی که در اتاق‌های مذاکره توسط زنان محاصره شده بودند، حتی تلاش می‌کردند از پنجره‌ها فرار کنند. اما زنان از پای درنیامدند و در مقابل کاخ ریاست‌جمهوری تحصن کردند. آنها تمامی درها و پنجره‌ها را مسدود کردند و تا زمان گرفتن نتیجه مانع خروج مردان از مذاکرات صلح شدند.

در نهایت، در سال ۲۰۰۳، جنبش صلح زنان لیبریا در کنار فشارهای داخلی و بین‌المللی چارلز تیلور را مجبور به کناره‌گیری از قدرت و فرار به نیجریه کرد، همو که پیش‌تر گفته بود: «من خدا را دارم و اسلحه را. بنابراین، به هیچ کس دیگری نیاز ندارم! »

در این سال، زنان لیبریا موفق شدند پس از ۱۴ سال جنگ داخلی، صلح را در لیبریا برقرار کنند و اولین رئیس‌جمهور زن این کشور، الن جانسون سیرلیف، را به قدرت برسانند.

از لیبریا به ایران

با خواندن تاریخ مقاومت جنبش صلح زنان لیبریا این سؤال مطرح می‌شود که: آیا تاکتیک‌هایی که توسط زنان لیبریا برای عقب‌نشاندن حکومت وقت استفاده شد در بستر ساختار کنونیِ جامعه‌ی ایران مفید خواهد بود؟ منظور یک جنبش صلح زنانه نیست، چراکه جمهوری اسلامی درگیر جنگ مستقیم یا جنگ داخلی مانند مورد لیبریا نیست، بلکه منظور روش‌هایی است که در آن از فشار و تهدید مستقیم نتیجه‌بخش زنان بر صاحبان قدرت استفاده می‌شود.

هم در لیبریا و هم در ایران برهنگیِ زنان تابو است. از این رو، روش اعتراضی‌ای که آهو دریایی، دختر علوم تحقیقات، در مطالبه‌ی حق پوشش اختیاری به کار گرفت به روش اعتراضی‌ای که در آن زنان لیبریا مردان را تهدید می‌کردند که در صورت ترک مذاکرات صلح عریان خواهند شد به نظر مشابه می‌رسد.

اما این پرسش به جا است که: چرا در لیبریا تهدید کلامیِ زنان به برهنگی در رساندن آنان به خواست‌شان تأثیر گذاشت، اما اقدام عملیِ زنان در خلع حجاب و برهنه‌شدن در ایران آنان را به خواست‌شان نرسانده است؟

درست است که آن آخرین لحظه‌ی موعود برای نتیجه‌گرفتن سال‌ها مبارزه‌ی زنان در ایران هنوز فرا نرسیده است، اما تأمل در لحظات ماقبل رسیدن به نتیجه‌ی مورد نظر در کنار واکنش‌های حکومت به تاکتیک‌های مبارزاتیِ زنان مانند برهنگی نشان می‌دهد که در ایران نه تهدید به برهنگی مانند مورد لیبریا که خود برهنگی تاکتیکی کارساز است. برای جمهوری اسلامی، مانند رژیم لیبریا، استفاده‌ی زنان از ابزار تهدید ارعاب‌آفرین نیست، بلکه زیرپاگذاشتن تابوها از طریق انجام یک عمل مشخص مانند برهنگی است که هراس‌آفرین و در واقعیت خطرآفرین است.

برهنگیِ زنان، فارغ از حق آنان بر بدن‌شان، از نظر تاکتیک مبارزه‌ی سیاسی از این نظر قابل دفاع است که حکومت تمامیت‌خواه جمهوریِ اسلامی را با اضطراب فراگیرشدن برهنگی به‌عنوان روش جمعیِ مبارزات زنان مواجه می‌کند. در جامعه‌ی غیر دموکراتیکی که دولت نظم اجتماعیِ تبعیض‌گذارانه را برقرار کرده، پاسخ‌های دور از عرف از سوی مردم، در این‌جا زنان، اجتناب‌ناپذیر است.

منابع:

Selina Gallo-Cruz, Political Invisibility and Mobilization: Women Against State Violence in Argentina, Yugoslavia, and Liberia. London 2021.

Charles Tilly, The Politics of Collective Violence. New York 2014.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.