ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

خامنه‌ای در سخنرانی شکست: نترسید و تسلیم نشوید نهایتاً ما پیروز می‌شویم

رهبر جمهوری اسلامی آمده بود تا «کنترل اوضاع» را به دست بگیرد به همین دلیل آخرین و مهم‌ترین فرمانش در سخنرانی شکست سوریه این بود که هر رسانه‌ای که با تحلیل و خبرش دل مردم را خالی کند و آن‌ها را بترساند مجرم است و باید با آن برخورد کرد.

علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی روز چهارشنبه ۲۱ آذر، سه روز پس از سقوط مهم‌ترین متحد منطقه‌ایش در سوریه در حسینیه‌اش در مرکز تهران حاضر شد تا به قول خودش «حوادث پیش آمده» را «تبیین» کند.

شاید مهم‌ترین بخش سخنان خامنه‌ای را بتوان چند جمله اول و فراز آخر سخنرانی‌اش دانست. او در همان ابتدای سخنرانی‌اش به تحلیلگرانی که شکست‌های پی‌در‌پی در جبهه مقاومت را نشانه ضعف جمهوری اسلامی می‌دانند حمله کرد و آن‌ها را نادان خواند:

 آن تحلیلگر نادان بی‌خبر از معنای مقاومت خیال می‌کند که مقاومت که ضعیف شد ایران اسلامی هم ضعیف خواهد شد. من عرض می‌کنم به حول و قوه‌ی الهی، به اذن‌اللّه‌تعالی ایران قوی مقتدر است و مقتدرتر هم خواهد شد.

و بعد از آنکه همه سخنرانی‌اش را انجام داد در فراز آخر باز هم به سراغ مخاطرات همان تحلیل‌ها و نشان دادن نقاط ضعف و شکست جمهوری اسلامی برگشت و گفت که تحلیلگران و رسانه‌های خارج کشور «می‌خواهند دل مردم را خالی کنند. می‌خواهند مردم را بترسانند».

او از اهمیت به دست گرفتن «روایت» برای کنترل ذهن مردم گفت و فرمان سرکوب رسانه‌‌ها را داد.

عده‌ای که کارشان خالی کردن دل مردم و ترساندن آن‌ها است، برخی در خارج از کشور و با رسانه‌های فارسی‌زبان این کار را می‌کنند که جور دیگری باید با آن‌ها برخورد کرد اما در داخل کسی نباید این کار را بکند و اگر کسی در تحلیل یا بیان خود به‌گونه‌ای سخن بگوید که معنای آن خالی کردن دل مردم باشد، جرم است و باید با آن برخورد شود.

اما میانه سخنرانی رهبر جمهوری اسلامی شرح ماوقع بود و دلگرمی به آینده‌ای موهوم.

او برای سوریه و شورشیانی که بر آن کشور مسلط شده‌اند، پیش‌بینی سقوط کرد. به آمریکا وعده داد که بلایی که در عراق بر سرت آوردیم را در سوریه تکرار خواهیم کرد و از تغییر مدل حضور جمهوری اسلامی در سوریه گفت که بنا است به اتکای «جوانان غیور سوری» باشد که «نخواهند گذاشت آمریکا و اسرائیل بر کشورشان مسلط شوند».

همه بدانند مسئله این‌جور نخواهند ماند؛ اینی که حالا یک گروهی بیایند در دمشق و جای دیگر شادی کنند، برقصند، به خانه‌های مردم تعرض کنند، رژیم صهیونی هم بیاید بمباران کند، تانک بیاورد، توپ بیاورد، موضوع این‌جوری نمی‌ماند؛ قطعاً جوانان غیور سوری به پا خواهند خاست، ایستادگی خواهند کرد، فداکاری خواهند کرد، تلفات هم خواهند داد اما بر این وضع فائق خواهند آمد. همچنانی که جوانان غیور عراق این کار را کردند. جوانان غیور عراق با کمک و هدایت و فرماندهی و سازماندهی شهید عزیز ما توانستند دشمن را از کوچه و خیابان بیرون کنند از خانه‌های خودشان بیرون کنند، و الّا آمریکایی‌ها در عراق هم همین کارها را می‌کردند.

خامنه‌ای آن‌چنان‌که پیش‌بینی می‌شد در برابر شکست‌های پی‌در‌پی محور مقاومت در لبنان و از دست رفتن سوریه به سراغ تغییر مفهوم «جبهه مقاومت» رفت.

تسلط بر سرزمین‌ها و پایتخت‌های عربی و ایجاد خط زمینی لجستیک مقاومت برای بیش از یک دهه در مرکز توجیه امنیتی جمهوری اسلامی برای مداخله در کشورهای عراق و سوریه بود. سرداران سپاه و تحلیلگران وابسته به دفتر رهبر جمهوری اسلامی بارها با این مدل مداخله و سلطه بر پایتخت‌ها و سرزمین‌های عربی دور افتخار می‌زدند. حال که آن سرزمین‌ها یکی یکی در حال از دست رفتن است، رهبر جمهوری اسلامی به تغییر روایت مقاومت دست زد.

او مقاومت را پدیده‌ای توصیف کرد که در قلوب مردم منطقه است فارغ از این‌که دولت‌هایشان چه می‌گویند و در سرزمینشان چه خبر است:

جبهه‌ی مقاومت یک سخت‌افزار نیست که بشکند یا از هم فرو بریزد یا نابود بشود. مقاومت یک ایمان است، یک تفکر است، یک تصمیم قلبی و قطعی است، مقاومت یک مکتب است یک مکتب اعتقادی است. چیزی که ایمان یک عده مردم است با فشار آوردن نه فقط ضعیف نمی‌شود بلکه قوی‌تر می‌شود. انگیزه‌ی افراد جبهه‌ی مقاومت و عناصر جبهه‌ی مقاومت با دیدن خباثت‌ها قوی‌تر می‌شود و دامنه‌ی جبهه‌ی مقاومت گسترده‌تر می‌شود. مقاومت این‌جوری است؛ وقتی جنایات سبعانه‌ی دشمن را می‌بینند آن کسانی که تردید داشتند که باید مقاومت کرد یا نه، از تردید بیرون می‌آیند می‌فهمند که جز با سینه‌سپرکردن در مقابل ستمگر و ظالم و زورگو نمی‌شود انسان راه خودش را ادامه بدهد، باید بایستد، باید مقاومت کند مقاومت یعنی این.

رهبر جمهوری اسلامی برای حضور ۱۲ ساله سپاهیان در سوریه هم توجیه فراهم کرده بود. او خود را با امام اول شیعیان مقایسه کرد و گفت چون علی گفته که اگر با دشمن در خانه‌تان بجنگید ذلیل می‌شوید، او هم سپاهی‌ها را به سوریه فرستاد تا با داعش در بیرون مرزها بجنگند.

تغییر روایت حضور در سوریه برای حفظ حکومت بشار اسد به موضوع جانبی مقابله با داعش بخش مهمی از تلاش‌های خامنه‌ای در سخنرانی شکست سوریه بود:

امیرالمؤمنین فرمود «ملتی که در خانه‌ی خودش درگیر با دشمن بشود ذلیل می‌شود، ‌ نگذارید به خانه‌ی شما برسد.» لذا نیروهای ما رفتند، سرداران برجسته‌ی ما رفتند، شهید عزیز ما سلیمانی و یارانش و همکارانش رفتند جوان‌ها را هم در عراق، هم در سوریه. اول در عراق، بعد در سوریه سازماندهی کردند، مسلح کردند، جوان‌های خود آنها را، ایستادند در مقابل داعش، کمر داعش را شکستند توانستند غلبه پیدا کنند.

بخش دیگری از تلاش رهبر جمهوری اسلامی در این سخنرانی این بود که به مخاطبانش بگوید که او به دلیل ترس در سوریه منفعل نشده بود بلکه ارتش سوریه خیانت کرد، مدیران امنیتی سوریه به هشدارهای جمهوری اسلامی بی‌تفاوت بودند و آمریکا و اسرائیل هم راه زمینی و هوایی لجستیک نظامی به سوریه را بسته بودند.

در مورد ارتش سوریه چنین گفت:

جنگ اصلی را ارتش آن کشور باید بکند. در کنار ارتش آن کشور است که نیروی بسیجی که از جای دیگر آمده می‌تواند بجنگد. اگر ارتش آن کشور ضعف نشان داد از این بسیجی کاری برنمی‌آید و این اتفاق متأسفانه افتاد.

در مورد دستگاه امنیتی سوریه هم گفت:

ما به این‌ها کمک هم کرده بودیم. دستگاه اطلاعاتی ما از چند ماه قبل گزارش‌های هشداردهنده‌ای را به مسئولین سوریه منتقل کرده بود، من نمی‌دانم البته آیا این دست آن مقامات بالا رسیده بود یا نه همان وسط‌ها گم‌ و گور شده بود. ولی مسئولین اطلاعاتی ما به این‌ها گفته بودند از شهریور، مهر، آبان، پشت سر هم گزارش داده بودند.

در مورد بسته بودن دستش برای رساندن کمک به بشار اسد هم گفت:

آسمان‌ها بسته بود، زمین بسته بود، رژیم صهیونیستی و آمریکا هم آسمان سوریه را بستند هم راه‌های زمینی را بستند، امکان نداشت.

خامنه‌ای در پایان سخنانش از عبرت‌های سقوط اسد در سوریه گفت. عبرت‌هایی برای کارگزارانش در حکومت. لابد برای آن‌که به سرنوشت اسد دچار نشوند. عبرت سوریه برای خامنه‌ای این‌ها بود:

-به نیروهای معارض و دشمنان نظام مطلقاً نباید اعتماد کرد و از آن‌ها غافل شد. انفعال سم مطلق است.

-نیروهای نظامی و امنیتی باید وفاداری مطلق داشته باشند و نباید ترس و خیانت در دلشان نفوذ کند.

-روایت نظام از وقایع باید در ذهن مردم حک شود نه روایت‌های بیرون نظام به همین دلیل رسانه‌ها باید در کنترل کامل حکومت باشند و تحلیل‌هایی که نقاط ضعف و شکست نظام را نشان می‌دهند باید سرکوب شوند.

در همین زمینه:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • کامبیز

    "سبوعانه‌" در متن مقاله اشتباه است. سبُعانه درست است. اگر از جائی کپی و پیست می‌کنید که دقت کنید. اگر نه، و ایراد نگارشی از نویسنده مطلب است، بد نیست که آدمِ اهل و فارسی‌دانی در مقام ویراستار مطالب را پیش از هوا شدن نگاه ویراستارانه‌ای بکند. این اشاره را کردم چون به تازگی کارِ جنونِ ایرادات این چنینی در مطالب رادیو زمانه به تماشا کشیده است. موفق باشید. ---- زمانه: سپاس از شما. اصلاح شد.