سفر ادبیات فارسی تاجیکی به آمریکا
گفتوگو با شهزاده سمرقندی نظروا
رمان «زمین مادران» به قلم شهزاده سمرقندی نظروا در دانشگاههای آمریکا تدریس میشود. نخستینبار است که کتابی از نویسندهای زنده و جوان تاجیکی چنین اعتباری کسب میکند. «زمین مادران» به مسائل محیط زیستی در آسیای میانه، مسائل زنان و آسیبهای روانی مردم زیر سلطه شوروی پرداخته است. گفتوگوی رادیو زمانه با شهزاده سمرقندی نظروا را بخوانید.
رمان «زمین مادران» شهزاده سمرقندی نظروا، نویسنده و شاعر تاجیکی که سالها از همکاران زمانه بود به چند نقطه اوج رسیده است. ترجمه انگلیسی این رمان جزو ۷۵ رمان برگزیده نشریه ادبیات امروز جهان برگزیده شده است. این رمان در سپتامبر سال جاری در آمریکا به انگلیسی منتشر شد. همچنین مدتی است که این رمان در دانشگاههای آمریکا در رشته ادبیات جهان، در بخشی جداگانه در حوزه ادبیات پسااستعماری و پسا شوروی تدریس میشود.
شهزاده سمرقندی نظروا بهتازگی از آمریکا به هلند برگشته است. پس از ترجمه «زمین مادران» در آمریکا از او دعوت شد که در چند دانشگاه این کشور درباره این کتاب سخنرانی و گفتوگو کند. او نخستین زن تاجیک است که در محافل آکادمیک در حوزه ادبیات آسیای میانه گفتوگو کرده است. شهزاده یک هفته نیز میزبان برنامه ادبی «ایرج خادمی» در آمریکا بود. درباره سفر به آمریکا برای رونمایی «زمین مادران»، اقامت یکهفتهای در برنامه ادبی خادمی و تدریس رمانش در دانشگاهها با او به گفتوگو نشستهایم.
گفتوگوی رادیو زمانه را با شهزاده سمرقندی نظروا بخوانید:
شما به تازگی از سفری از آمریکا برگشتید و در دانشگاههای مختلفی سخنرانی و گفتگو داشتید. تا آنجا که میدانم اولین نویسنده زن تاجیک هستید که در این محافل در زمینه ادبیات آسیای میانه سخن گفتهاید، درست است؟
شهزاده سمرقندی نظروا: این سفر به خاطر رونمایی ترجمه انگلیسی رمان من «زمین مادران» (Mothersland) از طرف ناشر و مترجم ترتیب داده شده بود با پشتیبانی مالی چند دانشگاه آمریکایی که بخش ادبیات آسیای میانه دارند. همزمان در کنار سه هفته برنامههای رونمایی و سخنرانی در دانشگاههای آمریکا، از من دعوت شده بود یک هفته در برنامه ادبی «ایرج خادمی» که برای حمایت از نویسندگان فارسی زبان از امسال به فعالیت شروع کرده است شرکت کنم.
این برنامه ادبی، با ابتکار آریا فانی، استاد ارشد بخش خاورمیانه دانشگاه واشنگتن در سیاتل راه اندازی شده است و قرار است هر سه سال سه نویسنده از سه کشور فارسی زبان در آن شرکت کنند. با لطف و تلاش مترجم رمان «زمین مادران» من نیز توانستم در این برنامه شرکت کنم. من همراه با محمدآصف سلطانزاده، نویسنده برجسته افغانستانی مقیم کپنهاگ و نیز لایرا کاترسان، یکی از دانشجویان ادبیات مقیم آمریکا، که ترجمههای مختلف غزلهای حافظ از فارسی به انگلیسی را بررسی کرده و ایرانی تبار است حضور داشتم.
انجمن مترجمان آمریکا این رمان را پسندیده و برای معرفی آن تلاشهای بسیاری کردهاند و چند دانشگاه آمریکایی که با این انجمن همکاریهای دارند در جریان کارهای تازه منتشر شده آنها قرار گرفتند. این گونه شد که استادهای ادبیات دانشگاه «واشنگتن» در سیاتل، آریا فانی، ساموئل هاجکین در دانشگاه «ییل» در نیوهیون، لیا مهتا در دانشگاه «جرج میسون» در واشنگتن دی سی حمایت و علاقه بسیاری برای معرفی بیشتر ادبیات پسا شوروی تاجیک نشان دادند. صحبت از ادامه چنین برنامهها در آینده شد و قرار شد نمونه بیشتری از ادبیات تاجیکستان وارد مواد آموزشی آنها بشود. در بخشهای آسیای میانه این دانشگاه ها از ادبیات کشورهای قزاقستان، ازبکستان و اروپای شرقی و روسی کارهای بهمراتب بیشتری انجام شده است. اما به دلیل کمبود مترجم از زبان تاجیکی فارسی این تجربه تازگی داشت و به نظر میرسد همکاریهای بیشتری در راه است.
اهمیت پروسه دعوت نویسندگان در چیست؟
به نظرم هم برای نویسنده و هم دانشگاه مهم است. بهخصوص در عالم مهاجرت که دست ما از شناخت مخاطب جدی خود کوتاه است. در دانشگاههایی که ادبیات تدریس میشود دقت کردم که این یک روند همیشگی است که وقتی رمانی را مورد مطالعه قرار میدهند، بهترین فرصت است که از خود نویسنده نیز دعوت شود اگر هنوز در حیات است. دانشگاههای آمریکا از لحاظ بودجه دست بازتری دارند و میتوانند از نویسندگان نیز پشتبانی کنند تا بتواند با مخاطب خود در فضای دانشگاهی دیدار داشته باشد، سخنرانی کند و در مجالس پرسش و پاسخ شرکت کند. من خود بیشتر از «زمین مادران» شنیدم که جوانان دانشجو و هم استادانشان آن را مطالعه کرده بودند و از دید و برداشت و تحلیلهای خود میگفتند که برایم آموزنده و تشویق کننده بود که ادامه بدهم به نوشتن اما این بار با دلی پر و پشتی گرم که چنین فضاهایی هست که ادبیات کم شناختهشده تاجیک را با علاقه و کنجکاوی مطالعه میکنند. رمان «زمین مادران» با این که در ماه سپتامبر منتشر شده بود اما این جوانان البته با پیشنهاد استاد ادبیات خود آن را خوانده بودند.
ممکن است توضیح دهید که چه شد رمان را آنجا انتشار دادند و تصمیم بر آن شد که در دانشگاه تدریس شود؟ همچنین ممکن بگویید آیا در تمام دانشگاههای ادبیات در آمریکا تدریس خواهد شد یا در برخی از آنها؟
مدتی است که در دانشگاههای آمریکا، در رشته ادبیات جهان بخش جداگانه تدریس میشود با عنوان ادبیات پست کلونیال یا پسااستعماری و تا حال این ادبیات در بخش اوراسیا به ادبیات پیشگام کشورهای اروپای شرقی کارهای مهمی را به انجام رساندهاند. در این حوزه ادبیاتی که در روسیه شوروی یا در اروپای شرقی ممنوع بودند یا از ویژگیهای خاصی برخوردار بودند، در این دانشگاهها هم به چاپ میرسید و هم تدریس میشد.
حالا این فعالیتهای دانشگاهها تقویت یافته است و برای آسیای میانه نیز بخش مستقلی را راهاندازی کردهاند. هرچند در چاپ و ترجمه رمان «زمین مادران» بخشهای اوراسیا مشغول شدهاند و در دانشگاه «ایندیانا» به چاپ رسید. بخشهای ادبیات تمام دانشگاههای معتبر آمریکا با همکاری و مشورت همدیگر کتابی را انتخاب میکنند و آن را در ادبیات آموزشی قرار میدهند. رمان «زمین مادران» را حدود چهار پنج سال متخصصان ادبیات دانشگاههای «واشنگتن» در سیاتل، دانشگاه «ایندیا»، دانشگاه «جرج میسون» در واشنگتن دی سی، دانشگاه «ییل» در نیوهیون بین اساتید خود به مطالعه گذاشتند و آن را در کنوانسیون ادبیات و تحقیقات ویژه ادبیات پسا شوروی معرفی کردند.
رمان «زمین مادران» از لحاظ برجسته کردن مسائل محیط زیستی در آسیای میانه دوران شوروی، مسایل زنان و هم آسیبهای روحی روانی مردم در تحت سلطه شوروی برایشان جالب و مهم آمده. بسیاری از این اساتید که «زمین مادران» را مطالعه کردهاند آن را پسندیدهاند. همچنین این مسئله که موضوع ادبیات پسا استبداد شوروی در آسیای میانه با علاقهمندی بسیاری بین دانشجویان نسل جدید همراه بوده هم یکی از دلایل گزینش این رمان برای مطالعه و آگاهی رسانی بوده است. هرچند این دانشگاههای معتبر در آموزش ادبیات دوران شوروی تاجیک کارهای مهمی انجام دادهاند اما این اولین بار است که به کتابی از یک نویسنده زنده و جوان تاجیک چنین فرصتی داده میشود.
ممکن است از مترجم «زمین مادران» هم بگویید؟
«زمین مادران» از روی ترجمه روسی آن به انگلیسی برگردانده شده که به نظر من یکی از بهترین ترجمههای آن است و مترجم اشعار فروغ آن را از فارسی به روسی برگردان کرده و من آن را خیلی نزدیک به اصل میبینم. کار ترجمه انگلیسی را شلی فایرویگه، مترجم زبان روسی و ازبکی مقیم سیاتل انجام داده است. او مترجم ادبیات داستانی از زبانهای روسی و ازبکی است و تا حال چند کتابی از نویسندگان ازبک و قزاق به چاپ رسانده است. دلیل این هم که این دانشگاهها از رمان «زمین مادران» با خبر شدند واقعا تلاش و پشتکار این مترجم باسابقه است.
متاسفانه در زبان فارسی تاجیکی ما هنوز مترجم حرفهای نداریم که با این دانشگاهها همکاری کند. از اینجاست که هنگام سفر سه هفتهی خود به این دانشگاهها و موقع سخنرانیها متوجه شدم، تقریبا همه دانشگاههای معتبر آمریکا برای تربیت و آموزش مترجمان جوان بهخصوص از زبانهای کم شناخته شده آسیای میانه مشغولاند. این مترجمان جوان در برنامههای رونمایی و سخنرانی این استادان دانشگاه حضور داشتند و از من جویای این بودند که چه داستان خوبی میدانید که ما در آینده در نظر بگیریم تا ترجمه و معرفی کنیم. من هم تا حد توان راهنماییهایی کردم. اما کار ترجمه و تربیت مترجم کار زمانبری است. رمان «زمین مادران» طرفداران بسیاری پیدا کرده است و کنجکاوی دانشجویان را نسبت به ادبیات تاجیک و آسیای میانه برانگیخته است و این باعث خوشحالی من بود.
جای این را دارد که از ساموئل خاجکینسان، استاد ارشد دانشگاه «ییل» سپاسگزاری کنم بابت تحقیق ویژهای که درباره «زمین مادران» انجام داد و اهمیت ادبی آن را در مقایسه با ادبیات امروز فارسی تاجیکی و فارسی ایران و افغانستان توضیح داد. همین طور از کاترین فارت که «زمین مادران» را از دید هفت راه طریقت بررسی کرد و لایههای نهفته این رمان را برای خوانندگان آمریکایی با زبان شیوا و امروزی بیان کرد. همین طور از لیلا مهتا، استاد ارشد ادبیات در دانشگاه جرج میسون که «زمین مادرا» را بهعنوان ادبیات برجسته پسا شوروی و جایگاه قلم در برابر ظلم بررسی کرد و اهمیت آن را با دقت بیان کرد. این گونه فرصتها برای نویسنده زنده باعث الهام و نیروی تازه میشود که من در این سفر تجربه کردم. ادبیات تاجیک بیشک نیاز دارد که مورد مطالعه قرار بگیرد و صدای تا حال شنیده نشدهای فارسی زبانان آسیای میانه مورد نظر بقیه دانشگاههای جهان باشد.
در میان رمانهای دیگری که نوشتید این رمان چه جایگاهی برای خود شما دارد؟
رمان «زمین مادران» را در پاسخ به ادبیات مردسالار دوران شوروی نوشتهام و آن را در برابر ادبیات تبلیغاتی شوروی قرار دادهام که زمین را به همراه زنان و کودکان آسیای میانه مورد سوءاستفاده قرار دادند و آنها را تشویق میکردند با دستان خود زمین مادری را به تخریب بکشند و مسیرهای طبیعی رودها را با دستان خود تغییر بدهند و به مزارع پنبه بیاورند که در نتیجه آن دریاچه آرال خشک شد. در این رمان نشان دادهام که چگونه مردمی میتواند تحت تاثیر پروپاگاندا خطای بزرگی را مرتکب شود بدون این که از پیامدهای آن آگاه باشد. رمان «زمین مادران» نه تنها شوروی را بلکه خود مردم محلی را نیز به چالش میکشد که چگونه در این فاجعه زمین و جغرافیای خود سهم داشتهاند. قصه در قالب روزگار یک خانواده و به ویژه مادر و دختری است که به آنها بهعنوان سمبلیک آفتاب و ماهتاب نام گذاشتهام. استعارههای بسیاری در رمان به کار رفته است که خوشحال بودم برای مخاطب آمریکایی که با آن سرزمین آشنایی زیادی ندارند نیز قابل کشف بود. لایهای از داستان مربوط است به دورهای که ماهتاب خاطره خود را از دست میدهد و ساختار زمانی و روایی رمان متناسب با آن طوری است که خواننده باید خود این پریشانی را تجربه کند و تصمیم بگیرد که این مسیر جستن هویت برای ماهتاب که نمادی از نسل من است، چه اندازه دشوار و دراز است و بدون کمک شاید در جاهایی شدنی نیست. «زمین مادران» قصه بازیافتن هویت است.
رمانهای شما در کل در مقایسه با دیگر آثار تاجیکان با خوانندگان فارسی زبان ارتباط بهتری برقرار میکند. دلیل این ارتباط بهتر را چطور توضیح میدهید؟
من از شروع رمان نویسی به این نکته اهمیت میدادم که فارسی مشترک و قابل فهم برای هر سه مردم فارسی زبان را بهکار ببرم و از شروع کارم بهعنوان روزنامهنگار نوعی از زبان را استفاده می کردم که مخاطب ایرانی، تاجیک و افغانستانی با آن بتوانند ارتباط برقرار کنند. همان گونه که در دوران کلاسیک ادبیات فارسی بوده. در قرن اسماعیل سامانی فارسی مشترکی داشتیم که در هر سه حوزه فارسی قابل درک بوده است. حالا بحث فارسی ایرانی و فارسی دری و فارسی تاجیکی مطرح است که هر سه با گویش محلی خود در حال رشد هستند. من صحبت از فارسی مشترک دارم و فارسی همه فهمی را به کار میبرم که یکی از استادان ارشد دانشگاه «ییل» از آن بهعنوان زبان تجربی یاد کرد و آن را دلیل پرخواننده شدن رمانهای من دانست. به نظر من همین فارسی مشترک بوده که رمانهای مرا خوانندگان بیشتری توانستند بخوانند. یعنی آن فارسی محلی تاجیکی نبوده. فارسی بی مرز بوده است که در اصل نیز باید این طور باشد. از زمان دیوارهای خط و دیوارهای بلند شوروی گذشته است و در این سه دهه فارسی این سه حوزه به مراتب به هم نزدیکتر شده است.
به هر حال هنوز بیشتر نویسندگان تاجیک همچنان از همان زبان فارسی تاجیکی محلی استفاده می کنند. چه باید کرد که نوشته آنها نیز همهگیر شود و هر سه حوزه فارسی زبان از آنها باخبر شوند؟
ما در تاجیکی اصطلاحهایی داریم که برای فارسی ایران معناهای دیگری میدهد و همه نویسندگان از آن باخبر نیستند. من به دلیل کار رسانهای که با رسانههای فارسی خارج از کشور داشتم به این تفاوتها آگاه بودم و آن را دانسته و آگاهانه به کار بردهام و سر نوشتن هر جمله دقت داشتهام و دارم. این را شاید نویسنده تاجیکی که فقط در داخل کشور زندگی کرده تجربه نکرده باشد. گذشته از محدودیت آشنایی با فارسی خارج از فضای تاجیکی محدودیت سانسور و حساسیتهای دولتی نیز هست که من در خارج از کشور از آنها دور هستم و میتوانم آزادانه صدای فردی خودم را بسازم و در جهان ادبیات رها باشم. این موضوع برای نویسندگان داخل کشور هنوز مهیا نیست. امید دارم که در آینده نزدیک بتوانند به این آزادی که من دارم برسند. اما ما آثار بسیار نابی داریم که پشت دیوار زبان فارسی محلی از خواننده فراگیر به دور ماندهاند.
آیا «زمین مادران در ایران، افغانستان، تاجیکستان و زادگاه شما در ازبکستان نیز به چاپ رسیده است؟
رمان «زمین مادران» و رمان «ریگستان» در انتشارات معین و خردگان در ایران و مشهد با کمک و همیاری استاد ارجمند دکتر یاحقی منتشر شده است با اندکی تغییر. رمان «زمین مادران» و رمان «سندرم استکهلم» در افغانستان قبل از بازگشت طالبان در کابل در انتشارات زریاب بدون سانسور به چاپ رسیده است. «زمین مادران» و «ریگستان» در دوشنبه پایتخت تاجیکستان به چاپ رسیده است اما در زادگاهم ازبکستان هنوز به چاپ نرسیده است. در حالی که در کشورهای عربی هم ترجمه شده است و هم در لیست ادبیات پسا شوروی در دانشگاه قاهره تدریس میشود و قرار است ماه می سال آینده به عربی نیز منتشر بشود. اطلاعات کامل درباره آثار و فعالیتهایم را در وبسایتم میتوانید بیابید.
نظرها
نظری وجود ندارد.