تبعیض جنسیتی در حوزه اشتغال در ایران
ایران از نظر نرخ اشتغال زنان در میان ۱۵ کشور منطقه در رتبه یازدهم قرار دارد. فرصت شغلی در میان زنان نسبت به مردان دستخوش بیثباتی بیشتری است. دستمزد زنان ۴۱ درصد کمتر از مردان است. در بخش خصوصی این نسبت گاه به ۷۰ درصد هم میرسد.
نماگر زیر (برگفته از سایت آمارفکت) نشان میدهد که نرخ اشتغال زنان در ایران در مقایسه با کشورهای منطقه چگونه است. طبق دادههای بانک جهانی که مبنای ترسیم نماگر زیر است، ایران در رتبه یازدهم نرخ اشتغال زنان در میان کشورهای منطقه قرار گرفته است:
در آمارگیری در مورد اشتغال معمولاً کار خانگی را به حساب نمیآورند و منظور از شغل کاری را میدانند که بیرون از خانه انجام میشود. کار زنان در مزرعه هم معمولا بهعنوان کار بیرون از منزل منظور نمیشود. دادههای آماری در مجموع حاکی از آناند که بازار کار در ایران به روی زنان گشوده نیست. حتا عربستان وضع بهتری از ایران دارد.
بنابر آمار رسمی دولت ایران در بهار امسال (۱۴۰۳) نرخ اشتغال در کشور ۴۱,۲ درصد بوده است. همین آمار برای زنان برابر با ۱۴,۳ درصد است. طبق همین آمار نرخ بیکاری کل کشور ۷,۷ و در میان زنان آماده به کار ۱۵ درصد است. بیشترین نرخ بیکاری در میان زنان گروه سنی ۲۰ تا ۲۴ ساله ثبت شده است: ۳۴,۹ درصد. (منبع)
در دهه ۱۳۷۰ نرخ اشتغال زنان در حال رشد بود. اما از میانه دهه هشتاد این روند متوقف و سپس معکوس شد. اندکی بهبود در برخی سالها چیزی در اصل مسئله تغییر نداد. و این همه در حالی است که بر تعداد تحصیلکردهها در میان زنان مدام افزوده شده است. نسبت ورود دختران به دانشگاه در میان کل نودانشجویان از ۲۸ درصد در سال ۱۳۵۷، به ۳۷ درصد در سال ۱۳۷۴ و به ۶۲ درصد در سال ۱۳۸۱ رسیده است.
اگر با نگاه به متوسط آمار جهانی هدف، رسیدن به نرخ اشتغال ۴۰ درصد زنان باشد، بنابر یک برآورد اگر در ایران سالانه یک درصد به میزان اشتغال زنان افزوده شود، ۲۸ سال طول میکشد تا به آن هدف برسد. (در این باره بنگرید به این منبع)
توصیف یک پژوهشگر از وضعیت تبعیض جنسیتی در حوزه اشتغال
سیمین کاظمی، جامعهشناس و پزشک، در گفتوگویی با سایت خبرآنلاین وجوهی از تبعیض جنسیتی در حوزهی اشتغال را تشریح کرده است. او در ابتدای این مصاحبه تبعیض جنسیتی را در این حوزه این گونه صورتبندی میکند:
تبعیض جنسیتی در حوزه اشتغال چند وجه دارد. یک وجه آن در میزان اشتغال است که بهطور کلی میزان اشتغال و کار دستمزدی زنان بسیار کمتر از مردان است. دوم اشتغال متزلزل و ناپایدار زنان و رانده شدن آنها به بخش غیررسمی بازار کار است. سومین وجه هم تبعیض جنسیتی در پرداخت حقوق و دستمزد و مزایای شغلی است، که زنان حقوق کمتری میگیرند و از مزایا هم محروماند.
به گفته کاظمی، ساختار سیاسی اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی هبر تداوم تقسیم کار مبتنی بر جنسیت اصرار دارد:
- تقسیم کار مبتنی بر جنسیت با آموزههای سنتی مطابقت دارد که نقش اصلی و اساسی زن را در خانه و مادری و مراقبت و خانهداری تعریف و تعیین میکند.
- چنین تقسیم کاری به لحاظ اقتصادی برای ساختار سیاسی اقتصادی منفعت دارد، چون از نیروی کار رایگان و بدون مزد و مواجب زنان در خانه بهرهمند میشود.
دکتر سیمین کاظمی در مصاحبه با «خبرآنلاین» تبعیض میان مرد و زن در حوزه اشتغال را از مقوله «تبعیض ساختاری» میداند و میگوید «در تبلیغات رسمی، اشتغال زنان غیرضروری معرفی میشود، چون گفته میشود هر زن بهطور پیش فرض وابسته به یک مرد (پدر، شوهر) است و نانآوری وظیفه او نیست، بنابراین زنان نیازی به کار ندارند. چنین تبلیغاتی بر نگرش جامعه هم تاثیر گذاشته است، بهطوری که اشتغال زنان بهعنوان تهدیدی برای اشتغال مردان تلقی میشود، آن هم در شرایطی که بیکاری یکی از بزرگترین مسائل اجتماعی ماست.»
به گفته این کارشناس:
نگرش منفی به اشتغال زنان موجب شده با وجود آنکه زنان دارای تحصیلات دانشگاهی بیشتر از مردان هستند، اما بیکاری در آنها بسیار بیشتر است و فقدان فرصت اشتغال موجب بیانگیزگی و سرخوردگی زنان از بازار کار رسمی شده است. بهطوری که هشتاد و پنج درصد زنان هیچ مشارکت اقتصادی ندارند، یعنی نه شاغلاند و نه حتی جویای کار هستند. بخشی از زنان که با وجود چنین وضعیتی همچنان در جستوجوی کار هستند، مجبورند به بازار کار غیررسمی روی بیاورند و با مزد ناچیز و شرایط غیرمنصفانه کار کنند که در واقع بهرهکشی از نیروی کار زنان است.
در ایران ممکن است میزان بیکاری در میان زنان آماده به کار چندان به چشم نیاید، چون همه جا زنان شاغل به چشم میخورند. اما آنچه به چشم میآید بخش خدمات است که اشتغال زنان بیشتر در آن بخش است. سیمین کاظمی در این باره میگوید:
اشتغال در بحش خدمات موجب شده که ما زنان را در برخی مشاغل پشت پیشخوانها ببینیم. همین رویت پذیر بودن کار زنان در بخش خدمات باعث شده است که بسیاری با ناباوری با مسئله بیکاری زنان و تبعیض جنسیتی در اشتغال مواجه شوند و حتی آن را نپذیرند. یعنی بدون اطلاع از تبعیض جنسیتی عمیق در اشتغال و این واقعیت که نرخ مشارکت اقتصادی زنان در ایران کمتر از پانزده درصد است، و بدون اینکه به آمار نگاهی بیندازند: میگویند ما هر جا میرویم زنان را میبینیم. با چنین سوگیریهایی رسانهها و فعالان حقوق زنان لازم است در روشن کردن وضعیت بیکاری زنان و تبعیض جنسیتی در اشتغال بیشتر تلاش کنند.
نظرها
نظری وجود ندارد.