واژههای برابری
مردفهم کردن: زنان هم میتوانند «بدانند»
بارها در موقعیتهای مختلفی شاهد این بودهایم که مردی با اعتماد به نفس درباره موضوعی به زنی توضیح میدهد، بدون اینکه از خود بپرسد آیا کسی نظر او را در این مورد پرسیده یا اینکه آیا لزوما تجربه و اطلاعات بیشتری در این زمینه نسبت به زن روبهروی خود دارد؟ این پیشفرض که زنان اطلاع یا تجربه کمتری نسبت به مردان دارند، رفتاری جنسیتزده است که در الگوهای رفتاری اجتماعی کموبیش درونیسازی شده است. اما چگونه میتوان چنین رفتاری را تشخیص داد و از آن جلوگیری کرد؟

جنسیت میتواند آگاهی ما را نسبت به هرآنچه که میدانیم، هرآنچه که نمیدانیم و هر آنچه که فکر میکنیم میدانیم یا نمیدانیم تغییر دهد. صرفِ «مردبودن» ممکن است وهمی از دانستن، «بیشتر» یا «بهتر» دانستن بر ما تحمیل کند و نوعی خودبرتربینی به ما دهد و مانع برابری در گفتوگویی گشوده باشد.
موقعیتی که در آن مردی با پیشفرض اینکه زن مقابلش درباره موضوع پیش کشیده شده اطلاعی ندارد، از موضع فردی دانا آن را برای زن توضیح میدهد.
تعریف Mansplaining در وبستر

توضیحگری مردانه، مردفهمکردن، یا مرضیح (مرد+توضیح) همگی به موقعیتهایی اشاره دارند که مردی در آن نتواند «دانستن» طرف مقابل را پیشفرض بگیرد و لازم ببینید که آنچه او پیشاپیش میداند را برایش توضیح دهد. ممکن است مرد به طور آگاهانه سعی بر آزار دادن زن مقابل نداشته باشد، اما هیچگاه نیز از خود سوال نمیکند که «آیا خود این زن دربارهی این موضوع بهتر از من نمیداند؟» «آیا اصلا میخواهد من برایش توضیح دهم، آیا از من سوالی پرسیده است؟» مردفهمکردن یک رفتار جنسیتزده شایع است و تجربههایی را رویتپذیر میکند که زنها در آن صغیر، نادان یا نابلد فرض میشوند. تعریف مشخصی از چنین تجربههایی کمک میکند در مواجهه با آنها شفافتر بیاندیشیم.
اما منظور از «مردفهمکردن» دقیقا چیست؟ در اینجا به توضیحی از طرف مردان اشاره میکنیم که ناخواسته، نابهجا و آزاردهنده است. مانند موقعیتی که زنی در حال صحبت درباره چیزی است و مردی حرفش را قطع میکند تا اطلاعات عمومی خود را درباره آن موضوع به رخ بکشد. یا آن را خواسته و ناخواسته به شکلی اهانتآمیز بیان میکند تا نشان دهد اطلاعات زن درباره موضوع کافی نیست. بسیاری از این موقعیتها در فضای کاری اتفاق میافتد، اما در موقعیتهای روزمره دیگر نیز چنین نظراتی از مردان دور و خیلی نزدیک شنیده میشود. مانند نظر دادن درباره مسائلی چون حجاب اجباری یا بارداری که مردان هیچوقت حتی تجربه آن را نداشتهاند.
«مردان برایم توضیح میدهند»
ربکا سولنیت (Rebecca Solnit) (متولد ۱۹۶۱) نویسندهای آمریکایی است که دربارهی موضوعات مختلفی چون حقوق زنان، سیاست و تحولات اجتماعی مینویسد. او بیش از بیست کتاب نوشته که برخی از آنها چون «نقشههایی برای گمشدن» به فارسی نیز ترجمه شده است. اصطلاح مردفهم کردن از کتاب دیگر او به نام «مردان برایم توضیح میدهند» (۲۰۰۸) گرفته شده است. گرچه خود او مستقیما از این اصطلاح در کتاب استفاده نکرده، اما شخصیت کتاب بارها در چنین موقعیتی قرار میگیرد و با توضیح واضحات از طرف مردانی که حتی از آنها درخواست نکرده بود مواجه میشود، این رفتار اجتماعی پس از این اثر نامگذاری و قابل بحث شد.
یک روز بعد از شام، من شروع به شوخی در مورد نوشتن مقالهای به نام «مردها برایم توضیح میدهند.» کردم. هر نویسندهای ایدههای ثابتی دارد که هرگز به انجام نمیرسند و من هر چند وقت یک بار این ایده را به صورت تفریحی بیرون میآوردم. آن روز مارینا سیترین، نظریهپرداز و کنشگر اجتماعی، مهمان خانه من بود و اصرار داشت که باید این را بنویسم زیرا افرادی مانند خواهر کوچکترش سام به خواندن آن نیاز دارند. زنان جوان باید بدانند که تحقیر شدن نتیجه شکستهای پنهانی آنها نیست. این جنگهای قدیمی جنسیتی خستهکننده است. پشت کامپیوتر نشستم و ایده بیرون آمد، این یکی برای سام دوستداشتنی. پس از آن، زنان جوان نیز متعاقباً مردفهمکردن را به فرهنگ لغت اضافه کردند. اگرچه اضافه کنم که این مقاله به وضوح نشان میدهد که مردفهمکردن یک نقص جهانی جنسیتی نیست، بلکه نقطه تلاقی اعتماد به نفس بیش از حد و نادانی است که بخشی از آن به جنسیت گیر میکند.
ربکا سولنیت درباره کتاب «مردان برایم توضیح میدهند»
چطور میتوان یک توضیح متواضعانه و درخواست شده را از مردفهمکردن تشخیص داد؟
کیمگودوین به درخواست همکارانش در محل کار، برای تشخیص مردفهم کردن راهحلی ساده ارائه میدهد و آن را در قالب یک نمودار در اختیارشان میگذارد. گودوین توضیح میدهد:
اگر معلم یا مدیر کسی هستید، توضیحات ناخواسته ممکن است (در حد منطق) خوب باشد. توضیح دادن بعد از اینکه آنها کمک شما را رد کردند تقریباً همیشه بیاحترامی است. مکالمه نقطه خوبی برای شروع ایجاد عادت رضایت است. آیا در مورد شایستگی افراد فرضهای درستی دارید؟ توضیح دادن چیزها برای افراد آگاه فقط اتلاف وقت همه نیست. شما ممکن است صرف نظر از قصد خود، آنها را با بیان اینکه به شایستگی یا هوششان اعتماد ندارید، تضعیف کنید. شما همچنین در معرض خطر تضعیف خود قرار میگیرید، زیرا به نظر می رسد که نظری متورم نسبت به دانش خود دارید.
نمودار گودوین با چند پرسش ساده به ما کمک میکند مردفهمکردن را تشخیص دهیم:

در برخورد با مردفهمکردن چه میتوان کرد؟
بهترین راه برای برخورد با موقعیت مردفهمکردن دادن بازخورد روشن و واضح است. این بازخورد مانند هر بازخورد دیگری چند تصمیم کلیدی برای موقعیتسنجی دارد که بر تاثیرگذاری آن میافزاید. در مواجهه با این رفتار ابتدا تصمیم بگیرید که آیا بهتر است در موقعیتی دیگر و به صورت خصوصی به آن مرد بازخورد بدهید یا ترجیح میدهید به صورت عمومی و در همان در لحظه واکنش نشان دهید. اگر درایت و ظرفیت کافی برای در لحظه گفتن را دارید ممکن است بهترین حالت باشد، اما فضای خصوصی هم میتواند گزینه مناسبی باشد. مخاطب خود را بشناسید و با تنظیماتی که فکر میکنید گوش دادن را برای او تسهیل میکند جلو روید. حتما جزییات رفتارهای فرد را ذکر کنید و رنجش یا موقعیت ناخوشایند ایجاد شده را برایش بیان کنید. ممکن است این بازخورد شما با عدم گوش دادن، قطع صحبت شما یا ادامه صحبت کردن مرد درباره موضوع قبلی باشد. سعی کنید توجه را به موضوع برگردانید و در مورد این رفتار و موقعیت خاص با او صحبت کنید، نه انتقاد شخصیت او به طور کلی. اگر شما در یک تیم کاری یا حرفهای هستید تاثیر منفی این رفتار بر تیم را بشناسید و بیان کنید. در بسیاری از موارد، این توضیحها ناکام است و حتی ممکن است منجر به رفتارهای تلافیجویانه شود. اما به هر حال دادن بازخورد درست میتواند در اندازههای کوچک و بزرگ درصد چنین رفتارهایی را کم کند.
اگر رفتارمان مصداق مردفهمی بود، در مواجهه با انتقاد چه کنیم؟

اگر فرد مقابل شما احساس کرد که توضیحات شما برایش نوعی از مردفهمی است و به این موضوع اشاره کرد، حالت دفاعی به خود نگیرید. ابتدا سعی کنید حرف او را بفهمید و درکش کنید. سپس سعی کنید مسئولیت رفتار خود را متقبل شوید و فشار وارد شده بر طرف مقابل را بپذیرید. برای ایجاد این موقعیت معذرتخواهی کنید و بدانید عذرخواهی شان انسان را کم نمیکند، بلکه نشاندهنده مسئولیتپذیری و بلوغ شماست. میتوانید از طرف مقابل بازخورد بگیرید و نظر او را در این مورد بپرسید که این مکالمه به چه شکل دیگری میتوانست جلو برود؟
مردفهمکردن چه آسیبهایی ایجاد میکند؟
در بسیاری از موقعیتهای مردفهمکردن میبینیم که فرد درباره مسائلی چون آزار جنسی، حجاب اجباری، پریود زنان، بارداری یا زایمان و بدن زنانه نظر میدهد. در حالیکه مشخصا آگاهی و تجربه لازم از موضوع را ندارد و حتی از خود نمیپرسد «آیا کسی به اظهارنظر من علاقهمند است؟» این نوع رفتار برای فرد یا افراد مقابل بسیار آزاردهنده است. زنی که با این رفتار مواجه میشود میتواند احساسات منفی مختلفی را تجربه کند. از تحقیر و کماعتماد به نفسی تا خشم و کلافگی و احساس بیاهمیت بودن یا درکنشدن. در موارد بالا که برای درک موضوع نیاز به تجربه آن وجود دارد و خود تجارب نیز برآمده از نابرابریهای جنسی است، میزان خشم و فشار واردآمده بر فرد چندین برابر میشود. تصور کنید که در جامعه مجبورید هر روز آنگونه بپوشید که دیکته میکنند و بعد مردی که هیچگاه حجاب را تجربه نکرده، توضیح بدهد که در همه جای دنیا ممنوعیتهایی برای پوشش وجود دارد! توضیح واضحاتی که هیچ احتیاجی به شنیدن آن نیست و در آن موقعیت، فردی که گاه برای گرفتن همدردی یا شنیدهشدن موضوع را بیان کرده را خشمگین و مستاصلتر نیز میکند.
یا در محل کار که به عنوان یک زن ممکن است سابقه و توانایی یکسانی با همکاران مرد خود داشته باشید، اما همکار مردی احساس میکند میتواند همان اطلاعاتی که دارید را برای شما توضیح بدهد و موقعیتی ایجاد کند که در آن، پیشفرض، تواناتر بودن خودش است. شاید و تنها شاید در لحظه متوجه این پیشفرضهای نابرابری در خود نباشد، اما تکرار چنین عادتهایی از طرف مردان و مشاهده آن میتواند بهراحتی نشان دهد که این رفتارهای اجتماعی برآمده از نابرابریهای جنسیتی هستند. در محیط کاری پیش میآید که ایدهها و نظرات زنان به اندازه مردان دیده و شنیده نمیشود و زنان حتی شاهد تکرار ایدههایشان از دهان مردان همکاری هستند که بسیار هم از آن استقبال میشود. این رفتارها حس تعلق زنان به گروه را کم میکند و در گروههای مختلف از خانواده تا محل کار، باعث رنجش شنیده نشدن و ارزش قائل نشدن میشود.
میزان قابلتوجهی از این رفتارها در سلسله موقعیتها و برخوردهایی به وجود میآید که صحبتها تحت تسلط مردان است، حرف زنان قطع میشود و ایدههایشان نادیده گرفته میشود. این امر گاه باعث میشود که زنان از تعامل دست بکشند. گاه مردان تجربیات، مشکلات و راهحلهای اموری را توضیح میدهند که مخاطبان زن آنها بیشتر از خود توضیحدهنده مرد از آن آگاهی دارند. تمامی این موارد تنها نمونههایی از مردفهمکردن است که ریشه در نابرابریهای جنسیتی حتی در پیشفرضهای ذهنی دارد. پیشفرضهایی که باعث میشود آسیبهای برآمده از چنین رفتارهایی نادیده گرفته شود و اصولا تشخیص داده نشود. بنابراین یادگیری این واژهها ما را به سوی برابری بیشتر هدایت میکند.
نظرها
نظری وجود ندارد.