مبارزه زنان کردستان با آتشسوزیهای زاگرس: مقاومت دربرابر تخریب و بیعدالتی
مهتاب شریفی ـ مبارزه زنان کردستان با آتشسوزیهای جنگلهای زاگرس تنها یک تلاش محیط زیستی نیست؛ بلکه نمادی از مقاومت در برابر تخریب، بیعدالتی و فشارهای اجتماعی است.
جنگلهای بلوط زاگرس هر ساله با آتشسوزیهای گستردهای روبهرو میشوند، اما در نبود اقدامهای جدی از سوی نهادهای مسئول، این فعالان مدنی، بهویژه زنان کردستان، هستند که برای خاموش کردن شعلهها وارد میدان شدهاند. زنان، که در این میدان نقشی بیبدیل ایفا کردهاند، علاوه بر مقابله با آتش، با فشارها و تهدیدهای امنیتی نیز دستوپنجه نرم میکنند. این گزارش نگاهی است به نقش زنان در اطفای حریق، چالشهای پیش روی آنان و ارتباط تاریخیشان با طبیعت.
آغاز بحران: آتشسوزیهای زاگرس
زاگرس، بهعنوان یکی از گنجینههای زیستی ایران و جهان، هر ساله قربانی آتشسوزیهای گستردهای میشود. این آتشسوزیها معمولا از اواخر بهار آغاز شده و تا اوایل پاییز ادامه مییابند. برخلاف گذشته که عوامل طبیعی علت اصلی حریقها بودند، امروزه عوامل انسانی نقشی کلیدی در این فاجعه دارند.
تبدیل جنگلها به زمین کشاورزی، گسترش مناطق مسکونی و حتی اقدامات عمدی به بهانه مانورهای نظامی از مهمترین دلایلی هستند که زاگرس را به آتش کشیدهاند. این بحران، بهویژه در کردستان که جنگلها بخشی جداییناپذیر از هویت مردم هستند، به تهدیدی جدی برای محیط زیست و فرهنگ منطقه تبدیل شده است.
جای خالی نهادهای مسئول و ورود جامعه مدنی
در شرایطی که انتظار میرود نهادهای دولتی مانند منابع طبیعی، آتشنشانی و دیگر ارگانهای مربوطه نقش اصلی را در مهار آتشسوزیها ایفا کنند، این مسئولیت به دوش مردم محلی و فعالان مدنی افتاده است. این گروهها، بدون حمایت کافی و با کمترین امکانات، برای خاموش کردن آتش و نجات جنگلهای زاگرس به میدان آمدهاند.
در این میان، جامعه مدنی کردستان به الگویی از مقاومت مدنی تبدیل شده است. فعالان محیط زیست این منطقه، آتشسوزیهای زاگرس را نهتنها بهعنوان بحرانی محیط زیستی، بلکه بهعنوان بخشی از یک مبارزه گستردهتر برای حفظ هویت، فرهنگ و سرزمین خود میدانند.
یکی از این فعالان، ش.ع.، زن جوانی است که سالها در فعالیتهای محیط زیستی حضور داشته است، میگوید:
از اواخر دهه هفتاد که فعالیتهای محیط زیستی در کردستان شکل گرفت، زنان نیز در این عرصه مشارکت کردند. ابتدا نقش زنان بیشتر در فعالیتهای فرهنگی و آموزشی بود، اما پس از افزایش آتشسوزیها و انفعال ادارات مربوطه، بسیاری از ما وارد این میدان شدیم. اکنون زنان، در کنار مردان، به نیروی اصلی عملیات اطفای حریق تبدیل شدهاند.
ژیلا مستاجر، عضو هیات مدیره سازمان حقوق بشری ههنگاو هم میگوید که تمام اقدامات کنترل آتش بدون کوچکترین حمایت از سوی حکومت انجام میگیرد. او با اشاره به نقش انجمنهای مردمنهاد میگوید این انجمنها با سازماندهیهایی کە سالهاست برای آن تلاش میکنند، در مواقع ضروری بسیار فوری و متحدانە بە کمک هم میروند و با تمام کمبود امکاناتی کە با آن روبهرو هستند تلاش میکنند این آتش سوزیها را کنترل کنند. و ادامه میدهد:
در سالهای اخیر بە ویژە بسیار زیاد شاهد آتشسوزیهای عظیم و سرایت با سرعت آن بودەایم، برای مثال آتشسوزی در جنگلهای مریوان کە روزها فعالان محیط زیستی از شهرهای مریوان، سقز، بانە، جوانرود، سنندج، کامیاران در تلاش بودند تا آن را مهار کنند، این در حالی بود کە جمهوری اسلامی کوچکترین دخالتی در خاموش و کنترل این آتشسوزی انجام نداد، بە گونەای این آتشسوزی جامعە کردستان را درگیر کرد کە دیاسپورای کردی هم برای رفع کمبودهای امکاناتی اقدام بە جمع آوری پول نقد برای خرید دمندەهای کنترل آتش کردند.
به گفته ژیلا مستاجر صحنەهایی کە از حاشیە کنترل آتش منتشر میشد، بسیار شوکە کنندە بود. انگار تمام مردم کردستان بە جنگلهای زاگرس رفتە بودند. آنها کاملا سازماندهی شدە و خودجوش، کمپهایی برای رسیدگی بە امکانات، برای تهیە خورد و خوراک افرادی کە برای کنترل آتش میرفتند ایجاد کردە بودند و همە بەصورت شیفتی وظایف خود را انجام میدادند.
این فعال حقوق بشر میگوید این افراد اصلا همدیگر را نمیشناختند. همە از شهرهای مختلف و کاملا دواطلبانە بە کمپها پیوستە بودند. در سال جاری دقیقا چنین اتفاقی در جوانرود افتاد و بار دیگر این اتحاد از سوی انجمنهای زیستمحیطی و مدنی بە نمایش گذاشتە شد.
زنان در خط مقدم مبارزه
زنان، از نگاه فلسفه اکولوژیک، نه صرفا بهعنوان محافظان محیط زیست بلکه بهعنوان بخشی جداییناپذیر از چرخه طبیعی زیستبومها شناخته میشوند. رابطه آنان با طبیعت، رابطهای همزیستانه و ارگانیک است که در طی تاریخ نهتنها به حفظ اکوسیستمها کمک کرده، بلکه به شکلگیری بنیانهای زیست انسانی، از جمله کشاورزی و یکجانشینی، انجامیده است.
این پیوند عمیق، بخشی از هویت تاریخی و فرهنگی زنان را شکل داده و آنها را به نگهبانان سنتهای زیستبومی تبدیل کرده است. از دیدگاه اکولوژیک، زنان همواره بهعنوان بخشی از شبکه درهمتنیده حیات عمل کردهاند و با احترام به چرخههای طبیعی، در حفظ پایداری زمین و پرورش آن نقش اساسی ایفا کردهاند.
در سالهای اخیر، زنان در عملیات خاموش کردن آتش حضور فعالی داشتهاند. آنان در دشوارترین شرایط، در کنار دیگر اعضای جامعه مدنی، نقش کلیدی در سازماندهی عملیات اطفای حریق ایفا کردهاند. این حضور، که تابوهای سنتی درباره زنان و نقش آنان را در جامعه به چالش کشیده، به الگویی برای دیگر فعالان تبدیل شده است.
ش.ع. در ادامه صحبتهای خود میگوید:
از دهه ۹۰ به بعد، زنان نقشهای بیشتری در فعالیتهای مدنی و اجتماعی کردستان تحت تاثیر پیشاهنگی زنان کرد در جریان های سیاسی و مبارزات آزادی خواهانه بهدست آوردند. همین موضوع باعث شد تا تابوهای سنتی درباره زنان شکسته شود و آنان در عرصههای جدیدی مانند اطفای حریق حضور پیدا کنند. امروز، در هر عملیات خاموش کردن آتش، زنان شانهبهشانه مردان فعالیت میکنند.
ژیلا مستاجر نیز بر نقش زنان در مهار آتشسوزیهای کردستان تاکید دارد و میگوید:
در اوایل ایجاد کمیتەهای اطفا حریق در سازمانهای محیط زیستی کردستان کمتر شاهد حضور زنان بودیم، اما در حداقل شش سال اخیر ، بەصورت بسیار مشهود، زنان خودجوش و اعضای زن این انجمنها بەصورت مشخص با آموزشهایی کە دیدەاند در حال کنترل آتش در مناطق صعب العبور هستند، گاهی تصاویری هم از آنها منتشر میشود کە بسیار مورد استقبال قرار میگیرد.
فشارها و چالشهای پیش روی فعالان
فعالیت مدنی در ایران همواره با نگاه امنیتی روبهرو بوده است و کردستان نیز از این قاعده مستثنی نیست. فعالان محیط زیست که داوطلبانه برای حفظ جنگلها تلاش میکنند، بارها با احضارها و بازجوییهای امنیتی مواجه شدهاند. از دیگر مشکلاتی که این فعالان با آن روبهرو هستند میتوان به کمبود تجهیزات و امکانات لازم برای اطفای حریق اشاره کرد. در نبود حمایتهای دولتی، فعالان مدنی ناچارند با ابتداییترین ابزارها به مصاف آتش بروند. ژیلا مستاجر در اینباره میگوید:
هر سالە فعالان محیط زیست با سرکوبهای شدید از سوی نهادهای امنیتی مواجە میشوند، بە جلسات قانونی آنها حملە میشود، بە تجمعات مسالمت آمیزشان حملە میشود، بارها فعالان محیط زیست بەصورت غیر قانونی بازداشت و با احکام زندان و حبس روبهرو شدەاند. برای مثال زمانی در همین سال، کە اسماعیل کریمی در کامیاران بر اثر آتشسوزی جانش را از دست داد و مراسم خاکسپاری او در زادگاهش برگزار شد، نیروهای امنیتی بە مراسم خاکسپاری حملە کردند و فعالان محیط زیستی کە از شهرهای مختلف شرکت کردە بودند، بازداشت شدند و هنوز پروندەهای آنها باز است. یا سال گذشتە بە جلسە قانونی و سالانە انجمن چیا حملە کردند و با خشونت بسیار شدید بالغ بر ٢٠ نفر، زن و مرد را برای ساعتها بازداشت کردند و موبایلهای آنها را تاکنون حتی پس ندادەاند.
به گفته او در بسیاری مواقع این آتشسوزیها یا بر اثر عظیم بودن آنها یا بهدلیل کوهستانی بودن منطقە، اعضای انجمنها را طعمە قرار دادە و موجب جان باختن آنها شدەاند. شریف باجور، امید کهنە پوشی در مریوان از اعضای انجمن چیا، مختار خندانی، یاسین کریمی و بلال امینی از اعضای انجمن ژیوای در پاوە، اسماعیل کریمی در سال جاری در کامیاران بر اثر سوختگیهای شدید در زمان تلاش برای کنترل آتش سوزی جان خود را از دست دادەاند.
در این میان زنان فعال با چالشهای مضاعفی روبهرو هستند؛ از تبعیضهای اجتماعی گرفته تا فشارهای امنیتی. با این حال، این زنان همچنان به تلاشهای خود ادامه میدهند.
آتشسوزیهای هدفمند: ابزار تخریب نظامی جنگلهای کردستان
یکی از دلایل مهمی که آتشسوزیهای جنگلهای کردستان را به بحرانی پیچیدهتر از یک فاجعه محیط زیستی تبدیل کرده است، نقش عامدانه و برنامهریزیشده نیروهای نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی در این تخریبهاست. جنگلهای انبوه و سرسبز کردستان که از منطقه موکریان در پیرانشهر آغاز میشوند و تا ایلام امتداد دارند، بهدلایل نظامی و امنیتی به هدفی استراتژیک برای تخریب تبدیل شدهاند.
این مناطق، با پوشش جنگلی متراکم خود، از نگاه نیروهای نظامی جمهوری اسلامی، به دلیل امکان پناهگیری و استتار گروههای مخالف جمهوری اسلامی، به تهدیدی امنیتی تعبیر شدهاند. بر اساس گزارشها و مشاهدات محلی، در بسیاری از موارد، آتشسوزیها نه بر اثر عوامل طبیعی یا سهلانگاری انسانی، بلکه بهشکل عمدی و با دخالت نیروهای امنیتی و نظامی صورت گرفته است. این نیروها، با گماردن تیمهای مخبر و اجرای مانورهای نظامی در این مناطق، بهطور هدفمند پوشش جنگلها را از بین میبرند تا این نواحی برای دیدبانی و کنترل نظامی بهتر قابل استفاده باشند.
این مساله را ژیلا مستاجر نیز تایید میکند و میگوید:
بەعنوان فردی کە سالهاست وضعیت محیط زیستی در مناطق کردستان را رصد و اخبار آن را پوشش میدهم و بارها با فعالین و شهروندان مختلف گفتوگو کردەام، با قطعیت میتوانم بگویم مسئولیت بخش بزرگی از تخریبهای محیط زیستی بە ویژە وقوع آتشسوزیها بر عهدە جمهوری اسلامی است. جمهوری اسلامی در مناطق مختلف بە بهانەهای امنیتی عامل مستقیم وقوع آتشسوزیهاست.
صدای زنان، شعله امید
مبارزه زنان کردستان با آتشسوزیهای جنگلهای زاگرس تنها یک تلاش محیط زیستی نیست؛ بلکه نمادی از مقاومت در برابر تخریب، بیعدالتی و فشارهای اجتماعی است. این زنان، با وجود همه موانع و تهدیدها، ثابت کردهاند که میتوانند نقشهای کلیدی و پیشرو در جامعه ایفا کنند.
در نبود حمایتهای دولتی، این وظیفه همگان است که صدای این زنان و دیگر فعالان مدنی را بشنوند و با حمایتهای لازم، از این سرمایههای زیستی ارزشمند محافظت کنند.
نظرها
نظری وجود ندارد.