سیاست مهاجرت کانادا بعد ترودو چگونه خواهد بود؟
کانادا کشوری که در دهههای گذشته به عنوان کشوری مهاجرپذیر در آمریکای شمالی شناخته شده است، اکنون با استعفای نخستوزیر کانادا جاستین ترودو با سؤالاتی جدی درباره آینده سیاست مهاجرتی مواجه شده است. این سوالات به خصوص برای جمعیت قابل توجه ایرانیان در کانادا و متقاضیان ویزای این کشور اهمیت دارد.
جاستین ترودو، نخست وزیر کانادا این هفته اعلام کرد که پس از انتخاب رهبر بعدی حزب لیبرال کانادا، از سمت رهبری حزب استعفا خواهد داد و همزمان جلسات پارلمان را با هماهنگی نماینده پادشاه تا ۲۴ مارس معلق کرد. در همین هفته قرار بود نمایندگان حزب لیبرال تشکیل جلسه حزبی دهند تا به رهبری او بر این حزب پایان دهند و برنامه سه حزب اصلی دیگر پارلمان فدرال کانادا این بود تا در آخر ژانویه، رای عدم اعتماد به دولت ترودو بدهند و انتخابات زودهنگام برگزار شود.
با اعلام فرآیند خروج از قدرت ترودو، او به حزبش فرصت داد تا رهبر تازهای انتخاب کنند و برای انتخابات، احتمالا در تابستان، آماده باشند. دونالد ترامپ، برنده انتخابات ریاستجمهور ی اخیر آمریکا سوار موج این برنامه خروج از قدرت، میخواهد کانادا را به آمریکا ملحق کند. پیش از آنکه کانادای امروزی درست شود، آمریکا و بریتانیا بر سر این سرزمین در ۱۸۱۲ میلادی جنگیدند. در آن جنگ واشنگتن، پایتخت آمریکا توسط بریتانیایی/کاناداییها فتح شد و علاوه بر کاخ سفید، ساختمان کنگره و خزانهداری هم همراه بخش عمدهای از شهر سوخت.
با وجود این، استعفای ترودو بیشتر از آنکه به سیاست خارجی مرتبط باشد، به داخل کشور برمیگردد. در آخرین نظرسنجیها، تنها یک نفر از هر پنج کاناداییها حاضر است در انتخابات به حزب او رای دهد و همزمان از هر چهار کانادایی سه نفر خواستار استعفای او بودند.
علت اصلی فاصله گسترده طبقاتی، تورم بخصوص در موضوع خرید و یا اجاره مسکن و به واقعیت نپیوستن قولهای حزب لیبرال بود. رایدهندگان سیاستهای ترودو را مقصر افزایش تورم، افزایش قیمتها و کمبود مسکن میدانند. در طول همهگیری کرونا، دولت او بار زیادی از مخارج دولت را بر دوش شهروندان گذاشت. نرخ بیکاری از آن زمان به طور قابل توجهی افزایش یافته و رشد اقتصادی سقوط کرده است.
کسری بودجه فزاینده و قرضهای بیشتر دولت
ترودو خود در اعلام برنامه استعفا گفت یکی از افسوسهایش این است که شیوه انتخابات کانادا تغییر نکرد. او خود، کسی است که اجازه این تغییر را نداد. نزدیک به یک دهه پیش او با شعار تحول اقتصادی آمد و قول داد در چند سال پول زیاد خرج بشود اما بعد از یک دوران کسری بودجه اوضاع بهتر شود.
در آخرین روزهای ۲۰۲۴ میلادی، کسری بودجه دولت لیبرال نزدیک به ۶۰ میلیارد دلار کانادا اعلام شد.
مهاجرت هم در جدایی رایدهندگان از ترودو تاثیرگذار بود. هرچند دولت فدرال کانادا بهرهبری او در نیمه دوم سال میلادی گذشته انواع مختلف مهاجرت به کانادا را محدود کرد. از جمله اینکه برای دو سال، سالی ۲۰ درصد از حداکثر پیشبینی ورود مهاجران کاست، برای ویزاهای دانشجویی سقف گذاشت و از تعداد ویزاها به طور گسترده کم شد و همچنین ورود کارگران فصلی محدود شد.
دولت استیفن هارپر، نخستوزیر اسبق کانادا از حزب محافظهکار این کشور با تغییر قوانین مهاجرت و شهروندی، به دولت اجازه داده بود تا شهروندی را پس بگیرد. حزب لیبرال در پی نارضایتی عمومی از سیاستهای حزب محافظهکار، بر موج انتقادها به همین قانون سوار شد تا به قدرت برسد، رهبر فعلی این حزب، پیر پالیو، غیرقابلپیشبینیتر است. او را شبیه به ترامپ توصیف میکنند.
حال استعفای جاستین ترودو بحثهایی درباره آینده مهاجرت کانادا برانگیخته است. با احتمال تشکیل دولت بعدی توسط محافظهکاران به رهبری پیر پالیو، مهاجران با سؤالاتی درباره سیاستهای جدید مواجه هستند. اما تغییر سیاستهای مهاجرتی ترودو در سال اخیر نشان میدهد که این فقط محافظهکاران نیستند که به محدود کردن مهاجرت فکر میکنند.
چرخش در سیاستهای مهاجرتی ترودو
کانادا کشوری است که با پنج موج مهاجرت به سرزمینهایی که اصالتا متعلق به مردمان بومی است ایجاد شده است. از زمان تاسیس کانادا مدل اقتصادی رشد و توسعه این کشور با مهاجرت گره خورده است.
به همین خاطر عجیب نیست که یکی از اولین تغییرات در دوران دولت لیبرالها ترودو، افزایش اهداف مهاجرتی بود. حزب لیبرال در طول کمپین انتخاباتی ۲۰۱۵ وعده داده بود که تعداد مهاجران را افزایش دهد و به این وعده عمل کرد. دولت پذیرش ۳۰۰ هزار مهاجر تا سال ۲۰۱۷ را در دستور کار خود قرار داد که افزایش چشمگیری نسبت به ظرفیت ۲۶۰ هزار مهاجر در دولت قبلی محافظهکار بود.
این تعهد حفظ شد و حتی گسترش یافت. تا سال ۲۰۲۱، کانادا پذیرش ۴۰۱ هزار مهاجر جدید با اقامت دائم را در برنامه خود گنجاند که بالاترین سطح در تاریخ کانادا تا آن زمان بود. این هدف بلندپروازانه پاسخی به جمعیت رو به سالمندی، نرخ پایین تولد، و کمبود نیروی کار در صنایع مختلف بود.
ترودو تأکید داشت که مهاجرت یکی از ارکان کلیدی برای حفظ رشد اقتصادی کانادا است، زیرا مهاجران سهم قابلتوجهی در نیروی کار دارند، از اقتصاد حمایت میکنند و به رفع چالشهای جمعیتی کمک میکنند.
با برنامههای لیبرال و سیاستهای مهاجرتی مترقی او، بیش از سه میلیون مهاجر از سال ۲۰۱۶ وارد کشور شدهاند. اما نارضایتیهای فزایندهای در خصوص کمبود مسکن و ظرفیت پایین در بخش بهداشت و درمان وجود داشت.
طبق آمار رسمی دولت کانادا در سالهای بعد از ۲۰۱۶ ایران همواره یکی از ده مبدا اصلی مهاجرت به کانادا بوده است. ۱/۹ درصد جمعیت مهاجران تازه وارد شده به کانادا ایرانی بودند.
اما سیاست مهاجرپذیر کانادا در سال اخیر تحت تاثیر سیاستهای نادرست در زمینه بهداشت و تامین مسکن دستخوش تغییر شد. افکار عمومی تحت تاثیر رسانهها و سیاستمداران محافظهکار مهاجران را مسبب این اوضاع میدانند.
در ماه اکتبر، نظرسنجی موسسه Environics، که از سال ۱۹۷۷ نگرشهای کاناداییها نسبت به مهاجرت را دنبال کرده است، نشان داد که ۵۸٪ از کاناداییها اکنون احساس میکنند سطح مهاجرت بیش از حد بالا است.
اما در همان اکتبر ۲۰۲۴، ترودو نیز در سیاستهای مهاجرتی خود چرخش به راست کرد.
ترودو از کاهش شدیدی در تعداد پذیرش مهاجران خبر داد تا "رشد جمعیت" را متوقف کند.
بهعنوان بخشی از این تغییرات، کانادا تعداد اقامت دائم در سال ۲۰۲۵ را از هدف قبلی ۵۰۰ هزار نفر به ۳۹۵ هزار نفر کاهش داد - کاهشی معادل ۲۱٪.
برنامه جدید شامل پذیرش ۳۹۵ هزار اقامت دائم در سال ۲۰۲۵، ۳۸۰ هزار اقامت دائم در سال ۲۰۲۶، و ۳۶۵ هزار مورد در سال ۲۰۲۷ میشود.
به این ترتیب اگر حزب ترودو بتواند در انتخابات آینده به شکلی معجزهآسا پیروز شود، برنامههای مهاجرتی کانادا در هر حال با رویکردی سختگیرانهتر نسبت به گذشته دنبال خواهد شد.
این در حالی است که یکی از مهمترین اهداف برنامه مهاجرتی کانادا پذیرش کارگران ماهر و نیروی کار متخصص به منظور کمک به رشد اقتصادی بوده است.
این کشور علیرغم بحثهای اخیر درباره کاهش مهاجرت، همچنان با کمبود نیروی کار مواجه است. گزارشها نشان میدهند تقاضای بالا در بخشهایی مانند بهداشت، ساختوساز، حملونقل و فناوری وجود دارد.
برای مثال، بخش بهداشت پیشبینی میکند که تا سال ۲۰۳۰ با ۶۰ هزار کمبود نیرو مواجه شود، در حالی که صنعت حملونقل ۵۵ هزار کمبود نیرو در همان دوره خواهد داشت.
سیاست مهاجرت در آینده
حزب محافظهکار پیر پالیو اعلام کرده است که سقف مهاجرت را با توجه به ظرفیت مسکن و خدمات عمومی کاهش خواهد داد. اگرچه هنوز اهداف مشخصی اعلام نشده است، تمرکز محافظهکاران هم مثل لیبرالها بر مهاجرت اقتصادی است. آنها در نظر دارند بر اقامتهای موقت و ویزای دانشجویی نظارت سختگیرانهتری داشته باشند.
برنامه پالیو همچنین اولویت خود را اعتبارسنجی مدارک خارجی برای رفع کمبود نیروی کار در بخشهایی مانند بهداشت و ساختوساز اعلام کرده است. همچنین ممکن است برنامههای بشردوستانه مهاجرت با کاهش مواجه شود.
دولتهای محافظهکار در کانادا به صورت تاریخی بر مهاجرت گزینشی، مهاجرپذیری بر اساس نیازهای کاری و کنترلهای سختگیرانه بر کارگران موقت تاکید داشتهاند.
اما همانطور که گفته شد دولت لیبرال آینده هم احتمالا به اقدامهایی مشابه دست بزند. گرچه با کاهش جدی مهاجرت ممکن است رشد اقتصادی کانادا همچنان با بحران جدی مواجه شود.
فرق لیبرالها با محافظهکاران در این است که بر مهاجرپذیری کانادا به عنوان یک شاخص فرهنگی تاکید دارند و امیدوارند بتوانند این چهره را حفظ کنند.
در پی تشکیل کنفدراسیون کانادا در سال ۱۸۶۷، مهاجرت نقش مهمی در توسعه سرزمین وسیع این کشور ایفا کرد. در این دوره دولت کانادا از کارزارهایی برای شهرسازی در مناطق روستایی حمایت کرد. اما این کارزارها در ابتدا معطوف به افراد با خاستگاه اروپایی و مسیحی بود، در حالی که از سایر ادیان، از جمله مسلمانان و یهودیان، و فقرا و بیماران و معلولان کمتر استقبال میشد.
این رویکرد به تدریج تغییر کرد و اولویت اول مهاجرپذیری نه دیگر نژاد و دین بلکه پیشزمینه اقتصادی و حرفهای افراد شد.
در همان سال اول نخستوزیری جاستین ترودو کانادا با سوالاتی جدی از سوی افکار عمومی در خصوص مهاجران سوریهای مواجه شد. دولت ترودو در آن زمان ۲۵ هزار مهاجر سوریهای را پذیرفت و حول آن تبلیغات گستردهای ترتیب داد. چهره بشردوستانهای که امروز رسانههای غربی از برنامه مهاجرتی کانادا ترسیم میکنند هنوز تحت تاثیر تبلیغات آن روزها است. در همان سال صدها هزار آواره سوریهای به ترکیه، اردن و به نسبت کمتر به کشورهای اروپایی پناه بردند.
بر اساس آنچه که گفته شد بعید است بعد از ترودو سیاست مهاجرتی کانادا تغییر چندانی کند. نگرش نهایی نسبت به مهاجرت میان محافظهکاران و لیبرالها فرق زیادی نمیکند. اگر تبلیغات رسانهای را کنار بگذاریم تفاوتهای عملی بین این دو رویکرد چندان فرقی با هم نمیکند.
نظرها
نظری وجود ندارد.