ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

حکایت خانواده‌های کارگران مهاجر

کنعان مختار − سرکوب دستمزدها و بیکاری گسترده‌ موجی از مهاجرت کارگران را به همراه داشته است. با مهاجرت موقتِ نان‌آور خانه، اگرچه درآمد خانواده اندکی بهبود می‌یابد، اما آسیب‌هایی جدی متوجه اعضای آن نیز می‌شود. خانواده‌های کارگران مهاجر با انواع مختلفی از مشکلات و ناامنی‌ها دست و پنجه نرم می‌کنند.

«سمیرا» حدوداً پنج سال است با دختر سه ساله‌اش بیشتر روزها را بدون همسر نان‌آورش سر کرده. همسر او، علی، کارگر روزمزد است و درآمد دندان‌گیری در شهرشان، گیلانغربِ کرمانشاه نداشته است. او بیشتر ماه‌های سال از خانواده‌اش دور است. سمیرا درمورد مشکلات چنین سبک زندگی به گزارشگر «زمانه» می‌گوید:

از هیچ لحاظی احساس امنیت ندارم، حتی وقتی دستمزد یکی دو ماه کارش را می‌آورد به راحتی نمی‌توانم خرجش کنم. یادم نمی‌آید باهم جایی رفته باشیم، نه تفریح، نه مسافرت، نه بازار، و حتی یک مهمانی ساده را شش هفت ماه یک بار هم نمی‌توانیم با هم برویم، چون هیچ وقت نیست. همیشه حس تنهایی و تنگدستی دارم. اضطراب اینکه تو این رفت و آمدها یا سرکار بلای سرش بیاید بیشتر از هرچیزی اذیتم می‌کند. شهرخودمان کار درست و حسابی ندارد به این خاطر مجبور است به تهران، کرمانشاه، یا جاهای دیگری مثل عراق برود. بعضی وقت‌ها دو سه ماه اصلاً خانه نمی‌آید. بخصوص وقتی مسیرش طولانی و کارش زیاد باشد. می‌گوید اگر کار را ترک کند، دوباره بهش کار نمی‌دهند. دخترم هنوز با پدرش احساس صمیمیت و راحتی ندارد، پیشش غریبی می‌کند! حالا بماند که هر اتفاقی برای ما بیوفتد باید خودمان به داد خودمان برسیم، چون اون تقریباً هیچ وقت نیست. به خدا راضی نیستم این همه زحمت بکشید، خودش هم می‌گوید اگر برای کار نرود از گشنگی تلف می‌شویم.

صحبت‌های سمیرا حکایت هزاران خانواده ایرانی است که پدر، همسر و یا برادرشان برای یافتن کار به شهرهای غیر از محل از زندگی‌شان مهاجرت کرده‌اند. خانواده‌های این کارگران با انواع مختلفی از مشکلات و ناامنی‌ها دست و پنجه نرم می‌کنند. آمار مشخصی از کارگران مهاجر در دست نیست، اما آنچه از منابع داخلی و مشاهدات برداشت می‌شود افزایش فقر شدید، بیکاری، تورم، عدم توسعه اغلب شهرها و درآمد ناکافی کارگران، تعداد زیادی از آنها را مجبور به مهاجرت‌های موقت داخلی و خارجی برای یافتن شغل کرده است.

با مهاجرت موقتِ نان‌آور، اگرچه درآمد خانواده اندکی بهبود می‌یابد اما آسیب‌هایی جدی متوجه اعضای آن نیز می‌شود. مهاجرت کارگران ایرانی و یا روی آوری آنها به شغل‌های خطرناک، ناشی از سرکوب دستمزدها و بیکاری گسترده‌ای است که بخصوص در یک دهه گذشته دامان خانواده‌های کارگری را گرفته است.

سیر صعودی خط فقر

افزایش هزینه‌های زندگی در کنار رشد بیکاری و درآمدهای ناکافی، موجی از مهاجرت کارگران ایرانی را به همراه داشته است. بنابر گزارش آبان‌ماه «مرکز پژوهش‌های مجلس» نرخ فقر در سال ۱۴۰۲ با افزایش ۰,۴ درصد نسبت به سال ۱۴۰۱، به ۳۰,۱ درصد رسیده است. به گفته این مرکز «در سال گذشته حداقل یک سوم مردم توانایی برآورده کردن نیازهای اساسی خود را نداشتند و زیر خط فقر به سر بردند.» همچنین در گزارش «پایش فقر سال ۱۴۰۰» وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، نرخ فقر در ایران ۳۰ درصد برآورد شده است، به عبارتی بیش از ۲۶ میلیون نفر از کل جمعیت کشور زیر خط فقر قرار دارند.

به گفته احمد میدری، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، براساس داده‌های «مرکز آمار ایران»، نرخ «فقر شدید» در کل ایران حدود ۶ درصد با جمعیتی حدود ۵ میلیون نفر بود و مابقی در «فقر مطلق» قرار دارند. او تصریح کرد: «فقر شدید یعنی درآمد یک فرد کفاف هزینه خوراک را نمی‌دهد.» میدری همچنین بیان کرده با اسنتاد به گزارش‌های مرکز پژوهش‌های مجلس و مرکز آمار ایران، فقر مطلق از سال ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۱ در حدود ۳۰ درصد ثابت مانده است. به نظر می‌رسد باوجود افزایش تورم ماهانه و گران شدن قیمت کالاهای ضروری نرخ فقر در دو سال اخیر نیز افزایش یافته باشد. وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی پایش فقر دو سال اخیر را منتشر نکرده است.

در همین رابطه، گزارش سال ۱۴۰۱ مرکز پژوهش‌های مجلس نیز نشان می‌دهد سرانه خط فقر در سال ۱۴۰۰ با رشدی ۵۰ درصدی نسبت به سال قبل از آن روبه‌رو بوده است. این رقم برای یک خانوار چهار نفره برابر با ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان در سال ۱۴۰۰ بود، اما طبق برآوردهای این مرکز خط فقر برای خانوار چهارنفره در شهریورماه سال ۱۴۰۱ به هفت میلیون و ۵۰۰ هزار تومان در کل کشور رسیده است. در گزارش دیگری از این مرکز، خط فقر مطلق برای یک خانواره سه نفر در سال ۱۴۰۲، «هشت ميليون و ۲۳۲ هزار تومان » برآورد شده است. براساس آخرین برآوردهای مجلس خط فقر نسبی برای سال ۱۴۰۳ «۲۰ میلیون تومان» برآورده شده، این درحالی است که عمده کارشناسان بر این باورند این عدد بیش از ۳۰ میلیون تومان در ماه باید باشد.

بیکاری روبه گسترش

اگرچه آمارهای منتشر شده افزایش نرخ فقر و تورم را نشان می‌دهد اما گزارش‌های «مرکز آمار ایران» از نرخ بیکاری تناسبی با دیگر آمارهای رسمی ندارد. به عنوان نمونه، این مرکز تعداد بیکاران را در تابستان سال جاری تنها «۷,۵ درصد»، یعنی دو میلیون و ۴۶ هزار نفر از جمعیت ۱۵ ساله و بیشتر که به دنبال کار بوده‌اند و آن را نیافته‌اند، برآورد کرده است. طبق این گزارش، تعداد افراد شاغل در تابستان سال جاری با رشد حدود «چهارصد هزار نفر» به نسبت فصل بهار به « ۲۵ میلیون و ۱۲۹ هزار نفر» رسیده است. با وجود این کارشناسان اقتصادی معتقدند آمار بیکاری در کشور بسیار بیشتر از ارقام منتشر شده از سوی این مرکز است. در همین رابطه، محمد تقی فیاضی، کارشناس اقتصاد کلان، در خصوص گزارش مرکز آمار با بیان اینکه جمعیت واقعی بیکاری در کشور «بالغ بر ۲۰ میلیون نفر» است به «خبرآنلاین» گفت:« اینکه گفته می‌شود نرخ بیکاری کشور تنها ۷,۵ درصد است، زمانی می‌تواند مقبول باشد که واقعیات را منعکس کند. هنگامی که نرخ مشارکت اقتصادی بنا به گزارش مرکز آمار تنها ۴۱,۷ درصد است، یعنی بیش از نیمی از جمعیت کشور از آمار رسمی مربوط به وضعیت اشتغال حذف شدند و تنها حدود ۴۰ درصد مردم مورد محاسبه قرار می‌گیرند.»

به نقل از «خبرآنلاین» در حال حاضر مرکز آمار ایران جمعیت ۱۵ ساله و بیشتر کشور را «۶۵ میلیون و ۲۴۲ هزار نفر اعلام کرده که از این تعداد ۲۷ میلیون و ۱۷۵ هزار نفر را فعال و بیش از ۳۸ میلیون نفر را غیرفعال محسوب کرده است». به گفته این خبرگزاری کل جمعیت غیرفعال از محاسبه بیکاران مرکز آمار ایران حذف شده‌اند. این خبرگزاری همچنین برآورد کرده است نرخ بیکاری برخلاف ادعای مرکز آمار، «۴۵ درصد» از کل جمعیت ۱۵ ساله و بیشتر کشور را شامل می‌شود که حدود ۲۲ میلیون نفر تخمین زده می‌شود.

رنج خانواده‌های کارگری

وضعیت فوق در سال‌های اخیر موجی از مهاجرت کارگران ماهر و نیمه ماهر را برای یافتن شغل به خارج از کشور و یا به مهاجرت‌های داخلی سوق داده است. سال گذشته رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس درباره آمار مهاجرت کارگران گفته بود: «به‌عنوان کمیسیون اجتماعی مجلس آمار رسمی راجع به مهاجرت کارگران حرفه‌ای و مهارتی نداریم.»

نهادهای رسمی در ایران نه تنها آماری از مهاجرت کارگران ماهر و نیمه ماهر ندارند بلکه اراده‌ای هم برای رفع مشکلات معیشتی کارگران در دستور کار ندارند. اگرچه دولت حداقل حقوق کارگران در سال ۱۴۰۳را به نسبت سال قبل‌تر ۳۵,۳ درصد افزایش داد، اما افزایش آن تناسبی با افزایش تورم و هزینه‌های جاری ندارد. به عنوان نمونه حداقل حقوق کارگر متاهل و دارای یک فرزند، پس از کسر مبلغ حق‌بیمه برای یک ماه (۳۰‌ روز)، ۱۰ میلیون و ۲۰ هزار و ۱۶۹ تومان است. این درحالی است که به گفته برخی نمایندگان مجلس و کارشناسان اقتصادی سرانه خط فقر در ایران حداقل ۳۰ میلیون تومان است.

هم مرد کارگر مهاجر رنج می‌کشد، هم همسر و فرزندان او. همسر یکی از کارگران مهاجر به اقلیم کردستان در این خصوص به گزارشگر «زمانه» می‌گوید:

تنها دلیلی که به رفتن همسرم رضایت دادم این است که آنجا هم کار دارد هم درآمد بهتری دارد، وگرنه کدام زنی به نبود همسر و پشتیبان دلش رضایت می‌دهد. همیشه استرس دارم بلای سرش بیاید. تو این راه هزار مشکل است، از تصادف و دزد و... گرفته تا چه میدانم بازداشت و زندانی. این حکومت هرکسی را بخواهد می‌تواند بازداشت کند. چند وقت پیش چندتا کولبر را به جرم جاسوسی گرفتن، ترس برم داشت که نکند یک روز هم شوهرم را فقط به این خاطر که دارد در اقلیم کردستان کار می‌کند بازداشت کنند! فقط این مورد که نیست، هزار چیز دیگر برای ترس و دلهره وجود دارد. اینجا من تنها هستم، هر بلای سر بچه‌هایم بیاید باید خودم چاره‌اش کنم، چون همسرم بعضی‌ وقت‌ها چهار ماه یک بار هم برنمی‌گردد. قبلاً هر ماه چند روز برای تمدید پاسپورتش برمی‌گشت اما الان ویزای کار گرفته و دیرتر به خانه می‌آید. کارش را هم نمی‌تواند ترک کند.

در همین رابطه، همسر یکی دیگر از کارگران مشغول به کار در ترکیه از تنهایی، دلتنگی و تربیت فرزندانش به «زمانه» می‌گوید:

همسرم از سر اجبار برای کار به ترکیه رفت، درآمدش خوب است ولی چه فاید وقتی کنار هم نیستیم. همه مشکلات بچه‌هایم روی دوش من است. همسرم فقط هزینه‌های زندگی را تامین می‌کند و کار دیگری از دستش ساخته نیست. دوری همسرم برای منِ زن، تو این جامعه خیلی سخت است. شب‌ها از ترس در و پنجره‌ها را چندبار چک می‌کنم که خدایی نکرده آدم نامردی داخل نشود! مدام یک ترسی تو دلم دارم. خدایی نکرده بلای سر بچه‌هایم بیاید فقط من مسئولم. منم دلم می‌خواهد همسرم شب‌ها خانه باشد، به مشکلات خودم و بچه‌هایم برسد، حتی تربیت کردنشان تنها کار من نیست. هزار مشکل تو زندگی آدم وجود دارد که دو نفری بهتر حل می‌شود. ولی چاره‌ای نداریم، چون ایران کار نیست، یا اگر هم باشد درآمدش کفاف یک هفته را هم نمی‌کند، به این خاطر مجبور است برای کار به جاهای دیگر برود.

مهاجرت کارگران ایرانی تنها به خارج از کشور محدود نمی‌ماند. برخی استان‌های کشور همواره از نرخ بیکاری و تورم بالاتری به نسبت میانگین کشوری برخوردار بوده‌اند. بررسی آماری در تابستان سال جاری نشان می‌دهد که «شاخص فلاکت» (مجموع نرخ بیکاری و نرخ تورم سالانه) در کل کشور معادل ۴۱,۷ بوده است که نشان می‌دهد ۱۹ استان وضعیت نامناسبی به نسبت میانگین کشور را تجربه کرده‌اند. بنا به گزارش‌های «مرکز آمار ایران» این میانگین در پاییز سال جاری با کاهس دو واحدی به «۳۹,۷» درصدی رسیده است که در آن ۱۶ استان پایین‌تر از میانگین کشور قرار دارند. شهروندان استان‌های محروم‌تر برای یافتن کار به استان‌های مناسبت‌تری مهاجرت می‌کنند.

همسر یکی از کارگران کرمانشاهی که برای کار به تهران مهاجرت کرده، درباره وضعیت زندگی خود به گزارشگر «زمانه» می‌گوید:

شوهرم کار مناسب و مشخصی ندارد، کارگر روزمزد است. هر چند وقت محل کار و نوع کارش را عوض می‌کند. الان چند ماهی است تهران رفته. درآمد خوبی ندارد ولی بهتر از بیکاری است. نصف بیشتر درآمدش را آنجا خرج می‌کند، می‌گوید تهران هزینه‌ها خیلی بالاست. یک مقدار را هم برای ما می‌فرستد. پولش آنقدر کم است که هزارتومان هزارتومان خرجش می‌کنم. خدای نکرده بیماری یا مشکلی پیداکنیم واقعاً نمی‌توانیم از پسش بربیایم. هم درآمد کافی نداریم هم دست تنها نمی‌توانم خیلی از کارها را انجام دهم. بعضی کارها است که باید حتماً همسرم باشد، از پیداکردن مسکن برای اجاره تا مثلاً تعمیرکردن وسایل خانه. بدون همسرم حتی دل و دماغ سرزدن و عیادت فامیل را هم ندارم. آنجا خیلی از زن‌‌های فامیل با همسرشان هستند، ولی من بدون همسرم حس خوبی ندارم. اگر اینجا کار مناسبی داشت هیچ وقت تو شهر غریب آواره کار نمی‌شد. ولی چاره‌ای نداریم.

استان‌های محروم از توسعه، بیشترین آسیب را از بیکاری و تورم فزاینده تجربه می‌کنند. بخش قابل توجهی از شاغلین در این استان‌ها به کسب و کارهای خطرناک مرزی از جمله سوخت‌بری و کولبری روی می‌آورند. در تمام سال‌های زمامداری جمهوری اسلامی، با کاسبکاران مرزی چون مجرمان برخورد شده است. خانواده این کاسبکاران انواع فشارها و استرس‌های را تجربه می‌کنند. آمار دقیقی از کشته و زخمی شدن کاسبکاران مرزی در دست نیست، اما برخی خبرگزاری‌ها اخبار و گزارش‌های از کشته و زخمی شدن این افراد منتشر می‌کنند. روزنامه «اعتماد» خردادماه سال گذشته در گزارشی تحقیقی عنوان کرد: «سال ۱۴۰۱، ماشین ۱۷۰ سوخت‌بر، هنگام سوخت‌کشی در جاده‌های اطراف ایرانشهر و سرباز، منفجر شد و ۱۶۸ نفرشان کشته شدند. از این ۱۷۰ سوخت‌بر، ۱۴۷ نفرشان زن و بچه داشتند.» همچنین خبرگزاری حقوق بشری «هه‌نگاو» در گزارش آماری خود برای سال ۲۰۲۴ میلادی مدعی شده در این سال «دست‌کم ۳۳۹ کولبر و کاسبکار کُرد در مرزهای کردستان کشته و زخمی شده‌اند.» به گزارش «هه‌نگاو» بیش از ۸۰ درصد کولبران با «شلیک مستقیم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران کشته یا زخمی» شده‌اند، و استان کردستان با ۱۵۳ مورد بیشتر میزان تلفات را به خود اختصاص داده است.

همسر یکی از کولبران درمورد استرس و فشارهای ناشی از شغل همسرش به گزارشگر «زمانه» می‌گوید:

دلم اصلاً رضایت نمی‌دهد که برود کولبری. به خدا از همون دقیقه که از خانه خارج می‌شود تا برمی‌گردد صد بار می‌میرم و زنده می‌شوم. بیماری اعصاب گرفته‌ام. همیشه منتظر یک خبر ناخوش هستم. وقتی خانه نیست دستم به کاری نمی‌رود. خدای نکرده بلایی سرش بیاید زندگی‌ام با بچه‌هایم نابود می‌شود. خیلی وقت‌ها دو روز کامل ازش خبر ندارم، نه موبایلش آنتن می‌دهد نه خبری می‌توانم ازش بگیرم. تو این وقت‌ها آنقدر استرس می‌گیرم که دست و پایم سر می‌شود و نمی‌توانم حرکت کنم. خودش هم به این کار رضایت ندارد ولی مجبور است. پول کولبری هم که برکت ندارد ولی از نداری بهتر است. اگر کار و کاسبی داشت هیچ وقت کولبری نمی‌کرد. صدبار دنبال کار رفته، ولی نیست، یا درآمدش آنقدر کم است که به درد هیچ چیز نمی‌خورد.

همه کسانی که با آنها به خاطر آماده کردن این گزارش مصاحبه شد، معتقدند اگر وضعیت معیشتی ایران از رفاه و درآمد کافی برخوردار بود همسرانش مجبور به ترک خانواده برای پیدا کردن کار نبودند. آسیب‌های ناشی از عدم حضور نان‌آور خانه مشکلات بسیاری را از جمله بیماری‌های روانی را برای برخی از زنان و فرزندان این کارگران به همراه داشته است.

از همین نویسنده:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.