احمدرضا حائری: مسئولیت وضعیت شرمآور کنونی کشور، بهواقع بر عهده اهالی حوزه و روحانیت است
احمدرضا حائری، زندانی سیاسیِ محبوس در زندان قزلحصار، با نگارش نامهای خطاب به چندتن از علمای اهل سنت و گروهی از نواندیشان دینی مینویسد: «حقیقت آن است که بار مسئولیت وضعیت شرمآور کنونی کشور، بهواقع بر عهده اهالی حوزه و روحانیت است. از جمله فقر روزافزونی که اکثریت مردم را از تهیه «حداقلهای لازم برای زندگی» ناتوان ساخته است.»

احمدرضا حائری ـ عکس از آرشیو
به نام حق
حضور شیخالاسلام مولوی عبدالحمید امام جماعت مسجد مکی زاهدان
جناب ماموستا محمد مسعودی امام جماعت مسجد آقا کریم سنندج
جناب کاک حسن امینی مدیر مدرسه امام بخاری سنندج و عموم علمای دینی اهل سنت در سراسر کشور
و حضور سرکار خانم صدیقه وسمقی استاد فقه و اسلامپژوه و حضرات آقایان محمدتقی اکبرنژاد، شهابالدین حائری شیرازی، عبدالرحیم سلیمانی اردستانی، احمد عابدینی دامت افاضاتهم
سلام علیکم
برای اینجانب به عنوانی یک زندانی سیاسی دلبسته به حقوق بشر و مدافع «حق زندگی» که در قریب دو سال گذشته در زندان، عمق جنایت علیه جان انسانها، با نقض بنیادینترین حقوق محکومان به «سلب حق حیات» را از نزدیک شاهد بودهام، موجب مسرت بود که در یک ماه گذشته شاهد ورود آقایان علمای اهل سنت به مقوله صدور حکم غیرانسانی اعدام بودم، و از سوی دیگر مایه خوشحالی دوچندان بود که شماری از اسلامپژوهان و اهل علم حوزههای شیعه، شجاعانه وارد میدان مبارزه برای دفاع از «حق زندگی» شهروندان شده و با رفتاری مسؤلانه نسبت به حقوقبشر، به صراحت اعلام کردند: «لغو مجازات اعدام با رویکرد اسلام هیچگونه منافاتی ندارد.»
ضمن سپاس از احساس مسؤلیت انسانی همه علما در حوزههای دینی سنی و شیعه در خصوص مقوله «اعدام» و مخالفت با آن، حقیقت آن است که بار مسئولیت وضعیت شرمآور کنونی کشور، بهواقع بر عهده اهالی حوزه و روحانیت است. از جمله فقر روزافزونی که اکثریت مردم را از تهیه «حداقلهای لازم برای زندگی» ناتوان ساخته است.
اینجانب بنا بر تجربه اندک خود، این وضعیت که بیشترین شباهت را با دوره حاکمیت کلیسا در قرون وسطای اروپا دارد، برآمده از پایمال شدن «حق انتخاب» و «حق تعیین سرنوشت» مردم، توسط ساختاری مبتنی بر «یکهسالاری دینی» میدانم؛ ساختاری که در آن یک نفر از دهه هفتاد خورشیدی هرگونه مذاکره و برقراری روابط با آمریکا را ممنوع و در پاسخ به مرحوم هاشمی که به روز جزا و سؤال خدا از آثار این تصمیم بر زندگی و سفرههای مردم متوسل شده بود، پاسخ داد: «جواب خدا با من!»، تا امروز که همان شخص برای ۹۰ میلیون ایرانی تصمیم گرفته و دیگر حتی لزومی نمیبیند به ریٔیس دولت فعلی، جایگاه خاصش نزد خدا و روابط ویژهاش با حضرت حق جل جلاله را (نعوذبالله) توضیح دهد.
مخاطبان گرامی تصدیق میفرمایند که این رویکرد چندان تفاوتی با رویکرد ارباب کلیسا در دوران تاریک قرون وسطی ندارد؛ و در چنین «یکهسالاری دینی» برآمده از اقلیتی از تشیع، کشور به لبه پرتگاه فروپاشی کشیده شده، خبری از دادرسی منصفانه نیست و هر سال بیش از هزار نفر با عنوان محاربه، بغی، ارتداد و…توسط کسانی که خود را کارگزار نماینده خدا بر روی زمین میدانند، اعدام میشوند، یا شاهد آن هستیم که در بهداری زندانها دستگاه گیوتین مخصوص برپا کرده و این کارگزاران نماینده خدا بر روی زمین، دست و پای هزاران نفر را که از سر درماندگی در برابر فقر، دزدی مختصری کردهاند، با دستگاه گیوتین قطع میکنند.
در این دو سالی که اینجانب زندانهای این نماینده خدا! بر روی زمین را تجربه کردهام، خود شاهد بودهام که از جوان و پیر شمار بسیاری از شهروندان را به جرم تبلیغ مسیحیت، تغییر دین و گرویدن به مسیحیت، تغییر مذهب از تشیع به تسنن، پیروی از عرفان حلقه، پیروی از احمدالحسن، به جرم آتیٔیست بودن، یا دهها عنوان دیگر به سالها زندان و شلاق محکوم و زندانی کردهاند. در نزدیک به نیمقرن حاکمیت استبداد ولایت مطلقه، شهروندان این کشور اگر اعلام کرده یا حتی بنا بر گزارشی کشف شود بهایی هستند، از سوی دستگاه انگیزیسیون ولایت مطلقه اساسا دیگر انسان شناخته نمیشوند، و از هیچ حقوقی برخوردار نیستند، نه مالشان حرمت دارد و نه جانشان، فقط برای نمونهای دیگر از ثمرات انگیزیسیون ولایت مطلقه، اخیرا زندانی اهل سنتی را دیدم، که به اعدام محکوم شده، در جریان پروندهاش قرار گرفتم، این شخص که سواد خواندن و نوشتن ندارد، تنها به دلیل عضو شدن در یک گروه مذهبی و لایک کردن برخی پستهای آن گروه، اکنون به جرم افساد فیالارض به اعدام محکوم شده است!
بزرگواران تصدیق میفرمایند، با شکلگیری چنین فجایعی از دستگاه حاکم، نخستین قشری که باید فریاد اعتراضش بلند شود، اهل حوزه و روحانیون هستند، چرا که خواه ناخواه مردم رنجکشیده این ملک، استبداد و یکهسالاری دینی و این رفتار طاغوتی را به پای دین اسلام و مفسران آن میگذارند و بر شما عزیزان و همه اهل حوزه و دلسوزان دین است که ضمن دفاع صریح از حقوقبشر و بهویژه حق حیات شهروندان، در برابر لگدمال کردن حق تعیین سرنوشت مردم توسط ولایت مطلقه و سفلگان بر صدر نشسته همراهش، سکوت نکرده و حقایق دین را که قطعا مخالف دستگاه انگیزیسیون حاکم است اظهار دارند.
با احترام
احمدرضا حائری
زندان قزلحصار
چهارشنبه ۱۷ اسفند ۱۴۰۳
نظرها
نظری وجود ندارد.