هنر در محاصره مرگ: روایت چهار هنرمند غزهای که بر ویرانهها آثار هنری میآفرینند
الاهه نجفی - این گزارش به زندگی و آثار چهار هنرمند غزهای میپردازد که در میان ویرانیهای جنگ، با ابزارهای ابتدایی مانند زغال و بستهبندی دارو و آب انار به آفرینش هنری ادامه میدهند. باسل المقوصی، سهیل سالم، رائد عیسی و ماجد شلا، که پیش از جنگ از چهرههای تأثیرگذار هنری غزه بودند، اکنون در نمایشگاه «زیر آتش» روایتی تصویری از مقاومت، آوارگی و از دست رفتنِ انسانیت ارائه میکنند.

هنر در محاصره مرگ: روایت چهار هنرمند غزهای که بر ویرانهها آثار هنری میآفرینند (عکس: اینستاگرام)
باسل المقوصی میگوید هر بامداد که چشم میگشاید، با شگفتی درمییابد که در غزه هنوز زنده است. از آغاز جنگ در غزه که با حمله حماس به شهرکهای یهودینشین آغاز شد، بیش از ۶۴,۰۰۰ فلسطینی در حملات اسرائیل جان باختهاند و این تعداد پیوسته رو به فزونی است. باسل المقوصی، هنرمند فلسطینی در گفتوگو با گاردین میگوید:
جنگ شروع شد و زندگی متوقف شد. نه کاری هست، نه هنری. فقط میکوشیم از جایی به جای دیگر بدویم و از بمباران و کشتاری که دنبالمان میکند، نجات پیدا کنیم. تندتند راه میرویم تا آب و غذا پیدا کنیم، و دویدن به ارباب همۀ زمانها تبدیل شده است.
او در ادامه میافزاید:
در این لحظات، بخشی از انسانیتمان، کرامتمان و هر آنچه فراتر از تحمل است را از دست میدهیم.
المقوصی یکی از نزدیک به دو میلیون فلسطینی ساکن غزه است که در میان آوارگی اجباری و بمبارانهای بیامان اسرائیل روزگار میگذرانند. در اثر این حملات بخش بزرگی از سرزمین به ویرانهای بدل شده است است.
آثار او همراه با کارهای سه هنرمند دیگر غزهای در نمایشگاهی با عنوان «تحت آتش» در گالری دارالفنون در امان، پایتخت اردن، به نمایش درآمده است. این هنرمندان، با وجود زیستن زیر سایه بمبارانهای روزانه، همچنان به آفرینش ادامه میدهند و از هر آنچه در دسترس دارند، برای خلق اثر بهره میجویند.
باسل المقوصی با مداد زغالی سیاهش، تصاویری جانگداز از فاجعه جنگ آفریده است. آثارش مردانی برهنه با چشمبسته، زنانی در آغوشی اندوهبار و کودکانی بیپیکر را در میان انبوهی از چادرها به تصویر میکشند.
پیش از اکتبر ۲۰۲۳، المقوصی در شهر بیتلاهیا در شمال غزه به عنوان معلم هنر فعالیت داشت. آثارش در نمایشگاههای بینالمللی به نمایش درآمده و او در برنامههای اقامت هنری در هند، الجزایر و ایالات متحده شرکت کرده بود. او به گاردین گفته است:
هنر من پیامی است که به دنیا حمل میکنم: ما، مردم فلسطین، تحت اشغال هستیم و سزاوار زندگی با کرامت و آزادی، مانند دیگر مردمان جهانیم.
اکنون، پس از آوارگیهای پیاپی در خان یونس، رفح، دیرالبلح، نوسیعت و الزوایدا، المقوصی میگوید انسانیت خود را از طریق برپایی بیش از صد کارگاه هنری با عنوان «اقامت هنری، نه آوارگی» حفظ کرده است؛ کارگاههایی که برای کودکان، مادران و افراد دارای معلولیت برگزار شدهاند.
او کار را با گرد آوردن کودکان نزدیک چادرش آغاز کرد و ابزار هنری در اختیارشان گذاشت تا خلق کنند، در حالی که مادرانشان با لبخندی به این لحظههای کوتاه آسودگی مینگریستند. به گفته او، دشوارترین کارگاه، کارگاهی با مادران بود که در حین کشیدن خانهها و آرزوهای ازدسترفتهشان اشک میریختند، و او نیز همراهشان میگریست.
او در ادامه گفتوگو با گاردین میگوید:
این کاری است که من در طول جنگ انجام میدهم. به خوبی میدانم که کار زیادی نیست، اما میدانم که به کودکان فرصتی داده شد تا برای مدتی جنگ، ترس و گرسنگی را فراموش کنند. فراموش کردن زمان، رنج و کابوسهای شبانهروزی.
و در ادامه میافزاید:
کار دیگری ندارم که بکنم، و عاشق همین کاری هستم که میکنم.
به گفته خالد البشیر، مدیر هنر و فرهنگ دارالفنون، نمایشگاه «زیر آتش» جدیدترین نمونه از برنامههای این مؤسسه در حمایت و همبستگی با غزه است البشیر در گفتوگو با گاردین میگوید:
این نمایشگاه ویژه در شرایط کنونی از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است، چراکه این هنرمندان همچنان در بحبوحه جنگ و آوارگی به آفرینش هنری ادامه میدهند – و این عزم شگفتانگیزشان، درست از قلب غزه و در میان بیپناهی، ستودنی است. البته که این نمایشگاه همچنین از ضرورت مطلقِ مرکزیت دادن به صدای مردم غزه در این لحظه تاریخی و فوریت این کار سرچشمه میگیرد.
هر چهار هنرمند حاضر در این نمایشگاه، دانشجویان یک برنامه تابستانی بودند که توسط دارالفنون تحت نظر هنرمند سوری، مروان قصاب باخی برگزار شد. آنها بعدها به تأسیس دو مرکز مهم هنری در غزه کمک کردند: سُهیل سالم و رائد عیسی از بنیانگذاران گروه التیقا بودند، و المقوصی و ماجد شلا در ایجاد شبابیک برای هنر معاصر نقش داشتند – هر دو مرکز در این جنگ نابود شدهاند.
در این نمایشگاه، طراحیهای قلمی سالم با جوهر آبی، سیاه و قرمز در دفترچههای متعدد آژانس امداد سازمان ملل (اونروا) به نمایش گذاشته شدهاند. سهیل سالم آثارش را به عنوان «پیامی به جهان» و «فریادی برای کمک» توصیف میکند. او در گفتوگو با گاردین میگوید:
برای من مانند یک مأموریت بود تا انبار تصویریِ رنجی را که در ذهنم انباشته شده بود، رها کنم. این حس زمانی به اوج خود رسید که مجبور شدم از کنار اجساد کشتهشدگان در مسیر آوارگی عبور کنم. در میان ازدحام آوارگان و صدای بلند اخبار رادیو، هر صبح سعی میکردم خودم را از محیط اطراف جدا کنم و طراحی بکشم.
سالم که اکنون در یک گاراژ در دیرالبلح زندگی میکند، ابزار هنری خود را از یک دستفروش خیابانی در همان شهر تهیه میکند.
در ژانویه ۲۰۲۳، سالم استاد دانشگاه در رشته هنر بود. او در خانه خانوادگیاش در الرمال توسط نیروهای دفاعی اسرائیل دستگیر شد، از خانوادهاش جدا شد و با دستبند و چشمبند مورد بازجویی قرار گرفت. او به یاد میآورد که چگونه یکی از حروف الفبای عبری روی پیشانیاش نوشته شد و مردان اطرافش گمانهزنی میکردند که آیا این به معنای آن است که او اولین نفری خواهد بود که کشته میشود. او بعدها آزاد شد و توانست خانوادهاش را در دیرالبلح بیابد.
سالم در ادامه گفتوگو با گاردین میگوید:
ایده طراحی [در حین جنگ] به نظر مضحک میرسید. در چنین شرایطی چه چیزی میتوانستم بکشم؟ و اصلاً چرا؟ مغزم از صدای بمبارانهای شدیدی که هنوز در سرم طنین انداز بود، آسیب دیده بود.
سالم پیش از جنگ در دانشگاه الاقصی تدریس میکرد و آثارش در سطح محلی و بینالمللی نمایش داده شده بود. او در ادامه میافزاید:
این دفترچههای کوچک و خودنویسها پناهگاه من بودند. آنها را بدون نگرانی در کیف کوچکم میگذاشتم، گویی هر روز مشغول نوشتن خاطراتم هستم.
نمایشگاه همچنین شامل پرترههای زنان و کودکان اثر رائد عیسی است که با تنها مواد در دسترس خلق شدهاند: او روی بستهبندیهای دارو طراحی میکند و از چای کَرکَدِه (گلِ هیبیسکوس)، آب انار و مرکب استفاده کرده است. عیسی میگوید:
در آخرین مرحله آوارگی، نتوانستم وسایل هنریام را با خود ببرم. با استفاده از آنچه در دسترس بود، روی بستهبندیهای داروی معده چندین اثر خلق کردم - در حالی که بیماران از مشکلات معده رنج میبرند... و تمام غزه از گرسنگی شکمهای خالی در عذاب است.
ماجد شلا و خانوادهاش نیز پس از بمباران سنگین دیرالبلح آواره شدند و خانه، استودیوی کار و سی سال آثار هنری را پشت سر گذاشتند. او با هر آنچه که به دستش میافتاد و قابل استفاده بود- تکههای کاغذ، آبرنگ و قلم - به آفرینش ادامه داد: از کاکتوسهای بالکن خانهشان که دلتنگ آن بود تا خیابانهای آشناى غزه.
شلا در گفتوگ با گاردین میگوید:
با ادامه جنگ، شروع به ثبت صحنههای واقعی آوارگی و تبعیدی کردم که بر تمام جنبههای زندگی روزمرهمان تأثیر گذاشته است. این تصاویر مرا به داستانهای بزرگانمان دربارهٔ نكبهٔ ۱۹۴۸ میاندازد، اما آنچه اکنون تجربه میکنیم به مراتب ویرانگرتر و هولناکتر از مصائب آن دوران است.
نظرها
نظری وجود ندارد.