کارزار شعر زندگی در برابر اعدام
مریم جعفری آذرمانی: پایداری اعدام
این شعر تند و گزنده، با زبانی تلخ و تصاویر دردناک، به نقد دوگانگی و ریاکاری حاکمان جمهوری اسلامی میپردازد. تبعیضهای اجتماعی از دیگر مضامین این شعر ضد اعدام است.

مریم جعفری آذرمانی
مریم جعفری آذرمانی با مقایسهای تکاندهنده میان اعدامهای بیرحمانه و نمایش درختکاری رهبران، تناقض آشکار بین گفتار و کردار «نظام» را افشا میکند. تصویر کودکان کارِ محروم در مسیر بهشتزهرا که با دستهای کوچکشان گل میفروشند، در تقابل با تجملات و رانتخواریِ حاکمان قرار میگیرد.
شعر با اشاره به سوگ کربلا («سوگ کرب و بلا») اما با بازی کلامی («کرب» به معنای «اندوه نفسگیر»)، نشان میدهد که فاجعهی امروز، دستسازِ همان حاکمانی است که خود را وارثان مستضعفان میخوانند. ضمیر جمع («شما») در بیت پایانی بهصورتی عمدی به «تو» تقلیل مییابد، زیرا شاعر میگوید حاکمان نه جمعیتی حقیقی، بلکه تودهای از خودبینی و بیمسئولیتی هستند.
تا حالا مسیر بهشت زهرای تهران را رفتهاید؟ پر است از بچههای بیگناهی که با زحمت توانفرسا گل میفروشند و بانی و بانیان این رنج ضدبشری، از آن سو حکم اعدام برای جوان و نوجوان و… صادر میکنند و رهبرشان هر سال در نمایشی چندشآور درخت میکارد و خود را و حامیانش را مستضعفان اصلی و وارثان زمین میداند.
به پایداریِ اعدام جدّیت دارید
ولی برای تفنّن درخت میکارید
ندیدهاید مسیرِ بهشت زهرا را
شما که وقت ندارید؛ شاهِ دربارید!
چه بچههای قشنگی همیشه گل به بغل
کنار جاده ردیفند تا خریداری…
دو دست کوچکشان خواهشیست سرد و زمخت
ندیدهاید شما، بس که اشک میبارید!
به سوگ «کرب» و «بلا»یی که کار دستِ شماست
که از همیشهی تاریخ، مردمآزارید
و بر اساس لغتنامهی مؤخّرتان
به رانتخواریِ مستضعفان گرفتارید
ضمیر جمع، نه از حرمتت، که عمدی بود
شما «تو» است، فقط حجمِ بیخودی دارید
*کرب: اندوه نفسگیر
نه به اعدام
زندگی در برابر_اعدام
سهشنبههای_اعتراضی
نظرها
نظری وجود ندارد.