قدرت و فرهنگ: نگاهی به وضعیت توسعه فرهنگی در کردستان
کژال - در این گزارش سعی میکنیم سیمایی آماری از شاخصهای توسعهی فرهنگی در عرصههای مختلف فرهنگ و هنر در استان کردستان ارائه دهیم و سپس در مورد آن به بحث بپردازیم.
در این گزارش سعی میکنیم سیمایی آماری از شاخصهای توسعهی فرهنگی در عرصههای مختلف فرهنگ و هنر در استان کردستان ارائه دهیم و سپس در مورد آن به بحث بپردازیم.
ممکن است این روزها بحث دربارهی فرهنگ و توسعهی فرهنگی به نوعی غیرضروری یا درجه چندم تلقی شود. اما حتی در بدویترین اجتماعات انسانی و در سختترین شرایط طبیعی و اجتماعی هم، فرهنگ در معنای ساز و کار بینالأذهانی و در عین حال عینی سازگاری با جهان و معنا بخشیدن به آن به صورت جمعی، حضور داشته و مهم است و ارتباط تنگاتنگی با خودِ امر توسعه به طور کلی دارد.
با وجود پتانسیل بالای فرهنگی در استان کردستان، این استان از لحاظ تحقق شاخصهای توسعه فرهنگی همچنان وضعیت مطلوبی ندارد و جایگاه شایسته خود را نیافته است. اما مقولهی فرهنگ در کردستان همچنان زیر سیطرهی تفوق فرهنگ فولکلور است و توسعهی فرهنگی در معنای مدرن آن، روی نداده است. این در حالی است که ماده خام توسعه فرهنگی به لحاظ تاریخی و بنیانهای فرهنگی توسعه، در کردستان وجود دارد. این را میتوانیم با نگاهی به چند و چون جوهرهی تاریخی ـ فرهنگی در این استان مشاهده کنیم. به ویژه شهر سنندج از لحاظ قدمت تاریخی و عمارتهای تاریخی در این استان جایگاه ویژهای دارد.
در این گزارش سعی میکنیم سیمایی آماری از شاخصهای توسعهی فرهنگی در عرصههای مختلف فرهنگ و هنر در استان کردستان ارائه دهیم و سپس در مورد آن به بحث بپردازیم. با توجه به این که اغلب آمارها و شواهد به صورت شاخصهای استانی در اختیار عموم قرار میگیرند، در این گزارش هم بر همین مبنا عمل کردهایم چرا که دسترسی به آمارهای دقیق تمامی شهرها و روستاهای کٌردنشین در استانهای مختلف، امکانپذیر نیست. بنابراین به ناچار تنها به شواهد مربوط به محدودهی استان کردستان بسنده کردهایم و در همین چارچوب نیز به بحث میپردازیم. برای پی بردن به شاخصهای آماری و وضعیت انضمامی توسعهی فرهنگی در کردستان، گزارش را در حوزههای مختلف کتابخانهها، سینما، بناهای تاریخی و فرهنگی، مطبوعات محلی، صنایع دستی، وضعیت سوادآموزی و موسیقی تدوین کردهایم.
رسانههای محلی
بعد از انقلاب سال ۵۷ تا کنون، در استان کردستان، طبق آمار رسمی ۱۵۸ رسانه مجوز فعالیت گرفتهاند که از این تعداد اکنون ۱۰۲ رسانه شامل رسانههای چاپی، خبرگزاری و پایگاههای خبری بر خط و غیربرخط، فعال هستند. در واقعیت ظرفیت فعالیت رسانهای کردستان بیشتر از اینی است که در آمار رسمی میآید. در این آمار، مجوزگرفتههای توقیف شده ذکر نشدهاند. افزون بر توقیفشدهها (که تعدادشان تا صد مورد هم ذکر میشود) باید به نشریات زیرزمینی هم که اشاره کرد که جزء جداییناپذیر رسانش در زیر سلطه استبداد است.
انتشار منظم و دورهای برخی از نشریات پرمخاطب محلی در استان کردستان به دلایل مختلفی از جمله عدم تأمین مالی چندینبار متوقف شده و دوباره از سر گرفته شده است و برخی هم در حال حاضر به دلایل سیاسی توقیفشده محسوب میشوند. اما ممکن است در سالهای بعدی دوباره به راه بیافتند. اما در حال حاضر مهمترین نشریات چاپی در حال انتشار در استان در قالب روزنامه، هفتهنامه، ماهنامه و فصلنامه نشریات زیر هستند.
نام نشریه | نوع |
سیروان | روزنامه |
رووبار | روزنامه |
فرهنگ کردستان | روزنامه |
به هیز | هفته نامه |
سوران | هفته نامه |
دیار کهن | هفته نامه |
ئاگرین | هفته نامه |
روژهه لات | هفته نامه |
ندای گروس | هفته نامه |
راسان | ماهنامه |
شار | ماهنامه |
نور اسلام | ماهنامه |
بدر | ماهنامه |
تبیان | ماهنامه |
بیر و هزر | ماهنامه |
آشتی | فصلنامه |
کاردوک | فصلنامه |
ژیوار | فصلنامه |
زریبار (توقیف شده) | فصلنامه |
نشریاتی که اسامی آنها ذکر شد، اهم نشریاتی هستند که در سطح استان و حتی برخی از آنها در سطح چندین استان کردنشین توزیع میشوند. نشریات دیگری که در سطح خٌرد و در قالب دانشگاهی، سازمانی و یا محافل دیگری از این دست وجود دارند، در این دستهبندی جای داده نمیشوند.
سینما
در ایران به طور میانگین به ازای هر ۲۴۰ هزار نفر، یک سینما وجود دارد. اما در استان کردستان به طور میانگین به ازای هر ۵۰۰ هزار نفر تنها یک سینما وجود دارد. در سراسر ایران مطابق آخرین آمارها، ۲۶۸ باب سینما در ۳۱ استان کشور وجود دارد. از مجموع ۱۱۹۷ شهر کشور، ۱۵۰ شهر دارای سینما و ۱۰۴۷ شهر فاقد سینما هستند. همچنین بر اساس آمارهای ارائه شده در سال جاری (۱۳۹۹)، از نظر تعداد صندلی سینماها در سطح کشور ۱۲۲ هزار و ۷۶۰ صندلی وجود دارد که سهم استان کردستان از این تعداد، یک هزار و ۶۷۹ صندلی است.
در سال گذشته، ۲ فیلم بلند در استان کردستان تولید شده است و از لحاظ فیلم کوتاه نیز، با وجود این که کردستان یک قطب سینمایی است اما به دلیل مشکلاتی از جمله کمبود اعتبارات، آثاری که درخور استعدادهای فیلمسازی در این استان باشد، تولید نشده است. وضعیت آماری سینماهای فعال استان کردستان در حال حاضر بر اساس گزارشهای منتشرشدهی معاونت توسعه فناوری و مطالعات سینمایی کشور به شرح جدول زیر است.
ردیف | شهر | نام | نوع | سال تأسیس | درجه | تعداد سالن | تعداد صندلی | سازمان مالک |
۱ | سنندج | بهمن | سینما | ۹۱ ـ ۵۷ | ممتاز | ۳ | ۷۵۹ | حوزه هنری |
۲ | سنندج | شیدا | سینما | ۷۶ | ۱ | ۱ | ۷۰۰ | سینما شهر |
۳ | مریوان | کردستان (لاله) | سینما | ۹۳ـ۹۰ـ۷۷ | ۱ | ۱ | ۳۳۰ | فرهنگ و ارشاد |
۴ | بانه | آربابا | مجتمع | ۹۴ | ۲ | ۱ | فرهنگ و ارشاد | |
۵ | قروه | فردوسی | مجتمع | ۹۴ | ۲ | ۱ | ۲۰۰ | فرهنگ و ارشاد |
۶ | بیجار | گروسی | مجتمع | ۹۴ | ۳ | ۱ | ۲۲۰ | فرهنگ و ارشاد |
در سال جاری (۹۹) نیز به گفتهی رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی کردستان، سینمای شهرستان سقز هم که مجری آن مؤسسه بهمن سبز است، امسال به بهرهبرداری میرسد. به طور کلی تعداد سینماهای استان کردستان به نسبت میانگین کشوری و سینماهای موجود در سایر استانها، وضعیت نسبتأ مطلوبی دارد. در همسایگی این استان و در استان کرمانشاه تنها ۳ سینما وجود دارد. در استانهای مرکزی و لرستان هرکدام ۴ سینما وجود دارد. اما به نسبت استانداردهای فرهنگی جهانی و با توجه پتانسیل بالای سینمایی در این استان و احساس نیاز رو به رشد، هنوز هم تعداد سینماها ناکافی است. به عنوان مثال با وجود این که شهر سقز، دومین شهرستان پر جمعیت استان است و چندین گروه تئاتری و سینمایی موفق در آن فعالیت میکنند، سالن فعالی در آن وجود ندارد. از لحاظ کیفیت نیز، از میان ۶ سینمای فعال در استان، تنها سینما بهمن سنندج دارای کیفیت ممتاز است. به گفتهی رئیس حوزه زندگی هنری کردستان، هیچ سالن پلاتوی استاندارد در این استان وجود ندارد و گالری و نمایشگاه هنری در کردستان نیز وضعیت مشابهی از این لحاظ دارد.
بناهای تاریخی ـ فرهنگی
بناهای تاریخی ثبتشدهی سازمان میراث فرهنگی استان کردستان که اغلب آنها در شهر سنندج متمرکز شدهاند، به شرح زیر هستند.
۱. عمارت تاریخی خسروآباد (سنندج) ۲. عمارت مشیردیوان (سنندج) ۳. تپهی باستانی زیویه (سقز) ۴. کتیبهی تنگیور (کامیاران) ۵. حمام تاریخی قصلان (قروه) ۶. سرای امیرتومان (تیمچه) ۷. عمارت احمدزاده (سنندج) ۸. بنای حاج کریم عباسی (سنندج) ۹. عمارت باغ وکیل (باغ سپیدار سنندج) ۱۰. عمارت آصف (سنندج) ۱۱. خانه فیضالله بیگی (سقز) ۱۲. ساباط (سنندج) ۱۳. سردرقطبی (سنندج) ۱۴. سردرب مرادی (سنندج) ۱۵. ملکالتجار (سنندج) ۱۶. بنای مصری (سنندج) ۱۷. منزل سرهنگ آزموده اردلان (سنندج) ۱۸. خانه رحیمزاده (سنندج) ۱۹. منزل سنجرخان (دهستان نران سنندج) ۲۰. خانه قرنی (سنندج) ۲۱. منزل آیتالله مردوخ (سنندج) ۲۲. خانه ملایی (سنندج) ۲۳. خانه مظهرپور (سنندج) ۲۴. خانه متوسل (سنندج) ۲۵. منزل نانواباشی (سنندج) ۲۶. منزل نزاری (سنندج) ۲۷. منزل یوسف حسینی (سنندج) ۲۸. کتیبه یهودیان (سنندج) ۲۹. کلیسای سنندج ۳۰. حمام تاریخی خان (سنندج).
علاوه بر این عمارتها مجموعهی دیگری از بناهای تاریخی دیگر هم در استان کردستان وجود دارد که میتوان آنها را به عنوان زیرساختهای اساسی توسعه فرهنگی قلمداد کرد. از جمله مجموعه پلهای قدیمی سد گاران مریوان، بازار تاریخی سنندج، مجموعه کاروانسرا و بازار قدیمی سقز. دو برج مهم و دارای قدمت در استان نیز عبارتاند از برجهای استقونبابا و برج اوچگنبد بیجار. همچنین مزار چندین شخصیت آیینی هم در کردستان واقع شده که از جمله آنهایند: مزار پیرشالیار هورامان، زیارتگاه شیخ عباس کومایین در کامیاران و زیارتگاه عکاشه در کامیاران.
سه مراسم بزرگ سالانه در استان کردستان که هرکدام بنیان تاریخی خاص خود را دارد عبارتاند از: ۱. نوروز روستای تنگیسر ۲. مراسم عروسی پیرشالیار در هورامان. ۳. مراسم بولاو کامیاران.
کتابخانهها
قدیمیترین کتابخانه در استان کردستان متعلق به فیضالله بن بهبود علیخراسانی در سنندج و مربوط به دوران افشاریه و زندیه است. فیضالله بن بهبود عراف، مؤلف و مترجم بوده است و ترجمهی فارسی عوارفالمعارف سهروردی از آثار اوست. دیگر کتابخانه قدیمی کردستان، کتابخانه امانالله خان ثانی، والی کردستان (۱۲۶۵ ـ ۱۲۸۴ ق) است که شامل ۲ هزار جلد کتاب در موضوعات مختلف بوده است. کتابخانهی عبدالمجید بدیعالزمان (۱۳۲۲ ـ ۱۳۹۷ ق) در سنندج نیز از دیگر کتابخانههای قدیمی کردستان است. کتابخانهی تاریخی دیگر، مربوط به ملا لطفالله شیخالاسلام سنندجی (۱۲۵۱ ـ ۱۳۱۵ ق) است که از خاندان قضات سنندج بوده و شاه وقت قاجار، عزل و نصب حکام محلی را در اختیار او قرار داده بوده. این کتابخانه یکی از دو کتابخانهی معتبر کردستان در دوران قاجار بوده که کتابهای خطی بسیاری در آن وجود داشته اما به مرور ایام از بین رفته است. از جمله دیگر کتابخانههای قدیمی کردستان که نسخههای خطی کتابهای زمان خود را نگهداری میکردهاند میتوان به کتابخانه والیان اردلان و کتابخانه ملا محمود مفتی کردستانی اشاره کرد.
مطابق گزارش فرهنگی سازمان میاث فرهنگی کشور در سال ۹۸، تعداد کتابخانههای عمومی و مشارکتی امروزی استان کردستان به گفتهی مخدومی، مدیر کل کتابخانههای عمومی این استان، ۸۱ باب بوده است که از این تعداد ۳۱ باب کتابخانه مشارکتی و ۵۰ باب کتابخانه نهادی است. از مجموع کتابخانههای مشارکتی استان، ۱۱ باب در روستاها و بقیه در شهرها فعال هستند. مطابق آمارهای مدیریت کتابخانههای عمومی استان کردستان، این استان رتبه نهم را در زمینه تعداد کتابخانههای عمومی و مشارکتی در کشور دارد. اما از لحاظ زیربنای کتابخانههای عمومی با میانگین کشوری فاصله بسیاری دارد. در حال حاضر زیربنای کتابخانههای عمومی استان کردستان ۲۱ هزار متر مربع است. شهرستانهای سنندج، سقز و بیجار به ترتیب بیشترین تعداد کتابخانهها در میان شهرستانهای استان را دارند. تعداد اعضای فعال کتابخانههای استان بر اساس آخرین گفتههای مدیر کل کتابخانههای عمومی استان، ۵۰ هزار نفر بوده است است که در مجموع به ۷۵۰ هزار جلد کتاب در موضوعات مختلف دسترسی داشتهاند. اما آخرین آمار موجود در این زمینه مربوط به سال ۹۸ است که بر اساس آن میزان امانتگیری کتاب از کتابخانههای عمومی استان کردستان ۷۹۲ هزار نسخه نسبت به سال ۹۷، ۵ درصد رشد داشته است. تعداد کتابهای موجود در این کتابخانهها نیز به ۷۹۲۸۰۲ جلد کتاب افزایش یافته است.
علاوه بر کتابخانههای عمومی، مجموعه دیگری از کتابخانههای تخصصی نیز در استان کردستان وجود دارد. قدیمیترین کتابخانه تخصصی استان کردستان، کتابخانه نصراللهی متعلق به باشگاه افسران سنندج است که مجموعه کتابهایی به زبان فارسی، ترکی، عربی، انگلیسی و فرانسوی را شامل میشده است. کتابخانه اداره کل راه و ترابری استان کردستان و کتابخانه صدا و سیمای مرکز کردستان نیز از دیگر کتابخانههای تخصصی استان کردستان محسوب میشوند. بر اساس آخرین آمارهای موجود در این زمینه، تعداد کتابخانههای تخصصی استان ۵ واحد و تعداد منابع آنها ۲۲۱۳۶ جلد کتاب است.
تعداد کتابخانههای دانشگاهی استان نیز ۱۴ باب و تعداد کتابهای آنها ۱۸۵۲۹۱ جلد کتاب با ۲۰۸۸۰ نفر عضو و ۱۶۵۵۲۰ مراجع در سال بوده است. قدیمیترین کتابخانه دانشگاهی استان متعلق به دانشگاه تربیت معلم سنندج است که در سال ۱۳۵۳ تأسیس شده است.
صنایع دستی
صنایع دستی در استان کردستان، به ویژه در حیات روستایی، از جایگاه ویژهای برخوردار است. خسرو قاضیزاده، سرپرست معاونت صنایع دستی استان کردستان، در گفت و گو با ایسنا اظهار کرده در حال حاضر، ۴۵ رشته فعال صنایع دستی در کردستان وجود دارد که از این تعداد ۲۵ رشته ثبت ملی شده است. صنایعی که به ثبت ملی رسیدهاند شامل صنایعی در رشتههای گلیم، خراطی سنتی، شالبافی، نازککاری، ارغوانبافی، روش ساخت پستک بانه، اروسیسازی، هنر رنگرزی گیاهی، کلاشبافی و سفالگری است. از میان این آثار هماکنون ۱۰ اثر دارای مهر اصالت و نشان مرغوبیت کالای یونسکو هستند و در سال جاری ۱۱ اثر دیگر هم برای دریافت این نشان به یونسکو معرفی شدهاند. همچنین در سطح ملی نیز، تاکنون ۱۳۹ اثر از آثار صنعتگران رشتههای مختلف صنایع دستی در کردستان، موفق به دریافت مهر اصالت و نشان مرغوبیت کالای ملی شدهاند. مطابق آخرین آمارگیریها در زمینه اشتغال در صنایع دستی، ۶۵۰۰ نفر (زن و مرد) در حوزه تولید لباسهای محلی در شهر سنندج، ۵۰۰ نفر در بخش رودوزهای سنتی در شهرهای بانه، مریوان و سروآباد، ۵۰۰ نفر در بخش سازهای عرفانی در شهر سنندج، ۷۰۰ نفر در شالبافی در شهر بانه، ۶۰ هزار نفر در صنعت فرشبافی در شهرهای بیجار و سنندج، ۷۰۰۰ نفر در بخش گلیمبافی در شهرهای بانه، مریوان و سروآباد، ۴۲۰۰ نفر در بافت گیوه در سروآباد، ۲۹۰ نفر در صنعت معرق چوب در سنندج، ۲۶۰۰ نفر در نازککاری و صنایع چوب دستی و ۳۰۰ نفر در نساجی سنتی در شهرهای بانه و مریوان مشغول به کار هستند.
در زمینه هنرهای تجسمی، فعالیت چشمگیر چندانی در استان کردستان وجود ندارد. تنها هنرمند مطرح این حوزه در استان، مجسمهساز پرکار و معروف شهر سنندج، یعنی هادی ضیاءالدینی است. از ایشان آثار ارزشمندی به جای مانده که عبارتاند از: پیکره یادبود مقاومت مردم کردستان در جنگ هشتساله ایران و عراق در پارک آبیدر، پیکرهی تمام قد گاندی، پیکرهی ۳ متری چوپان پارک آبیدر سنندج، پیکرهی ۶ متری آزادی در میدان آزادی سنندج، پیکرهی ۴ متری «دو کودک» پارک آبیدر، پیکرهی مولوی کرد، پیکرهی ۴ متری «کارگر» در میدان کارگر سنندج، پیکرهی ۴ متری «ماموستا ههژار» و استاد هیمن موکریانی در مهاباد، پیکرهی محمد قاضی در میدان محمد قاضی مهاباد، پیکرهی میرعماد قزوینی در شهر قزوین، پیکرهی ۳ متری «لذت رهایی» در میدان پارک کودک اصفهان، پیکرهی ۸ متری شیخ محمود برزنجه در سلیمانیه، پیکرهی ۴ متری مستوره اردلان در اربیل عراق و سنندج، نقش برجستهی «سرباز مادی» در موزه سنندج، نقش برجستهی ۱۰۰ متر مربعی «زیویه» در ورودی پارک آبیدر سنندج، سردیسهای تیپهای مختلف و مشاهیر کردستان در موزه مردمشناسی خانه آصف سنندج، پیکرهی بیسارانی مریوان، پیکرهی انفال در اربیل، پیکرهی ۲۲ متری ایران، پیکرهی معلم در دهگلان و پیکرهی مادر در میدان «دایک» دیواندره.
به گفتهی سرپرست معاونت صنایع دستی استان تا کنون در راستای حمایت از هنرمندان و صنعتگران صنایع دستی و ترویج و اشاعهی فعالیت آنها در استان کردستان، ۳۵ نفر صنعتگر و هنرمند کردستانی، دستساختههای خود را در ۱۷ نمایشگاه صنایع دستی سایر استانهای کشور به نمایش گذاشته شدهاند. آثاری که در نمایشگاههای خارج از استان به نمایش گذاشته شدهاند اغلب در رشتههای نازککاری، کلاشبافی، سنگهای قیمتی و نیمهقیمتی، گلیمبافی، لباسهای محلی، سراجی سنتی، چاپ باتیک و منبت چوب بودهاند. همچنین در سطح استانی نیز تاکنون ۱۱ نمایشگاه صنایع دستی برگزار شدهاند که تعداد ۱۰۵ صنعتگر درون استانی به صورت رایگان در آنها مشارکت کردهاند و آثار خود را به نمایش گذاشتهاند.
به طور کلی، وجود ۶۰ هزار بافنده فرش دستباف در استان، وجود برندهای مطرح بیجار و سنندج در روستاهای استان، صنایع چوب، منبت، آلات موسیقی شناخته شده در سطح ملی، ثبت جهانی کلاش، وجود بیش از ۴۰ روستای هدف گردشگری، ۱۳ روستای نمونه گردشگری و ثبت جهانی اورامان (در حال انجام)، از جمله مهمترین مزیتهای حوزه گردشگری و صنایع دستی استان کردستان هستند.
صنایع دستی در کردستان اگرچه رشتههای مختلفی را در برمیگیرد اما بیشتر تولیدات در این زمینه محدود به بازارهای خود استان و استانهای همجوار کردنشین و بعضأ اقلیم کردستان عراق است. بنابراین به دو دلیل قابلیت چندانی برای رسیدن به تولید انبوه در سطح ملی یا منطقهای ندارند. اول این که موارد مصرف این کالاها محدود به جغرافیای فرهنگی کردستان است و دوم این که فرایند تولید این محصولات، اغلب فرایندی ظریف است که طی یک تقسیم کار اجتماعی ارگانیک انجام میشود و با روح تولید انبوه کالاهای مدرن که به صورت مکانیکی و با تکنلوژیهای نوین انجام میشود، سازگاری چندانی ندارند. محبوبیت این کالاها اساسأ به دلیل نوع خاص تولید و بافت آنها است و میتوان گفت در صورت غلبهی فنون نوین تولید بر تولید آنها، بنیهی تاریخی و فرهنگی نهفته در درون آنها از بین خواهد رفت و در نتیجه نمیتوان آنها را به عنوان سفرای فرهنگی استان کردستان معرفی کرد و محبوبیت ویژهی خود را در میان مصرفکنندگان از دست خواهند داد.
وضعیت سوادآموزی
نرخ کل باسوادی در استان کردستان در سال ۱۳۶۵ برابر با ۳۹ درصد بوده است که این رقم برای مردان ۵۴ درصد و برای زنان ۲۳ درصد بوده است. اما از آن پس تحت تأثیر عمومی شدن آموزش همگانی و گسترش نهضت سوادآموزی و احداث مدارس روستایی و گسترش خدمات آموزشی در این مناطق، این آمار رو به تغیر نهاد. بر مبنای دادههای سال ۹۵ در این زمینه، این نرخ ۵ / ۸۱ درصد رشد داشته است که در میان مردان ۵ / ۸۷ درصد و در میان زنان ۷۵ درصد رشد داشته است. در آمارهای کلی، نرخ باسوادی شهر سنندج با ۹ / ۸۴ نرخ باسوادی در رتبه اول و سروآباد ۵ / ۷۰ درصد در رتبه آخر قرار دارد. همچنین در میان مردان، سنندج با ۱ / ۹۰ درصد در رتبه اول و سروآباد با ۸ / ۷۷ درصد در رتبه آخر قرار دارند. اما در مجموع در میان تمامی شهرستانهای استان نرخ باسوادی در مناطق روستایی و شهری در سالهای گذشته روند افزایشی داشته است که این امر میتواند زیربنای مناسبی برای تحقق توسعه فرهنگی باشد. در بخش آموزش عالی نیز آمار گسترش و افزایش دانشاموختگان آن از لحاظ کمیت، رشد فراوانی داشته است. در حال حاضر بیش از ۴۰ مرکز آموزش عالی در استان فعال هستند که حدود ۶۰ درصد آنها در سنندج استقرار یافتهاند. این مراکز ظرفیت پذیرش سالانه بیش از ۱۹۰۰۰ هزار دانشجو در بیش از ۱۱۰ رشته و مقطع را دارا میباشند. نکته مهم در این حوزه آن است که در گسترش ظرفیتهای آموزش عالی کمتر به رستهها فعالیتها و مزیتهای اصلی استان توجه شده و کمتر از نیمی از ظرفیتهای آموزشی استان، با کسب و کارهای درون استان ارتباط دارند. از آنجا که بیش از ۶۰ درصد دانشجویان مراکز آموزش عالی استان، بومی هستند، پس از دانشآموختگی عملأ به دلیل فقدان زمینه جذب ایشان در اقتصاد استان، به مهاجرت روی آورده و از استان خارج میشوند.
موسیقی
به لحاظ توسعهی سختافزاری موسیقی در استان کردستان، پیشرفت ساخت صنایع دستی چوبی به علت وجود چوب درختان جنگلی مرغوب و استعداد فراوان در زمینه تعلیم و یادگیری موسیقی موجب شده این استان به یکی از مناطق عرضه وسایل موسیقی، به ویژه موسیقی سنتی تبدیل شود که نمونه آن ساخت دف، دیوان، تار، سهتار، ویولون، قانون و سنتور است. در این میان، شهر سنندج یکی از مراکز اصلی تولید آلات موسیقی کٌردی ایرانی است و نام و آوازهای ویژه در این زمینه دارد. پرکاربردترین سازهای رایج در موسیقی کٌردی عبارتاند از: دف، نی، سورنا، نایه، دهول، تنبک، تنبور، سنتور و کمانچه.
اما خود پدیدهی موسیقی به عنوان جزئی از زندگی روزمره مردم در استان کردستان و در رویدادهایی همچون مراسمهای مذهبی، عروسی، جشنهای آئینی، جشنهای ملی، جشنهای شکرگذاری، مرگ، جنگ و رویدادهای از این دست هموراه وجود داشته است. موسیقی کٌردی جزو غنیترین و پربارترین موسیقیهای قومی در ایران است که تِمهای اصلی آن را غم غربت، پایداری و مقاومت، زن، طبیعت، هویتیابی، میهندوستی، دنیاگریزی، تقدیرگرایی، آئین، عاطفهگرایی، مفاهیم حماسی و تاریخی، مرگ و زندگی، اعتراض، شور و نشاط عشق و دلدادگی، اندوه، کرد و کردستان تشکیل دادهاند. از لحاظ فرم نیز موسیقی کٌردی به انواع بیت یا بالوره، لاوک، سیاچمانه، حیران، هوره، مور، چمری و چپله تقسیم شده است که هرکدام، سبک اجرا و تاریخ خاص خود را دارند و در مناطق مختلفی رشد یافتهاند.
موسیقی به طور کلی از جمله هنرهایی است که ارزیابی آن یک امر کیفی است و شاید هم اصولأ قابل ارزیابی نباشد. به طور مشخص در کردستان، سیمای آماری خاصی از تعداد آلبومهای موسیقی منتشرشده و یا گسترش همگانی آن وجود ندارد. تنها آمار موجود در این زمینه، مربوط به تعداد برنامههای تئاتر و موسیقی در سالنهای وابسته به اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی است که ۷۴۲ برنامه در سال ۹۵ بوده است. در این میان با توجه به مدون نشدن موسیقی کٌردی به طور جدی، ملاکی که بتوان به وسیله آن موسیقی را از ناموسیقی تشخیص داد وجود ندارد. به تعبیر ماکس وبر این موسیقی هنوز به طور کامل «عقلانی» نشده است. به این معنی که نغمهها و آوازهای مختلف و پراکنده در مناطق گوناگون کردستان، هوز تحت قید نتبندیهای مشخص درنیامده است و اجرای آن نیز بیشتر به صورت دلبخواهی است. هرچند تلاشهای خوانندگان صاحبسبکی همچون علیمردان، تاهیرتوفیق و حسن زیرک در گذشته و اخیرأ تلاشهای افرادی همچون مظهر خالقی، عباس کمندی و گروه کامکارها بر این بوده است که نغمههای کٌردی را در دستگاههای مختص هر آواز، ا «عقلانی» کنند و در قالب یک موسیقی فرمبندیشده مدون ارائه دهند، اما این تلاشها همچنان ناکافی است. چرا که بخش اعظمی از موسیقی کٌردی ماهیتأ قابلیت نتبندی را ندارد. به ویژه آوازهای سیاچمانه، حیران و هوره که بدون نواختن هیچ نوع موسیقیای و تنها با زیر و بمهای کشدار صدای خوانندگان اجرا میشوند. این مسئله میتواند هم به عنوان یک مانع بر سر تکامل موسیقی کٌردی ظاهر شود و هم میتواند به عنوان یک نوع متفاوت از موسیقی عرضه شود و محبوبیت یابد.
بر مبنای توصیفی که از حوزههای مختلف فرهنگی در استان کردستان انجام دادیم، اکنون میتوان شِمای کلی توسعه فرهنگی در این استان را مجسم کنیم. به طور خلاصه، با وجود پتانسیلهای بالای فرهنگی در استان کردستان، توسعه فرهنگی در این استان روی نداده است. هرچند در حوزههای خاصی همچون سینما، در مقایسه با استانهای دیگر، کردستان از وضعیت مطلوبتری برخوردار است. اما این مقایسه فاقد مبنایی درست است. در اینگونه موارد باید هر منطقه را بر اساس ظرفیتهای فرهنگی خاص خود، مورد ارزیابی قرار داد. از این منظر، وجود ظرفیت بالای رشد و توسعه در زمینههای فرهنگی همچون سینما در کردستان، امکانات، اعتبار و ابزارها و آزادی عملهای بیشتری لازم است تا ظرفیتهای فرهنگی این استان، متحقق شود. در جدول زیر به طور خلاصه جمعبندی وضعیت مهمترین شاخصهای فرهنگی استان کردستان را بر مبنای دادههای آخرین سالنامه آماری استان در سال ۱۳۹۵ مشاهده میکنیم.
شاخص | مقدار | نسبت به ازای هر هزار نفر |
میزان تولید برنامههای رادیویی (ساعت) | ۴۸۰۰ | ۳ |
میزان تولید برنامههای تلویزیونی (ساعت) | ۱۶۵۰ | ۱ |
۱۷ | ||
جمعبندی و بحث
هر گونه بحث پیرامون فرهنگ و توسعه فرهنگی به واسطهی مفاهیم زمینی فرهنگ، مستلزم به چالش کشیدن رویکردهای استعلایی به هنر و فرهنگ و پذیرش این مفروضهی اساسی است که عرصه فرهنگ و هنر همچون سایر محصولات و نمادهای زندگی اجتماعی، نه تنها «آسمانی»، «فرا انسانی» و از این دست نیست، بلکه به شدت زمینی و انسانی است و به طور کلی از قوانین و الگوهایی پیروی میکند که ماحصل تاریخ و نظام اجتماعی هستند.
کردستان به لحاظ فرهنگی، یکی از موجودیتهای متفاوت از مرکز در ایران تلقی میشود و تنها با در نظر داشتن این موضوع و ریشههای تاریخی آن میتوان مسئله را توضیح داد. از منظر تاریخی، در عصر پهلوی اول و در یک وضعیت به لحاظ هویتی متکثر، این آموزش و پرورش مدرن همگانی و ساز و کارهای انضباطی و مکانیسمهای همگنساز آن بودند که سوژه ملی ایرانی را برساخت. گفتمان ناسیونالیسم اقتدارطلب آریامهری که از اواخر دوره قاجار در حال تکوین بود، با برجسته کردن ترس از فروپاشی، زمینههای رسوخ در ابژههای قدرت را فراهم ساخت و این فرایند در نظام آموزشی ذیل یکدستسازی ذهنها با محوریت کتابهای درسی و یکدستسازی بدنها با تأکید بر مکانیسمهای انضباطی به انجام رسید. کردستان از جمله فضاهایی اجتماعی بود که این صورتبندی هویتی و ملی را پذیرا نبود و واکنشهایی به آن نشان داد. به این ترتیب «توسعهی ناسیونالیسمزا» در راستای ترمیم اسطورهای توسعهنیافتگی و درماندگی ملیگرایی ایرانی به بنیان اصلی پروژهی تجدد و هویتسازی در عصر پهلوی اول بدل شد. این امر به همراه ساخت دولت مطلقهی مدرن در دوره پهلوی اول، امکان و بستر تکوین گفتمان ناسیونالیزم خاصگرا را در میان کردهای ایران فراهم کرد.
از آنجایی که زبان بیان این نوع مقاومت در برابر صورتبندی ملی، یک زبان فرهنگی بود، فرهنگ در کردستان از حالت خنثی بودن بیرون آمد و به یک موضوع سیاسی تبدیل شد. این مقدمهای بود برای تبدیل شدن فرهنگ و موضوع توسعهیافتگی فرهنگی به یک مسئله سیاسی. به این ترتیب، فرهنگ در کردستان در سایهی تعریف استاندرادها و ملاکها و ارزیابیهای غیربومی، پویایی خاص خود را از دست داد. وسایل، زیرساختها و ابزارهای توسعه فرهنگی در نقاط مرکزی کشور تمرکز یافتند و کردستان از شانس برابری برای توسعه فرهنگی برخوردار نشد.
به طور کلی بر اساس پژوهشهایی که در زمینه موانع توسعه فرهنگی در ایران انجام شده، عواملی از جمله آسیبهای هویتی و فرهنگی، فقدان روحیه فردگرایی، فقدان شرایط تکثر فکری و فرهنگی و ضعف سرمایه فکری و فرهنگی به عنوان موانع اصلی تحقق توسعه اجتماعی و فرهنگی مطرح شدهاند. ممکن است این موانع بر اساس زمینههای ساختاری و تاریخی هر منطقه در ایران متفاوت باشد و در این میان کردستان از جمله فضاهایی است که نوعی خاصبودگی را در تجربهی توسعه به طور کلی دارد. به همین دلیل باید به شیوهای جزئی و دقیقتر درباره آن به داوری پرداخت. اگر مدلهای نظری توسعه فرهنگی، روشهای دموکراتیک برساخته شدن فرهنگ را مبنایی برای ارزیابی و به دست آوردن مؤلفههای توسعه فرهنگی در نظر گیریم، آنگاه میتوان الگوها و عوامل اصلی تشکیلدهنده توسعه فرهنگی را برای فراهم آمدن امکان نظری درجه توسعهیافتگی فرهنگی بر شمرد. بر این اساس، میتوان برخورداری فرهنگی، ابداع فرهنگی، تکثر فرهنگی، تعامل فرهنگی، مشارکت فرهنگی، شمول فرهنگی، وفاق فرهنگی و بازاندیشی فرهنگی را به عنوان مؤلفههای تشکیلدهنده توسعه فرهنگی پیشنهاد نمود. براساس این شاخصها و ارزیابیهای صورت گرفته علمی در این رابطه، وضعیت شاخصهای فرهنگی و به طور کلی وضعیت وضعیت توسعهیافتگی فرهنگی در ایران، در شرایط مساعد و مطلوبی نیست. از جمله عومل تأثیرگذاری که برای این توسعهنیافتگی ذکر شدهاند عبارتاند از: فرهنگ استبداد، سنتگرایی، فرهنگ برآمده از نظام ناموزون و ناهمگونی جامعه ایرانی.
در بررسی آمارها و مقایسه آن با استانداردهای تعریفشده و حتی با مقیاس کشوری، مشخص شد که توسعه فرهنگی در کردستان با توجه به ظرفیتهای بالای فرهنگی در آن، روی نداده است. میتوان استدلال کرد که توسعه فرهنگی در این استان به طور مستقیم به تاریخ و روابط قدرت بازمیگردد. به این صورت که سیاست تمرکزگرای فرهنگی در ایران از ابتدای شکلگیری دولت مدرن تا کنون، موجب به حاشیهراندن فرهنگهای متکثر اقوام و سبک زندگیهای ایرانی شده است. از سوی دیگر، همین در حاشیه بودن موجب عدم نوسازیهای فرهنگی مناسب در کردستان شده است. مراد از «فرهنگ» در این متن، برداشت مردمشناسانه و انگارهی «فرهنگ بکر و دستنخورده» و یا برداشتهای پیشامدرن و مواردی از این دست نیست، بلکه منظور، فرهنگی پویا است که مجموعهای از انسانها را با توجه به واقعیات موجودشان و سطح تکامل اجتماعی و تکنولوژیک، گرد مجموعهای از نمادها که مرتبأ در زندگی اجتماعی و در طول تاریخ دگرگون میشوند و به نیازهای جدید پاسخ میدهند، جمع کند. بر این اساس میتوان گفت، اعمال سیاستهای تکثرگرای فرهنگی از جانب دولت، پیشزمینهی حرکت به سوی توسعه فرهنگی در استان کردستان است. این نوع از توسعه در حقیقت نیازمند مشارکت عمومی و فراهم آوردن زیرساختهای توسعه فرهنگی است. به طور کلی «مشارکت» از جمله محوریترین مفاهیم در مباحث توسعه است. مشارکت در توسعه اقتصادی، توسعه سیاسی، سرمایه اجتماعی و غیره. اما مسئله این است که تمامی این موارد در یک بستر فرهنگی تحقق مییابند و بدون توسعه فرهنگی، نمیتوان به روند مطلوب توسعه همهجانبه امیدوار بود. در اغلب رویکردهای جامعهشناختی به توسعه، خردهنظام فرهنگی و تأثیر آن بر خردهنظام اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، از جمله مهمترین عوامل در درستیابی به توسعه است. بر این اساس میتوان ادعا کرد که پیشزمینه توسعه همهجانبه در کردستان، تحقق مطلوب توسعه فرهنگی است به نحوی که بستر تحقق سایر انواع توسعه و شاخصهای غیرفرهنگی توسعه را نیز فراهم سازد. بنابراین میتوان با تأکید بر نقش دولت، ساختار قدرت و نقش ایدئولوژی در راستای حمایت و استفاده از ظرفیتهای قومی و بومی و تأکید بر این که محوریت توسعه، مشارکت است، بر این اساس سیاستها و برنامهریزی فرهنگی در راستای مشارکت قومی و نخبگان آنها، ارتقاء شاخصهای توسعه فرهنگی و استفاده از ظرفیت رسانه و صنایع فرهنگی از سوی نهادها و دوری از فرایندهای آسیبزا مانند تبعیض و تمرکزگرایی، موجبات بهبود شاخصهای کیفیت زندگی، افزایش سرمایهگذاری اقتصادی و توسعه استان کردستان را فراهم آورد. لازم است پس از این که شاخصهای زمینهای توسعه فرهنگی، همچون تعداد سینماها و فرهنگسراهای مدرن و امروزی، متراژ بالای کتابخانهها، ساخت مدارس و دانشگاههای نو و شرایط رشد فرهنگهای محلی و رهایی آنها از محدودیتهایشان و امثال آن فراهم شد، امر فرهنگ و توسعه فرهنگی بدون هیچ دخالت دیگری به خود اهالی فرهنگ و انجمنهای مردمی واگذار شود و میدان فرهنگی در کردستان بر اساس ارزیابیها و الگوهای حاکم بر خود جهان فرهنگ و هنر، عمل کند. پیششرط این امر نیز، نگاه غیرسیاسی و غیرامنیتی به مقوله فرهنگ در کردستان از جانب سیاستگذاران کلان فرهنگی در سطح کشور است. همچنین غایت این امر نیز نه صرفأ بالا بردن آمار و ارقام و بازی با آنها، بلکه کمک به تولید یک انسان نوعی توانمند و مسئول در برابر تاریخ، فرهنگ و جامعه است تا با کنش انسانی خود در چارچوب تاریخ و گذار از الگوهای کهنه حاکم بر جهان اجتماعی، بتواند به سوی توسعهی همه جانبه حرکت کند.
نظرها
کارو
لطفاً تیتر مقاله را از «...کردستان» به «....استان کردستان» تغییر دهید. کردستان منطقۀ بسیار بزرگتری است که استان کنونی کردستان تنها بخش کوچکی از آن به شمار می آید. استانی که با نام کردستان نامگذاری شده توسط خود کردها استان اردلان و یا استان سنندج (سنه) نامیده می شود. این تیتر موجب کژفهمی حوزۀ جغرافیایی مورد بررسی است و می تواند باعث تعمیم های اشتباه بشود.
سعید
ورود «مردمان کرد» به صحنه تاریخ بنا به منتسب بودنشان به« قوم ماد» برمیگردد به پادشاهی ماد حدود ۶۷۸ پ.م. ولی دوره ملیگرایی درمانده ایرانی- آریامهری محدود است به ۵۷ سال حکومت پهلوی ، از حدود ۶۷۸ پ.م تا کنون بجز دوره پهلوی چه عوامل تاریخی دیگری باعث شده که توسعه فرهنگی نداشته باشید، برای نمونه در صحنه سیاست چرا سازمان های سیاسی قومگرای« کرد» از زمانی که قاضی محمد در زیر سایه ارتش استالین توانست حزبی تشکیل دهد تا کنون نتوانستند که از نقش بازیچه بودن همچون قاضی محمد فاصله بگیرند ؟ آیا عدم توسعه فرهنگ سیاسی گروه های قومی« کرد» ربطی به ملیگرایی درمانده ایرانی- آریامهری دارد؟ نه .عامل خارجی نقش ثانوی در چگونگی پدیده ها دارند ، بدنبال نبود ظرفیت های لازم درونی «خودتان» بگردید . نظریه تاریخی هگل رو بخونید به شما کمک می کند تا بهتر بفهمید که از کوزه همان برون تراود که در اوست، این یک قانون دیالکتیک است در ضمن اگر دولت مدرن در ایران شکل نگرفته بود و بجای دوره پهلوی همان قاجار حکومت می کردند قطعاً در کردستان بچه ها و نوه های اسماعیل خان سمکو داشتن آرمان های او را ادامه می دادند!
سعید
هستهی جهان انسانی نه در یک ساختار بلکه در یک روند اتفاق خواهد داد. رویدادهای زندگی اقوام علل بیرونی احتمالی موکول نشده است
فواد
تا به حال چنین کاتالوگ هایی از نشریات کرد, تولیدات ادبی/شفاهی, و عمارت های فرهنگی کردستان را در یکجا نخوانده بودم. نکتهء رفیق کارو معتبر است, محدودیتی که به هر صورت باید معلوم باشد و مشخص شود. در منظرِ توسعهء سیاسی نیز شاید بتوان کاتالوگ های متفاوتی از جنبش های اجتماعی معاصر در کردستان تهیه نمود. شایان توجه است که در ۴۰ سال گذشته, جامعه ای کردستان همواره نمونه هایی استثنایی, نادر, پیشرو و پیشگام از جنبش های اجتماعی معاصر را به ما نشان داده است؛ از نافرمانی مدنی گسترده و کوچ مریوان؛ تا زنده نگاه داشتن سنت مبارزه مسلحانه ای توده یی؛ سه اعتصاب عمومی در کردستان ایران؛ جنبش های کارگری, زنان, حفظ محیط زیست, حق کودکان کار, دگر باشان,... پارادوکس قضیه در این است که چگونه یکی از توسعه نیافته ترین (عبارت محترمانه برای "عقب مانده") مناطق کشور, حداقل در مبارزه با ج.ا., همواره پیشرو و پیشگام است, با حضور همیشگی نیروهای پشمرگه.