سوختبران بلوچ: گلوله به جای نان
کشته شدن دستکم ۱۰ سوختبر بلوچ در نقطه صفر مرزی سراوان به دست نیروهای سپاه پاسداران، خشم مردم معترض را برانگیخته است. معترضان و نیروهای امنیتی درگیر شده اند. سوختبران بلوچ اما سالهاست که هدف گلوله قرار میگیرند و جان میدهند.
فعالان بلوچ دوشنبه ۴ اسفند از کشته شدن دستکم ۱۰ تن از سوختبران در نقطه صفر مرزی به دست نیروهای سپاه پاسداران خبر داد. شماری نیز مجروح شدند که حال پنج تن از آنها وخیم است. این تیراندازی به امنیتی شدن فضا و اعزام نیروهای بیشتر به منطقه انجامید.
خانواده سوختبرانی که شامگاه چهارم اسفند به دست سپاه پاسداران در نقطه مرزی اسکان در سراوان به قتل رسیدند، و مردم معترض صبح سهشنبه پنجم اسفند مقابل ساختمان فرمانداری این شهر تجمع کردند.
معترضان خشمگین در سراوان ساختمان فرمانداری را تسخیر کردند. پلیس شماری از معترضان را دستگیر کرد. درگیری به خیابانهای کشیده شده است.
بیشتر بخوانید:
مردم خشمگین سراوان در اعتراض به کشتار سوختبران ساختمان فرمانداری را تسخیر کردند
کمپین فعالان بلوچ که اخبار مربوط به نقض حقوق بلوچها در ایران را پوشش میدهد سنجرزهی را «سوختبر» و نانآور خانواهای که پدرش نیز ۱۱ سال قبل به دست ماموران امنیتی جمهوری اسلامی به قتل رسید، معرفی کرد. سنجرزهی یک نمونه از صدها بلوچی است که در سالهای اخیر هدف شلیک مرزبانان و نیروهای نظامی ایران قرار میگیرند و جان میدهند. تنها در سال ۲۰۲۰ براساس اعلام کمپین فعالان بلوچ ۴۶ سوختبر در این راه جانشان را از دست دادند و ۲۱ تن نیز مجروح شدند.
چرا سوختبری؟
حکومت ایران و بازوهای رسانهای آن سوختبران را «قاچاقچی» بنزین مینامند که روزانه ۵ میلیون تا ۷ میلیون لیتر سوخت را از ایران خارج میکنند. رقمی که به نظر غیرواقعی میرسد، چرا که سهمیه سوخت – بنزین و گازوئیل- تحویلی به این استان برای سال ۱۳۹۸، ۲، ۵ میلیون لیتر در روز اعلام شده بود که حداقل نصف میزان سوختی است که دولت مدعی است از این منطقه قاچاق میشود.
با این حال حکومت کشتهشدن سوختبران به دست نیروهای امنیتی را نه هدفمند و عامدانه که ناخواسته و برای مقابله با «قاچاق» میخواند. سوختبران و بومیهای بلوچستان و حتی برخی از حکومتیها در منطقه اما این روایت را نادرست میدانند و از نهادهای امنیتی خواستهاند شلیک به سوختبران را متوقف کند.
سوختبران عمدتا ساکن شهر و روستاهای مرزی هستند؛ در محرومترین نقاط محرومترین منطقه ایران سکونت دارند و سوختبری تنها چارهشان برای تامین معاش است. گازوییلکِشی، اولین و آخرین انتخاب بیشتر مردهای بلوچستان است. علیم یارمحمدی، نماینده زاهدان در مجلس دهم گفته بود: بیشتر افرادی که اقدام به قاچاق سوخت میکنند، مردم عادی همان منطقهاند؛ آدمهایی که به دنبال تأمین معیشت و نیازهای اولیه خود هستند و برای مبلغ ناچیزی این کار را انجام میدهند.»
مرکز آمار ایران نرخ بیکاری در این استان را ۸، ۹ درصد اعلام کرد؛ رقمی که با واقعیت نمیخواند و بیش از آنکه نتیجه ایجاد شغل باشد، حاصل کاهش نرخ مشارکت اقتصادی است. نرخ مشارکت اقتصادی در این استان طی یک سال (پاییز ۱۳۹۸ تا پاییز ۱۳۹۹) ۴، ۶ درصد کاهش یافت. سیستان و بلوچستان کمترین نرخ مشارکت اقتصادی (۳۲، ۹ درصد) و پائینترین نسبت اشتغال (۲۹، ۹ درصد) و بالاترین نرخ اشتغال ناقص (۶۴ درصد) را دارد.
این استان کمترین سهم از اشتغال صنعتی را دارد و شمار شاغلان بخش کشاورزی هم در دهه اخیر به مرور کاهش یافته است. خشکسالی پیاپی و کوتاهی حکومت در تامین آب کشاورزان را به مهاجرت یا روی آوردن به «مشاغل غیررسمی» واداشته است. مرداد ۱۳۹۷ حبیبالله دهمرده، نماینده زابل گفته بود بیش از ۱۰۰ هزار هکتار از اراضی زراعی منطقه به دلیل کمبود منابع آبی فاقد کشت شدهاند. او یک سال و نیم بعد- دی ۹۸- از تخلیه بسیاری از روستاهای مرزی سیستان و بلوچستان خبر داد.
سوختبری: جان برای نان
آمار دقیقی از سیستان و بلوچستانیهایی که ناچار شدهاند زادگاه و سکونتگاه خود را ترک کنند و در شهرهای دیگر به کارگران ارزان و حاشیهنشین بدل شوند، در دست نیست اما نرخ مهاجرتفرستی این استان در رتبه بالایی قرار دارد. مهاجرت درون و بین استانی در سال ۱۳۹۵ آنچنان شدت گرفت که حکومت برای یک دوره جابجایی در برخی مناطق این استان را ممنوع کرد. ممنوعیت و محدودیت اما به گفته احمدعلی کیخا، نماینده زاهدان در مجلس دهم «نتوانست مانع مهاجرت شود».
آنهایی که توانستند از سیستان و بلوچستان بیرون آمدند و آنان که ماندند برای تامین آب و نان با هزار مشکل دست به گریبانند و یک امکان خطرناک معامله جان با نان است.
آمار مشخصی از افرادی که در این استان به سوختبری مشغولند در دست نیست اما علیم یارمحمدی دو سال قبل گفته بود سوختبری انتخاب اول و آخر بیشتر مردم بلوچستان است. آنها بنزین یا گازوییل را از کامیونهایی که از سایر نقاط ایران به این منطقه میروند، تحویل میگیرند و با گذر از مسیر خطرناک به آن سوی مرز میرسانند. برخی از سوختبران خودرو دارند و برخی هم «شاگردی» میکنند. سهم شاگردها از هر سفر ۲۰ هزار تا ۳۰ هزار تومان است، سهم صاحبان خودرو شش تا هفت برابر. سود اصلی را دلالها میبرند.
سوختبرها میگویند این کار یک زنجیره است. اتوبوسها و کامیونها گازوئیل و بنزین را به دلالها تحویل میدهند، دلالها هم برای رساندن آن به آنطرف مرز به سوختبرها. کار سوختبرها تنها باربری است؛ از دلالی در این طرف مرز به دلالی در آنطرف مرز. هر بار بسته به حجم آن ۱۰۰ هزار تا ۱۵۰ هزار تومان عایدی دارد. از این مبلغ باید پول بنزین راه که گاهی رفت و برگشتش ممکن است ۱۶ ساعت طول بکشد، کم کرد. اگر همه امور خوب پیش برود هفتهای سه بار میروند و میآیند و یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان کاسب میشوند.
رفتن و آمدن اما همیشه به سلامت نیست؛ گاه به قیمت جان تمام میشود. ستار ۱۸ ساله که از شش سال قبل به این کار مشغول شده است، پدرش را در این راه از دست داد. او اول شاگرد یک راننده شد و بعد از چند سال توانست یک تویوتا بخرد. هم سرنوشتهای او در آبادی کم نیستند. به روایت خودش ۷۰ درصد پسرها به این کار روی میآورند.
کار دیگری نیست. اگر در تعقیب و گریز پلیس کشته نشوند، گیر بیافتند خودرو متوقف میشود و راننده آن هم جریمه و زندانی. در این مواقع درآمد دیگری نیست. سهیل که از ۱۳ سالگی به این «شغل» روی آورده تا خرج خانواده هفت نفره را بدهد، تابستان امسال گفته بود: دو ماه ماشین را خواباندند. نان نداشتیم بخوریم. تنها عایدی خانواده یارانه بود. اگر در راه نمیریم از گرسنگی میمیریم.
تعاونی مرزنشینان: سوداندوزی تجار
حکومت سالها است بهبود معیشت مرزنشینان را وعده میکند. ایجاد بازارچههای مرزی، تعاونیهای مرزنشینان و سهمیه سوخت مرزنشینان بخشی از وعدههای دولت برای بهبود شرایط اقتصادی در مناطق مرزیاند. این وعدهها اما حتی اگر عملی هم شده باشند، وضعیت مرزنشینان محروم را بهتر نکرده است. تعاونیها که روزگاری اجازه واردات و صادرات داشتند در سال ۱۳۹۷ و پس از بحران ارزی این امکان را به حکم دولت از دست دادند. بازارچههای مرزی هم بیش از آنکه گرهگشای مرزنشینان باشد به محلی برای تجارت و سوداندوزی تجار تبدیل شده است.
سهم ساکنان روستاهای مرزی از سهمیه سوخت تا پیش از افزایش نرخ بنزین در سال ۱۳۹۸، ۱۵۰ هزار تومان در ماه بود. اجرای این طرح به سپاه پاسداران واگذار شده است. رسانههای محلی استان سیستان و بلوچستان به نقل از «معتمدان» محلی گزارش کردهاند تعاونی مرزنشینان و سهمیه سوخت نفعی برای مردم بومی نداشته و منبع سود شرکتهایی شده که به نام مرزنشینان تجارت میکنند.
حکومت برنامه ویژهای برای «توسعه» سیستان و بلوچستان دارد؛ افزایش مناطق آزاد، طرح توسعه سواحل مکران و سرمایهگذاری مشترک در چابهار. بومیها اما سهمی از «توسعه» و تبدیل چابهار به یکی از قطبهای اقتصادی ندارند. آنطور که به گفته نماینده زاهدان در مجلس نرخ بیکاری در چابهار و زاهدان – دو شهر صنعتی، تجاری استان- به مرز ۴۰ درصد و در قصرقند و نیکشهر در حدود ۶۵ درصد است.
به استناد آمارهای رسمی ۶۰ درصد جمعیت استان زیر خط فقر قرار دارند. نمایندگان استان هم گفتهاند که سه چهارم جمعیت استان زیر خط فقر هستند. حکومت اما به جای رفع محرومیت منطقه را به نهادهای نظامی، سپاه پاسداران، و بیناد/بنگاههای حکومتی، بیناد مستضعفان و بنیاد برکت، سپرده است تا با بهرهبرداری سیاسی از فقر و محرومیت مردم، سرکوب را شدت ببخشند.
نظرها
پورشاسب
امروز هم در اعتراض به خیابانها امده اند و ارتباطات سراوان قطع هست و توف به غیرت ملتی که اکنون همصدا نشود و همصدایی نکند با سراوان این افرادی که گلوله به جای نان نصیبشان شده اخه یکی به ج.ا ریاکار بگه چگونه باید نان در میاوردند من اینجا شاهد در ایران کار نیست من شهادت میدهم که مدتها در اداره کارش دنبال کار بودم فقط یک سری تولیدی های خیلی کوچک اونهم مواد معدنی هست که برای ۴ یا ۵ نفر خود خانواده موسسش جا دارد /نیست/نان نیست/خرجی نیست/شروع کن خشم بی عدالتی را
زانکو
تسلیت به برادران و خواهران بلوچ. ما مردم کورد درد و رنج شما رو می فهمیم و می دانیم که به گلوله بستن عزیزی به خاطر مقدار ناچیزی پول چقدر دردناک است. در ضمن افرادی مثل حجاریان و دیگر مقامات فعلی و قبلی نظام آخوندی لازم نیست اشک تمساح بریزند.