فعال صلحطلب فلسطینی از وضعیت غزه و تجربهاش با حماس میگوید
رامی امان، خواهان صلح است، صلح در میان فلسطینیها و میان فلسطین و اسرائیل. او مدتها در زندان حماس بوده است. نوژن اعتضاد السلطنه با او گفتوگو کرده است.
رامی امان در این مصاحبه وضعیت غزه و شیوه حکمرانی حماس را توصیف میکند. همچنین در مورد مضمون فعالیتهای خودش هم برای صلح توضیح میدهد. میگوید:
من خواستار صلح با همگان هستم. ما در غزه سزاوار برخورداری از همه حقوق هستیم مانند همه افراد دیگر در این کره خاکی. من ابتدا خواستار صلح در داخل هستم.
گفتوگو با رامی امان
■ نوژن اعتضادالسلطنه: شما چند بار از سوی حماس بازداشت شدهاید؟ در زندان بر شما چه گذشت؟ آیا شکنجه جسمانی نیز علیه شما اعمال شد یا آن که آزار و اذیتها روانی بودند؟ آیا خانواده شما را نیز آزار دادند؟ چرا شما را مجبور به طلاق از همسرتان کردند؟
حماس در طول ۱۱ سال گذشته بارها مرا بازداشت کرده است. هم چنین بارها از سوی دستگاههای امنیتی احضار شدهام. در طول سال ۲۰۱۹ میلادی برای ۱۷ روز بازداشت شدم و بار دیگر در سال ۲۰۲۰ میلادی نیز بازداشت شدم و ۶ ماه و نیم (۲۰۰ روز) در حبس به سر بردم.
بله، میتوانم بگویم برخی از رویدادهایی که در آخرین دوره زندان برایم روی دادند مواجه شدن با هر دو مورد شکنجههای جسمانی و روانی بوده است. آنان از قدرت، رسانه، اقتدار، بازجویان، شکنجه و زندانبانان و سلولهای زندان علیه من استفاده کردند.
من وحشت زده، نگران و خسته بودم. آنان زندگی من را در حالت انجماد قرار دادند سپس جسم من را بازداشت کردند. ذهن من در تلاش برای همزیستی و انطباق یافتن با شرایط ایجاد شده و در جست و جوی ایجاد نوعی توازن بود.
از روز نخست بازداشت دریافتم که همانند همیشه درگیر چالشی تازه شدهام. همانند هر انسانی ترسیده بودم و از طرف دیگر با شجاعت کامل برای مقابله با دور دیگری از برخورد با نیروهای امنیتی آماده بودم. شما در مکانی با محدودیت وارد میشوید. دستان تان پشت سرتان قرار میگیرند تعداد زیادی اسلحه در اطراف شما قرار دارند و سپس آنان چشمان تان را میپوشانند میتوانم بگویم در یک جهنم از شما استقبال میکنند.
سفر شما با قرار گرفتن در اتاق بزرگی به نام "اتوبوس" آغاز میشود. در آن مینشینید و پس از چند ساعت فردی میآید و موهای شما را میتراشد. من ۱۸ روز در آن اتاق ماندم دیگران ممکن است هفتهها و یا ماههای بیش تری در آنجا بوده باشند.
آن روزها روی یک صندلی کوچک نشسته بودم و چشمانم را پوشیده بودند.
تنها به ما اجازه میدادند ۳ ساعت در روز بخوابیم و برخی روزها نمیتوانستیم بخوابیم. شما نمیتوانید در آنجا حرف زیادی بزنید و مجبور به پذیرش دستوراتی چون ایستادن و بلند کردن دستان تان برای بیش از ۳ ساعت هستید. به حالتی رسیده بودم که دیگر دستها و پاها و تمام بدنم را احساس نمیکردم.
در آنجا تا زمانی که نفس میکشید فرصتی برای زنده ماندن وجود دارد آنان من را در بازداشتگاه به اتاقها و سلولهای زیادی انتقال میدادند که در آن بازجویان زیادی از من درباره فعالیتهایم سوال میپرسیدند. آنان ادعا میکردند که من به عنوان مامور مخفی کار میکنم.
من به تمام پرسشهای آنان پاسخ میدادم و با شکنجههای شان روبرو می شدم. تمام مدت میشنیدم که افراد اطرافم با بوهای بدی در آمیخته با حس ترس فریاد میکشیدند.
خانوادهام از روز نخست بازداشت از من حمایت کردند. نیروهای امنیتی پس از ۲۱ روز به من اجازه تماس تلفنی با مادر و خانوادهام را دادند. برای نخستین بار پس از ۶۰ روز از زمان بازداشت شدن اجازه ملاقات با اعضای خانواده ام را پیدا کردم.
برخی از دوستان و وکلا نیز در طول حضور من در زندان با آنان در تماس بودند.
واقعا نمیدانم چرا من را مجبور به طلاق گرفتن از همسرم کردند. احتمالا این اقدام از دید آنان نوعی اعمال مجازات علیه من بوده است. زمانی که قاضی شرع در زندان به من مراجعه کرد به من گفت که آیا مجبور به طلاق گرفتن هستم و من پاسخ مثبت دادم او عصبی بود و به من گفت باید طلاق نامه را امضا کنم. پیش از امضا، آنان از طریق پسر عمویم به خانواده ام اطلاع دادند که طلاق گرفتن رامی از همسرش راهی برای آزادی او خواهد بود. این یک طلاق تحت فشار و اضطراب و حتی ضد شریعت اسلامی بود. آنان از هر مکان و از هر سویی من را تحت فشار قرار میدادند و مانع دیدار من با همسرم شدند.
■ شما با چه تعهدی و چگونه آزاد شدید؟ آیا از شما خواستند سکوت کنید؟ آیا خواسته حماس را خواهید پذیرفت؟
دادگاه نظامی حماس مرا به یک سال حبس محکوم کرد، اما بعدا تصمیم گرفت اجرای حکم را به حالت تعلیق درآورده و مرا آزاد کند. این حکم از سوی مرکز "برای حقوق بشر فلسطینیان" که با من در ارتباط بود بیان شد. روز پیش از آزادیام آنان همسرم را مجبور کردند که نزد خانواده اش در قاهره برود. آنان از سالها پیش از من خواسته بودند تا سکوت کنم.
■ غزه پس از قدرت گیری حماس در انتخابات با پیش از آن چه تفاوتی دارد؟ آیا آن گروه توانسته جامعه را اسلامیزه کند؟ حال و هوای سیاسی و اجتماعی غزه امروز تحت تسلط حماس را چگونه توصیف میکنید؟
غزه پیش از پیروزی حماس در انتخابات از درگیریهای خونین داخلی و حملات مستقیم اسرائیل به مراکز و جمعیتهای وابسته به تشکیلات خودگردان رنج میبرد. در آن زمان، اسلحه در غزه در دسترس همگان بود و مردم در حماس الگویی را دیدند که به زعم آنان میتوانست با فساد برخی افراد درون تشکیلات خودگردان فلسطینی مقابله کند. آنان هم چنین باور داشتند که حماس میتواند همزمان با اسرائیل مقابله کند.
پس از برگزاری انتخابات، فتح و حماس با یکدیگر توافق نکردند. فراتر از آن میتوانم بگویم که اولین محاصره حماس از سوی فتح صورت گرفت. فتح پیروزی حماس در انتخابات را به رسمیت نشناخت و احترامی برای آن قائل نشد اگرچه رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین وعده تشکیل یک دولت را به حماس داده بود. پس از آن، امریکا و اسرائیل به دنبال پیروزی حماس در انتخابات، نوار غزه را تحت محاصره درآوردند.
حماس از فرصت استفاده کرد و بر نوار غزه حکمرانی کرد و قدرتمندتر شد و تلاش کرد کارکرد ساختارهای دولتی را توسعه دهد و در این امر موفق شد.
با وجود این، حماس موفق به زمامداری کارآمد بر نوار غزه به تنهایی و بدون یافتن شریکی داخلی و بومی نشد و هر فردی که وابسته به حماس نبوده از ابتدای حاکمیت آن گروه بر نوار غزه تاکنون متحمل رنج و آسیب شده است.
نرخ فقر در غزه به بالاترین سطح خود رسیده است. غزه اکنون به دلیل تقسیم فلسطین، محاصره از سوی اسرائیل و بی توجهی جامعه بین المللی از بلایای واقعی رنج میبرد. در ابتدای کنترل گروه حماس بر غزه آن گروه تلاش زیادی را انجام داد تا جامعه را از طریق دیدگاههای خود اسلامی کند حماس سالها در این زمینه وقت و هزینه صرف کرد اما موفق نشد.
در حال حاضر ما یک جامعه مسلمان هستیم و صدها مسیحی و دهها یهودی داریم.
اکنون اوضاع بسیار بدتر از قبل شده است. امروز در داخل هر خانه در غزه به دلیل زمامداری دولت حماس مشکلاتی وجود دارد. مردم در اینجا منتظر هستند که هر نوع تغییری از طریق برگزاری انتخابات و یا از سوی ریاست تشکیلات خودگردان فلسطینی رخ دهد و آن تشکیلات مسئولیت کامل اداره امور غزه را در دست گیرد.
من گمان میکنم اگر محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی از غزه دیدار کند همه چیز خوب خواهد شد. به نظر من این یکی از وظایف او در قبال مردم اش است. محمود عباس باید پدر همه باشد.
■ چرا حماس تاکنون در قدرت باقی مانده است؟
حماس کماکان در قدرت است چرا که هیچ کس آمادگی رهبری و یا ارائه راه حل برای آن چه اتفاق افتاده را ندارد.
رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین و احزاب فلسطینی حماس را تنها و منزوی شده در گوشهای قرار دادهاند. آنان نیاز به انجام اقدامات بیش تری برای اتحاد دارند و در این میان با گذشت زمان این غزه است که بازنده بوده است. ، حماس در استفاده از رسانه برای تقویت قدرت خود و ارسال پیام به جامعه بین المللی خوب عمل کرده با وجود این، آن گروه در برابر هر نوع اعتراض و اعتصاب داخلی با سرکوب معترضان و اعتصاب کنندگان پاسخ میدهد. دستگاههای امنیتی حماس در همه زمانها باعث ایجاد احساس تردید و نگرانی شدهاند. این نوع رویکرد و عمل برای هیچ رژیم سیاسی ای مفید نیست.
■ برخی معتقدند حماس در زمینه مسائل خیریه و ساخت مدارس و بیمارستان اقدامات مثبتی انجام داده نظر شما چیست؟ آیا این ادعا را میپذیرید؟ آیا نکته مثبتی درباره عملکرد حماس میبینید؟
در غزه ما پیش از قدرت گیری حماس نیز مدارس و بیمارستانهایی داشتیم. بله، ما پزشکان تحصیلکرده و معلمان خوبی داریم.
من تاکنون اقدامات مثبتی از سوی حماس برای ایجاد شبکه بهینه آموزشی و بهداشتی ندیدهام. آن چه میبینم تنها بدتر شدن وضعیت در غزه و انباشته شدن بحرانها است. بدون شک حماس تصمیم گرفته تا بر غزه کنترل اعمال کند و مسئول این وضعیت ایجاد شده است.
■ شما چرا خواهان صلح با اسرائیل هستید؟ چه نوع رابطهای را با اسرائیل میپذیرید؟
من خواستار صلح با همگان هستم. ما در غزه سزاوار برخورداری از همه حقوق هستیم مانند همه افراد دیگر در این کره خاکی.
من ابتدا خواستار صلح در داخل هستم. چه کسی مسئول وضعیت فعلی غزه است؟ حماس کنترل غزه را برعهده دارد و اسرائیل کماکان به محاصره دریایی، هوایی و مرزی غزه ادامه میدهد من نمیتوانم سفر کنم و یا از قایقام به سوی اروپا سفر کنم چرا که نیروی دریایی و ارتش اسرائیل مانع این تصمیم میشود. بله، من با حماس و با اسرائیل زمانی که آنان تیراندازی میکنند و باعث هدف قرار گرفتن و کشته شدن هر فلسطینی ای میشوند مشکل دارم.
در تمام مدت در سالیان گذشته آنان از قدرت بیش تری علیه مردم غزه استفاده کردهاند. در طول ۲۰ سال اخیر هزاران شهروند غیر نظامی به علت اقدامات ارتش اسرائیل کشته شدهاند و صدها هزار نفر مجروح شدهاند. من برای دوستان کشته و مجروح شدهام دلتنگ میشوم. شاید قربانی بعدی من دوستان دیگری که دارم و یا خویشاوندان من باشند.
این وضعیت دردناک است. من روابط گسترده و بسیار خوبی با همه دارم و از ابتکار عملهای مردمی حمایت میکنم و به آن میپیوندم.
من بنیانگذار گروهی به نام "کمیته جوانان غزه" هستم که بیش از ۱۵۰ عضو در داخل و خارج از غزه دارد. میخواهم جلساتی را بین مردم برگزار کنم و به آنان اجازه دهم همدیگر را درک کنند و به یکدیگر احترام گذارند. هر کسی حق دارد در محل سکونت خود با برخورداری از حقوق کامل زندگی کند. من نه تنها در جامعه اسرائیل بلکه در همه جا با شخصیتهای مختلف در ارتباط هستم و سعی میکنم با حضور خود بین مردم در سرتاسر جهان باعث ایجاد پل ارتباطی شوم.
■ آیا نظام اسرائیل را دموکراسی میدانید؟ برخی معتقدند اسرائیل به سوی آپارتاید پیش میرود و در حال تبدیل شدن به یک حکومت مذهبی یهودی دست راستی و حتی فاشیستی است نظر شما چیست؟
رامی امان: دولتهای پیاپی در اسرائیل راست گرا هستند و به تقویت و تشکیل جناح راست فلسطینی نیز کمک کردهاند. در اسرائیل دموکراسی وجود دارد اما نه برای کسانی که میخواهند آن را عملی کنند.
در آنجا یک دموکراسی وجود دارد. برخی از تصمیم گیرندگان فعلی اسرائیل تصور میکنند یک دولت مذهب یهودی دارند اما من فکر میکنم نسل آینده اسرائیلیها ایده دیگری دارند. اسرائیلیها نیز نسبت به آینده احساس بدی دارند و به دنبال ایجاد تغییر هستند.
■ نظرتان درباره احزاب عرب در کنست اسرائیل چیست؟ آیا آنان قدرت و نفوذی برای تاثیرگذاری دارند؟ آیا اصولا اعراب ساکن اسرائیل دغدغهای درباره مسائل فلسطینیان در اراضی اشغالی دارند؟
رامی امان: بله، اعراب ساکن اسرائیل دغدغه مسائل فلسطین در سرزمینهای اشغالی را دارند، اما این موضوع اولویت نخست آنان نیست.
میان احزاب عرب در کنست (پارلمان) اسرائیل شکاف زیادی وحود دارد. در نتیجه، آنان مشغول جنگ و دعوا بین خود هستند و در حال وقت تلف کردن هستند در حالی که به جای آن باید قدرت تاثیرگذاری واقعی داشته باشند.
■ آیا آشتی میان فتح و حماس را امکان پذیر میدانید؟ آیا این صلح را به نفع فلسطینیان میدانید؟ برخی معتقدند این صلح به ضرر اسرائیل است و اسرائیل نمیخواهد انتخابات در فلسطین برگزار شود و از اختلاف میان گروههای فلسطینی سود میبرد. نظر شما چیست؟
نه، گمان نمیکنم آشتی امکان پذیر باشد. هر طرف تاکنون پیروان خود را علیه دیگری شورانده است. دیگر هیچ اعتمادی بین حماس و فتح وجود ندارد.
ما باید یک نسل فلسطینی را پیدا کنیم که به دنبال دستیابی به آشتی میان فلسطینیان باشد.
فتح و حماس نیازمند شریک سومی برای کمک به منظور توقف نبرد با یکدیگر هستند. اگر حماس و فتح برای آشتی با دیگر به توافق رسند این به نفع فلسطینیان است.
در این حال، چه کسی به منافع فلسطینیان توجه میکند؟
اسرائیل فلسطینیان را کنترل میکند و در جستجوی منافع خود است. اسرائیلیها همواره در این فکر هستند که چه کسی در صورت برگزاری انتخابات کنترل رهبری فلسطینیان را برعهده خواهد گرفت با این وجود آنان انتظار تغییر زیادی را ندارند. اختلاف میان گروههای فلسطینیان گاهی به عنوان مزیت و گاهی عنوان به عنوان ضرر قلمداد شده است.
■ تا چه اندازه پیروزی دوباره حماس در غزه را امکانپذیر میدانید؟ آیا در قدرت ماندن حماس تاکنون به دلیل فساد ساختاری درون فتح بوده است؟ حماس تا چه اندازه میان فلسطینیان محبوبیت دارد؟
نمیتوان با قطعیت از پیروزی دوباره حماس در غزه سخن گفت. حماس اشتباهات زیادی را در غزه انجام داده است. البته بله، آنان هنوز پایگاه رای دهندگان خود را دارند اما نه در سطح و اندازه سال ۲۰۰۶ میلادی. من نمیدانم که آیا فلسطینیان در کرانه باختری نیز به حماس رای میدهند یا خیر اما میدانم مخاطب و رای دهندگانی به نفع حماس در آنجا حضور دارند. حماس در غزه نیازمند جبران اشتباهات گذشته در قبال مردم غزه است. اکثریت فلسطینیان مستقل و به دنبال نامزدهایی تازه هستند. همان گونه که شما اشاره کردید حماس تاکنون به دلیل فساد ساختاری درون فتح در قدرت باقی مانده است اما باید دید که چه افراد تازهای به دلیل فساد ساختاری درون حماس جای آن گروه را خواهند گرفت.
■ نظرتان درباره کمکهای ترکیه، ایران و قطر به حماس چیست؟ آیا حماس مهرهای کنترل شده توسط این کشورها به خصوص ایران است یا آن که میتواند بدون حمایت مالی و تسلیحاتی خارجی به بقا ادامه دهد؟
به نظرم حمایتهایی از سوی قطری ها، ترکها و ایرانیها از غزه و حماس صورت میگیرد. آنان پول زیادی را از طریق کمکهای بشردوستانه به غزه ارسال میکنند و پروژههایی را اجرا میکنند که گاهی اوقات در آن به فقرا غذا میدهند و اجازه دادهاند تا مردم کاهل شوند. باید از آنان پرسید: چرا هزینه ساخت کارخانه و زمینهای کشاورزی را پرداخت نمیکنند؟
ما مردم غزه خود میتوانیم جامعه مان را بسازیم. کشورهای دیگر میتوانند به گونهای به مردم ما کمک کنند تا به وضعیت مالی پایداری دست یابند. قطریها از نظر سیاسی و مالی در برخی از پروژهها در غزه سرمایه گذاری میکنند. حماس روابط خود را با همه جا برقرار کرده ومی تواند دوام بیاورد چرا که چنین حامیانی دارد که قدرت بیش تری برای ادامه کار به آن میبخشند.
■ نقش ایران را در مورد مسئله فلسطین چگونه ارزیابی میکنید؟
نقش ایران در مسئله فلسطین به سالها قبل باز میگردد و به دیدگاه و رویکرد آن کشور نسبت به خاورمیانه وابسته بوده و نه لزوما به آن چه فلسطینیان واقعا به آن نیاز داشتهاند.
■ شاهد آشتی دولتهای عربی با اسرائیل هستیم. به نظر میرسد دولتهای عربی نیز دیگر علاقهای به مسئله فلسطین ندارند.علت چیست؟ چرا فلسطینیان نتوانستهاند متحد شوند و چرا نمیتوانند حقوق خود را اعاده کنند؟ آیا به نظرتان صلح دولتهای عربی با اسرائیل پایدار خواهد ماند یا در دوره بایدن متزلزل خواهد شد؟ آیا این صلح صرفا امتیاز دولتهای عربی به ترامپ بود و یا اقدامی استراتژی با اهداف بلند مدت است؟
تنها رهبران فلسطینیان مسئول این امر هستند. اعراب تاکنون حمایت زیادی را از فلسطینیان انجام دادند. ما سالهای زیادی را برای برقراری روابط خوب با دولتهای عربی از دست دادیم. اسرائیل باهوش بود و دولت ترامپ هر دو طرف را به سوی امضای توافق هدایت کرد.
با وجود این، به گمان من هیچ سودی از این توافقها حاصل نخواهد شد.
اگر ما در مورد سفرها و برگزاری جلسات میان اعراب و اسرائیلیها صحبت میکنیم این اتفاق از سالها قبل رخ داده است. دولتهای عربی از فلسطینیان حمایت کردهاند و این آشکار است. صلح در وهله نخست باید با امضای توافق نامه با فلسطینیان امکان پذیر شود و در آن صورت شرایط برای منطقه بهتر و مفیدتر خواهد بود. دولتهای عرب دست دوستی خود را به سوی اسرائیل دراز کردند چرا که تیمی در حال کار در این باره بود و در نهایت برای متقاعد کردن دولتهای عربی موفق شد.
■ آیا تفاوت عمدهای میان فتح و حماس قائل هستید؟ کدام یک بیش تر به سود فلسطینیان کار کردهاند؟
به عنوان فردی که از نزدیک شاهد آن چه بر فتح و حماس گذشته است میتوانم بگویم هر دو سازمان به عنوان جنبش مقاومت فلسطینی قلمداد میشوند. با وجود این، آنان بیش تر برای خود و نه مردم کار کردند. البته آنان در تلاش برای سود رساندن به فلسطینیان بودند اما فلسطینیها هنوز محتمل رنج میشوند.
■ آیا نکته اضافی ای وجود دارد که در پایان بخواهید مطرح کنید؟
من در طول مدت بازداشت که در دو زندان بودم همبندیهایی در زندانها داشتم که به دلیل پروندههای سیاسی، عقیدتی، مذهبی و مسلحانه بازداشت شده بودند. در میان آنان افرادی بودند که مقصر شناخته شدند و افرادی بودند که به ظن ارتکاب جرم بازداشت شده بودند. با وجود این، برای بازجویان، هر دو طیف تا زمانی که خلاف آن را ثابت نمیکردند مجرم قلمداد میشدند. در نتیجه، بازداشت شدگان زمانی که من در زندان بودم برخی اوقات متحمل شکنجههای جسمانی، روانی و اخلاقی میشدند. در زندان همه چیز ممنوع بود. هیچ آینه، ساعت و فندکی وجود نداشت. شما خود را نمیدیدید و مجاز به سوال پرسیدن نیز نبودید. من سه هفته نخست بازداشت را با چشمان بسته گذراندم و فقط یک بار اجازه پیدا کردم تا دوش بگیرم. پس از آن، یک ماه را در زندان بین سلولهای کوچک گذراندم و زندانیانی را ملاقات کردم. با آنان صحبت میکردم و در تلاش بودم تا آنان را قوی تر سازم. افراد سیگاری مانند من اجازه داشتند ۳ بار در روز سیگار بکشند.
در زندان زمانی که در اتاق بازجویی بودیم بازجوها را نمیدیدم زمانی که با بازجوها نشسته اید چشمان شما را با عینکهای مشکی و یا یک تکه پارچه میپوشانند و اجازه نمیدهند آنان را ببینی. من ارتباط زیادی با زندانیان نداشتم اما مطمئنا تاثیر خوبی بر آنان گذاشتم.
من مطمئن هستم زندانیانی که با آنان در تماس بودم پس از آزادی با من ملاقات خواهند کرد.
من در زندان شکسته و خسته بودم. بدن درد داشتم و ذهنم همواره مشغول فکر کردن به مادر، پدر، خواهران، برادران، برادرزاده ها، دوستان و همسرم بود. زمانی که در زندان بودم باور داشتم که دوستانم در سرتاسر جهان برای آزادی من تلاش زیادی خواهند کرد. من در این دوره از بازداشت به یاد آنان و عشق و حمایت شان بودم از جمله میتوانم به غدیر، رونی، گرشون، کارا، جف، هدی، مرام، جان، گای، روث، کووی، رامز، محمد، لارا، جهاد، جولیا، کارلی، استیون، کن، هارلان، خلیل، دینا، افرائیم و سایر دوستان ام اشاره کنم. آنان تلاش زیادی کردند تا با نمایندگان و افراد مختلف در سرتاسر جهان ارتباط برقرار کنند. در نتیجه تلاش آنان بود که بیش از ۶۰ سازمان با ارسال بیانیهای از داخل سازمان ملل متحد از حماس خواستند تا مرا آزاد کند و زمان انتشار این بیانیه ۱۶۵ روز پس از بازداشت من بود.
من میدانستم که تنها نیستم و این انگیزه همیشگی ام برای زندگی بود و به من جرات میداد تا با هر شرایط دشواری مواجه شوم. در اوایل ماه اوت، مرا به زندان دیگری انتقال دادند و پروندهام را به دادگاه نظامی فرستادند. دادگاه مذکور طبق قوانین سازمان آزادیبخش فلسطین حکم صادر میکرد و حماس آن را به رسمیت نمیشناخت. این زندان یکی از زندانهای مرکزی غزه محسوب شود و شامل زندانیان سیاسی، فروشندگان مواد مخدر و مجرمان بود. در آنجا ما مجاز به تماشای تلویزیون و برقراری تماسهای تلفنی فراوان بودیم.
من نمیخواستم از دورهای که حس زندانی شدن را به من میداد چیزی بیاموزم. من اخبار ورزشی و سیاسی را دنبال میکردم فیلم و سریال تماشا میکردم زمانی که فیلمهایی را درباره فرار از زندان میدیدم میخندیدم. همیشه صبح زود بیدار میشدم و قرآن میخواندم. کتابهای زیادی را مطالعه میکردم و بسیار در این باره فکر میکردم که چه خواهد شد. من اعتقاد داشتم که هر لحظه آزاد خواهم شد و باید برای آن لحظه آماده میشدم. روزهایم را میشمردم و خاطراتم را مینوشتم برخی اوقات احساس میکردم بازیگر یکی از فیلمهای امریکایی هستم که در دوران نوجوانی در مورد شکنجه در جریان جنگ جهانی دوم تماشا میکردم. به خود میگفتم در حال ساخت فیلم هستم و بار دیگر به خود میگفتم که فکر کنم در هواپیمایی هستم در مکانی ناشناخته ساقط شده و منتظر امدادگران مانده ام و باید با اتفاق رخ داده موقتا کنار آمده و زندگی کنم تا آنان با بالگرد از راه رسند و مرا نجات دهند.
نظرها
نظری وجود ندارد.