تغییرات اقلیمی و مدیریت ناکارآمد، بلای جان محیطزیست ایران
شهرام موصلچی ــ افزایش دما، کاهش باران، بارشهای ناگهانی سیلآسا، خشکسالی: آثار گرمایش زمین در ایران شروع شده است، اما برای ایران که یکی از کشورهای بیتفاوت به مباحث زیستمحیطی است، رهایی از چنین وضعیتی کار چندان آسانی نخواهد بود.
مدتهاست که تب خبرهای مربوط به تغییر اقلیم و گرمایش جهانی داغ است؛ از آتشسوزیهای ویرانگر جنگلها، وقوع طوفان و سیلهای سهمگین تا کمبود آب آشامیدنی، خشکسالیهای بلند مدت، ذوب شدن یخهای قطبی و بالا آمدن سطح آب دریاها و اقیانوس. همه این پدیدهها برای بشر حاوی یک هشدار مهم و جدی است: «فرصت بسیار کوتاهی برای نجات زمین از این وضعیت باقی مانده است.»
در خیلی از موارد علاوه بر اینکه تعریف نادرستی از دو عنوان تغییر اقلیم و گرمایش جهانی شده است، بعضا واژه اقلیم با آب و هوا نیز اشتباه گرفته میشود.
هوا، وضعیت جوی یک منطقه در گوشهای از جهان در یک بازه زمانی کوتاه مدت، از چند ساعت تا چند روز یا حداکثر تا چند هفته است. مانند؛ تعیین حرارت هوا، سرعت وزش باد و رطوبت در یک لحظه زمانی خاص.
اما اقلیم، میانگین هوای منطقهای یا جهانی در یک بازه زمانی طولانی مدت (حداقل ۳۰ سال) است. اقلیم از سوی اقلیمشناسان برای اثبات تغییر، در شکل وسیعتری مورد جستوجو و ارزیابی قرار میگیرد.
تغییر اقلیم و گرمایش جهانی
تغییر اقلیم، تغییری غیرقابل بازگشت در متوسط شرایط آب و هوایی است.
تغییر اقلیم به مجموعهای وسیع از پدیدههای جهانی گفته میشود که دلیل اصلی وقوع آنها استفاده از سوختهای فسیلی و رها شدن گازهای مختلف در اتمسفر زمین است.
اما به افزایش دمای میانگین کره زمین در بلند مدت گرمایش جهانی گفته میشود.
گرمایش جهانی به دلیل ادامه استفاده از سوختهای فسیلی، بیش از هر زمان دیگری زندگی و معیشت مردم را در سرتاسر جهان در معرض خطر جدی قرار داده است؛ تا جایی که برخی از مناطق به ویژه در خاورمیانه به دلیل شدت بیابانزایی ناشی از خشکسالی بلند مدت عملا غیر قابل سکونت شدهاند و دیگر خبری از کسب و کار در آن مناطق نیست.
از پیامدهای گرمایش جهانی، تغییر اقلیم است. دامنه اثرگذاری گسترده این پدیده بر بخشهای مختلف اقتصادی از جمله منابع آب و کشاورزی است.
تغییر اقلیم و گرمتر شدن زمین به سبب تاثیرات گسترده و مخربی که طی سالیان اخیر به زیستبوم وارد آورده است، بزرگترین چالش و تهدیدِ حال حاضر و آینده زمین و حیات انسان محسوب میشود.
بر اساس آخرین گزارش «هیئت بیندولتی تغییرات اقلیمی» (IPCC) که ۱۸ مرداد امسال منتشر شد، اعلام شده که هیچ شک و تردیدی وجود ندارد که سبک زندگی بشر و فعالیتهای انسانی عامل اصلی گرمایش جهانی و تغییر اقلیم هستند.
در این گزارش که حدود سه ماه قبل منتشر شد، آمده است:
«ما هشدارها را نادیده گرفتیم و اکنون دیگر دیر شده است. گرمایش جهانی برای انتقامگیری از راه رسیده و دمای متوسط زمین را در حدود سال ۲۰۳۰ به ۱,۵ درجه سانتیگراد بالاتر از سطح پیش از دوره صنعتی خواهد رساند.»
اندک زمانی پس از انتشار این گزارش، گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد، آن را «آژیر قرمز برای بشریت» نامید.
در این میان، خاورمیانه که از آسیبپذیرترین منطقهها در برابر تغییرات اقلیمی ناشی از گرمایش زمین است، برآورد شده تا سال ۲۰۳۰ دمای هوا در این منطقه بیش از دو برابر میانگین جهانی افزایش یابد.
استفاده گسترده و بیش از حد انسان از سوختهای فسیلی (نفت، گاز طبیعی و زغال سنگ) و به دنبال آن افزایش تولید گازهای گلخانهای عمدتا دیاکسید کربن، افزایش جمعیت جهان، تداوم فعالیتهای مضر بشر از جمله تخریب زیستگاهها و تغییر کاربری اراضی موجب شده تا پس از انقلاب صنعتی تغییرات عمدهای در سطح کره زمین به وجود آید و به تدریج شاهد وقوع پدیدههای محیطی و اقلیمی گوناگونی باشیم.
پدیدههایی مانند؛ آتشسوزیهای گسترده و غیر قابل مهار مراتع و جنگلها، کمبود بارش و خشکسالی فراگیر، بحران آب آشامیدنی، بالا رفتن دمای بسیاری از نقاط کره زمین، حوادث سهمگین آب و هوایی (گردباد، تگرگ، سیل، طوفان، گرد و غبار)، بالا آمدن سطح آب دریاها، ذوب شدن یخهای قطبی و انقراض گونههای مختلف گیاهی و جانوری.
موارد بالا تنها بخشی از آثار مخرب ناشی از گرمایش زمین هستند.
تحقیق و مطالعات در این زمینه به منظور جلوگیری از تبعات احتمالی و جلوگیری از آسیبپذیری بیشتر زمین همواره یکی از موضوعات مجامع علمی در جهان بوده است.
طی سالهای اخیر، تلاش اقلیمشناسان و کنشگران میحطزیست و سازمانهای غیردولتیِ فعال در این حوزه به منظور اطلاعرسانی مستمر و وادار کردن دولتمردان به پاسخگویی و قبول مسئولیت در راستای پیوستن و پایبند بودن به معاهدات بینالمللی بیش از پیش نیز مفید واقع شده و این روند از دهه ۸۰ میلادی شروع و تا اجلاس (کاپ ۲۶) در گلاسگو ادامه داشته است.
از دستاوردهای مهم اجلاس گلاسکو (کاپ۲۶) که اخیر در بریتانیا برگزار شد، میتوان به دو توافق، «جلوگیری از روند تخریب جنگلها تا ۲۰۳۰ و مهار انتشار گاز متان» و همچنین توافق ۴۲ کشور برای کنار گذاشتن مصرف زغال سنگ که از اصلیترین منبع انتشار گازهای گلخانهای است، اشاره کرد.
توافقهایی که ایران در هیچ یک از آنها هیچگونه نقش و سهمی نداشت و حتی در روند آن یکی از کشورهای غایب بود.
با این وجود، هنوز کشورهای جهان برای ایجاد تغییری بنیادین و مقابله با پیامدهای تغییرات اقلیمی و نیز دستیابی به یک هدف جمعی و مشترک که گامی مثبت در جهت نجات زمین باشد، مسیری طولانی و بسیار دشواری پیشروی خود دارند و اقداماتی که تا به حال صورت گرفته کافی نبوده است.
پیش از اجلاس گلاسگو، سازمان ملل اعلام کرده بود که از ۱۹۱ کشور عضو (توافقنامه آب و هوایی پاریس)، ۱۱۳ کشور تاکنون تعهدات خود را بهبود بخشیدهاند.
موضوعی که همچنان معترضان زیستمحیطی را در نقاط مختلف جهان در اعتراض به کوتاهی سیاستمداران در قبال تغییرات آب و هوایی به خیابانها میکشاند. معترضان و فعالان اقلیمی میگویند که برای مهار گرمتر شدن زمین باید اقدام فوری صورت بگیرد.
اثرات گرمایش زمین بر اقلیم ایران
بر اساس گزارشهای اخیر سازمان ملل در رابطه با پدیده تغییر اقلیم، کشورهای کمتر توسعه یافته و فقیر، جوامع دارای اقتصاد متکی بر منابع طبیعی و کشورهای خشک و نیمهخشک از جمله ایران با بیشترین پیامدهای زیانبار و اثرهای ناشی از این پدیده روبهرو خواهند شد.
کشورهای کمتر توسعه یافته و فقیر به این دلیل که ظرفیت پایینتری برای مقاومت و سازگاری دارند، در مقابل اثرات ناشی از تغییر اقلیم به مراتب نسبت کشورهای توسعه یافته آسیبپذیرتر هستند.
این مساله، اقلیم ایران را نیز شامل میشود؛ اقلیمی که بیش از ۸۰ درصد آن در منطقه خشک و نیمه خشک قرار دارد و میانگین بارندگی آن تقریبا ۲۵۰ میلیمتر، کمتر از یک سوم میانگین بارش در جهان (۸۶۰ میلیمتر) است.
نکته تاملبرانگیز آن است که افزایش دما در کشور خشکی مثل ایران از سال ۱۹۸۰ تاکنون ۱,۵ درجه سلسیوس افزایش پیدا کرده و آسیبپذیری این کشور از تغییرات اقلیمی بیش از متوسط جهان است، اما این درحالیست که ایران تا این لحظه هیچ تعهد رسمیای در مجامع بینالمللی در رابطه با گرمایش زمین نداده است.
این شکل، نوار گرمایش (Warming Stripe) ایران از سال ۱۹۰۱ تا ۲۰۲۰ را نشان میدهد. هر رنگ نوار میانگین دما در یک سال است.
نکته مهم در این نوار گرمایش، گرم شدن ایران به ویژه در شش سال اخیر است.
در ایران، بارزترین نشانههای تغییرات اقلیمی در سالهای اخیر، افزایش دمای متوسط، کاهش بارش، بارشهای ناگهانی و سیلآسا، خشکسالی، خالی شدن زود هنگام سدها، افزایش طوفان و بروز پدیدههای گرد و غبار، بوده است.
همینکه امروزه این موارد به وضوح قابل رویت هستند، خود گویای این است که اثر گرمایش زمین در ایران شروع شده است، اما برای ایران که یکی از کشورهای بیتفاوت به مباحث زیستمحیطی است، رهایی از چنین وضعیتی کار چندان آسانی نخواهد بود.
در ادامه به بخشی از اثرات گرم شدن زمین بر اقلیم ایران اشاره میشود. اشاره به وضعیتی که صرفا به تاثیرات گرمایش زمین محدود نمیشود، بلکه همراه است با بیش از چهار دهه مدیریت اشتباه و سیاستهای ضد محیط زیست با پیامدهای ناگواری که رد پای آن را میتوان این روزها در ابعاد مختلف بر زندگی، معیشت و سرزمین ایران جستوجو کرد.
خشکسالی از بدهیترین پیامد گرمایش زمین است. تغییر اقلیم اغلب از طریق سیل و خشکسالی بر سیستم و منابع آبی جهان اثر میگذارد.
سالهاست که خشکسالی در سطح گستردهای از مناطق مختلف ایران نیز قابل مشاهده است؛ تا جایی که ساخت و ساز سدهای بیرویه به شدت آن نیز افزوده است.
تغییرات آب و هوایی در کشورهای کمتر توسعه یافته و فقیر، عرضه آب را متغیر و به شدت نامطمئن میسازد، به طوریکه معضلات کمآبی که افراد آن مناطق با آن روبهرو هستند، بیشتر و احتمال تنش و درگیری بر سر آب را افزایش خواهد داد.
تداوم چنین شرایطی در تابستان امسال در مناطق پرآبی مانند خوزستان منجر به اعتراضات مردمی شد. اعتراضاتی که در نهایت از سوی نیروهای امنیتی و نظامی به خشونت، بازداشت و کشته شدن شماری از معترضان را به دنبال داشت.
بروز خشکسالیهای ناشی از دگرگونی اقلیم بر منابع آب کشور تاثیر میگذارد و منجر به افزایش تبخیر آب سدها میشود.
علیاکبر محرابیان، وزیر نیروی ایران، ۲۷ مهر اعلام کرد، حجم آب سدهای کشور در سال جاری به ۱۸ میلیارد متر مکعب رسیده است در حالیکه سال ۹۹ در همین بازه زمانی این میزان ۲۵ میلیارد متر مکعب بوده است.
این مقام دولتی، گفته که سال ۱۴۰۰ خشکترین سال آبی در نیم قرن اخیر است.
اما، محمدرضا بختیاری، مدیرعامل آب و فاضلاب استان تهران گفته است، این وضعیت در استان تهران “بسیار نگران کنندهتر از کل کشور” است و مخازن سدهای تهران وضعیت خوبی ندارند.
تابستان امسال، هم احد وظیفه، رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران هواشناسی، اعلام کرد که «خشکسالی احتمالا در زمستان سال جاری نیز ادامه داشته باشد.»
او همچنین گفته بود که ایران اکنون در «دوران خشکسالی هواشناسی، کشاورزی و هیدرولوژیکی» بسر میبرد.
واقعیت اقلیم ایران و تحقیقاتی که طی سالهای گذشته در این زمینه شده، نشان میدهد که هر ساله بخشی از ایران پدیده خشکسالی را تجربه میکند.
اثرات منفی خشکسالی فقط بخشهای زیستمحیطی را دربر نمیگیرد، بلکه در بخشهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی نیز نمود داشته است.
مصطفی فداییفرد، رئیس کمیته ارزیابی سیلاب، روز شنبه ۱۵ آبان، در همین خصوص به خبرگزاری کار ایران (ایلنا) گفته است:
«اکنون خشکسالی طولانی مدت، تنش آبی، بحران فرسایش خاک، فرونشست بحرانی زمین، تشدید خسارات سیلاب و سایر بحرانهای محیط زیستی در کشور، با افزایش تورم، فقر، فلاکت، بیکاری، گرانی، طلاق، اعتیاد، فساد، دزدی، رانت، رشوه و سایر بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی همزمان شده است و دلیل آن این است که این موضوعها، همه با هم به شدت مرتبط، در هم تنیده و تاثیرگذار بر یکدیگر هستند.»
یکی از موضوعات دیگری که این مقام دولتی به آن اشارهای نداشته، مهاجرت روستاییان به حاشیه شهرهاست، که خشکسالیهای متوالی و متناسب نبودن درآمدهای کشاورزی با روند تورم، از دلایلیست که تاکنون به گفته خود مقامات دولتی، از حدود ۶۲ هزار روستا در کشور، دستکم ۳۰ هزار روستا خالی از سکنه شدند.
در چند سال اخیر بارها شاهد وقوع طوفان و بارشهای سیلآسا در مناطق مختلف کشور بودیم.
سیلهای ویرانگری که در مناطقی مانند شیراز، گلستان، مازندران، لرستان، کهگیلویه و بویراحمد، خراسان شمالی، همدان، زنجان، قزوین، کُردستان، خراسان رضوی، خوزستان و ایلام مرگ تعدادی از شهروندان را به دنبال داشت.
بنا بر آمار جدید منتشر شده سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری، در ۷۰ سال اخیر ۸۴۴۹ سیل در ایران رخ داده است؛ یعنی هر سه روز یک سیل اتفاق افتاده است.
آژیر خطر این پدیده برای بسیاری از ساکنان شهرها و روستاها به صدا درآمده است.
مصطفی فداییفرد، رئیس کمیته ارزیابی سیلاب، تابستان سال جاری در همین ارتباط به خبرگزاری (ایلنا) گفته است:
«خشکسالی و سیلاب دو روی سکه تغییر اقلیم هستند. بررسی آمار و اطلاعات بارش و رواناب طی ۶۰ سال گذشته در مناطق خشک و نیمه خشک همانند ایران، حاکی از آن است که سیلابهای بزرگ و ویرانگر عموما بلافاصله قبل و پس از دورههای خشکسالی طولانی و شدید به وقوع میپیوندند. پدیده تغییر اقلیم نیز منجر به تشدید این وضعیت شده و انتظار وقوع سیلابهای شدید و خسترتبار در پاییز و زمستان ۱۴۰۰ دور از انتظار نیست.»
اما، نابودی و مرگ تالابها، دریاچهها و انقراض گونههای گیاهی و جانوری هم در ایران به خاطر فعالیتهای انسانیست که روند آن با تغییر اقلیم افزایش مییابد. با ادامه این روند تخمین زده میشود که در مدت ۳۰ سال آینده بخش عمدهای از جنگلهای ایران نیز از بین خواهند رفت.
خشکسالی منجر به خشک شدن زود هنگام علفهای کف جنگل میشود که وجود یک حریق کوچک حادثه بزرگی را میآفریند که سال ۱۴۰۰ به دلیل خشکسالی، این پدیده مشهود بود.
تا اوایل شهریور ماه سال جاری حدود ۲۷۰۰ فقره آتشسوزی در جنگلها و مراتع ایران به وقوع پیوسته و هزاران هکتار جنگل و مرتع از بین رفته است.
بر اساس گزارشهای رسمی، در سال ۹۹، بیش از ۲۱ هزار هکتار از جنگلهای ایران بر اثر حریق خاکستر شدند. بیشترین آتشسوزیها در مناطق جنگلی به ویژه ناحیه رویشی زاگرس به وقوع پیوسته است.
بنابراین کشوری مانند ایران که اقتصاد آن به شدت وابسته به نفت و گاز است، باید یکی از کشورهای متعهد و پیگیر در حوزه محیطزیست در جهان باشد، اما در کنار پدیده گرمایش زمین، این بیشتر سوء مدیریت در دستگاههای دولتی است که سبب شده سازگاری و تابآوری اجتماع و زیستبوم ایران در مقابله با پدیدههای زیستمحیطی کاسته شود و آسیبپذیری نیز افزایش یابد.
نظرها
نظری وجود ندارد.