• دیدگاه
موضع نظام: با آمریکا مذاکره نمیکنیم، هر بلایی هم بر سر ایران بیاید مهم نیست
اکبر گنجی – موضع نظام را خامنهای تعیین میکند. نگاهی به گفتههای ولی مطلق پس از خروج آمریکا از برجام و بررسی پیامدهای موضع او برای ایران.
علی رغم گزارشهای سازمان ملل، آژانس بین المللی انرژی هستهای، دولتهای اروپایی و دولت آمریکا در این باره که ایران به تمامی تعهدات برجامی خود عمل کرده است، دونالد ترامپ در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ خروج آمریکا از برجام را رسماً اعلام کرد. خامنهای که همیشه مخالف مذاکره و روابط با آمریکا بود و فقط در شرایط استثنایی به دولت روحانی اجازه داد تا در مورد نزاع هستهای و رفع تحریمها با آمریکا مذاکره کند، پس از خروج آمریکا از برجام به مواضع سفت و سخت گذشته خود بازگشت و طی ۴ سال گذشته دائماً آنها را تکرار و به اصطلاح از نو تئوریزه کرد.
با توجه به اینکه اختیار مذاکره یا عدم مذاکرهی با آمریکا، رابطه یا عدم رابطهی با آمریکا، و کل پروژه هستهای ایران عملاً در دست خامنهای است، ضروری است نگاهی گذرا به برخی مواضع او از روز خرج آمریکا از برجام تا روز پایان دولت حسن روحانی در این موارد بیندازیم. در ادامه به نقد مواضع او و پیامدهایش برای ایران و ایرانیان میپردازیم.
مواضع خامنهای در ۴ سال گذشته
● آیت الله خامنهای در ۱۹ اردیبهشت ۹۷ گفت که دولت آمریکا از روز پیروزی انقلاب اسلامی و تأسیس جمهوری اسلامی تاکنون دشمن این نظام بوده و به دنبال براندازی هم بوده است. مسئله هستهای هم بهانهای بیش نبوده و نیست. این هم نباشد، مسائل دیگری (حضور در خاورمیانه، موشکهای دوربُرد ایران، و....) را عَلَم خواهند کرد. خروج آمریکا از برجام سخنان مرا تأیید کرد. آمریکا دشمن جمهوری اسلامی است، چون کشور مهم ایران را از سلطه کامل آمریکا نجات داد. آمریکا میخواهد تا نوکرانش- مانند رضا شاه و محمد رضا شاه- حاکم ایران باشند که عبد ذلیل آمریکا بودند. گروهی از مسئولان نظام طی سالهای گذشته به من فشار میآوردند که پروژه هستهای را رها کن تا بهانهای دست آمریکا علیه ایران باقی نماند ما هم کوتاه آمدیم و برجام مطابق میل آمریکا امضا شد. «خدا از سر تقصیراتشان [مسئولان خواهان رهاسازی پروژه هسته ای] بگذرد.» ولی همه روسای جمهور آمریکا دقیقاً خواهان نابودی جمهوری اسلامی بودند و هستند. اما عدهای از آنها اینک زیر خاک خوراک کرم و مور و مار شدند و جمهوری اسلامی باقی ماند. من از روز اول به مسئولان در جلسات عمومی و بخصوص خصوصی گفتم که به آمریکا اعتماد نکنید و اگر قصد دارید قرارداد ببندید، الف- حتماً از آمریکا تضمینهای لازم عمل به آن را بگیرید. ب- حتماً توافق با امضای باراک اوباما برسد و رئیس جمهور آمریکا کتباً بنویسد که کلیه تحریمها برداشته میشود. اما چون روحانی و ظریف شروط مرا محقق نکردند، این مَردَکِ ترامپ از برجام خارج شد، در حالی که ایران به تمامی تعهدات خود عمل کرد.
● پس از آن خامنهای به مواضع پیشین خود بازگشت و دوباره راه مذاکره با دولت آمریکا را به کلی مسدود ساخت. خامنهای در ۳۰ تیر ۹۷ به سفرا و مسئولان وزارت خارجه گفت تصور حل مشکلات ایران از راه مذاکره یا رابطه با آمریکا خطایی فاحش است. سپس از فرصت استفاده کرد و تیم مذاکره کننده به رهبری جواد ظریف را مورد حمله قرار داد و گفت: «من میگویم اشکالی نداشت ما مذاکره کنیم، مذاکره اشکالی نداشت منتها در این مذاکره بایستی دقّت و مراقبت لازم انجام میگرفت تا اینجور نباشد که طرفِ مقابل، هر غلطی خواست بکند، نقض برجام محسوب نشود [امّا] ما اگر یک مختصر تکانی بخوریم، نقض برجام محسوب بشود! این خطا است، این نباید اتّفاق میافتاد؛ این بهخاطر عدم اتّکاء و اعتنای به قدرت داخلی به وجود میآید، [بهخاطر] اتّکاء به طرف مقابل و عنصر خارجی، این حالت به وجود میآید.»
● خامنهای در ۲۲ مرداد ۹۷ گفت که دولت ترامپ از یک سو تحریمها و گزینه جنگ را مطرح میسازد تا یک مشت ترسوی داخلی را بترساند، و از سوی دیگر موضوع مذاکرهی بیپیششرط و مذاکرهی باپیششرط با ایران را مطرح میسازد. موضع ما به طور خلاصه این است که: «جنگ نخواهد شد و مذاکره نخواهیم کرد.» ریگان که رئیس جمهور آمریکای خیلی قویتر و مقتدرتر بود، مک فارلین را برای مذاکره به تهران فرستاد که از همان فردوگاه مهرآباد برش گرداندیم. ترامپ که رئیس جمهور آمریکای ضعیف تری است. اما چرا با آمریکا مذاکره نمیکنیم؟ الف- مذاکره سیاسی یعنی دادوستد، دادن و گرفتن. آمریکا بخشی از خواستهها را مطرح میسازد و برخی را بعداً مطرح ساخته و دبّه در میآورد. ب- از اهداف اصلیش یک قدم عقب نشینی نمیکند و اصلاً امتیازی نمیدهد. پ- تمامی امتیازاتی که میگیرد نقد است و هیچ وعدهای را قبول نمیکند. در برجام هم همین کار را با ایران کردند. ت- به جای امتیازات فقط وعده میدهد. ث- کار که تمام شد، زیر وعده هایش میزند. آیا مذاکره کردن با این رژیم زورگوی متقلب درست است؟ چرا باید وارد این بازی خطرناک شد؟ آمریکا حتی به انگلیس و اروپا هم زور میگوید. وقتی از نظر قدرت با آمریکا برابر نیستیم، مذاکره قطعاً به ضرر ایران تمام میشود. مذاکره نه تنها موجب کاهش دشمنی آمریکا با ایران نمیشود، بلکه به وسیلهای برای اعمالِ دشمنی بیشتر او تبدیل میشود.
● خامنهای در ۷ شهریور ۹۷ در دیدار با دولت روحانی گفت که با توجه به شرکت هیئت ایرانی به ریاست حسن روحانی در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل، مذاکره در سطح ریاست جمهوری، وزیر خارجه و عناصر وزارت خارجه با مقامات آمریکایی به طور قطع منتفی است. آمریکا نیازمند این دیدارهاست تا روی آنها مانور و نمایش بدهد. با اطلاع میگویم اوباما هم وقتی با روحانی تلفنی صحبت کرد، در کاخ سفید جشن گرفتند.
● خامنهای در ۱۹ بهمن ۹۷ گفت که من از سالها پیش به مسئولان گفتم که به قول و لبخند و امضای آمریکاییها اعتماد نکنید، اینک مذاکره کنندگان دولت روحانی میگویند که دولت آمریکا غیر قابل اعتماد است. اشتباه آنان این بود که از روز اول غیر قابل اعتماد بودن این رژیم را تشخیص ندادند. امروز میگویم با اروپا مذاکره کنید، اما اساس مذاکره را بر این بگذارید که اروپا هم غیر قابل اعتماد است.
● خامنهای در ۲۲ بهمن ۹۷ در "بیانیه گام دوم انقلاب" نوشت: «در مورد آمریکا حلّ هیچ مشکلی متصوّر نیست و مذاکره با آن جز زیان مادّی و معنوی محصولی نخواهد داشت.»
● خامنهای در ۲۴ اردیبهشت ۹۸ به مسئولان نظام گفت که ترامپ دعوت به مذاکره میکند و برخی در داخل از آن استقبال میکنند. اما «مذاکرهی ما و آمریکا سَم است، و با این دولت کنونی [آمریکا]، یک سَمّ مضاعف است.» دولت آمریکا میخواهد تمامی نقاط قوت ایران - سلاحهای دفاعی و موشکهای دوربُرد- را بگیرد تا اگر روزی به ایران حمله کرد، ایران نتواند از خود دفاع کند و به حمله آنها پاسخ بگوید. مذاکره از نظر آمریکا معنایی جز این ندارد. در این صورت «هیچ ایرانی غیرتمند و باشعوری نمیرود راجع به نقاط قوّت خودش با طرف مقابل معامله کند؛ با طرفی که میخواهد این نقاط قوّت را از دست او بیرون بیاورد، معامله نمیکند اینها را؛ اینها را ما لازم داریم. عمق راهبردی ما در منطقه خیلی مهم است؛ خب برای هر کشوری مهم است؛ عمق راهبردی سیاسی و امنیّتی، مؤلّفهی اساسیای است برای حیات همهی دولتها و ملّتها و ما بحمدالله عمق راهبردیمان در منطقه خیلی خوب است؛ اینها از این ناراحتند، میگویند بیایید روی مسائل منطقه صحبت کنیم یعنی شما عمق راهبردیتان را از دست بدهید؛ روی اینها میگویند مذاکره کنیم. خب بنابراین اصل مذاکره غلط است.»
● خامنهای در ۸ خرداد ۹۸ گفت که با اروپا مذاکره میکنیم، اما نه در مورد «مسائل ناموسی». با آمریکا مذاکره نمیکنیم، برای اینکه اصلاً هیچ ضرورتی ندارد. آمریکا میگوید تواناییهای نظامی دفاعی ایران را نابود کن، ما هم میگوئیم نه. این دو کلمه نیازمند مذاکره نیست. مذاکره با آمریکا برای ایران، الف- هیچ فایدهای ندارد. ب- فقط ضرر دارد. آمریکا ایران را هدف گرفته است. راهبردش فشار حداکثری است و تاکتیکش مذاکره. این تاکتیک در خدمت آن استراتژی و نقد کردن نتیجه تحریم هاست.
● خامنهای در ۲۳ خرداد ۹۸ به نخستوزیر ژاپن که برای درست کردن مذاکره ایران و آمریکا به دیدار او رفته بود، گفت که ترامپ چند روز پیش با شما دیدار کرد تا واسطه مذاکره شوید و سپس صنایع پتروشیمی ایران را تحریم کرد. آیا همین نشان نمیدهد که درخواست او برای مذاکره صادقانه نیست؟ ایران مطلقا تجربه تلخ مذاکرات برجام را تکرار نخواهد کرد، چون أوباما اولین ناقض برجام بود. هیچ ملت آزادهای مذاکره زیر فشار را نمیپذیرد.
● خامنهای در ۵ تیر ۹۸ گفت که دولت ترامپ و انگلیس میگویند بیائید مذاکره کنید تا ایران پیشرفت کند. آمریکا و انگلیس ۵۰ سال در دوران پهلوی همه کاره ایران بودند و «این مملکت روزبهروز عقب رفت». لذا آمریکا و انگلیس «عامل عقبماندگی ملّت ایرانید.» پیشرفت ایران مشروط به عدم حضور آمریکاست. هدف آمریکا از مذاکره گرفتن اسلحه ایران و در آوردن پدر آن است. مطرح کردن مزخرفاتی چون «حقوق بشرِ آمریکایی» علیه ایران نیز به همین دلیل است.
● خامنهای در ۲۶ شهریور ۹۸ گفت که هدف دولت ترامپ از مذاکره، مذاکره عادلانه نیست. هدف آمریکا تحمیل ۱۲ شرط مطرح شده از سوی مایک پامپئو به ایران است. پیش از این هرگاه من میگفتم هدف آمریکا از مذاکره چنین امری است، عدهای در ایران میگفتند که چنین نیست و باید مذاکره کرد. حال مخالفان و منتقدان میبینند که آمریکا با مطرح کردن گستاخانه ۱۲ پیش شرط ادعاهای مرا اثبات کرد. مگر میشود جمهوری اسلامی به عنوان «جمهوری عزت» زیر بار ۱۲ شرط آمریکا برود؟ اگر دولت قلدر آمریکا در عمل نشان دهد که "کارزار فشار حداکثری" موفق بوده، دیگر ایران عزیز و ملت عزیز تا ابد حتی یک روز هم «روی آسایش نخواهد دید.» اروپاییها به ما میگویند اگر یک نشست با ترامپ داشته باشید همه مشکلات ایران حل خواهد شد، اما هدف از دیدار با ترامپ نشان دادن موثر بودن تحریم هاست. ما در مقابل نشان میدهیم که سیاست فشار حداکثری «پشیزی ارزش ندارد.» اگر آمریکا تحریمها را لغو کند و به برجام باز گردد، به یکی از اعضای برجام تبدیل میشود و در مذاکرات حضور خواهد داشت، در غیر این صورت نه در سفر روحانی و ظریف به نیویورک برای اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل و نه در غیر نیویورک هیچ گونهای مذاکرهای با دولت ترامپ صورت نخواهد گرفت.
● خامنهای در ۴ مهر ۹۸ گفت که فقط راه مذاکره و مبادله با آمریکا و اسرائیل را بسته است. اروپا هم در دشمنی با ایران تفاوت جوهری با آمریکا ندارد، اما فاقد توان و امکانات آمریکا است.
● خامنهای در ۱۲ آبان ۹۸ گفت که من مذاکره با آمریکا را منع کردهام تا راه ورودش به ایران بسته شود. رهبران آمریکا برای دیدار با رهبران دیگر کشورها سر آنها منت هم میگذارند، ولی منت ایران را میکشند تا دیداری داشته باشند. معنای عدم مذاکره این است که در جهان ایران در برابر قدرت غاصبانه و طاغوتی و دیکتاتوری بین المللی آمریکا ایستاده است. منطق محکمی پشت عدم مذاکره قرار دارد. الف- راه نفوذ دشمن را میبندد. ب- اقتدار و ابّهت جمهوری اسلامی را به جهان نشان میدهد. پ- ابّهت پوشالی آمریکا را در چشم جهانیان میشکند. ت- هدف آمریکا از مذاکره تنها به زانو در آوردن ایران است تا نشان دهد سیاست فشار حداکثری موثر است. ث- اگر مسئولان جمهوری اسلامی ساده لوحانه با مسئولان آمریکا مذاکره میکردند، قطعاً و یقیناً نه تنها هیچ چیز گیرشان نمیآمد، بلکه زورگویانه میگفتند بُرد موشک هایتان از ۱۰۰ کیلومتر بیشتر نباشد.
● پس از ترور قاسم سلیمانی خامنهای در ۱۸ دی ۹۸ گفت که ما در برابر ترور قاسم سلیمانی از سوی آمریکا دیشب یک سیلی [حمله موشکی به پایگاه آمریکا در عراق] به آنها زدیم. اما واکنش و انتقام اصلی باید پایان بخشیدن به حضور نظامی فسادبرانگیز آمریکا در خاورمیانه باشد. بدون تردید ملتهای منطقه حضور نظامی آمریکا در منطقه را نمیپذیرند.
● خامنهای در ۲۷ دی ۹۸ در نماز جمعه تهران گفت که آمریکاییهایی که قصد دارند پشت میز مذاکره با ایران بنشینند، همان تروریستهایی هستند که در فرودگاه بغداد قاسم سلیمانی را ترور کردند. اینها به اصطلاح جنتلمنهایی هستند که دست چدنی را از دستکش مخملی بیرون میآورند. تنها راه قوی شدن ملت ایران و مذاکره از موضع قدرت است.
● خامنهای در ۱۰ مرداد ۹۹ گفت که چون برخی در داخل وانمود میکنند که متوجه نمیشوند آمریکا برای چه خواهان مذاکره با ایران است، دوباره دلایل خود را تکرار میکند. آمریکا در مذاکره میگوید نباید موشک بسازید. اگر قبول کردید پدر ایران را در میآورند و اگر قبول نکردید بر تحریمها میافزایند. این پیرمرد [ترامپ] ظاهراً از مذاکره با رهبر کره شمالی برای انتخابات و غیر انتخابات استفاده تبلیغاتی کرده است، حال دنبال استفاده شخصی از مذاکره با ایران است. اما نظام سیاسی آمریکا خواهان ستاندن قدرت دفاعی ایران، پایان بخشیدن به حضور ایران در منطقه و کنار زدن قدرت ملی ایران است. هیچ ایرانی «با شرف و علاقمند به حفظ مصالح کشور» اینها را نمیپذیرد. به غیر از آمریکا و اسرائیل با همه دولتها مذاکره کرده و میکنیم.
● خامنهای در ۲۶ آذر ۹۹ ضمن انتقاد از حسن روحانی گفت که شما دائماً میگویید با دنیا مذاکره کنیم، چطور با آمریکا میتوانی مذاکره کنی، ولی با سران قوا (رئیسی و قالیباف و...) نمیتوانی مذاکره کنی؟ سخنانی که این روزها میزنی چیز جز اختلاف افکنی و وحدت شکنی نیست.
● خامنهای در ۱۹ دی ۱۳۹۹ گفت که عدهای خیال میکنند که اگر با آمریکا آشتی کردیم و دوست شدیم، ایران بهشت برین خواهد شد. به ایران قبل از انقلاب و برخی کشورهای منطقه بنگرید. آمریکا به دنبال سلطه بر ایران و کل خاورمیانه است. این فرق مهم آمریکا با دیگر دول است. هدف آمریکا بازگشت به دوران قبل از انقلاب و نفع بردن از ایران است.
● خامنهای در اول فروردین ۱۴۰۰ گفت که ترامپِ احمق سیاست فشار حداکثری را برای تضعیف ایران و تحمیل خواستهای مستکبرانه آمریکا از راه مذاکره طراحی و اجرا کرد. دولت بایدن بداند که سیاست فشار حداکثری شکست خورده و اگر دولت او هم بخواهد به این سیاست ادامه دهد، پس از مدتی گم و گور میشوند میروند و ایران همچنان با عزت و قدرت هر چه بیشتر باقی خواهد ماند.
● خامنهای در ۲۵ فروردین ۱۴۰۰ گفت که هدف آمریکا از مذاکره قبول حرف حق نیست، تحمیل حرف باطل است. برای جلب اعتماد ایران اول آمریکا باید کلیه تحریمها را لغو کند تا سپس ایران به تعهدات برجامی خود عمل کند.
● خامنهای در آخرین دیدار با دولت روحانی در ۶ مرداد ۱۴۰۰ گفت که در دولت ۸ ساله حسن روحانی طرفدار مذاکره با آمریکا اثبات شد که اعتماد به غرب نه تنها جواب نمیدهد، بلکه آنها هر جایی که توانستند ضربهای به ایران زدند، اگر بیش از این نزدند، توانش را نداشتند. این تجربه مهمی برای دولتهای بعدی ایران است. منوط کردن برنامههای داخلی به همراهی با غرب- چنان دولت روحانی کرد- قطعاً شکست خورده است. تمامی عدم موفقیتهای دولت روحانی ناشی از همراهی با غرب بود. چون آنها دشمن هستند. در مذاکرات ۶ دور اخیر وین نیز دولت بایدن سر مواضع عنادآمیز آمریکا محکم ایستاد و یک قدم جلو نیامد. تحریمها را فقط روی کاغذ بر میدارند، نه در عمل. شرط جدید هم گذاشتهاند که احیای برجام منوط به قبول مذاکره و توافق بعدی در دیگر موضوعات اختلافی (موشکهای ایران، حضور منطقهای ایران، و....) است. معنای این شرط این است که اگر ایران حاضر به مذاکره در دیگر زمینهها نباشد، ناقض برجام به شمار خواهد رفت. دولتِ بایدن: «کاملاً ناجوانمردانه و خباثتآلود برخورد میکنند و هیچ اِبائی هم از اینکه آنچه را قول دادند نقض کنند ندارند؛ هیچ. یک بار توافقها را نقض کردند و کاملاً بیهزینه نقض کردند. و الان هم که [به آنها] گفته میشود شما بایستی قول بدهید، تضمین بدهید که نقض نمیکنید، میگویند نه، ما تضمین نمیدهیم.»
ارزیابی مواضع خامنه ای
در مورد سخنان و ادله آیت الله خامنهای چه میتوان گفت؟
یکم- اشتباه مهلک خامنهای این است که روابط بین الملل را عرصه اعتماد به شمار میآورد و فقط آمریکا و اروپا را غیر قابل اعتماد قلمداد میکند. در حالی که تأمین منافع دولت ها- از هر راهی- اساس روابط بین الملل در جهان به شدت رقابتی است. خدعه، نیرنگ، پیمان شکنی، سرقت، ترور، کودتا، جنگ، و....برخی روشهای دستیابی به اهداف در روابط بین الملل هستند. متحد و غیر متحد هم ندارد. به چند مثال زیر توجه کنید:
الف- اسرائیل متحد استراتژیک آمریکاست. بسیاری از داشتهها و موقعیت اش را مدیون کمکهای همه جانبه مالی و نظامی و تکنولوژیک آمریکا است. اما اسرائیل حتی به متحدی که موجودیتش را مدیون آن است نیز رحم نکرده و نمیکند. حمله هوایی و دریایی اسرائیل به ناو تجسسی آمریکایی "یو اس اس لیبرتی" در ۸ ژوئن ۱۹۶۷ در آبهای بین المللی که به کشته شدن ۳۴ نظامی و مجروح شدن ۱۷۱ نظامی آمریکا منتهی شد، یک شاهد این مدعاست. دولت اسرائیل به دروغ به دولت آمریکا گفت که این کشتی را با کشتی مصری اشتباه گرفته بود. در حالی که به نوشته هاآرتص ۱۱ جولای ۲۰۱۷، اسناد نشان میدهد که خلبانهای اسرائیلی کاملاً از آمریکایی بودن کشتی مطلع بودند. دولت و کنگره آمریکا به ناچار دنبال این مسئله را نگرفتند. در حالی که کاپیتان کشتی در ۱۹۹۸ در نامهای به بیل کلینتون- رئیس جمهور وقت آمریکا- خواستار بازگویی حقایق شد.
ب- اسرائیل همیشه از آمریکا جاسوسی کرده و میکند. جاناتان پولارد جاسوس یهودی کارمند نیروی دریایی آمریکا اطلاعات سری آمریکا از شوروی، پاکستان، سوریه و لیبی را به اسرائیل تحویل داد. او در ۴ ژوئن ۱۹۸۶ گناهکار شناخته شد و در سال ۱۹۸۷ به حبس ابد محکوم شد. تمامی دولتهای اسرائیل در این مدت به روسای جمهور آمریکا و کنگره این کشور برای آزادی او فشار وارد میآوردند. اسرائیل در سال ۱۹۹۵ به وی تابعیت اسرائیلی داد. در نهایت در نوامبر ۲۰۱۵ پولارد پس از ۳۰ سال آزاد شد و در ۳۰ دسامبر ۲۰۲۰ با هواپیمای اختصاصی شلدون ادلسون راهی اسرائیل شد. نتانیاهو در مقابل پلکان هواپیما به استقبال او رفت و گذرنامه اسرائیل را به او تحویل داد. جاسوسی از متحد استراتژیک بخشی از روابط بین الملل است.
پ- به دلیل جاسوسی قوی اسرائیل در آمریکا، دولت اوباما برای آغاز مذاکرات سری هستهای با ایران در عمان، راهی بسیار مخفیانه انتخاب کرد تا اسرائیلیها از آن مطلع نشوند و آن را به هم نزنند. اسرائیل از وقتی از موضوع مطلع شد، برای بر هم زدن آن دست به هر اقدامی زد. نتانیاهو علی رغم مخالفت رئیس جمهور آمریکا به این کشور سفر کرد و در کنگره آمریکا علیه اوباما و اهدافش برای توافق هستهای با ایران سخن گفت. در حالی که اوباما سطح کمکهای مالی بلاعوض آمریکا به اسرائیل را برای یک دوره ۱۰ ساله به حدود سالی ۴ میلیارد دلار افزایش داده بود. "منافع نتانیاهو" بسیار مهمتر از "منافع آمریکا" و "منافع جهان" بود که از طریق برجام حاصل میشد.
ت- "قرارداد قرن" فرانسه با استرالیا در سال ۲۰۱۶ منعقد شد که شرکت "ناول گروپ" فرانسه ۱۲ زیر دریایی برای استرالیا- به ارزش ۵۰ میلیارد دلار در آغاز کرد و حدود ۹۰ میلیارد دلار در پایان کار- بسازد. نخست وزیر استرالیا- اسکات موریسون- در نشست مجازی مشترک با جو بایدن و بوریس جانسون از لغو قرار با فرانسه و خرید زیر دریایی از آمریکا خبر داد. لغو این قرارداد مستقل از خسارتهای مالی، موجب بیکاری حدود ۲ هزار نفر در فرانسه شد. دولت فرانسه این عمل را "خنجر از پشت" به شمار آورد. وزیر خارجه فرانسه، آمریکا و استرالیا را به دروغگویی متهم کرد و انگلیس را هم به "فرصت طلبی آنی" متهم کرد. نکته قابل توجه این است که در جهان در حال رقابت، اعتماد میان متحدان عضو سازمان ناتو هم جایی ندارد.
ث- آیا روسیه قابل اعتماد است؟ بخش بسیار گستردهای از سرزمینهای ایران را روسیه از ایران جدا کرد. روسیه در زمان استالین نیز به دنبال جدا کردن استان آذربایجان و کردستان از ایران بود. روسیه در پرونده هستهای هم به تمامی قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران رأی داد. روسیه در سوریه کاملاً با حملات اسرائیل به نیروهای ایران و متحدانش هماهنگ است. اسرائیل با مجوز روسها بیش از ۵۰۰ بار به ایران و متحدانش حمله کرده است. روسیه همیشه از اختلاف ایران و آمریکا به سود خود بهره برده است.
ح- آیا چین قابل اعتماد است؟ چین که آیت الله خامنهای و حکومت یکدست شده این همه میکوشند تا خود را به متحد آن تبدیل سازند، رسماً اعلام کرد که عربستان سعودی «متحد استراتژیک» آن کشور است و در حال کمک به سعودیها برای تولید موشکهای بالستیک است. سی ان ان ۲۳ دسامبر ۲۰۲۱ به نقل از مقامات اطلاعاتی آمریکا نوشت که چین تکنولوژی پیشرفته موشکی را به عربستان منتقل کرده و در حال کمک به آن کشور برای تولید موشکهای بالیستیک است. عربستان- بزرگترین خریدار سلاح در جهان- اینک در حال تولید موشکهای بالیستیک است. وزارت خارجه چین در واکنش به این گزارش اعلام کرد: «چین و عربستان سعودی متحدان همه جانبه استراتژیک هستند، و به همکاری دوستانه در همه زمینه ها، از جمله همکاری نظامی پرداختهاند. این همکاریها ناقض قوانین و توافقهای بین المللی نیستند و شامل [همکاری] در گسترش سلاحهای کشتار جمعی نمیشوند.» موارد بسیاری وجود دارد که چین به زیان ایران کار کرده است. نفت ایران را بسیار ارزان میخرد و به جای پول، کالا به ایران تحویل میدهد. تاکنون حاضر به سرمایه گذاری در ایران نشده و منافع رابطه بسیار مهم با آمریکا را فدای رابطه با ایران نمیسازد.
ج- عراق و سوریه که صدها ایرانی جان خود را نثار آنها کردند نیز قابل اعتماد نیستند. عراق پول صادرات ایران را نداده و نمیدهد. در حالی که بابت حمله به کویت ۵۲ میلیارد دلار خسارت به آن کشور پرداخت کرد، در مورد تجاوز ۸ ساله به ایران که حدود یک هزار میلیارد دلار خسارت برای ایران در پی داشت، یک دینار هم به ایران پرداخت نکرد. ایران نقش بسیار مهمی در عدم فتح کل عراق از سوی داعش داشت ولی عراق حاضر نیست دلارهای ایران را بدهد.
دوم- آمریکاشناسی خامنهای بسیار ساده و بسیط است. حتی اگر اوباما پای برجام را امضا کرده بود، باز هم تفاوتی نمیکرد و ترامپ از آن خارج میشد. مگر ترامپ از معاهدههای جهانی آب و هوایی پاریس، از یونسکو، از شورای حقوق بشر سازمان ملل، و...خارج نشد؟ امضای یک رئیس جمهور آمریکا برای رئیس جمهور بعدی فاقد اعتبار است. منافع دولت را رئیس جمهور وقت تشخیص میدهد که چیست. ترامپ فقط و فقط برای خشنودی اسرائیل از یونسکو و شورای حقوق بشر سازمان ملل خارج شد. اتفاقاً ترامپ برای نابودی میراث اوباما- و به تحریک نتانیاهو- از برجام خارج شد. اگر امضای اوباما پای برجام بود، حتی زودتر خارج میشد.
تنها توافق دارای ضمانت با آمریکا، توافقی است که به تصویب کنگره آمریکا رسانده و به قانون تبدیل شود. فرض کنیم روحانی و اوباما برجام را امضا کرده و کنگره آمریکا هم آن را به قانون تبدیل کرده بود. به نفتا بنگرید. در سال ۱۹۹۰، مذاکره دیپلماتیک موافقتنامه تجارت آزاد بین سه کشور آمریکا، کانادا و مکزیک (نفتا) با حضور رئیس جمهور آمریکا جرج بوش، نخست وزیر کانادا برایان مالرونی و رئیس جمهور مکزیک کارلوس سالیناس دگورتاری دنبال شد. مجلس نمایندگان آمریکا در ۱۷ام نوامبر سال ۱۹۹۳ این توافقنامه را تصویب کرد. مجلس سنا هم در ۲۰ام نوامبر سال ۱۹۹۳ آن به تصویب رساند. بیل کلینتون توافقنامه را در ۸ام دسامبر ۱۹۹۳ به قانون تبدیل کرد و از ۱ام ژانویه سال ۱۹۹۴ به اجرا درآمد. اما دونالد ترامپ گفت که قصد دارد نفتا را ترک کند. او با فشار زیاد کانادا و مکزیک را مجبور به تغییر نفتا به سود آمریکا کرد. حتی به قانون مصوب کنگره آمریکا هم نمیتوان اعتماد کرد. مسئله قدرت و منافع در جهان بسیار رقابتی شده است. هر جا تشخیص دهند قادرند با قدرت منافع بیشتری کسب کنند، توافقنامه جهانی که به قانون تبدیل شده را هم نادیده خواهند گرفت. مگر دیگر دولتها همین کار را انجام نمیدهند؟
برای شناخت بیشتر واقعیت روابط بین الملل خوب است که خامنهای و رهبران جمهوری اسلامی به مورد "پیمان عدم اشاعه سلاحهای هسته ای" (ان. پی. اتی) توجه کنند. "ان پی تی" در اول جولای ۱۹۶۸ از سوی آمریکا، اتحاد شوروی و بریتانیا امضا شد. فرانسه و چین در ۱۹۹۲ آن را امضا کردند. بر طبق بند ۶ "ان. پی. اتی" کشورهای دارای سلاح هستهای قبول کردند که به تدریج سلاحهای هستهای خود را کنار بگذارند. اما کشورهای دارای سلاحهای هستهای نه تنها سلاحهای هستهای خود را نابود نکردند، بلکه تمام قدرتِ خود را علیه فاقدان این سلاح به کار گرفتند تا به سلاح هستهای دست نیابند. حتی اسرائیل دارای ۲۰۰ الی ۳۰۰ کلاهک هستهای که عضو "ان پی تی" نیست، با حمایت دولتهای دارای سلاح هستهای به تأسیسات هستهای عراق و سوریه حمله و آنها را نابود کرد و اینک سال هاست که به طور آشکار از قصد خود برای حمله نظامی به ایران و نابودی کلیه تأسیسات هستهای ایران سخن میگوید. اگر حمله کند، قطعاً آمریکا از آن حمایت خواهد کرد و کشورهای دیگر هم محکومش نخواهند کرد.
سوم- خامنهای باید آمریکا شناسی خود را تقویت کند. احیای برجام، احیای چیزی است که به محض پیروزی جمهوری خواهان در انتخابات کنگره در نوامبر ۲۰۲۲ یا ریاست جمهوری در نوامبر ۲۰۲۴ کارش تمام است. حتی اگر برجام احیا شود، کشورهایی که باید با ایران قراردادهای بزرگ ببندند و یا در ایران سرمایه گذاری کنند، بخوبی دارای این تجربه هستند و منتظر میمانند تا تکلیف انتخابات آمریکا روشن شود. آنان سرمایه خود را هدر نخواهند داد. چرا که میدانند چه چیزی در انتظار آمریکا و آنان است. تمامی نظرسنجیهایی که تاکنون صورت گرفته ترامپ را پیروز رقابت احتمالی نشان میدهند.
چهارم- خامنهای از ایستادگی و پیروزی و دستاوردهای نبرد سخن میگوید. منظور او چیست؟
الف- دونالد ترامپ در توجیه ترور قاسم سلیمانی در عصر جمعه ۱۳ دی ۱۳۹۸ در توییتی نوشت که «قاسم سلیمانی هزاران آمریکایی را در یک بازه طولانی کُشت یا به شدت زخمی کرد و در حال توطئه چینی برای کُشتن شمار بیشتری بود. ولی گیر افتاد.» وزارت دفاع و وزارت خارجه آمریکا نیز در بیانیههای خود گفتند که «سلیمانی مسئول قتل صدها سرباز آمریکایی بود.» واشنگتن اگزامینر ۲۰ ژانویه نوشت که قاسم سلیمانی «مسئول کشته شدن بیش از ۶۰۰ سرباز آمریکایی در عراق بود.» اگر مدعیات ترامپ و پامپئو راست باشد، سلیمانی وارد نبردی شده بود که پایانش برای خود او روشن بود و در آرزویش به سر میبُرد. احتمالاً کشته و زخمی کردن هزاران نظامی آمریکا در عراق و افغانستان از نظر او یک دستاورد به شمار میآورد.
ب- ایران در انتقام ترور قاسم سلیمانی در ۱۸ دی ۱۳۹۸ با دهها موشک بالستیک پایگاه نظامیان آمریکا در عین الاسد در استان الانباز عراق و پایگاهی در اربیل را هدف قرار داد. پنتاگون در دسامبر ۲۰۲۱ گفت که به ۳۹ سرباز آسیب دیده در این حمله نشان افتخار با عنوان قلب ارغوانی داده است. و بعد آنها را به ۵۰ سرباز افزایش داد. سی بی اس نوشت که حمله موشکی ایران با موشکهای بالستیک بزرگترین حمله علیه نظامیان آمریکا در طول تاریخ بوده است. در واقع، از جنگ جهانی دوم تاکنون، هیچ کشور یا دولتی به یک پایگاه نظامی آمریکا حمله نکرده بود. خامنهای قطعاً این را افتخاری بزرگ به شمار میآورد.
پ- خامنهای تأکید کرده که اخراج آمریکا از خاورمیانه تنها انتقام ایران از آمریکا برای ترور قاسم سلیمانی خواهد بود. در این مدت کل نظامیان آمریکا افغانستان را به نحو شکست خورده و تحقیرآمیزی ترک کردند. عراق هم اعلام کرد که کل نظامیان آمریکا تا هفته گذشته آن کشور را ترک کردهاند. البته در مورد عراق مسئله صرفاً با تغییر نام حل شده و نظامیان آمریکا در عراق حاضرند، منتهی به نام کمکهای مستشاری. بدون تردید متحدان ایران در عراق و سوریه به دنبال اخراج نظامیان آمریکا از این دو کشورند. منتهی مزاحمتهای آنان ممکن است به واکنشهای نظامی آمریکا علیه ایران بینجامد.
پنجم- خامنهای میگوید هیچ ایرانی با شعور، با غیرت و با شرفی حاضر نمیشود با آمریکا بر سر "مسائل ناموسی" مذاکره کند. یا هیچ ملت آزادهای مذاکره زیر فشار را نمیپذیرد. تاریخ ملل و کشورهای مختلف سرشار از وقوع چنین رخدادهایی است. گاه انسانهای با شرف، با غیرت، با شعور و آزاده مجبور میشوند برای حفظ موجودیت کشورشان و منافع مردمشان تحت فشار و بر سر مسائل ناموسی مذاکره کنند. آیت الله خمینی تا دو هفته قبل از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل پذیرش آن را جنگ با خدا و پیغمبر قلمداد میکرد. سپس برای نجات ایران و ایرانیان- یا نجات نظام؟؟؟ ـ به درستی آن قطعنامه را پذیرفت. اما اکنون سخن بر سر مذاکرهی با آمریکا در مورد «مسائل ناموسی» نیست، سخن بر مذاکره در مورد احیای برجام است. مذاکره مستقیم با آمریکا در این مورد چه اشکالی دارد؟ اگر ناموسی است، چرا قبلاً بر سر ناموس مذاکره کردید؟
ششم- خامنهای میگوید وقتی با آمریکا مذاکره خواهیم کرد که از نظر قدرت برابر باشیم. این آرزوی موجهی است، اما ایران هیچ گاه از نظر قدرت اقتصادی، سیاسی، نظامی، علمی، فرهنگی و جغرافیایی با آمریکا برابر نخواهد شد. فرض کنیم این کار شدنی باشد و خامنهای در حال انجام این کار است. اما قدرتِ برابر شدن چند دهه طول خواهد کشید؟ واقعیت این است که هر چه زمان بگذرد، تحت تحریمها و افزایش آنها در اثر عدم احیای برجام، ایران ضعیف تر و ضعیف تر خواهد شد. حتی اگر درگیری نظامی و جنگ رخ ندهد، وقتی قدرت مرکزی ضعیف میشود، نیروهای گریز از مرکز فعال شده و موجودیت ایران را به خطر خواهند انداخت. خامنهای و حکومت یکدست شده هم حاضر به پذیرش پروسه گذار به دموکراسی نیستند. حتی حاضر به آزادی کلیه زندانیان سیاسی (کارگران، معلمان، دانشجویان، زنان، نویسندگان، و....) و عقیدتی (بهائیان، و...) نیست. آشتی ملی را نمیپذیرند. در این شرایط فقر و فلاکت زده یک امام جمعه اهل تسنن را برای یک انتقاد ساده بر کنار میسازند. با این روشها ایران چگونه قدرتمند خواهد شد؟
هفتم- آیا ایران و آمریکا به طور مطلق فاقد منافع مشترک هستند؟ فقط به برخی موارد بنگرید: الف- عراق با ثبات و یکپارچه که بتواند از خود در برابر داعش دفاع کند. ب- شکست کامل داعش در سوریه، عراق، و افغانستان. پ- سوق دادن طالبان به سوی یک دولت معتدل که پایگاه در اختیار گروههای تروریستی نگذارد و اقوام و مذاهب مختلف را در قدرت شریک سازد. ت- جلوگیری از تسلط روسیه بر بازار گاز طبیعی، و تسلط آن بر دریای خزر، بطوری که منافع کشورهای دیگر نیز تامین شود. ث- عقد یک پیمان امنیت جمعی که امنیت همه کشورهای خاورمیانه را تضمین کند. این مورد اکنون برای آمریکا بسیار حیاتی است، چون نیروهایش را باید در درجه اول معطوف به چین و در درجه دوم معطوف به روسیه سازد. ج- پاکسازی خاورمیانه از سلاحهای هستهای و کشتار جمعی. در این مورد آمریکا فقط اسرائیل را مستثنی میسازد. اما طرح این مسئله از سوی ایران میتواند کلیه کشورهای منطقه را با ایران همسو سازد.
مذاکره پیرامون این منافع مشترک نه تنها میتواند به رفع تحریمهای هستهای منتهی شود، احتمالاً میتواند به رفع اختلافات غیر هستهای و رفع تحریمهای غیر هستهای هم بینجامد. مسئله موشکی ایران را در نظر بگیرید. وقتی پیمان امنیت جمعی برای کل خاورمیانه وجود داشته باشد، ایران هم نیروی دریایی و هوایی و زمینی مدرن خواهد داشت. وقتی همه با هم دوست شوند و از هم نهراسند، مسابقه تسلیحاتی و هدر دادن هزاران میلیارد دلار منتفی خواهد شد.
نظرها
هوشنگ
در کمال احترام, آگاهی, آشنایی و احاطهء خامنه ای بر روابط بین الملی اگر بسیار بیشتر از شما و من و امثالهم نباشد, حداقل همسطح است. مواضع کاملا غیر منطقی و نابخردانه خامنه ای و سپاه اشتباه و مقوله ای معرفتی نیست, بلکه نمایانگر منافع طبقاتی خامنه ای و سپاه است. مانند غیر ممکن بودن تصویب قوانین ضد پولشویی در جمهوری اسلامی. هر گونه کنار آمدن با آمریکا در حداقل به معنای نوشیدن جام زهری دیگر است, که اینبار باید توسط خود خامنه ای نوشیده شود. در حد اکثر به معنای "گشایش" فضای کشور, از بین رفتن انحصار سپاه بر اقتصاد و سیاست کشور و ابتدای ویرانی ج.ا. در هر صورت, در شرایط کنونی رژیم راه چارهء دیگری جز "سازش قهرمانانه" دیگری ندارد. حتی روسیه و چین هم با اروپا و آمریکا در مخالفت با پروژهء هسته ای همنظر میباشند. عدم توجه نویسندهء محترم به خاستگاه, محرک ها و مواضع طبقاتی؛ بی توجهی مطلق وی به فرایند مبارزهء طبقاتی در جامعهء ایران و روابط بین اللملی (که خود بیانگر خاستگاه, جایگاه و موضع طبقاتی نویسندهء محترم می باشد) ***.
کلمبو
آقای گنجی ** ترامپ تا آنجا که تموم دنیا فهمیدند بی دلیل از برجام خارج نشد، دلایل بسیاری باعث اقدام آمریکا شد خودت هم میدانی. تولید موشکهای بالستیک و علنا تهدید نابودی اسرائیل و حتی به عبری نوشتن جمله اسرائیل باید از روی زمین پاک شود، این کار در جهت تعهدات برجام بود؟؟؟؟ توافق برجام مثل تعهدنامه است که جمهوری اسلامی از این به بعد دست از شرارت بردارد و مثل یک دولت نرمال رفتار کند. دوم ارسال پنهانی سلاح و تجهیزات جنگی و موشک به مرز اسرائیل و تجمع سپاه تروریست قدس در آنجا با روح برجام موافق بود؟؟؟؟ سوم سایتهای پنهان و مخفی بدون مطلع ساختن سازمانهای ذیربط جهانی با برجام مناسبت داشته؟؟؟؟؟ چهارم در قلب تهران بی اعتنا به خطراتی که برای مردم ایجاد میشود تجهیزات آلوده به اورانیوم مدارک هستهای را در دارغوزآباد انبار کردند و تمام آقایان هم حاشا میکردند از ظریف تا عراقچی، حتی نتانیاهو را مسخره میکردند ولی آقای گنجی حتما اخبار را شنیدید، مدارک با کامیون از دارغوزآباد بیرون آمد. اینها با برجام منافات نداشت **؟؟؟؟؟