بیگاری رانندگان آنلاین: به نامِ «شغلِ آزاد» و به کامِ مالکان
رها رستمی – همهگیر شدنِ تاکسی اینترنتی پیش از هر چیزی پاسخی گذرا به بحرانِ اجتماعی بیکاری گسترده است. راننده هیچ حقی ندارد. از اول قرار دادی امضا میکند که در یک نمونه آن آمده است: «نامبرده حق هرگونه اعتراض را از خود سلب و ساقط مینماید.»
«رئیسِ خودت باش!»
«روز و ساعتِ کاریتان را خودتان انتخاب کنید. درآمد میلیونی در انتظارِ شما است! کسبِ درآمد در این شغل به معنای از دست رفتنِ فرصتِ فراغت و لذت بردن از زندگی نیست»!
این جملههای جذاب و فریبنده، بخشهایی از تبلیغاتِ شرکتِ «ایزی تاکسی» در ایران است، یکی از شرکتهایی که در زمینه خدمات آنلاینِ حمل و نقل فعالیت میکند.
بیشتر از ۸ سال است که تاکسیهای اینرنتی در ایران شروع به فعالیت کردهاند. اولین موردِ آنها اسنپ بود که اکنون به بزرگترین سامانه هوشمندِ حمل و نقل در ایران تبدیل شده است. موفقیتِ اسنپ، بیشتر در کلانشهرها بوده است. بیشترِ شهرستانهای کوچک هنوز چنین سامانهای را در حمل و نقلِ عمومی ندارند. اما به جای آن شرکتها و سامانههای مشابهی در شهرهای کوچک شروع به فعالیت کردهاند، از جمله، تپسی، ماکسیم و ایزی تاکسی.
این تاکسیهای اینترنتی هم ساز و کاری مشابه اسنپ دارند. اما با این تفاوت که بیشتر در شهرستانها فعالیت دارند و عمومیت کمتری به نسبت اسنپ دارند.
در این گزارش به نحوه عملکردِ این شرکتها با نگاهی ویژه به وضعیتِ رانندههای آنها میپردازیم.
سوار بر موجِ بیکاری
زمینه اصلی رشدِ فعالیتهای این بنگاهها، بیکاری گسترده است. آمارهای رسمی، جمعیتِ بیکارِ کشور را ۲ و نیم میلیون اعلام کردهاند که قطعا بسیار بیشتر از این است. اما همین دو نیم میلیون بیکار هم کافیاند تا یک شرکتِ اینترنتی حمل و نقل بتواند به آسانی با وعده شغل و درآمد، درصدِ بالایی از نیازمندان را جذب کند.
یک معلم: قبلا که مدرسه مجازی بود بیشتر وقت میکردم. الانم بعدِ تدریس میروم خونه. ناهار میخورم و میزنم بیرون. تا نزدیکِ غروب مسافرکشی میکنم. واقعیتش دیگه همه میدونن از روی اجبار دارم همچین کاری میکنم. الان من فقط خرجِ دو نفرو دارم میدم. دو جا هم کار میکنم نمیرسم. واقعا نمیدونم اونی که ۴ تا بچه داره تو این وضعیت چجوری داره زندگی میکنه.
اپلیکیشن ماکسیم در ۱۸۴ شهرِ ایران فعالیت دارد. ایزی تاکسی و تپسی هم در حدودِ بیشتر از ۱۵۰ شهرِ ایران فعالیت دارند. روزنامه اقتصاد از حدود سه ملیون سفر روزانه به وسیله تاکسیهای اینترنتی در ایران خبر داده است. مشخص است که این فعالیت نهادینه شده و بخشِ بزرگی از بیکاران را جذبِ خود کرده.
ثبتِنام برای رانندگان دردِ سرِ خاصی ندارد. تنها کافی است مدرکهای شناسایی خود و ماشینشان را اسکن کنند. اما از همان آغازِ ثبتِنام، شاخ و شانههای شرکتها برای رانندگان آغاز میشود. برای مثال در توضیحاتِ مربوط به جذب راننده در اپلیکیشن ایزی تاکسی آمده: «کاربر متعهد است از هر دریافتی خود از مسافران، ده درصدِ آن را به عنوان حق استفاده و بهرهبرداری از نرمافزارِ ایزیتاکسی به شرکت بپردازد».
این تاکسی اینترنی در ایران فعالیتِ خود را با درصدِ کمیسیونِ کمتری به نسبتِ نمونههای جهانی شروع کرده است. تاکسیهای اینترنتی مشابه در خارج از ایران معمولا بین ۱۵ تا ۲۰ درصد از رانندگان حقِ استفاده از اپلیکیشن و مارکِ شرکت را دریافت میکنند. پایین نگه داشتن نسبی درصدِ کمیسیون در آغاز، گامی است برای جا انداختنِ شرکت در رقابتِ میانِ تاکسیهای آنلاین، چرا که شرکتها به مرور این درصد را بالاتر بردهاند. برای مثال شرکتِ ماکسیم هماکنون این مبلغ را به ۱۳ تا ۱۵ درصدِ کرایه در هر مسافرت رسانده است. مدیران و صاحبانِ شرکتها از همان ابتدا چنین روندی را پیشبینی کردهاند. به همین دلیل هم در دومین بندِ قانونِ ایزی تاکسی آمده است: «کاربر (راننده) با امضای قرارداد حاضر به شرکت اختیار میدهد هر زمان بنا به تشخیصِ خود مبلغِ قرارداد را تغییر دهد. در چنین فرضی مبلغِ جدید از طرف نرمافزارهای ایزی تاکسی و پیامک به کاربر اطلاع داده خواهد شد و نامبرده حق هرگونه اعتراض در این خصوص را از خود سلب و ساقط مینماید.»
به این ترتیب، مدیران و مالکانِ این شرکتها از همان آغاز تلاش میکنند با ترفندهای حقوقی خاص، از هر گونه اعتراض و چانهزنی از جانب رانندهها جلوگیری کنند. روالِ کارشان به این صورت است که ابتدا با درصدِ پایینِ حقِ استفاده از نرمافزار، رانندهها را جذب میکنند و در جامعه و سامانه حمل و نقل جا باز میکنند. سپس که از شناخته شدنِ خود مطمئن شدند و رانندهها را جذب کردند، بدون اطلاع، درصد را به ترتیب بالاتر میبرند.
رانندهها چه میگویند؟
تاکسی اینترنتی در جامعه امروز ایران، نه تنها در نبودِ شغل و حرفه، به فعالیتِ اصلی بسیاری تبدیل شده، بلکه در نتیجه سقوطِ شدید ارزش پول ملی و تورم هم به شغلِ دوم بسیاری دیگر تبدیل شده است. ناصر یک معلم تازهکار است و با پرایدش در یکی از اپهای تاکسی اینترنتی کار میکند. او از دشواریهای زندگی و پناه آوردنش به این شغل میگوید:
«قبلا که مدرسه مجازی بود بیشتر وقت میکردم. الانم بعدِ تدریس میروم خونه. ناهار میخورم و میزنم بیرون. تا نزدیکِ غروب مسافرکشی میکنم. واقعیتش دیگه همه میدونن از روی اجبار دارم همچین کاری میکنم. الان من فقط خرجِ دو نفرو دارم میدم. دو جا هم کار میکنم نمیرسم. واقعا نمیدونم اونی که ۴ تا بچه داره تو این وضعیت چجوری داره زندگی میکنه.»
عباس مسئول فروش یک شرکت است و وضعیتِ مشابهی دارد. من تا ساعتِ ۳ سرِ کارم. بعدش تا برسم خونه و یه چُرت بزنم دیگه شب شده. شبایی که مهمون نداشته باشیم میرم با همین اپلیکیشن کار میکنم. پولِ چندانی نمیمونه تهش. ولی خب انگار فقط دارم خودمو قانع میکنم که من یه کاری کردم! آخرشم با پولش دو تا نایلون میوه میگیرم برمیگردم خونه.»
کار در تاکسیهای اینترنتی، برخلافِ کار در آژانسها محدودیتِ چندانی ندارد. برای مثال بیشترِ آژانسهای مسافرتی تنها رانندههای متأهل را میپذیرند. اما تاکسیهای اینترنتی چنین قانونی ندارند. همچنین برخلافِ روالِ آژانسها، رانندگانِ تاکسی اینترنتی مجبور نیستند هر روزه در محل کار حاضر شوند و شیفت بایستند. به این دلیل که تعدادِ آنها به قدری زیاد است که در هر ساعتی تعدادِ قابل توجهی از آنها در خیابانها حضور دارند. به همین دلیل هم بیشتر این رانندهها به صورتِ پارهوقت کار میکنند و آن را به عنوانِ شغلِ دوم در نظر گرفتهاند.
اما وضعیت برای آنهایی که کار در تاکسی آنلاین پیشه اصلیشان است دشوارتر است. چرا که آنها هیچ حقوق ثابتِ دیگری ندارند و تنها درآمدشان همان مسافرکشی است. سعید در ماکسیم کار میکند و میگوید:
«واقعا درصدی که از ما میگیرن زیاده. شما حساب کن من باید هر روز بنزین بزنم، هفتهای دو بار کارواش میرم، بعدش استهلاکِ ماشینم واقعا بالا است. دو ماه یه بار لِنت عوض میکنم، چند ماه بعدش باید روغن عوض کنم، بعد میبینم لاستیک هم تموم کردم! تمامِ اینا هزینههای جاری خودِ ماشینمه. اگه شانس بیارم و به کسی نزنم یا کسی با من تصادف نکنه! ولی خب فعلا حقیقتش چارهای نیست. باید اینجوری مشغول باشیم.»
شرکتهای تاکسی آنلاین در ایران، هیچ مسئولیت و پشتیبانی در قبال رانندگانش ندارند. یک راننده ایزی تاکسی میگوید:
«خیلی وقتا پیش میاد یه جا درخواست میدن برای سفر. من اینجا لوکیشن میزنم میرم همون آدرس. بعد یه ربع میبینم کسی نیست. زنگ میزنم یا جواب نمیده یا میگه اشتباهی دستمون خورده! بعد منم که این همه مسیرو رفتم دنبالش دیگه هیچی. خودِ ایزی تاکسی هم اصلا هیچ قانونی برای همچین وقتایی نداره. در صورتی که اونا باید هزینه رو به من برگردونن. چون من اونجا حاضر شدم و طرف نیومده. اما اگه من دیر کنم ازم کم میکنن.»
وحید یکی دیگر از رانندههایی است که نتوانسته در آژانسهای مسافرتی به صورت رسمی کار کند و ناچار به تاکسی اینترنتی روی آورده: «من بعدِ دانشگاه هدفِ اصلیم این بود برم آژانس. ولی اونجا گفتن کارتِ سربازی میخوان منم نداشتم. بعدشم تا بخان اون مارکِ آژانسو بهت بدن کلی پول میگیرن. دیگه فعلا اومدم تو این تاکسی آنلاین. ایرادشم اینه که به نسبت آژانس خیلی کرایه کمتری داره. یعنی فرض کنید مسیری که آژانس ۱۰۰ تومان میگیره، اینجا ۷۰ تومانه. تازه از اون هم ۱۰ درصدشو خودشون میگیرن.. دیگه واقعا چیزی برای راننده نمیمونه. اون هم با این نرخ بنزین و گرونی قطعات.»
شغلِ زاده بحران
در یک ارزیابی کلی میتوان گفت، در ایرانِ امروز، همهگیر شدنِ تاکسی اینترنتی پیش از هر چیزی، پاسخی موقتی و گذرا به بحرانِ اجتماعی بیکاری گسترده است. آنهایی هم که کار در این سرویسهای مسافرتی آنلاین را به عنوان شغلِ مکمل و شغلِ دوم انتخاب کردهاند، در حالِ دست و پا زدن برای رهایی فردی از یک بحرانِ دیگر هستند، یعنی بحرانِ کاهش قدرتِ خرید و دستمزدِ پایین. رهایی از چنین بحرانهایی جمعی و دامنهدار، ضرورتا راهحلهایی جمعی هم میطلبد، راه حلهایی که در مرحله اول گفت و گو پیرامون مشکلات و مسائل است که آنها را خلق میکند.
نظرها
نظری وجود ندارد.