ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

پژوهش‌های زمانه

زندان گوهردشت یا رجایی‌شهر: وقتی روزنامه وابسته به بیت رهبری از حمید عباسی نوشت

محاکمه حمید نوری با اسم مستعار عباسی، دادیار سابق قوه قضائیه به اتهام دست داشتن در کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ در دادگاهی در استکهلم در جریان است. نوری مدعی شده که زندانی به نام «گوهردشت» در ایران وجود ندارد. قوه قضائیه جمهوری اسلامی نیز همین ادعا را تکرار کرده است. فرزاد صیفی‌کاران در این گزارش با استناد به مدارک مختلف از جمله کتابی که دفتر پژوهش‌های موسسه کیهان منتشر کرده است،‌ این ادعاها را رد می‌کند.

بیش از دو سال و چهار ماه از بازداشت حمید نوری ملقب به «حمید عباسی»، دادیار سابق قوه قضائیه جمهوری اسلامی در سوئد می‌گذرد. حمید نوری متهم به دست داشتن در اعدام دسته‌جمعی زندانیان سیاسی در تابستان سال ۶۷ در زندان گوهردشت است.

پس از سپری شدن بیش از دو سال از دستگیری حمید نوری، خبرگزاری میزان، پایگاه رسانه‌ای قوه قضائیه جمهوری اسلامی تصمیم گرفت سکوتش درباره بازداشت او و برگزاری دادگاه این کادر سابق خود را بکشند و به طرح ادعاهای مختلف علیه دادگاهی که در استکهلم برگزار می‌شود، روی بیاورد.

جدا از اینکه طرح چنین ادعاهایی -آن هم زمانی که بیش از دو سوم جلسات دادگاه برگزار شده- با چه اهدافی انجام می‌شود، راستی‌آزمایی آنها حائز اهمیت است و از پس همین راستی‌‌آزمایی‌ها، احتمالا اهداف طرح چنین ادعاهایی نمایان خواهد شد.

میزان، خبرگزاری قوه قضائیه جمهوری اسلامی، اولین بار طی گزارشی کوتاه به تاریخ دوشنبه ۲۷ دی ماه ۱۴۰۰ به موضوع دادگاه حمید نوری پرداخت و ادعاهای مختلفی چون «ربودن حمید عباسی، شکنجه، عدم ملاقات با خانواده، عدم دسترسی آزادانه به وکیل، ممانعت از دریافت عینک مطالعه» و مانند این‌ها را مطرح کرد که «زمانه» در مجموعه گزارش‌هایی بر اساس صحبت‌های حمید نوری در دادگاه، متن بازجویی‌های پلیس و همچنین اسناد و شواهد موجود، به راستی‌آزمایی آن ادعاها پرداخت.

خبرگزاری میزان اما در انتهای گزارش خود با اشاره به شروع دور جدید جلسات دادگاه حمید نوری در سال میلادی ۲۰۲۲، اعلام کرده بود که دستگاه قضایی قصد دارد شرایطی فراهم کند تا «از این‌ پس افکار عمومی داخل نیز با وقایع و رخداد‌های اتفاق افتاده در این دادگاه و حاشیه آن آشنا و مطلع» شوند. در همین راستا یک کانال تلگرامی به نام «محاکمه استکهلم» راه‌اندازی شده (در حالی که تلگرام در ایران فیلتر است) که تاکنون بیش از ۵۰ ویدئوی کوتاه منتشر شده در وب‌سایت خبرگزاری میزان با نام «استکهلم‌نامه» را بازنشر کرده است.

در مجموعه ویدئوهای استکهلم‌نامه برخی ادعاها به صورت مکرر و برای چندین بار بدون ارائه هیچ‌گونه منبع و سندی تکرار می‌شود، از جمله ادعای ضرب و شتم نوری، دسترسی نداشتن به عینک مطالعه، هزینه ۵۰ میلیون یورویی دادگاه و غیره.

اما یکی از مهم‌ترین موردهای اختلاف نظر در دادگاه حمید نوری که اخیرا قوه قضائیه نیز بر روی آن دست گذاشته، اسم زندان گوهردشت یا همان رجایی‌شهر است. خبرگزاری میزان در قسمت بیست‌وپنجم مجموعه ویدیوهای استکهلم‌نامه با عنوان «جدال لفظی حمید نوری و منافقین بر سر واژه‌ها» به موضوع نام زندان رجایی‌شهر پرداخته است و بخشی از سخنان حمید نوری را بازتاب داده که در دادگاه گفته بود در ایران «زندانی به نام گوهردشت وجود ندارد».

اما چرا انکار این نام از سوی حمید نوری و قوه قضائیه تا این حد حائز اهمیت شده و چرا پرداختن به تاریخچه نام این زندان مهم است؟

ریشه این انکار را می‌توان در پس اعدام زندانیان سیاسی جست، زیرا پذیرش نام «گوهردشت» مساوی است یا پذیرش اعدام‌های سال ۶۷ و منابعی که در مورد این اعدام‌ها اطلاع‌رسانی کرده‌اند. جمهوری اسلامی حاضر به پذیرش این موضوع نیست، نتیجتا به قَلب واقعیت و انکار تاریخ روی آورده است.

از این‌رو در گزارش تحقیقی پیش‌رو بر اساس مستندات تاریخی و منابع مختلف، از جمله منابع جمهوری اسلامی، به تاریخچه این زندان و ریشه نام/نام‌های آن خواهیم پرداخت.

تاریخچه زندان گوهردشت/رجایی‌شهر

همان‌طور که گفته شد یکی از مهم‌ترین نکاتی که در دادگاه حمید نوری بین طرفین مورد مناقشه قرار گرفته، وجود زندانی به نام زندان «گوهردشت» در ایران است. حمید نوری ضمن اینکه ادعا می‌کند تنها در زندان «اوین» کار کرده و در مقطع اعدام‌ها نیز در «مرخصی زایمان» همسرش به سر می‌برده است، ادعا می‌کند «هیچ‌گاه در ایران زندانی به نام گوهردشت وجود نداشته است و نام زندانی که در کرج واقع شده و زندانیان سیاسی را در آنجا نگهداری می‌کردند، رجایی‌شهر است.»

اما قبل از اینکه به راستی‌آزمایی این موضوع بپردازیم، لازم است نگاهی به تاریخچه زندان گوهردشت/رجایی‌شهر بندازیم.

زندان گوهردشت/رجایی‌شهر در استان البرز، شهر کرج، محله گوهردشت (رجایی‌شهر) و در بلوار مؤذن قرار دارد.

موقعیت زندان گوهردشت/رجایی‌شهر در کرج - عکس: Google Maps

محله «گوهردشت» پس از انقلاب اسلامی به «رجایی‌شهر» تغییر نام پیدا کرد، اما مردم هنوز این محله را به نام گوهردشت می‌شناسند و از اسم گوهردشت استفاده می‌کنند.

بر اساس سندی که در «مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی» منتشر شده است، نام محله گوهردشت در تاریخ ۱۳ اسفند ۱۳۶۷ (بعد از اعدام‌ها) از طریق مصوبه‌ای که توسط میرحسین موسوی - نخست‌وزیر وقت- صادر شد، به صورت رسمی به رجایی‌شهر تغییر کرد. این تغییر نام در سال ۱۳۶۷ با استناد به ماده ۱۳ قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری مصوب سال ۱۳۶۲ صورت گرفت. با این حال از تاریخ دقیق تغییر نام زندان گوهردشت اطلاع دقیقی در دست نیست.

نماگرفت از وب‌سایت مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی

با این وجود نام رجایی‌شهر تا جایی برای این منطقه غریب و بلااستفاده است که شهرداری «کلان شهر کرج» ناگزیر است در اخبار و نقشه‌های رسمی یا از اسم «گوهردشت» استفاده کند یا زمانی که «رجایی‌شهر» نوشته می‌شود، مقابل آن اسم «گوهردشت» را نیز به منظور روشن شدنِ منظور بنویسد. علاوه بر این با یک جستجوی ساده در وب‌سایت شهرداری کرج می‌توان موارد متعددی را یافت که از اسم «گوهردشت» برای این محله که در شمال شهر کرج قرار دارد، استفاده شده است.

پایین و بالا بگیرید و بکشید

آنچه مشخص است پروژه ساخت زندان گوهردشت/رجایی‌شهر در سال‌های آخر حکومت محمدرضا شاه پهلوی کلید خورد، اما با وقوع انقلاب ناتمام ماند و اتمام پروژه ساخت این زندان سال ۱۳۶۱ به اتمام رسید. زندان بزرگ گوهردشت/رجایی‌شهر بر خلاف زندان اوین شامل تعداد زیادی سلول انفرادی و ساختمان‌های به هم متصل‌ است.

اطلاعات زیادی درباره تاریخچه این زندان و چگونگی ساخت آن وجود ندارد.

زندان گوهردشت/رجایی‌شهر گنجایش نگهداری از سه هزار زندانی را دارد. این زندان که در دهه ۶۰ بیشتر با نام «گوهردشت» شناخته می‌شد، محلی برای نگهداری زندانیان سیاسی بود، اما بعد از دهه ۶۰ به محلی برای نگهداری مجرمان جرائم خطرناک مانند قتل و موادمخدر در استان تهران و البرز تبدیل شد. این زندان تا سال ۱۳۸۸ بند مخصوص به نگهداری از زندانیان سیاسی-عقیدتی نداشت، با این حال در موارد متعددی زندانیان سیاسی-عقیدتی به این زندان منتقل می‌شدند. پس از اعتراض‌هایی که سال ۱۳۸۸ نسبت به نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری شکل گرفت، بندهایی مخصوص نگهداری زندانیان سیاسی-عقیدتی راه‌اندازی شد و در حال حاضر زندانیان سیاسی در این بندها نگهداری می‌شوند.

زندان گوهردشت/رجایی‌شهر از زمان بهره‌برداری تاکنون سابقه‌ای طولانی در نقض حقوق بشر داشته است و همواره گزارش‌های متعددی از شکنجه، نگهداری در سلول انفرادی، بد رفتاری، تجاوز، اعدام، و عدم امکانات رفاهی مناسب از این زندان منتشر شده است. از این‌رو در تاریخ دی‌ماه ۱۳۹۶، وزارت خزانه‌داری ایالات متحده آمریکا زندان گوهردشت/رجایی‌شهر و غلامرضا ضیایی، رئیس وقت این زندان را به دلیل ارتباط با نقض حقوق بشر تحریم کرد، زیرا بسیاری از معترضانی که در جریان اعتراض‌های سراسری دی‌ماه ۱۳۹۶ بازداشت شده بودند، در این زندان نگهداری می‌شدند.

اتحادیه اروپا نیز زندان گوهردشت/رجایی‌شهر را به دلیل آنچه سرکوب و کشتار معترضان در جریان اعتراض‌های آبان ۹۸ خوانده، به همراه زندان‌های اوین و تهران بزرگ (فشافویه) در سال ۲۰۲۱ مورد تحریم قرار داد.

در حال حاضر اعدام‌های دو استان تهران و البرز در زندان گوهردشت/رجایی‌شهر انجام می‌شود و زندانیان برای اجرای حکم اعدام به واحد اجرای احکام این زندان فرستاده می‌شود.

حمید نوری در بازجویی پلیس درباره زندان گوهردشت چه گفت؟

حمید نوری در جریان دور اول و دوم دفاعیاتش که در نوامبر ۲۰۲۱ و مارس ۲۰۲۲ برگزار شد، تماما وجود زندانی به نام «گوهردشت» در ایران را انکار کرد. او در روز اول دفاعیات خود در تاریخ سه‌شنبه ۲۳ نوامبر ۲۰۲۱ / ۲ آذر ۱۴۰۰، در پاسخ به شاکیان و شاهدان پرونده که گفته بودند حمید عباسی (نوری) را در زندان گوهردشت دیده‌اند، گفت اگر «کسی در ایران اسم زندان گوهردشت را بیاورد به او می‌خندند» و در ادامه چنین گفت:

«زندانی در ایران به نام گوهردشت نداریم، این یک جعل تاریخی است، این یک دروغ است، واقعیت ندارد، از همین چیزهایی است که در این ۳۳ سال ساخته شده... اصلا ما گوهردشت نداریم، اصلا در ایران بگویی زندان گوهردشت به تو می‌خندند... اسم اصلی زندان گوهردشت چیست؟ ما شهری داریم به نام گوهردشت، بله درست است! این که شهر کرج است، این زندان رجایی‌شهر در شهر گوهردشت است، در سال ۶۰ رئیس‌جمهور ایران محمدعلی رجایی را شهید کردند، همین سازمان، همین گروهک... شهید رجایی اهل کرج بود، در شهر گوهردشت من خبر ندارم، مردم کرج و مردم شهر گوهردشت به عشق شهید رجایی بعد از اینکه شهید شد اسم شهرشان را عوض کردند، شهری به نام گوهردشت دیگر ندارم، زندانی به نام گوهردشت نداریم... پس چرا این‌ها می‌گویند گوهردشت؟ حقیقت را نمی‌گویند، دروغ می‌گویند، چون رجایی را کشتند...»

◼️ صحبت‌های حمید نوری درباره انکار وجود زندانی به نام «گوهردشت» در روز اول دفاعیاتش را اینجا بشنوید:

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

حمید نوری در حالی ادعا کرد که در ایران زندانی به نام «گوهردشت وجود نداشته و این جعل تاریخی است» که در جریان ۳۴ جلسه بازجویی پلیس سوئد، بیش از ۵۰ بار اسم زندان «گوهردشت» را بدون هیچ‌گونه حساسیتی استفاده کرده و حتی تاریخچه تغییر نام زندان از «گوهردشت» به «رجایی‌شهر» را برای پلیس شرح داده است.

حمید نوری در یکی از جلسات بازجویی به تاریخ ۲۸ نوامبر ۲۰۱۹ / ۷ آذر ۱۳۹۸ زمانی که پلیس از او می‌خواهد در مورد زندان‌های «اوین و گوهردشت» توضیح دهد، ابتدا می‌گوید نام این زندان «رجایی‌شهر» است و در شهر گوهردشت قرار دارد»، اما در پاسخ به سوالات پلیس که از او می‌خواهند شرایط زندان اوین و گوهردشت را توضیح دهد، از اسم زندان «گوهردشت» استفاده می‌کند و چنین می‌گوید:

«فاصله زندان اوین تا زندان گوهردشت حدود ۱۰۰ کیلومتر است...»

متن بازجویی حمید نوری در اداره پلیس سوئد به تاریخ ۲۸ نوامبر ۲۰۱۹ / ۷ آذر ۱۳۹۸

حمید نوری در بخش دیگری از همین بازجویی موقعیت مکانی زندان گوهردشت، مسیری که می‌توان به زندان رفت، دیوارهای زندان، درب ورودی و غیره را توضیح می‌دهد و پلیس سوالاتی درباره اینکه هر روز چگونه و از چه مسیری به سر کار می‌رفته از او می‌پرسد و او نیز توضیحات دقیقی درباره زندان «گوهردشت» و چگونگی ورود به آن ارائه می‌دهد. در همین بخش او بار دیگر از نام زندان «گوهردشت» استفاده می‌کند و تاکید می‌کند توضیحاتش در مورد زندان «گوهردشت» است نه زندان «اوین» و پلیس در پاسخ می‌گویند متوجه هستند که «تمرکز صحبت‌ها بر روی زندان گوهردشت» است.

متن بازجویی حمید نوری در اداره پلیس سوئد به تاریخ ۲۸ نوامبر ۲۰۱۹ / ۷ آذر ۱۳۹۸

در بخش دیگری از متن بازجویی حمید نوری، پلیس از او درباره وجود تغییرات (اشاره به اعدام‌های سال ۶۷) در زندان گوهردشت قبل یا بعد از به دنیا آمدن دخترش سوال می‌پرسد -زیرا حمید نوری ادعا کرده در مقطعی که اعدام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ جریان داشته او در مرخصی زایمان به سر می‌برده- و نوری در پاسخ بدون اینکه کوچک‌ترین حساسیتی در مورد استفاده از نام «گوهردشت» داشته باشد، می‌گوید «چیزهایی به یاد دارد و ممکن است یک یا شاید هم دو بار برای جمع‌آوری نامه و این‌ها به آنجا [گوهردشت] رفته باشد.»

متن بازجویی حمید نوری در اداره پلیس سوئد به تاریخ ۲۸ نوامبر ۲۰۱۹ / ۷ آذر ۱۳۹۸

در ادامه همین بازجویی پلیس سوالاتی درباره تفکیک زندانیان سیاسی و غیرسیاسی در بندهای مختلف زندان گوهردشت از حمید نوری پرسیده می‌شود و او توضیح می‌دهد در زندان «اوین» زندانیان مخالف حکومت را از بقیه زندانیان جدا نگه‌داری می‌کردند و در پاسخ به پلیس سوئد می‌گوید «حدس می‌زند چون در زندان اوین چنین بوده، احتمال ‌می‌دهد در زندان گوهردشت هم همان‌گونه بوده است» و بار دیگر از اسم زندان «گوهردشت» استفاده می‌کند.

متن بازجویی حمید نوری در اداره پلیس سوئد به تاریخ ۲۸ نوامبر ۲۰۱۹ / ۷ آذر ۱۳۹۸

در ادامه پلیس از حمید نوری در مورد ملاقات با زندانیان در زندان گوهردشت سوال می‌پرسد و او در پاسخ می‌گوید که آنها را در «بخش اداری زندان [گوهردشت] دیده است» و سعی می‌کند موقعیت آن بخش اداری را در زندان گوهردشت برای پلیس ترسیم کند- احتمالا بر روی کاغذ-.

متن بازجویی حمید نوری در اداره پلیس سوئد به تاریخ ۲۸ نوامبر ۲۰۱۹ / ۷ آذر ۱۳۹۸

در ادامه پلیس در مورد دادیار زندان گوهردشت از حمید نوری سوال می‌پرسد و او ابتدا فکر می‌کند منظور پلیس دادیار زندان اوین است، پلیس سعی می‌کند به او توضیح دهد که منظورشان اوین نیست و خود نوری سریعا می‌گوید آیا منظور زندان «گوهردشت» است؟ و وقتی پلیس تایید می‌کند در پاسخ می‌گوید که «ناصریان» دادیار زندان «گوهردشت» بوده است.

متن بازجویی حمید نوری در اداره پلیس سوئد به تاریخ ۲۸ نوامبر ۲۰۱۹ / ۷ آذر ۱۳۹۸

نوری در بازجویی پلیس بارها و بارها از اسم زندان «گوهردشت» استفاده می‌کند و از متن صحبت‌هایش چنین استنباط می‌شود که مشکلی با استفاده از این اسم برای زندان «رجایی‌شهر» ندارد. او علاوه بر ناصریان توضیحات بیشتری در مورد دیگر مدیران و روسای زندان گوهردشت ارائه می‌دهد، با این وجود تاکید می‌کند او «تنها هفت-هشت بار به زندان رجایی‌شهر یا گوهردشت» رفته است. پلیس به او می‌گوید با توجه به اینکه ادعا می‌کند تنها «چند بار به زندان گوهردشت رفت و آمد داشته، اما اطلاعات دقیقی که از این زندان دارد برای آنها جالب توجه است». در واقع از حرف‌های حمید نوری چنین می‌توان فهمید که این زندان به هر دو نام گوهردشت و رجایی‌شهر شناخته می‌شود.

متن بازجویی حمید نوری در اداره پلیس سوئد به تاریخ ۲۸ نوامبر ۲۰۱۹ / ۷ آذر ۱۳۹۸

در ادامه همین جلسه پلیس درباره نقش «محمد مقیسه‌ای» و «داوود لشکری» از حمید نوری سوال می‌کند و او ضمن تایید این موضوع که محمد مقیسه‌ای همان ناصریان است، می‌گوید در «ایران رایج است همه دو نام داشته باشند» و با قاطعیت می‌گوید که «محمد مقیسه‌ای دادیار زندان گوهردشت بود و داوود لشکری نیز در گوهردشت کار می‌کرد».

متن بازجویی حمید نوری در اداره پلیس سوئد به تاریخ ۲۸ نوامبر ۲۰۱۹ / ۷ آذر ۱۳۹۸

در یکی دیگر از جلسات بازجویی به تاریخ ۱۰ دسامبر ۲۰۱۹ / ۱۹ آذر ۱۳۹۸ پلیس از حمید نوری با این پرسش جلسه بازجویی را شروع می‌کند:

«پلیس: شما در بازجویی‌های قبلی گفتید که احتمالا در زندان گوهردشت بوده‌اید، احیانا دو بار در سال ۱۳۶۷. آیا همچنان به آن [گفته‌ها] پایبند هستید؟
حمید نوری: بله. گفتم احتمالا»

حمید نوری با وجود اینکه در جلسات بازجویی پلیس اذعان کرده به حرف‌هایی که گفته پایبند است، اما در دومین روز از بخش اول دفاعیاتش مجددا به انکار وجود زندانی به نام «گوهردشت» روی آورد و استفاده از این نام را «سیاستی برای بهم ریختن تمرکزش» خواند.

متنی که در ادامه می‌آید صحبت‌های حمید نوری در روز دوم دفاعیاتش در تاریخ ۲۵ نوامبر ۲۰۲۱ / ۴ آذر ۱۴۰۰ است:

«یکی از سیاست‌هایی که اینجا اعمال می‌شود بهم ریختن تمرکز من است. من خیلی حواسم جمع است، خیلی زرنگ و باهوشم، در این دام نمی‌افتم... یک سری کلمات را اشتباه گفته‌اند و من به عنوان یک ایرانی باید بگویم، ما در ایران سازمانی به نام مجاهدین و زندانی به نام گوهردشت نداشتیم. اگر این‌طوری بگویم به محض اینکه به ایران بروم به جرم جعل هویت من را زندانی می‌کنند، خواهش می‌کنم شرایط من را درک کنید. من اگر اسم مجاهدین را ببرم به محض اینکه به ایران برسم دستگیر می‌شوم، دستگاه قضایی ایران فوق‌العا‌ده جدی و قانونمند است. من در بازجویی‌هایم گفته‌ام الان که اسم مجاهدین و گوهردشت را برده‌ام می‌ترسم. از همین الان ترس وجودم را گرفته، من برسم ایران صد در صد دستگیر می‌شوم، شک ندارم.»

حمید نوری اما برخلاف چیزی که در روز دوم دفاعیاتش ادعا می‌کند، در بازجویی پلیس بارها از اسم «زندان گوهردشت» استفاده کرد و به صراحت اظهار داشت که در ایران زندانی با این نام وجود داشته است.

بخش دیگری از صحبت‌های حمید نوری در پاسخ به پرسش دادستان در روز دوم دفاعیاتش به شرح زیر است:

«دادستان: گفتی محل کارت اوین بود اما برای ماموریت به گوهردشت می‌رفتی، می‌دانی از سال ۶۴ تا ۶۸ چند بار رفتی؟
حمید نوری: من زندان گوهردشت نرفتم اگر منظور رجایی‌شهر است تا بگویم. اگر بگوییم گوهردشت یعنی تایید کردم، برای من مجازات دارد خواهش می‌کنم خانم دادستان من را درک کنید.»

او در این بخش نکته مهمی را عنوان می‌کند، می‌گوید اگر از اسم «گوهردشت» استفاده کند یعنی تایید کرده است که زندانی به این اسم وجود دارد.

اگر به جلسات بازجویی پلیس برگردیم، حمید نوری در یکی دیگر از این جلسات که در تاریخ ۱۹ فوریه ۲۰۲۰ برگزار شده، برای پلیس زندان‌هایی که در دهه شصت در استان تهران وجود داشت را توضیح می‌دهد و از زندان «گوهردشت» به عنوان یکی از زندان‌های تهران اسم می‌برد و می‌گوید این زندان نام دیگری هم دارد که «رجایی‌شهر» است.

نوری همچنین در یکی دیگر از جلسات بازجویی به تاریخ ۷ مِه ۲۰۲۰ / ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۹ واقعه‌ای را توضیح می‌دهد که زنی را به زندان «رجایی‌شهر» برده و در ابتدا همین بخش اذعان می‌کند که به زندان رجایی‌شهر، «گوهردشت» نیز گفته می‌شود.

متن بازجویی حمید نوری در اداره پلیس سوئد به تاریخ ۷ مِه ۲۰۲۰ / ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۹

یکی دیگر از موارد جالب توجه در بازجویی‌هایی حمید نوری، زمانی است که در مورد تغییر نام شهر و زندان گوهردشت به پلیس توضیحاتی ارائه می‌دهد. او در این جلسه بازجویی که در تاریخ ۱۳ مِه ۲۰۲۰ / ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۹ برگزار شده، همانند روز اول دفاعیاتش واقعه ترور محمدعلی رجایی را توضیح می‌دهد، اما با این تفاوت که می‌گوید اگرچه بعد از ترور محمدعلی رجایی شهر و زندان گوهردشت به «رجایی‌شهر» تغییر نام پیدا کرد، ولی «زندان همچنان گوهردشت نامیده می‌شود، نه رجایی‌شهر». او حتی در یکی دیگر از جلسات بازجویی‌اش مجددا به این موضوع باز می‌گردد و می‌گوید هرگاه از اسم «رجایی‌شهر» استفاده کرد «منظورش زندان گوهردشت» است.

متن بازجویی حمید نوری در اداره پلیس سوئد به تاریخ ۱۳ مِه ۲۰۲۰ / ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۹

حمید نوری در روزهای سوم، چهارم و پنجم ارائه دفاعیات خوددر ماه نوامبر ۲۰۲۱، درباره همان موضوعاتی که در بازجویی پلیس صحبت کرده بود مانند «تعداد دفعاتی که به زندان گوهردشت رفت و آمد داشته، روسای آن و وضعیت زندان» توضیحاتی ارائه داد و زمانی که مورد سوال قرار گرفت همان حرف‌ها را تکرار کرد، اما با این تفاوت که بر خلاف بازجویی پلیس دیگر به هیچ عنوان از اسم «گوهردشت» استفاده نکرد و فقط از اسم فعلی این زندان، یعنی «رجایی‌شهر» نام برد.

در جریان روز ششم ارائه دفاعیات حمید نوری که در تاریخ دوم دسامبر ۲۰۲۱ / ۱۱ آذر ۱۴۰۰ برگزار شد، کِنت لوئیس، وکیل مشاور سازمان مجاهدین خلق مشخصا در مورد نام زندان «گوهردشت» سوالاتی از حمید نوری پرسید و نوری گفت تا جایی که به یاد دارد نام این زندان «رجایی‌شهر» بوده.

این بخش از صحبت‌های کنت لوئیس و حمید نوری به شرح زیر است:

«کنت لوئیس: شما می‌گویید همه کسانی که در گوهردشت بودند، همه دروغ می‌گویند چون زندان گوهردشت وجود ندارد.
حمید نوری: نه، نمی‌گویم همه آنها. می‌گویم این داستان ساختگی است نه اینکه کسانی که زندان بوده‌اند دروغگویند.
کنت لوئیس: سوال من سر نام این زندان است. تا آنجا که من فهمیدم، وقتی سال ۶۴ به زندان گوهردشت می‌روید، همان وقتی که برادرتان شهید شد، آن زمان نام زندان چه بود؟
حمید نوری: رجایی‌شهر فکر کنم. روی تابلویش نوشته شده بود آموزشگاه رجایی‌شهر یا ندامتگاه رجایی‌شهر. وقتی اوین بودم، زندانی‌هایی که از رجایی‌شهر به اوین منتقل می‌شدند همه می‌گفتند "ما از زندان رجایی‌شهر آمده‌ایم". هیچ‌کس در زندان اوین نمی‌گفت زندان گوهردشت، جرم بود و باهاش برخورد می‌کردند.»

آنچه مشخص است، حمید نوری نه تنها در جریان ۸ روزی که دور اول و دوم دفاعیاتش را ارائه می‌داد سعی کرد تماما وجود زندانی به نام گوهردشت را انکار کند، بلکه صحبت‌هایی که در بازجویی پلیس داشت را نیز انکار کرد.

اسناد جمهوری اسلامی در مورد زندان گوهردشت/رجایی‌شهر

اگرچه اطلاعات و مستندات درباره تاریخچه زندان گوهردشت/رجایی‌شهر، که یکی از مهم‌ترین، بزرگ‌ترین و شناخته‌شده‌ترین زندان‌های ایران به شمار می‌رود محدود است، اما در اسناد، خبرها، کتاب‌ها و خاطرات بیشماری می‌توان درباره این زندان که به عنوان «گوهردشت» از آن نام برده شده، مطالب متعددی پیدا کرد.

روزنامه کیهان که از آن به عنوان محافظه‌کارترین روزنامه ایران نام برده می‌شود و حسین شریعتمداری، مدیر مسئول آن مستقیما توسط علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی انتخاب شده، در گزارش‌های متعددی به اعدام دسته‌جمعی زندانیان در تابستان ۶۷ پرداخته است و برای زندان رجایی‌شهر از اسم «گوهردشت» استفاده کرده که در ادامه به مواردی از آنها خواهیم پرداخت.

زمانه در طی تحقیقات برای تهیه این گزارش، به یک مطلب مهم در روزنامه کیهان برخورد کرده است.

روزنامه کیهان در شهریور ماه ۱۳۹۵ چندین گزارش درباره «انکار اعدام‌های تابستان ۱۳۶۷» منتشر کرده است که در همه این گزارش‌ها بارها به اسم زندان «گوهردشت» اشاره شده است. یکی از این گزارش‌ها به تاریخ ۲ شهريور ۱۳۹۵ به نام «رهایی از توهم» که در حقیقت برگرفته از جلد بیست‌وهشتم از مجموعه کتاب‌های «نیمه پنهان» است که تحت عنوان «رهایی از توهم» در مرداد ۱۳۸۷ توسط «دفتر پژوهش‌های موسسه کیهان» منتشر شده، «روایت یک عضو سابق سازمان مجاهدین» را بازنشر کرده است که علاوه بر استفاده از اسم «گوهردشت»، از فردی به نام «عباسی» نام می‌برد که دستیار ناصریان (محمد مقیسه‌ای)، دادیار زندان گوهردشت بوده است.

جلد کتاب «رهایی از توهم» متشر شده در سال ۱۳۸۷

این موضوع که در کتاب «رهایی از توهم» منتشر شده یک نکته بسیار مهم دارد، حمید نوری در دادگاه پذیرفته که با نام «حمید عباسی» در زندان اوین کار می‌کرده و ادعا می‌کند هیچ‌گاه در زندان گوهردشت/رجایی‌شهر کار نکرده است و شاهدانی که در دادگاه شهادت داده‌اند او را در زندان گوهردشت به عنوان کارمند دادیاری دیده‌اند، به دروغ‌گویی متهم می‌کند. اما در کتاب «رهایی از توهم» که توسط «دفتر پژوهش‌های موسسه کیهان» منتشر شده، از «عباسی» اسم برده شده که به عنوان دستیار ناصریان (محمد مقیسه‌ای) در زندان گوهردشت کار می‌کرده است:

«در اواسط سال ۱۳۶۵ آقای ناصریان، دادیار زندان گوهردشت شد. با ورود او پرونده‌های بسیاری به جریان افتاد و جریان عفو و مرخصی زندانیان روند تازه‌ای یافت. تا آن موقع اگرچه هیئت عفو حضرت امام بارها در زندان‌ها از جمله گوهردشت رفت‌وآمد کرده بودند، اما کمتر نتیجه‌ای از این رفت و آمدها گرفته شده بود. ولی با آمدن ناصریان همه چیز سرعت یافت. او به طور مکرر با بچه‌ها در اتاق‌ها و حسینیه زندان دیدار می‌کرد و سر حوصله و با دقت به حرف‌های تک‌تک آنها گوش می‌داد و از خواسته‌هایشان یادداشت برمی‌داشت و به تدریج به آنها رسیدگی می‌کرد. دستیاری داشت به نام عباسی که اصلاً بچه‌ها بین خودشان و او فاصله‌ای احساس نمی‌کردند. جوان و خیلی صمیمی بود و اغلب اوقات با بچه‌ها در داخل سالن مشغول گپ زدن و خوش و بش بود و یا در بازی‌ها و مسابقات مختلف ورزشی سالن شرکت می‌کرد. از همین رو اوقاتی که ناصریان حضور نداشت، بچه‌ها درخواست‌هایشان را به او می‌دادند.»

نماگرفت از وب‌سایت روزنامه کیهان

آنچه در کتاب «رهایی از توهم» به نقل از «یک عضو سابق مجاهدین» آمده و توسط یکی از شناخته‌شده‌ترین مراکز نشر جمهوری اسلامی منتشر شده، حقیقتی را آشکار می‌کند که حمید نوری در تمام طول دادگاه سعی در انکار آن دارد و خبرگزاری میزان، پایگاه رسانه‌ای قوه قضائیه جمهوری اسلامی نیز به تبع سعی در تکرار این انکار تاریخی دارد.

روزنامه کیهان همچنین در تاریخ ۲۳ شهريور ۱۳۹۵ گزارش دیگری با عنوان «ادعای قتل‌عام چند ده هزار نفری در زندانی با کمتر از ۲۰۰۰ زندانی!» منتشر کرد که ضمن نقد کتاب‌های ایرج مصداقی و تلاش برای یافتن تناقض در تعداد زندانیان نگهداری شده در این زندان، شش بار از اسم «گوهردشت» برای زندان رجایی‌شهر استفاده کرده است.

نماگرفت از وب‌سایت روزنامه کیهان

روزنامه کیهان همچنین در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۰ گزارشی تحت عنوان «پاسداشت مرحوم حسن شایانفر در گفت‌وگو با قاسم تبریزی، محمدحسین و مرتضی صفارهرندی» منتشر کرده است. حسن شایانفر در دهه ۶۰ بخش فرهنگی زندان قزل‌حصار را راه‌اندازی کرد و با نام مستعار «معصومی» آنجا را اداره می‌کرد. در بخشی از مصاحبه روزنامه کیهان، قاسم تبریزی خاطراتی درباره دوره‌ای که حسین شایانفر در زندان قزل‌حصار مشغول به کار بود را چنین توضیح می‌دهد:

«بعد از مدتی در زندان گوهردشت و اوین هم جلساتی را برگزار کرد، اما امکانات و موقعیتی که در زندان قزل‌حصار برای او فراهم بود در دو زندان دیگر فراهم نبود. از اقداماتی که ایشان در کنار کار تبلیغاتی و رسیدگی به وضعیت زندانیان انجام می‌داد تشکیل کلاس‌های درسی برای زندانیان بود...»

نماگرفت از وب‌سایت روزنامه کیهان

در این مصاحبه که تاریخ آن مصادف است با برگزاری جلسات دادگاه حمید نوری در استکهلم و از لحاظ بازه زمانی مربوط به همین چند ماه اخیر است، نه تنها از اسم «گوهردشت» برای زندان رجایی‌شهر استفاده شده، بلکه از یکی از عوامل مدیریتی زندان اسم برده که به در دهه ۶۰ به زندان گوهردشت رفت و آمد داشته و یکی از کارهایشی به گواه همین مصاحبه شناسایی افراد مهم گروه‌های مخالف جمهوری اسلامی مانند چریک‌های فدایی خلق، سلطنت‌طلب‌ها، مجاهدین و غیره بوده است. 

اکبر هاشمی رفسنجانی که یکی از شناخته‌شده‌ترین چهره‌های جمهوری اسلامی است و دو دوره ریاست جمهوری، ریاست مجلس خبرگان رهبری و ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام را در کارنامه دارد، در کتاب خاطرات خود به زندان گوهردشت اشاره کرده است.

هاشمی رفسنجانی در کتاب خاطرات روزانه خود به نام «عبور از بحران» در خاطره مربوط به جمعه ۱ خرداد ۱۳۶۰ به بازدید از زندان گوهردشت پرداخته و چنین می‌نویسد:

«در راه برگشت به تهران، زندان بزرگ گوهردشت را همراه با عفت و بچه‌ها که همرا هم ‏بودند، بازدید کردم. این زندان را رژیم شاه ساخته و هنوز ناتمام است. اخیراً دادستانی انقلاب، دست‌اندرکار اتمام آن است. خیلی بزرگ و مدرن است. همه چیز در خودش دارد؛ شبیه ‏شهری است. امید است که در جمهوری اسلامی همیشه خالی باشد.»

نماگرفت از وب‌سایت مرکز اسناد آیت‌الله هاشمی رفسنجانی

علاوه بر خاطرات اکبر هاشمی رفسنجانی، موارد متعدد و نزدیک‌تری از لحاظ فاصله زمانی به حال حاضر در برخی دیگر از روزنامه‌ها و رسانه‌های جمهوری اسلامی وجود دارد که از «زندان رجایی‌شهر» به عنوان «زندان گوهردشت» نام برده‌اند، زیرا همان‌گونه که حمید نوری در بازجویی پلیس سوئد گفته بود، این زندان بیشتر به نام گوهردشت شناخته می‌شود.

پس از اعدام گسترده زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷، دومین باری که نام زندان گوهردشت/رجایی‌شهر به صورت گسترده مطرح شد، به سرکوب اعتراض‌های سال ۱۳۸۸ نسبت به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری باز می‌گردد. در آن زمان تعداد زیادی از بازداشت شدگان این اعتراض‌ها به بازداشتگاه کهریزک و زندان گوهردشت/رجایی‌شهر منتقل شدند و اخباری در رابطه با تجاوز گروهی از زندان‌بان‌ها و بهیاران به زنان در این زندان منتشر شد که ابعاد گسترده‌ای داشت و موضوع به مجلس شورای اسلامی هم کشیده شد.

روزنامه اعتماد که یکی از روزنامه‌های اصلاح‌طلب در ایران است، چهار‌شنبه ۲۷ آبان ۱۳۸۸ در شماره ۲۱۰۶ خود خبر «فجایع زندان گوهردشت و ابراز نگرانی نمایندگان مجلس از این فجایع» را در صفحه اول منتشر کرد. روزنامه اعتماد درباره این حوادث چنین نوشت:

«نمایندگان ضمن ابراز نگرانی از تکرار حوادثی چون فجایع قیامدشت و لواسان خواستار ورود مجلس به مرگ مشکوک پزشک کهریزک و حوادث زندان گوهردشت شدند - گروه سیاسی، فرزانه آئینی: نمایندگان ضمن ابراز نگرانی از تکرار حوادثی چون فجایع قیامدشت و لواسان خواستار ورود مجلس به این موضوع شدند. نمایندگان در جلسه علنی دیروز بهارستان در رایزنی‌های غیررسمی‌شان با چهره‌های بانفوذ و صاحب نام بهارستان خواستار پیگیری این حوادث فجیع شدند، چرا که هنوز شوک خبری تجاوز زندانبان و یکی از بهیاران زندان گوهردشت به بیش از ۲۰ زن در بند این زندان و بازجویی از متهمان این پرونده فروکش نکرده است.»

روزنامه اعتماد / ۲۷ آبان ۱۳۸۸ / شماره ۲۱۰۶

روزنامه اعتماد یک روز بعد در تاریخ پنج‌شنبه ۲۸ آبان ۱۳۸۸، در شماره ۲۱۰۷ مجددا به موضوع حوادث زندان گوهردشت پرداخت و چنین نوشت:

«گروه سیاسی: مسوولان امنیتی، انتظامی و وزارت کشور دیروز به اعضای کمیسیون امور داخلی در مورد حوادث زندان گوهردشت و فجایع قیامدشت و لواسان گزارش دادند. مسوولان امنیتی - انتظامی کشور همچنین پس از ارائه گزارشات در مورد فجایع مذکور در مورد مرگ پزشک کهریزک نیز به اعضای کمیسیون امور داخلی توضیحاتی ارائه کردند.»

دو روز بعد در تاریخ شنبه ۳۰ آبان ۱۳۸۸، روزنامه اعتماد در شماره ۲۱۰۸ مجددا در گزارشی به حوادث زندان گوهردشت با تیتر «تکذیب خبر مربوط به زندان گوهردشت» پرداخت و بیانیه روابط عمومی اداره کل زندان‌های استان تهران را منتشر کرد که در آن به نام زندان گوهردشت اشاره شده است:

«در پی چاپ گزارش نگرانی مجلس از فجایع گوهردشت، قیامدشت و لواسان، روابط عمومی اداره کل زندان‌های استان تهران، در نامه‌یی به روزنامه اعلام کرد خبر مربوط به زندان گوهردشت به هیچ وجه صحت ندارد و قویا تکذیب می‌شود. در تکذیبیه مزبور آمده است: با توجه به خبر چاپ شده در صفحه اول شماره ۲۱۰۶ مورخه ۲۷/۸/۸۸ آن روزنامه با عنوان «نگرانی مجلس از فجایع گوهردشت، قیامدشت و لواسان» و درج مطلبی درخصوص زندان گوهردشت (رجایی شهر) در این خبر، به اطلاع می رساند این خبر به هیچ وجه صحت ندارد و قویا تکذیب می شود.»

آنچه که در این خصوص اهمیت دارد نه تنها روزنامه اعتماد در سه شماره مختلف برای پوشش اخبار وقایع زندان گوهردشت/رجایی‌شهر از نام «گوهردشت» استفاده کرده است، بلکه اداره کل زندان‌های استان تهران نیز در نامه‌ای که به روزنامه اعتماد می‌نویسد از اسم «گوهردشت» برای این زندان استفاده می‌کند و در مقابل نام گوهردشت، رجایی‌شهر را داخل پرانتز می‌نویسد.

خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در تاریخ ۴ بهمن ۱۳۸۲ خبری در مورد «افسانه نوروزی»، زنی که به اتهام قتل یک مامور نیروی انتظامی زندانی شده بود، منتشر کرد که هم در تیتر و هم در متن گزارش از اسم زندان «گوهردشت» برای زندان رجایی‌شهر استفاده کرده و متن خبر نوشته شده او را از زندان اوین به «زندان گوهردشت رجایی‌شهر کرج» اعزام کرده‌اند.

نماگرفت از وب‌سایت خبرگزاری ایسنا

در موردی دیگر ،خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) در گزارشی به تاریخ ۱۹ دی ۱۳۹۴ درباره دستگیری «اراذل و اوباش در سطح شهر تهران» از اسم «گوهردشت» برای زندان رجایی‌شهر کرج استفاده کرده است. در این گزارش به نقل از امان‌الله قرایی مقدم، محقق تعلیم و تربیت چنین نوشته شده:

«وی با اشاره به مطالعه خود روی مجرمان در زندان رجایی‌شهر كرج (گوهردشت) گفت: در این بررسی های خود در این زندان متوجه شدم كه بسیاری از مجرمان و اوباش دستگیر شده به دنبال راهی برای انتقام محرومیت خود بودند...»

نماگرفت از وب‌سایت خبرگزاری ایرنا

خبرگزاری ایرنا در این گزارش مقابل اسم زندان رجایی‌شهر داخل پرانتز اسم گوهردشت را نوشته است.

خبرگزاری جمهوری اسلامی در خبر دیگری به تاریخ ۷ آذر ۱۳۹۲ گزارشی در مورد «قصد بازگشت ابراهیم نبوی به ایران» منتشر کرده است که در این گزارش مجددا از اسم «گوهردشت» برای زندان رجایی‌شهر استفاده شده است.

نماگرفت از وب‌سایت خبرگزاری ایرنا

همه این موارد نشان می‌دهد نام «گوهردشت» همچنان رایج‌ترین نام برای زندان «رجایی‌شهر» است، به گونه‌ای که در مکاتبات رسمی، خبرها، گزارش‌ها، کتاب و اسنادی که توسط رسانه‌ها و مدیران جمهوری اسلامی منتشر شده از همین نام استفاده شده است. همچنین نشان می‌دهد شهادت افرادی که به عنوان شاکی و شاهد در دادگاه حمید نوری حاضر شدند، ریشه در واقعیتی تاریخی دارد، اگرچه مشخص نیست نام زندان گوهردشت دقیقا از چه تاریخی به رجایی‌شهر تغییر پیدا کرد. موارد متعدد بیشتری نیز در این رابطه وجود دارد که در این گزارش به همین میزان اکتفا می‌کنیم.

علاوه بر این مدارکی که در جراید و کتاب‌های منتشر شده در ایران موجود است، در اسناد بین‌المللی هم از اسم زندان گوهردشت استفاده شده است. برای مثال در لیست تحریم‌های حقوق بشری اتحادیه اروپا به تاریخ ۱۲ آوریل ۲۰۲۱ / ۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ که زندان رجایی‌شهر نیز جزو مراکز مورد تحریم است، اشاره شده که این زندان به نام‌های دیگری هم شناخته می‌شود، از جمله به نام «گوهردشت».

نامه‌هایی از زندان

درباره زندان گوهردشت به وفور در کتاب‌هایی که زندانیان سابق درباره دهه ۶۰ و اعدام‌های دسته‌جمعی سال ۶۷ نوشته شده، از اسم گوهردشت استفاده شده است که بسیاری از این کتاب‌ها جزو مستندات دادستان در دادگاه حمید نوری هستند، مانند کتاب‌های ایرج مصداقی، مهدی اصلانی و محمود رویایی.

اما علاوه بر این کتاب‌ها، نامه‌های بسیاری از زندانیانی که در دهه ۶۰ در زندان گوهردشت زندانی بودند وجود دارد که به خانواده‌های خود نوشته‌اند و در آنها به اسم زندان «گوهردشت» اشاره شده است.

محمود علیزاده اعظمی، یکی از زندانیانی است که سال ۶۷ در گوهردشت اعدام شد و دختر او سولماز علیزاده جزو افرادی بود که در نوزدهمین جلسه دادگاه حمید نوری شهادت داد. نامه‌ای از محمود علیزاده وجود دارد که به دخترش سولماز علیزاده در تاریخ ۳۱ خرداد ۱۳۶۷ نوشته شده که از زندان گوهردشت نام برده است و دادستان نیز در دادگاه جزو ادله اثباتی به آن استناد کرد.

در این نامه که بر روی برگه‌های مخصوص نامه‌نگاری زندان نوشته شده، محمود علیزاده خطاب به دخترش چنین نوشته است:

«سولماز نازنینم، بیست روز است مجددا ما را به زندان گوهردشت برگردانده‌اند. اینجا اوضاع و احوال ...»

نامه محمود علیزاده از زندان گوهردشت به دخترش سولماز - برگرفته از مدارک الحاقی دادگاه حمید نوری

محمود علیزاده در این نامه اشاره می‌کند که آنها را به زندان گوهردشت منتقل کرده‌اند و در قسمت پایین این برگه مخصوص نامه‌نگاری زندان با این که نوشته شده «آموزشگاه رجایی‌شهر» اما او از اسم گوهردشت استفاده کرده است و مشخص است که این زندان بیشتر با نام «گوهردشت» در همان سال‌ها شناخته شده بود.

یکی دیگر از این نامه‌ها مربوط به بیژن بازرگان، از اعدام‌شدگان سال ۱۳۶۷ در زندان گوهردشت است. تاریخ این نامه ۱۶ شهریور ۱۳۶۴ است و بر روی برگه مخصوص نامه‌نگاری زندان رجایی‌شهر نوشته شده. لادن بازرگان آن را در اختیار زمانه قرار داده است.

بیژن بازرگان در این نامه که به پدرش، غضنفر بارزگان نوشته، از اسم زندان گوهردشت استفاده کرده است:

«امیدوارم که مامان بالاخره موفق به گرفتن ویزا بشود و بتواند به دیدار نوه‌هایش برود. از وقتی به گوهردشت آمده‌ام تا به حال نه یک نامه برایم نوشته‌اید و...»

نامه بیژن بازرگان به پدرش غضنفر بازرگان

لاله بازرگان، خواهر بیژن بازرگان جرو شاکیان پرونده حمید نوری است و جلسه سی‌ویکم شهادت خود را ارائه داد.

نامه‌های بیشماری از زندان وجود دارد که در دهه ۶۰ درباره شرایط زندان گوهردشت نوشته‌اند و به اسم این زندان اشاره کرده‌اند. این دو نامه نمونه‌‌ای از این نامه‌ها هستند که به وضوح نشان می‌دهد نام «گوهردشت» بسیار مرسوم‌تر و پرکاربردتر از «رجایی‌شهر» بوده است.

حمید نوری در دادگاه نه تنها سعی دارد واقعیت را انکار و بخشی از واقعیت را هم وارونه جلوه دهد، بلکه خبرگزاری قوه قضائیه نیز در ماه‌های گذشته در همین راستا تلاش‌های مختلفی را آغاز کرده و با انتشار ادعاهای مختلف بدون ارائه هیچ‌گونه سند و مدرکی اطلاعات ناصحیحی درباره دادگاهی که در سوئد برای رسیدگی به اتهام‌های مطرح شده علیه حمید نوری جریان دارد، ارائه می‌کند.

در همین زمینه:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • فرهاد - فریاد

    اینکه خیلی ساده است در سازمان برنامه و سازمان زندانها و ذی حسابی دادگستری در اسناد زمان شاه قرارداد ساخت زندان گوهردشت با پیمانکار و نظارت و طراح وجود دارد اگر جمهوری اسلامی خواهان اثبات عدم وجود گوهر دشت می باشد این اسناد را منتشر کند وگرنه راههائی هست برای انتشار این اسناد و از سال 1360 به بعد یعنی بعد از مرگ رجائی نخست وزیر و رئیس جمهور اسن زندان گوهر دشت و همچنین شهر گوهر دشت به رجائی شهر و زندان رجائی تغییر نام داد . پیمانکار اولیه ی حتی شهرک هم اسنادش موجود است اگر جمهوری اسلامی شک دارد به این اسناد مراجعه کند یا اگر اسنادی دارد منتشر کند تا رجائی بودن را اثبات کند . دروغ از نوع تقیه برای دشمنان و هنگامی ست که خطر سقوط حکومت توسط دشمنان مجاز است شما به ملت ایران دروغ می گوئید پس اقوال الهی ندارید و حتی اعتمادی به رسالت شما نیست چون قولتان هم دروغ است این تقیه نیست این دروغ بستن به خداست که تمام مسئولان حکومت همین دنیا در آتش خواهند سوخت . و مرگ آنها طبیعی و الهی نخواهد بود حتی کفن و دفن آنها نیز با جنجال است زیرا حکومتی که به خدا و ملت دروغ بندد حکومت شیطان است

  • رحمان بهارلو

    از همان سال ۶۱ تا ۶۷ بین زندانیان و پاسدارها مخصوصا مرتضوی رییس این زندان دعوا بر سر نام این زندان وجود داشت مرتضوی و پاسدارها میگفتند رجایی شهر و زندانیان میگفتند گوهردشت. حمید نوری نوبرش را نیاورده که سر این اسم دعوا دارد.