ایرج مصداقی: صداهایی از حمید نوری چند ساعت قبل از سوار شدن به هواپیما دارم
راستیآزمایی ادعاهای قوه قضاییه جمهوری اسلامی در مورد دادگاه حمید نوری-بخش سوم
فرزاد صیفیکاران- یکی از اصلیترین ادعاهای مطرح شده از سوی خبرگزاری قوه قضاییه در ویدئوهای منتشر شده از سوی این خبرگزاری، درباره نقش ایرج مصداقی، زندانی سیاسی سابق و فرد کلیدی در دستگیری حمید نوری است. از همین رو زمانه در ادامه راستیآزمایی ادعاهای قوه قضاییه و بررسی دلایل طرح این ادعاها، با ایرج مصداقی گفتوگو کرده است.
بیش از دو سال و دو ماه از بازداشت حمید نوری ملقب به حمید عباسی، دادیار سابق قوه قضاییه در سوئد میگذرد. او متهم است به دست داشتن در اعدام دستهجمعی زندانیان سیاسی در تابستان سال ۶۷. اکنون و پس از سپری شدن این بیش از دو سال از بازداشت نوری، خبرگزاری قوه قضاییه جمهوری اسلامی (میزان)، پایگاه رسانهای قوه قضاییه جمهوری اسلامی به موضوع این کادر سابق خود و طرح ادعاهایی درباره دادگاهی پرداخته است که برای محاکمه نوری در سوئد برگزار میشود.
خبرگزاری میزان، اولین بار طی گزارشی کوتاه به تاریخ دوشنبه ۲۷ دی ماه ۱۴۰۰ به موضوع دادگاه حمید نوری پرداخت و ادعاهای مختلفی مانند «ربوده شدن حمید عباسی، شکنجه، عدم ملاقات با خانواده، عدم دسترسی آزادانه به وکیل، ممانعت از دریافت عینک مطالعه» و مانند اینها را مطرح کرد که «زمانه» در دو گزارش بر اساس صحبتهای حمید نوری در دادگاه، بازجوییها و همچنین اسناد و شواهد موجود، به راستیآزمایی این ادعاها پرداخت.
خبرگزاری میزان اما در انتهای گزارش خود با اشاره به شروع دور جدید جلسات دادگاه حمید نوری در سال میلادی ۲۰۲۲، اعلام کرد که دستگاه قضایی قصد دارد شرایطی فراهم کند تا «از این پس افکار عمومی داخل نیز با وقایع و رخدادهای اتفاق افتاده در این دادگاه و حاشیه آن آشنا و مطلع» شوند.
در همین راستا یک کانال تلگرامی به نام «محاکمه استکهلم» راهاندازی شده (در حالی که تلگرام در ایران فیلتر است) که تاکنون ۳۲ ویدئوی کوتاه منتشر شده در وبسایت خبرگزاری میزان با نام «استکهلمنامه» را نیز بازنشر کرده است. این ویدئوها که اغلب زیر دو دقیقه هستند، در بخش کوتاهی (بین ۳۰ تا ۵۰ ثانیه) به طرح ادعاهای مختلف -اغلب بر پایه اظهارات حمید نوری در دادگاه- میپردازند. باقی زمان ویدئو، صدای ضبط شده حمید نوری در دادگاه و برگرفته از دور اول دفاعیاتش در ماه نوامبر ۲۰۲۱ است.
اما یکی از اصلیترین ادعاهای مطرح شده از سوی خبرگزاری قوه قضاییه در ویدئوهای منتشر شده از سوی این خبرگزاری، درباره نقش ایرج مصداقی، زندانی سیاسی سابق و فرد کلیدی در دستگیری حمید نوری است. از همین رو زمانه در ادامه راستیآزمایی ادعاهای قوه قضاییه و بررسی دلایل طرح این ادعاها، با ایرج مصداقی گفتوگو کرده است.
◼️ گفتوگوی زمانه با ایرج مصداقی را بشنوید:
از جمله اصلیترین ادعاهای قوه قضاییه طرح «ربوده شدن حمید نوری در سوئد» و دسیسه سازمان مجاهدین برای برگزاری دادگاه اوست.
حمید نوری در نوامبر ۲۰۱۹ به دستور دادستان بخش جرائم سازمان یافته و بینالملل سوئد تحت اصل صلاحیت قضایی جهانی در فرودگاه استکهلم دستگیر شد و دستور دادستان بر اساس پرونده شکایتی بود که توسط ایرج مصداقی و حمید اشتری به ثبت رسیده بود. به همین جهت از ایرج مصداقی خواستیم پروسه و جزییات دستگیری حمید نوری را برای زمانه بازگو کند:
«حمید نوری نه توسط مجاهدین -برخلاف آن چیزی که رژیم ادعا میکند- بلکه بر اساس شکایت من و آقای حمید اشتری دستگیر شده است. پرونده شکایت ما را هم خانم ربکا مونی که یک وکیل و حقوقدان انگلیسی است تهیه کردند و از طریق دفتر مککویی (McCue) به آقای یوران یالمارشون، وکیل ما در سوئد ارائه شد و ایشان پیگیریهای حقوقی را انجام دادند. خودشان (یالمارشون) هم در جریان پرونده بودند و اتفاقا تا دستگیری حمید نوری هم شخصا پرونده را دنبال کردند. صبح روزی که حمید نوری دستگیر شد، قبل از دستگیری او، یکی از شاهدان ما در اداره پلیس به نام مسعود اشرف سمنانی در حالی بازجویی بود .… بنابراین پرونده قبل از ورود حمید نوری به خاک سوئد کلید خورده بود. این کار به دستور دادستان صورت گرفت، منتها دادستان فقط چهار روز میتوانست او (نوری) را در بازداشت نگه دارد و به همین دلیل روز ۱۳ نوامبر دادگاه در سوئد تشکیل شد و قاضی توماس ساندر (قاضی فعلی پرونده) حکم بازداشت حمید نوری را صادر کرد.»
هنگام بازداشت حمید نوری در فرودگاه آرلاندای استکهلم، ایرج مصداقی در سفر آمریکا بوده اما به منظور پیگیری پرونده یک روز بعد از دستگیری نوری به سوئد بازگشت:
«بازداشت نوری به این ترتیب صورت گرفت که من بلافاصله از آمریکا و حمید اشتری از لندن به سوئد آمدیم. من، حمید اشتری و مسعود اشرف سمنانی در سوئد توسط پلیس جنایت جنگی که مسئولیت پرونده را به عهده داشت مورد بازپرسی قرار گرفتیم و دادستان بر اساس اسناد، مدارک و شواهدی که ما ارائه دادیم و بازجوییهایی که از ما به عمل آورد، رأساً اتهامهایی را متوجه حمید نوری کرد و بر اساس آنچه ما ارائه داده بودیم و دادستان سوئد با رایزنیای که با وکلا و حقوقدانان سوئدی انجام داده بود (همچنین متخصصان اتهامهایی را که متوجه حمید نوری بود طرح و بررسی کردند)، بعدا کیفرخواست صادر شده را به دادگاه ارائه داد. اگر شهادت و بازجویی ما سه نفر نزد پلیس نبود به احتمال قطع به یقین طبق گفته وکیلان پرونده، حمید نوری در دادگاه آزاد میشد. یعنی اگر بر اساس همان شکواییه اولیه پرونده به دادگاه میرفت، نوری آزاد میشد. به همین دلیل اصرار دادستان این بود که تا قبل از روز ۱۳ نوامبر با ما سه نفر مصاحبه یا بازپرسی انجام داده باشد، به همین دلیل ما با عجله خودمان را -به سوئد- رساندیم و دادگاه کارش را با اسناد و مدارکی که دادستان فراهم کرده بود و بازپرسی ما شروع کرد. این توضیحات را دادم که متوجه شوید سیر حقوقی پرونده به چه صورت بود.»
بر اساس اسناد ارائه شده از سوی ایرج مصداقی و دو شاکی دیگر پرونده و نیز بازجویی پلیس از آنها، طرح شکایت از حمید نوری وجه قانونی پیدا کرده و دادستان این امکان را یافته است که برای نوری حکم بازداشت صادر کند. بر اساس همین اسناد ارائه شده و بازجویی ایرج مصداقی، حمید اشتری و مسعود اشرف سمنانی هم دادستان توانسته از دادگاه و قاضی، حکم تمدید قرار بازداشت حمید نوری را بگیرد:
«ما از روز قبل میدانستیم که حمید نوری دستگیر میشود. حمید نوری در بدو ورود به سوئد، قبل از اینکه وارد خرطومی شود و به محض اینکه پایش را از هواپیما بیرون گذاشت، توسط پلیس ویژه سوئد دستگیر شد. اعتراضی که حمید نوری در دادگاه داشت این بود که چرا او را جلوی مسافران به زعم خودش ضایع کردند یا به حالت تحقیرآمیزی دستگیر شد. ماجرا مشخص است. یک جنایتکار علیه بشریت، یک نفر که در کشتار جمعی دست داشته به دستور دادستان سوئد باید دستگیر شود. خب پلیس هنگام ورود ایشان به خاک سوئد باید دستهگل میداد؟ سوئد خودش را متعهد به انجام تعهدات قانونیای میداند که نسبت به جامعه بینالمللی دارد و یکی از آنها اجرای اصل صلاحیت قضایی جهانی است. سوئد ملزم به اجرای این اصل است و دستگاه قضایی باید آن را تمام و کمال اجرا کند. اساسا حالت ربودن و اینها درست نیست. به قول خود نوری در مقابل این همه شاهد که مسافرهای هواپیما بودند دستگیر شده است.»
علاوه بر توضیحات ایرج مصداقی درباره جزییات روند قانونی بازداشت حمید نوری در سوئد، توجه به این نکته ضروری است که اصل صلاحیت جهانی، صلاحیت یک دولت را در مورد جنایات علیه حقوق بینالملل -حتی زمانی که جنایات در قلمرو آن دولت اتفاق نیفتاده است و نه قربانی و نه مرتکب، تبعه آن دولت نیستند-، فراهم میکند. این اصل به دادگاههای ملی در کشورهای ثالث اجازه میدهد تا به جرائم بینالمللی که در خارج از کشور محل برگزاری دادگاه رخ میدهد رسیدگی کنند، مرتکبین این جنایات را از نظر کیفری مسئول بدانند و جلوی معافیت از مجازات را بگیرند.
از سوی دیگر اما رادیو فردا در تاریخ هشتم فوریه ۲۰۲۲ اسنادی محرمانه از قوه قضاییه را منتشر کرد که توسط گروه هکری «عدالت علی» به دست این رسانه رسیده. در این سند هفت صفحهای که گزارشی درون سازمانی است و به امضای معاون دادستان تهران رسیده، به موضوع بازداشت و دادگاه حمید نوری در سوئد نیز اشاره شده است. در این سند گفته شده که حمید نوری «در تاریخ ۹ نوامبر ۲.۱۹ پس از پرواز از فرودگاه بینالمللی تهران به سوئد در فرودگاه استکهلم-آرلاندا با حکم دادسرای این کشور بازداشت موقت شد».
در این گزارش هیچ اشارهای به «ربوده شدن» حمید نوری نشده است.
ادامه شرح ماجرا از زبان ایرج مصداقی در گفتوگو با زمانه:
«نتیجتا این پرونده توسط افراد مشخصی که نام بردم تهیه شده و هیچ ربطی به مجاهدین ندارد. این پرونده زیر نظر دادستان سوئد بوده و با در نظر گرفتن تمامی جوانب حقوقی قضیه، ایشان دستگیر شده است. تمام ادعاهای رژیم در این مورد غیرواقعی است از جمله اینکه گفتهاند مجاهدین پشت این ماجرا بودند. اینها دروغ است. از روز اولی که حمید نوری دستگیر شد، مجاهدین ابتدا تمام تلاششان را انجام دادند تا این موضوع را به دعواهای درونی رژیم ربط دهند. نه تنها خود آنها بلکه وابستگان و نزدیکان مجاهدین در مصاحبههای مختلف، حتی در نشست شورای ملی مقاومت، حتی از زبان مریم رجوی و خود مسعود رجوی اشاره میکردند که این دعوای بین جناحهای رژیم است، یعنی اطلاعات سپاه و وزرات اطلاعات. مثل روز روشن است که چنین موضوعی واقعیت نداشته و آنها بعد از یک سال مجبور شدند خودشان هم وارد پروندهای شوند که ادعا داشتند رژیم آن را درست کرده است. ما از ابتدا توضیح دادیم که حمید نوری طی تلاشی که ما به خرج دادیم و در پاسخ به رژیم، یک علمیات پیچیده چند وجهی بود …. چرا اینگونه گفتیم؟ چون رژیم یک ماه قبل از دستگیری نوری برای دستگیری روحالله زم از این عبارت (عملیات پیچیده چند وجهی) استفاده کرده بود، ما هم به خاطر ضربه خرد کنندهای که میخواستیم به لحاظ روانی به رژیم وارد کنیم، از همان عبارت استفاده کردیم. اتفاقا اگر این پرونده را با پرونده روحالله زم مقایسه کنید متوجه میشوید که عملیات چند وجهی اینجا بوده چون ما حتی باید دستگاه قضایی سوئد را هم متقاعد میکردیم که این فرد دارای چنین سوابقی است و مقدمات دستگیری و حتی تشکیل پرونده و بعد هم دادگاه را فراهم میکردیم. خیلی تفاوت دارد. رژیم اگر روحالله زم را فریب میداد بقیهاش دیگر تمام بود چون در دستان خودش بود؛ چه در عراق چه در ایران و چه تشکیل دادگاه و اعدام و غیره. من اسناد و شواهدی دارم که هنوز هیچ کجا منتشر نکردهام. من حتی صداهایی از حمید نوری چند ساعت قبل از سوار شدن به هواپیما را هم دارم اما کاملا مشخص است که نوری چرا و به چه منظور به سوئد میآید. خود نوری هم میداند اگر روزی بخواهد به ایران برگردد -اگر زنده باشد طبق حساب خودش- باید به پاسخگوی دستگاه قضایی رژیم شود.»
ایرج مصداقی در ادامه به تلاشهای نوری برای استفاده از خدمات کنسولی و تماس با سفارت اشاره کرد و گفت که از سوی سفارت پاسخی به نوری داده نشده است:
«این را هم بگویم که رژیم به تعهدات خودش در ارتباط با حمید نوری عمل نکرده است چون نوری خواستار برخورداری از خدمات کنسولی شده بود اما رژیم در این رابطه به وظایفش عمل نکرده و خدمات کنسولی ارائه نداده است برای اینکه میخواستند خودشان را با فاصله از این پرونده نشان دهند. موضوع حساس است و تا [ابراهیم] رئیسی و بالاترین مقامهای قضایی و سیاسی رژیم پیش میرود اما الان به این نتیجه رسیدهاند که باید در رابطه با نوری کاری انجام دهند و به همین دلیل ویدئو-کلیپهای گوناگونی منتشر میکنند.»
حمید نوری در طول مراحل بازجویی چندین بار درخواست کرده بود تا با نماینده سفارت ایران در سوئد دیدار داشته باشد اما بر اساس فایل جلسات بازجویی، سفارت ایران در این زمینه با او همکاری نداشته است.
حمید نوری همچنین تأکید داشته وکیل مدافع او از سوی سفارت انتخاب شود که ظاهرا در این مورد هم همکاریای با او انجام نشده است.
بر اساس این بخش از جلسات بازجویی حمید نوری، ظاهرا بازجوها دستکم یک بار با نماینده سفارت ایران دیدار داشتهاند.
(در این باره اینجا بیشتر بخوانید)
اما پرسشی که همچنان مطرح است این است که چرا قوه قضاییه بعد از گذشت دو سال تصمیم گرفت به دستگیری و دادگاه حمید نوری واکنش نشان دهد و سوال دیگر اینکه چرا در زمینه عواملی که به بازداشت حمید نوری ختم شد، سعی در وارونه نشان دادن حقیقت دارند؟
پاسخ ایرج مصداقی به این پرسشها:
«اگر مجاهدین این پرونده را تشکیل داده بودند و فقط آنها در این پرونده بودند، یعنی ما نبودیم، زندانیان چپ -انواع و اقسام گروههای مارکسیستی- هم در این پرونده نبودند و فقط خود مجاهدین میبودند. کسانی که با حقوق آشنا هستند -مخصوصا در سوئد- تأیید میکنند که تردیدی نبود پرونده به نفع حمید نوری تمام و او آزاد میشد، چرا؟ چون کافی بود اثبات کنند این موضوع بر اساس تعلق سازمانی و از سوی یک سازمان یا یک گروه از بالا دیکته شده به شاهدان و آنها این حرفها را میزنند. کافی بود این شائبه را ایجاد کنند و بعد همه وابستگیشان را به یک تشکیلات سیاسی اعلام کنند و همه هم در دادگاه از اینکه زنده ماندهاند ابراز انزجار کنند. در این صورت کاملا [جمهوری اسلامی] میتوانستند فریبکاری کنند و بگویند این یک جنایت نبوده بلکه یک سازمان سیاسی با اهداف سیاسی این موضوع را مطرح میکند و نیروهایش این حرفها را میزنند. در حالی که اینگونه نیست. پرونده از طرف مجاهدین تشکیل نشده و اتفاقا از طرف مخالفان مجاهدین این پرونده باز شده .… بیشترین دشمنی را مجاهدین با کسانی که دستاندرکار این پرونده بودند به خرج دادند. با یک سال تأخیر آمدند و مهمترین سوژهها را وارد این پرونده نکردند. در خلال خود دادگاه هم تمام تلاش آنها علیه کیفرخواست صادر شده از سوی دادستانی بود. همه این موارد را که کنار هم بگذاریم نشان میدهد آنها (مجاهدین) نیستند و این حربه که یک سازمانی هم از بالا دستور داده وجود ندارد چون وکلا، قاضی، دادستان و هیأت منصفه میبینند و حتی خود حمید نوری هم به دشمنی مجاهدین با دستاندرکاران پرونده، بهخصوص با من اذعان دارد.»
یکی از مواردی که قوه قضاییه به آن پرداخته و سعی دارد دادگاه حمید نوری را دادگاهی مملو از تناقضات نشان دهد، بحث نقشه زندان گوهردشت است که به وسیله ایرج مصداقی تهیه شده و یک ماکت از همین زندان که توسط مجاهدین ساخته شده است.
توضیح مصداقی در این زمینه:
«[مجاهدین] یک ماکت بر اساس نقشههای کتاب من درست کردهاند و یک ساختمان -که اتفاقا دادگاه هیأت مرگ آنجا تشکیل میشد- را حذف کردند برای اینکه بگویند نقشه ایرج مصداقی درست نیست؛ به این دلیل که از روز اول طبق یک دستور سازمانی سادهلوحانه و کودکانه میخواستند از روی نقشههایی که من کشیدهام توضیح ندهند. ما این داستان را از ابتدا داشتهایم و رژیم هم اینها را میداند اما چرا این کار را میکند؟ یک دلیل آن همین است که توضیح دادم که البته جنبه حقوقی دارد اما خریدار ندارد و در سوئد هم کسی به این موضوع توجهی نمیکند چون کاملا معلوم است که این یک دستور سازمانی نیست و کاملا مشخص است که آدمها، آدمهای اتفاقا متفاوتی هستند و حرفهای متفاوتی هم میزنند. نتیجتا معلوم است که از قبل هماهنگی انجام نشده است. به همین خاطر تمام نقشههای آنها از لحاظ حقوقی روی هواست. اما در ایران چرا این کار را میکنند؟ به علت بد نام بودن این سازمان و میزان مخالفت مردم با آنها سعی میکنند موضوع را به این سازمان ربط بدهند تا به نوعی از زیر فشار خارج شوند. این مسأله هم مهم است چون قصد دارند این موضوع را به یک سری آدمهای بد نام منتسب کنند تا از قِبَل آن بتوانند برای خودشان راه فراری پیدا کنند.»
◼️در همین زمینه: ادای شهادت در دادگاه، باری مضاعف بر شانۀ زندانیان سیاسی
ایرج مصداقی در پاسخ به این پرسش که چرا جمهوری اسلامی و قوه قضاییه از روز اول نسبت به بازداشت حمید نوری واکنش نشان نداد، معتقد است که آنها در ابتدا در سردگمی به سر میبردند و تلاش داشتند تا جای ممکن از این مسأله دوری کنند:
«آنها چون گیج بودند، اولین کسی که در ارتباط با این پرونده موضعگیری کرد حسن نوروزی، سخنگوی کمیسیون قضایی مجلس بود و گفت اصلا چنین کسی وجود ندارد، در دستگاه قضایی نبوده، اگر کسی در حد دادیار بوده الان باید قاضی باشد، در سوئد چه کار میکند و غیره. تماما تکذیب کرد اما سریع او را خاموش کردند چون نه خود نوروزی ادامه داد و نه کس دیگری. آن زمان هنوز نمیدانستند چه سیاستی در پیش بگیرند اما امروز متوجه شدهاند با روند دادگاه -بهخصوص وقتی نیمی از آن گذشت و همه شاکیها شهادت خودشان را ارائه دادند و نوبت به شاهدها رسید-، از نظر دستگاه قضایی رژیم قطع به یقین حمید نوری محکوم است و هیچ راه فرار برای او وجود ندارد. آنها میبینند آب از سرشان گذشته و اگر اطلاعاتی درباره رئیسی هم داشته تا الان گفته. بنابراین به زعم خودشان با این شانتاژها سعی دارند جلوی صدور حکم را بگیرند که چنین چیزی امکان ندارد. یا این زمینهای باشد برای اقدامات بعدی آنها (رژیم) … ولی آنها متوجه خطرات این دادگاه شدهاند و به همین دلیل سیاستشان را کلا عوض کردهاند و به این ترتیب از حمید نوری حمایت میکنند.»
خبرگزاری قوه قضاییه در تمام خبرها، گزارشها و ویدئوهایی که تاکنون به نام «استکهلمنامه» درباره دادگاه حمید نوری منتشر کرده است هیچ اشارهای به گروههای چپ نکرده است و تماما سعی دارد این دادگاه را به سازمان مجاهدین منتسب کند.
واکنش ایرج مصداقی به این مسأله:
«در کشتار ۶۷ هم اشارهای به چپها نمیکنند .… شما نگاه کنید همه کسانی که از درون [رژیم] حتی کتاب نوشتند، تاریخسازی کردند، مصاحبه کردند، چه مقام قضایی بودند چه سیاسی، چه به اصطلاح تاریخنگار بودند، هیچکدام اشارهای به کشتار زندانیان چپ نمیکنند چون به محض اینکه بپذیرند بالای ۹۰ درصد اعضای کمیته مرکزی، دفتر سیاسی و مشاوران مرکزی حزب توده را اعدام کردند، تمام داستانی که در رابطه با کشتار مجاهدین ساختهاند زیر سوال میرود. داستانهایی مثل این ادعا که قرار بود حمله کنند و زندان را تسخیر کنند یا [زندانیان] به مجاهدین بپیوندند یا شورش کنند، یا ابتدا [مهدی] کروبی و برخی میگفتند که توابها آنها را زدند (کشتند)، یا [عبدالکریم] موسوی اردبیلی که ابتدا میگفت ما میخواستیم به آنها عفو بدهیم، عفو نخواستند بعد رفتند آنها را کشتند .… شما در صحبتهای اولیه این مقامها چنین مواردی را نمیبینید. حتی در صحبتهایی که اعضای هیأت کشتار ۶۷ با آیتالله [حسینعلی] منتظری دارند، وقتی آیتالله منتظری آنها را مورد پرسش قرار میدهد و میگوید وقتی زندانی حکم داشته چرا او را کشتید ... دنیا ما را محکوم میکند، هیچکدام از آنها [اعضای هیأت مرگ] نمیگویند "آنها قصد توطئه داشتند که زندان را بگیرند، پاسدارها را بکشند و به مجاهدین بپیوندند، پس ما چه کار باید بکنیم؟" حتی یک نفر از آنها در مقام دفاع از این حرفها خطاب به آیتالله منتظری صحبتی نمیکند .... طبیعتا اگر چنین موضوعی بود باید به آیتالله منتظری میگفتند. از این گذشته اگر در یک زندان چنین اتفاقی افتاده بوده، چرا در سراسر ایران همه را کشتید؟»
به گفته ایرج مصداقی کشتار زندانیان هوادار گروههای چپ پاشنه آشیل کشتار زندانیان سیاسی در تابستان سال ۶۷ است و در صورت پذیرش اعدام زندانیان چپ، دیگر ادعاهای رژیم در مورد کشتار زندانیان مجاهد به کلی زیر سوال میرود:
«پاشنه آشیل رژیم کشتار زندانیان چپ است و نه مجاهد چون دیگر هیچ بهانهای نمیتواند برای کشتن آنها بیاورد. همچنین بدتر از همه، زندانیان تودهای و اکثریتی است چون آنها حتی حامی رژیم بودند و بعد این دوباره جرم را تشدید میکند و تمام بهانهها را از آنها سلب میکند. به همین دلیل در طول همه این ۳۳ سال حتی یک بار در تاریخسازیها به کشتار زندانیان چپ اشاره نکردند. در جریان کلیپهایی هم که دستگاه قضایی درست میکند و ادعاهای مطرح شده مطلقا صحبتی از زندانیان چپ نمیشود. همچنین از کسانی که این پرونده را هم تشکیل دادند صحبتی نمیکنند و فقط و فقط به دروغ پای مجاهدین را وسط میکشند که مطلقا نقشی در تشکیل پرونده نداشتند و از هیچ دشمنیای هم با این پرونده فروگذار نکردند. هر کاری که میتوانستند علیه این پرونده و کسانی که این پرونده را تشکیل دادند انجام دادند. حتی حمید نوری در جریان دفاعیاتش به آن اشاره کرد و نشان داد متوجه این ترفند شده. او گفت اینها برای ضدیت با ایرج مصداقی نقشه را عوض و یک سالن را حذف کردند. از نظر من این موضوع پاسکاری دو طرفه است و متأسفانه این اتفاق دو سال و سه ماه است که صورت میگیرد.»
خبرگزاری قوه قضاییه هر روز یک ویدئو درباره دادگاه حمید نوری منتشر میکند که جز ۲۰ تا ۵۰ ثانیه اول، بقیه آن اغلب برگرفته از فایل صوتی صحبتهای حمید نوری در جریان دور اول دفاعیاتش است که ماه نوامبر ۲۰۲۱ برگزار شد. در این ویدئوها، تماما روایتی که حمید نوری از کشتار سال ۶۷ ارائه داد تکرار میشود در حالی که پیشتر مقامهای سیاسی، قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی به این کشتار اذعان کرده بودند.
ایرج مصداقی و توضیحات بیشتر در این مورد:
«نمیتوانند متناقض با آنچه حمید نوری در دادگاه مطرح میکند، بگویند .… اگر بخواهند از زبان خودشان بگویند مسئولیت ایجاد میکند. چرا؟ چون قبلا تمام مسئولان قضایی، خودشان افتخار کردند به جنایتی که انجام دادند، از [مصطفی] پورمحمدی گرفته تا رئیسی و [علی] رازینی و همچنین مقامهای دیگری که به نوعی درگیر این پرونده بودند؛ حالا چه مقامهای سیاسی بودند یا غیرسیاسی، این کشتار را تأیید و به انجام آن افتخار کردهاند. شما صحبتهای [علی] فلاحیان را گوش کنید که در آن زمان قائم مقام وزیر اطلاعات بود، برنامهریز کشتار بود، به صراحت این را مطرح میکند .… بنابراین آنها نمیتوانند از طرف خودشان یا دستگاهی که اداره میکنند رسما چنین چیزهایی بگویند و به همین خاطر مدام میگویند حمید نوری چنین گفت و از جانب او مطرح میکنند و مسئولیتها را متوجه خود او میکنند. خود مسئولان رژیم هم همگی به این کشتار افتخار کردند. حتی [علی] خامنهای شخصا از فرمان [روحالله] خمینی برای کشتار ۶۷ دفاع کرده است و در سایت او موجود است. آیتالله منتظری مجددا در این باره صحبت کردند و خیلیها به او حمله میکنند برای اینکه چنین کاری کرده. پسر ایشان را دستگیر کردند که چرا نوار صوتی او را منتشر کرده است و تعهد گرفتند که نوار صوتی بعدی را منتشر نکند. نتیجتا همه این اتفاقها دال بر این مسأله است که جنایت ۶۷ اتفاق افتاده است. این همه به عزم خودشان برای تحریف این کشتار تاریخسازی کردند، حالا بیایند بگویند چنین چیزی نبوده و ایرج مصداقی آن را درست کرده است؟ نتیجتا به حمید نوری استناد میکنند.»
یکی دیگر از مواردی که خبرگزاری قوه قضاییه سعی داشته آن را به عنوان موارد متناقض مطرح شده در دادگاه حمید نوری برجسته کند، روایت اعدام کاوه نثاری است. ایرج مصداقی در روزهایی که در دادگاه حمید نوری شهادت داد، روایت دقیقی از چگونگی اعدام این زندانی سیاسی ارائه کرد که بسیار تکان دهنده بود. حمید نوری اما در دفاعیاتش شهادتها درباره اعدام کاوه نثاری را متناقض خواند.
توضیح ایرج مصداقی درباره آنچه روایتهای متناقض درباره اعدام کاوه نثاری خوانده شده است:
«متأسفانه تلاشی است که سازمان مجاهدین به خرج داد. کار زشت و ناپسندی بود؛ از نظر من با توجه به اشرافی که به موضوع دارم و شاهد این قضیه بودم. ۲۶ سال پیش خودم آن را نوشتم و هیچکسی هم نمیتوانست به این موضوع خدشهای وارد کند و نکرد اما متأسفانه یک اقدام عامدانهای بود که صورت گرفته -بنا به دستور و از بالا- صرفا به این دلیل که روایت و کتاب من که مورد استناد دادستان قرار گرفته بود، خدشهدار شود. باعث تأسف است که یکی از دلخراشترین صحنههای کشتار ۶۷ را به این ترتیب سعی کردن لوث کنند .… حمید نوری و دستگاه قضایی رژیم هم سوءاستفاده خودشان را میکنند اما من فکر میکنم خون کاوه نثاری و ظفر جعفریافشار که این صحنه تکاندهنده را آفریدند کار خودش را خواهد کرد و روسیاهی برای کسانی خواهد ماند که این خیانت را مرتکب شدند. من مطمئنم که اینها کاری از پیش نخواهند برد و ما در این زمینه حتما موفق خواهیم شد.»
◼️ روایت اعدام کاوه نثاری را بشنوید که ایرج مصداقی در دادگاه ارائه داد:
خبرگزاری میزان همچنان به انتشار گزارشها و ویدئوها درباره دادگاه حمید نوری ادامه میدهد و زمانه نیز در گزارشهای بیشتری به بررسی آنها و راستیآزمایی ادعاهای مطرح شده از سوی این خبرگزاری خواهد پرداخت.
نظرها
د- ر از جنوب تهران
دوستان با درود. بلاورم کنید که من به جز خوبی شما و ایران چیز دیگری نمی خواهم. گرایشم هم چپ سوسیالیست است. اما اینکه کسی سخن ما را باور نمی کند را باید به حساب گذشته ام ة.رد. اینکه چپها و توده ای ها هرگز اشتباه گذشته اشان را برسمیت نشناختند. در همین مقاله در جمله ای گفته شده که توده ایها و فدائیان با رژیم اسلام ناب همکاری کردند. و همه میدانند که از سر اجبار و شکسته شدن و یا در اثر خیانت حتا دوستان خودشان را هم لو دادند. اما کسی این حرفها را به صورت جدی نمی گوید، نمی زند! به نظر من که ساکن تهران و البته جنوبی ترین نقطه ی تهران هستم امروز باید در عین داشتن ایده ای چپی یا راستی یا لیبرال یا رادیکال مشروطه خواه یا جمهوریخواه ضد این حکومت واجب حیاتی ست که در عین حال یک اتحاد وجود داشته باشد. داستان کامیونداران را هم خواندم. در میان کامیونداران و بلازنشستگان و بازاریان و کارگران و...بسیاری طرفدار چپ نظری و تئوریک نیستند که هیچ حتا از آن بیزار و فراریند. این واقعا واقعیت جامعه ی ایران است. امروز حقیقتا و واقعا سازمان مجاهدین خلق به همان اندازه مورد تنفر مردم است و گاهی حتا بیشتر که این حکومت اسلامی، بقیه همه ی نامبردگان از چپ و راست لیبرال و راتدیکال و ملی واقعی جایگاهی دارند و خاندان پهلوی و فرح پهلوی و رضا پهلوی هم جایگاهی دارند. امروز تنها یک اتحاد محکم که ضد این حکومت باشد دموکرات و لائیک و سکولار هم باشد و خصوصا به تمامیت ارضی ایران وفادار باشد میتواند موجب یک دگرگونی عمیق و ساختاری بشود و نوع حکومت را با تشکیل یک مجلس موسسان و نظر اکثریت تعیین کرد. و هر نوع بازنگری را به قانون حوالت داد. در غیر این صورت اگر قرار باشد که چپی ها به راستی ها و راستی ها به چپی ها مشروطه خواهان بله جمهوریخواهان پشت بکنند تنها برنده ی ماجرا همین حکمومت اسلامی ست که واقعا امروز حتا ۵ در صد هم طرفدار واقعی ندارد و آنچه را دارد مزدورند. کشتاری که حکومت اللهع بر چپیها و ملی ها بهائيان و کافران و حتا مسلمانان روا داشته از نظر نوع رفتار و کیفیت رفتار در تاریخ کم سابقه و در تاریخ مدرن بیمانند است. در اینکه من میخهواهم انمتقادی سازنده را بر هممیهنان بهائيي بکنم و آن اینکه طبق اخباری که پدر دوست من که آهنگر زندان اوین بوده در دوره جنایت پورمحمدی قالیباف، رئیسی، فلاحیان و همین حمید نوری بسیاری از بهائین شکنجه و اعدام شدند اما اثری از حضور بهائيان در این دادگاه نیست. این فاجعه ایست که بهائيان به پیروی از قانون غیر سیاسی بودن حتا در برابر جنایات حکومت اسلامی خاموشند. من این مسئله را با یک دوست بهائی در میان گذاشتم، او میگوید :«محفل اجازه نمی دهد»!! این بسیار دردناک است که آنها نیز فتوا و فتاوی خود را دارند. من از آقای ایرج مصداقی درخواست میکنم تا اگر بهائی هائی را می شناسد از آنها در این مورد پرسجو کند. به امید اتحاد همه ی نیروها، چرا که هیچ نیروئی به تنهائی در ایران هیچکاره است! با راستی و دوستی از جنوب تهران
سید ناظمی
فوقلعاده عالی.
سو- لی
این کارهای اخیر منظورم این چند ماه اخیر، پوشش و گزارش جلسات دادگاه حمید نوری، واقعا صحنه شناخت و تشخیص ِ کار خوب و یا "لَش" خبرنگاری و روزنامه نگاری شده. زمانه بنظرم بسیار حرفه ای عمل کرده و واقعا راکت وار بالا رفت. سپاس از خبرنگاران و روزنامه نگاران ِ کاردان