آیا هوشِ مصنوعی میتواند محیطِ زیست را نجات دهد؟ - معرفی کتاب
جویا آروین − آیا فناوری هوش مصنوعی به ما توسعهی پایا را نوید میدهد؟ برخی در این باره بسیار خوشبین هستند، برخی امیدی ندارند. کتابی که در اینجا معرفی میشود، همه جنبهها را بررسی کرده است.
فناوری هوش مصنوعی (هومص) بهسرعت رو به پیشرفت است. برخی بر این باورند که این فناوری میتواند به یک انقلاب صنعتیِ دیگری بینجامد و زندگی بر روی سیارهی زمین را از بن و پایه دگرگون کند. تا هماینک نیز این فناوری بر پهنههای بسیار گوناگونی از زندگیِ انسانها اثر گذاشته است. برای نمونه در حوزههای اشتغال، حملونقل و ترابری، سلامت، اقتصاد، و ارتباطات تا کنون تحولات شگرفی را رقم زده است.
کتابی حاوی بررسی جنبههای مثبت و منفی
با این همه اما آیا میتوان گفت که فناوری هومص به ما توسعهی پایا را نوید میدهد؟ برخی در این باره بسیار خوشبین هستند. برای نمونه، بر طبقِ پژوهشی که در سال ۲۰۲۰ در مجلهی نیچر منتشر شده میتوان با یاری گرفتن از این فناوری برنامهی «اهداف توسعهی پایا» را — که سال ۲۰۱۵ در سازمان ملل تصویب شده — تا ۷۹ درصد محقق کرد. برخی دیگر به این اندازه خوشبین نیستند و پیآمدهای منفی را هم لحاظ میکنند. برای نمونه، کتابِ هوش مصنوعی برای برنامهی اهداف توسعهی پایا» که امسال در انتشارات راتلج منتشر شده از خوشبینیهای معمول فراتر رفته و با نگاهی فراگیرتر هم پیآوردهای مثبت و هم پیآمدهای منفیِ این فناوری را در ارتباط با اهداف توسعهی پایا بررسی کرده است.
نویسنده در این کتاب نشان میدهد که هوش مصنوعی ممکن است برای محیط زیست چون شمشیری دولبه عمل کند. از یک سو، بهطورکلی هوش مصنوعی را میتوان به کار گرفت تا سامانهها یا سیستمها را کاراتر گرداند و از این طریق پسماند و مصرف انرژی و گرمایش را کاهش داد. از دیگر سو اما مراکزی که سامانههای هوش مصنوعی را میچرخانند خودشان انرژی مصرف میکنند و گرما تولید میکنند.
بگذارید با مثالی مشخصتر که در این کتاب آمده موضوع را بیشتر بشکافیم. ما اکنون با گوشیها یا ساعتهای هوشمند میتوانیم میزان فعالیت روزانه و علائم حیاتی و مؤلفههای سلامتمان را بهطورمرتب بسنجیم و هرچه بیشتر این کار را بکنیم و دادههای بیشتری جمعآوری شود هوش مصنوعی در این دستگاهها میتواند تحلیلهایی درستتر و پیشنهادهایی مناسبتر برای مثال دربارهی میزان فعالیت لازم به ما بدهد. شکی نیست که با این کار سلامتِ افراد بهبود مییابد و میدانیم که سلامت یکی از هدفها در برنامهی «اهداف توسعهی پایا» است. با این روی اما به بهکارگیریِ هوش مصنوعی مستلزم تولید دستگاهها و تجهیزات جدید است و برای این کار انرژی مصرف میشود و آلودگی ایجاد میشود که تأثیر منفی بر سلامتِ افراد دارد. همچنین، تجهیزات هوشمند بهخوبی ممکن است افراد را کمتحرکتر گردانند که این نیز تأثیری منفی بر سلامت دارد. از اینها گذشته، روشن است که همهی انسانها بهیکسان به تجهیزات هوشمند دسترسی نخواهند داشت — درنتیجه هوش مصنوعی ممکن است درمجموع نقش ناچیزی در ارتقای سلامت در سطح جهان داشته باشد — اما از آلودگیهایِ ناشی از این فناوری همهی انسانها آسیب میبینند.
در این کتاب راهی پیشنهاد میشود که بتوان تأثیرات گوناگونی را که هوش مصنوعی در کوتاهمدت و در درازمدت در حوزههای گوناگون دارد بسنجیم و از این طریق بتوانیم تأثیرِ آن بر توسعهی پایا را بهدرستی درک کنیم. نویسنده معتقد است دربارهی تأثیر هوش مصنوعی بر توسعهی پایا نمیتوانیم بهطورکلی داوری کنیم، یعنی نباید هوش مصنوعی را بهخودیخود و بهعنوان ابزاری خنثا در نظر بگیریم، بلکه باید سیستمهای هوشمند را در بافتارها و زمینههای مشخص بررسی کنیم. بر همین شیوه در این کتاب نیز سیستمهای هومص بهعنوان بخشی از سامانهی جامعه-فناوری بررسی شدهاند، یعنی بهعنوان بخشی از نهادها و ساختارهای گوناگون و سامانههای سیاسی و اقتصادی. این ساحتها همه در ارتباط و وابستگیِ متقابل با همدیگر هستند و با هم در توسعه و کاربردِ سامانههای هومص نقش دارند. در عین حال سامانههای هومص نیز بر همهی این ساحتها تأثیر میگذارند.
نویسنده در این کتاب در هفت فصل با نگاهی باریکبینانه و فراگیر تأثیر فناوری هوش مصنوعی را در زمینهی برنامهی «اهداف توسعهی پایا» بررسی میکند. در یک فصل برنامهی «اهداف توسعهی پایا» و برخی بحثهای اصلی دربارهی این برنامه را طرح میکند. سپس در فصلی جداگانه هوش مصنوعی را تعریف و معرفی میکند و مثالهایی از زندگی واقعی میآورد تا ارتباط این فناوری را با برنامهی «اهداف توسعهی پایا» نشان دهد. در ادامه در فصلی دیگر چارچوبی برای تحلیل و بررسیِ تأثیرات هوش مصنوعی ارائه میکند و سپس در طیِ سه فصل تأثیرات هوش مصنوعی بهترتیب در زمینهی امور اقتصادی، امور اجتماعی، و مسائل زیستمحیطی را به بوتهی بررسی و واکاوی میگیرد. نویسنده در پایان در واپسین فصل با نظر به تأثیراتِ فناوریِ هومص در این سه حوزه، یک جمعبندی دربارهی نقش این فناوری در زمینهی برنامهی «اهدافِ توسعهی پایا» ارائه میکند.
این کتاب هم برای پژوهشگران و متخصصان آموزنده و خواندنی است و هم برای مخاطبان عام که علاقه دارند بدانند فناوریهای نو چگونه آیندهای را برای انسانها رقم خواهند زد.
از پیشگفتار کتاب
"چه کسی تصور میکرد «آمار کاربردی» و «تشخیصِ الگو» [شاخهای از رشتهی یادگیریِ ماشینی] به پدیدهای بینجامد که امروزه یکی از بزرگترین تهدیدها و نیز بزرگترین امیدها در جامعهی بشری باشد؟ هوش مصنوعی (هومص) چونان یک فناوریِ کلیدی برای حل مسائل مدرن در اقتصاد و سیاست و همچنین در زندگیِ شخصیِ ما جاپای خود را محکم کرده است. در حالی که هوش مصنوعی آشکارا هر روز بازارها و بخشهای تازهای را درمینورد و در مسائل تازهای به کار گرفته میشود، برخی انسانها دربارهی پیآمدهای آن عمیقاً نگران هستند. اگر بخواهیم از گستردگی و بنیادی بودنِ چالشها و تهدیدهایی که پیشاروی جوامع انسانی است سخن بگوییم بهتر از همه این است که انگارهی «توسعهی پایا» را به کار بگیریم، انگارهای که امروزه معمولاً در ارتباط با برنامهی «اهداف توسعهی پایا» که به سال ۲۰۱۵ در سازمان ملل متحد تصویب شد شناخته میشود. این اهداف در آن سال بهعنوان بخشی از دستورکارِ ۲۰۳۰ (Agenda ۲۰۲۰) طرح شد و هفده هدف را در ارتباط با محیط زیست و عدالت اجتماعی و رشد اقتصادی و بهداشت و کار و سیاست در بر دارد.
هوش مصنوعی توانش و پتانسیلی در خود دارد هم برای اینکه به ما کمک کند اهداف توسعهی پایدار را محقق کنیم، و هم برای اینکه تحققِ این اهداف را به مشکل بیندازد. این توانش و پتانسیلِ مثبت را نمیتوان نادیده گرفت. با این روی اما بهآسانی ممکن است که موفقیتهای هوش مصنوعی چشمهای ما را خیره کند و نگذارد این واقعیت را ببینیم که هوش مصنوعی همزمان میتواند چون یک مانع عمل کند. در این کتاب متمرکز میشویم بر این موضوع که چگونه هوش مصنوعی در زمینهی پایایی چون شمشیری دولبه عمل میکند و نشان میدهیم که از چه راهی باید تأثیراتِ هوش مصنوعی را بهخوبی درک کنیم."
نظرها
نظری وجود ندارد.