تولید مازوت در ایران، ویران کردن برای هیچ
گفتوگو با کیوان حسینی
در سالهای گذشته، ایران برای تأمین برق به سوزاندن گسترده مازوت روی آورده است، هرچند بر اساس قوانین کشور نباید چنین اتفاقی رخ دهد. کیوان حسینی، مدرس ارشد دانشگاه سودرتورن در گفتوگو با «زمانه» به دلایل تولید مازوت در ایران، آسیبهای آن و راهکارهای پیش رو برای رهایی از وضعیت وخیم موجود میپردازد.
در سالهای گذشته، ایران برای تأمین برق به سوزاندن گسترده مازوت روی آورده است، هرچند بر اساس قوانین کشور نباید چنین اتفاقی رخ دهد. فریدون عباسی، عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی سهشنبه ۱۷ خرداد ضمن درخواست از مردم برای کاهش مصرف برق گفت: «تابستان امسال حتماً قطع برق خواهیم داشت چرا که با گرمی هوا، مصرف برق بهخصوص در مناطق جنوبی کشور بالا میرود.» او افزود: «ما ناگزیر هستیم که مازوت بسوزانیم. عاقلانه و منطقی نیست گازوئیل ۶۰سنتی بخریم بدهیم نیروگاهها سوزانده شود بعد قیمت برقی که میخواهیم تولید کنیم حدود یک سنت باشد. این قابل قبول نیست. شاید روی بحث آلودگی زیستمحیطی سوزاندن مازوت تبلیغ شود، ولی ما چارهای جز سوزاندن مازوت نداریم.»
کیوان حسینی، مدرس ارشد دانشگاه سودرتورن سوئ،د میگوید که ایران باید هر چه سریعتر سراغ ساختن نیروگاههای خورشیدی برود و به بهبود عملکرد و افزایش بازدهی پالایشگاههای نفتی دست بزند.
هرچند از ۱۳۹۶ قانون هوای پاک برای اجرا ابلاغ شده است، این قانون در ایران کماکان پیاده نمیشود. آلودگی هوا در شهرهای مختلف به دلیل سوزاندن مازوت در صنایع، استفاده از خودروهای فرسوده، و گرد و غبار رو به افزایش است. مازوت به طور خاص به افزایش غلظت سولفاتها (اکسیدهای گوگرد) و انتشار ترکیب فعال دی اکسید گوگرد در هوا میانجامد. وقتی انسان دی اکسید گوگرد را استنشاق کند، بینی، گلو و مجراهای تنفسیاش ملتهب میشوند، به سرفه میافتد، دچار تنگی نفس میشود، و یا احساس فشار در ناحیه قفسه سینه میکند. سمپتومهای استنشاق گوگرد در همان ۱۰، ۱۵ دقیقه ابتدایی رخ میدهند.
همان طور که کیوان حسینی اشاره میکند، «پالایشگاههای نفت ایران انرژی و پول هزینه میکنند و با آلودن هوا و خاک و منابع آب بیعدالتی محیط زیستی به وجود میآورند تا محصول غیرسودآور [مازوت] تولید کنند».
گفتوگو با کیوان حسینی را در ادامه بخوانید:
▪️زمانه: آقای حسینی، شما در پژوهشتان در ۲۰۱۹ در ژورنال انرژی نشان داده اید که پالایشگاههای ایران بازده پایینی دارند و به همین خاطر، ۳۰ درصد محصول آنها مازوت است. آیا درباره این کمبود بازده و علت آن میتوانید توضیح بیشتری بدهید؟ چرا ایران نتوانسته پالایشگاههای خود را به روز کند و چرا اولویت سرمایهگذاری برای این کار وجود ندارد؟ میزان سودآوری این سرمایهگذاری در صورت تحقق آن را در کوتاهمدت و میانمدت و بلندمدت چهطور ارزیابی میکنید؟
کیوان حسینی: بر اساس اداره اطلاعات انرژی ایالات متحده، تنها کمتر از ۳ درصد ورودی نفت خام به طور متوسط در پالایشگاههای نفت این کشور به نفت کوره بدل میشود. در مقابل، پالایشگاههای نفتی ایران حدود ۳۰ درصد نفت خام ورودی به خود را به نفت کوره سنگین و بیکیفیت یعنی مازوت تبدیل میکنند.
در سطح جهانی، پالایشگاههای جهانی به طور عمده بر تولید سوختهای حوزه حمل و نقل (به ویژه بنزین) تمرکز دارند چون ارزش آنها بالاست و در چند دهه اخیر تقاضا برای سوختهای حمل و نقل رو به افزایش بوده و تقاضا برای نفت کوره رو به کاهش.
بنا به دادههای آژانس بینالمللی انرژی (IEA)، ایران قادر به برآوردن تقاضاها در عرصه سوخت حملونقل نیست و بنابراین بنزین وارد میکند. بنابراین، ما در پژوهشمان سه مسأله را در صنعت کنونی نفت ایران تشخیص دادیم: نسبت بالای نفت خام در صادرات ایران، واردات بنزین و گازوئیل به ایران؛ و درصد بالای تولید محصولی غیرسودزا یعنی مازوت در پالایشگاههای نفتی.
پالایشگاههای نفتی ایران برای دستیابی به عمکرد بهتر باید الگوی تولید خود را با مجهزکردن خودشان به فناوریهای جدید بهبود بخشند تا بتوانند تقاضای بازار حمل و نقل را در بازار داخلی پاسخگو باشند. بنابراین، بهبود تمام پالایشگاههای خصوصی و دولتی با نصب واحد کراکینگ کاتالیزوری سیال بستر (RFCC) طرحی کارکردی است و بسیار توصیه میشود. هماکنون تنها واحد RFCC ایران در پالایشگاه اراک است و این واحد تولید مازات را کاهش میدهد و تولید بنزین را به شکل قابل توجهی افزایش میبخشد. بنابراین بر اساس این بهبود، استفاده از RFCC ها راهحلی امیدبخش است.
بر اساس طرح توسعهی پنجساله ششم ایران (۲۰۱۷ ــ ۲۰۲۳)، سهم مازوت در مجموع خروجی پالایشگاههای نفت نباید از ۱۰ درصد بیشتر شود. بهبود بخش پالایشگاهی موجود گام عمدهای برای افزایش تولید سوختهای حمل و نقل برای برآوردن نیازهای داخلی و افزایش صادرات سوختهای حمل و نقل است. این برنامههای میتوانند درآمد بخش نفتی ایران را افزایش دهند و در نتیجه میتوانند به نرخ رشد اقتصادی بالاتر و کاهش فقر بینجامند که هدفهای اصلی طرح توسعهی پنجسالهی ششم ایران است.
نتیجهی نیاز به اجرای برنامههای ذکرشده در بالا، ضرورت جذب کردن سرمایهگذاری خارجی در کشور است. ایران برای دستیابی به اهداف طرح ششم توسعه نیازمند ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری در صنعت نفت است و منابع محلی از پس برآوردن آنها برنمیآیند. بنابراین باید این کار را با استفاده از سرمایهگذاری خارجی انجام داد اما نظام مالی آشفته ایران برای سرمایهگذاران نفتی خارجی جذابیتی ندارد. به علاوه، آیندهی مبهم توافق هستهای ایران و تحمیل تحریمهای بیشتر،عدم قطعیت را در آیندهی سرمایهگذاری خارجی بیشتر میکند. ایران برای دستیابی به سرمایهگذاری مورد نیاز در بخش نفت که میتواند به رشد اقتصادی و پایداری انرژی در درازمدت کمک کند، باید رابطهای دوستانه با سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) برقرار کند تا بر قیمت نفت و صادرات آن کنترل داشته باشد و سیاست خارجی ظریف و میانهرویی اتخاذ کند تا تحریمهای مالی و تکنولوژیک علیه ایران را از میان بردارد.
به باور من، در موقعیت فعلی بعید است که بتوان سرمایهگذاری خارجی جذب کرد زیرا نیازمند اصلاح در ساختار کل اقتصاد و قدرت سیاسی در ایران است. به علاوه، نزاعهای سیاسی بینالمللی مداوم و سیاستهای تمامیتخواهانهی دینسالارانه ارتجاعی برای بیش از ۴۰ سال باعث شده ایران چهرهای منفی نزد سرمایهگذاران داشته باشد.
▪️شما همچنین در آن پژوهش مازوت را یک فرآورده غیرسودآور معرفی کرده اید و نوشته اید: «پالایشگاههای نفت ایران انرژی و پول هزینه میکنند و با آلودن هوا و خاک و منابع آب بیعدالتی محیط زیستی به وجود میآورند تا محصولات بدون سودآوری تولید کنند». دو پرسش درباره این اظهارنظرتان: چرا مازوت را فرآورده غیرسودآور باید دانست؟ و آیا میتوان پالایشگاههای نفت را به شیوهای اداره کرد که بیعدالتی محیط زیستی بر اثر فعالیت آنها به کمترین میزان برسد؟ چگونه؟
ــ: قیمت مازوت پایینتر از قیمت نفت خام در بازار بینالمللی است به همین خاطر در آن مقاله مشترک نوشته بودیم که «پالایشگاههای نفت ایران انرژی و پول هزینه میکنند و با آلودن هوا و خاک و منابع آب بیعدالتی محیط زیستی به وجود میآورند تا محصولات غیرسودآور تولید کنند».
به علاوه، مقامهای مسئول سابق و فعلی صنعت نفت ایران بارها اعتراف کرده اند که در حال فروختن مازوت به قیمت پایینتری از نفت خام هستند و تولید مازوت برای ایران بهصرفه نیست.
برای پاسخ به پرسش دوم، باید خاطرنشان کنم که پالایشگاههای نفتی به خاطر تخریب محیط زیست بدنام هستند. به طور کلی، کیفیت پایین اجرای عملیات در صنایع این تخریب زیستمحیطی را تشدید میکند و بنابراین باید نتیجه گرفت که پالایشگاههای با عملکرد ضعیف برای محیط زیست بدتر هم هستند. در نتیجه، با بهبود بازدهی پالایشگاههای ایران میتوان از تأثیر مخرب آنها بر محیط زیست کاست و عدالت در زمینه محیط زیست و انرژی را تا حدی افزایش داد. عدالت انرژی یعنی تضمین اینکه مردم به انرژی دسترسی داشته باشند تا بتوانند کیفیت زندگی شرافتمندانهای را حفظ کنند و تولید و توزیع انرژی به نحوهای صورت پذیرد که هیچ آسیبی به لحاظ محیط زیستی یا اجتماعی وارد نیاورد. عدالت زیستمحیطی به عنوان ادغام شهروندان در توسعه، پیادهسازی و اجرای قانونگذاری و سیاست محیط زیستی است. به تدریج، گذار به حاملان انرژی تجدیدپذیر در دسترس و به ویژه انرژی خورشیدی را میتوان هدف بلندمدت بخش انرژی ایران در نظر گرفت تا اتکا به صنعت آلاینده نفت و گاز طبیعی را کاهش دهد و عدالت زیستمحیطی و انرژی را تضمین کند.
▪️به تازگی فریدون عباسی، عضو کمیسیون انرژی مجلس خبر داد که در تابستان قطع برق حتمی است و ایران برای تأمین انرژی چارهای به جز سوزاندن مازوت ندارد. نظر شما چیست؟ آیا چاره دیگری وجود دارد؟
ــ: نفت و گاز طبیعی بیش از ۹۸ درصد مجموع منبع انرژی اولیه در ایران را شکل میدهند. بنابراین سویههایی همچون ثبات سیاسی، امنیت انرژی، تولید برق، رشد اقتصادی، و کاهش فقر وابستگی شدیدی به صنعت نفت و گاز طبیعی در ایران دارد.
برای رهایی از این وابستگی، حکومت ایران باید استفاده از حاملهای انرژی قابل اتکا و تجدیدپذیر را مدنظر قرار دهد. به عنوان مثال، ایران که در کمربند خورشیدی زمین قرار گرفته، مقدار عظیمی تشعشع خورشیدی در اختیار دارد که دلیلی عالی برای کشور جهت تأسیس نیروگاههای برق خورشیدی است. هماکنون کمتر از ۰,۰۱ درصد از منابع انرژی اولیه ایران از انرژی خورشیدی به دست میآیند که نشاندهندهی غفلت از این گزینه تأمین انرژی تجدیدپذیر است.
▪️محافظهکاران منتقد دولت حسن روحانی در دوران زمامداری او توافق پاریس را «حقه استعماری» معرفی کردند. مجلس شماری از اعضای پیشین سازمان حفاظت از محیط زیست را به خاطر پیگیری تعهدات اندک ایران در توافق اقلیمی پاریس تحت تعقیب قرار داد. نظر منتقدان توافق پاریس در اصل این است که زیر بار تعهدات اقلیمی رفتن به معنای کاستن از سرعت پیشرفت کشور است و کمبودهایی به ویژه در بخش انرژی پدید خواهد آورد. نظر شما در مورد این استدلال چیست؟
ــ: دگرگونیهای کلان در اقتصاد و جامعه بشری در سطح جهانی لازم هستند تا از انتشار گازهای گلخانهای بکاهند و افزایش درجه حرارت نسبت به سطح آن پیش از انقلاب صنعتی را به ۱,۵ درجه محدود کنند (توافق پاریس). تغییرات اقلیمی یک مسأله جهانی با پیامدهای جهانی است. دورنمای اقتصاد ایران و دیگر اقتصادهای وابسته به نفت به اقتصاد دولتهای در حال توسعه و توسعهیافتهی دیگر وابسته است. بنابراین هدفهای توسعه پایدار (SDGs 2030) را نمیتوان برآورده ساخت اگر کشورهایی همچون ایران و عربستان سعودی به معضل وابستگیشان به سوختهای فسسیلی نپردازند. البته نقش اقتصادهای پیشرفته نیز حیاتی است و آنها نباید تنها بر توسعه منطقهای تمرکز کنند و چالشها در ملتهای فقیرتر را نادیده بگذارند. به همین خاطر، هفدهمین هدف توسعه پایدار بر شراکت تأکید میکند تا توسعه پایدار را نه تنها برای اقتصادهای پیشرفته بلکه همچنین برای اقتصادهای در حال توسعه ممکن سازد.
من در پژوهشام تأکید کرده ام که کشورهای در حال توسعه از منابع کافی برخوردار نیستند تا بدون انگیزش اقتصادی، به سمت توسعهی پایدار حرکت کنند. بخشی از این انگیزش اقتصادی باید از طریق کمک مالی و فنی دریافت شود؛ آن هم از دل شراکتی بدون سلطهطلبی و منصفانه بین اقتصادهای پیشرفتهــکشورهای در حال توسعه یا چینــکشورهای در حال توسعه.
جهت محدودکردن تغییرات اقلیمی لجامگسیخته، تلاشهای جهانی برای توقف استخراج و سوزاندن نفت و شتاب دادن به گذار به سمت انرژی سبز اخیراً شدت گرفته اند. سازمانهای بینالمللی و کشورهای متعددی در راستای هدفهای توافق اقلیمی پاریس، نسبت به توقف استفاده از سوختهای فسیلی پیش از ۲۰۵۰ متعهد شده اند. برای مثال، از پایان ۲۰۱۹، بانک جهانی دیگر پروژههای نفتی خلاف این جریان را تأمین مالی نمیکند و بانک سرمایهگذاری اروپا نیز از پایان ۲۰۲۱ سرمایهگذاری در پروژههای انرژی سوخت فسیلی را متوقف کرده است. همچنین، نگرانیها از کمبود نفت در آینده دیگر به حساب نمیآیند و هدف جدید توقف استخراج نفت خام و نگه داشتن آن زیر زمین است. پس گذار از سوختهای فسیلی به حاملهای انرژی تجدیدپذیر تنها گزینهی بلندمدت برای ایران و دیگر کشورهای وابسته به نفت است زیرا ظرف ۲۰ ــ ۳۰ سال، دیگر مشتری برای نفت خام خود نخواهند داشت. با این حال، همانطور که بالاتر گفتم، پیشرفت ایران به دلیل تحریمهای ناشی از نزاعهای سیاسی بینالمللی که حکومت ایران ایجاد میکند و نیز سیاستهای تمامیتخواهانه و دینسالارانه برای بیش از ۴۰ سال، کُند است.
نظرها
S M H
تنها راه نجات ایران دوری از درگیریهای سیاسی و همراهی با کشورهای جهان غرب میباشد که راه را برای دانش فنی و سرمایه گذاریهای خارجی باز کند .