ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

ژن، ژیان، ئازادی؛ سنت مبارزه و مقاومت در کردستان

امروزه که شعار «زن، زندگی، آزادی» در خیابان‌های شهرهای ایران طنین‌انداز شده است، تحریف ریشه‌ای آن امری غیرممکن است. اما خاستگاه چنین شعاری که در پیوند با مبارزات و مقاومت مردم در کردستان است، از کجا می‌آید؟

شعار «ژن، ژیان، ئازادی»

برای بسیاری در ایران احتمالاً هم‌چنان شعار تاریخی «زن، زندگی، آزادی» که اکنون حتی بر دیواره‌های شهرها هم نقش بسته است، تازگی دارد؛ به این جهت که مسأله ستم علیه زنان و مطالبات‌شان قبل از آغاز خیزش جاری در هیچ یک از اعتراضات سراسری سال‌های گذشته، به موضوع اساسی و بنیادین معترضان در خیابان بدل نشده بود.

مریم فتحی، عضو شورای مدیریتی جامعە زنان آزاد شرق کردستان (KJAR) در اروپا
مریم فتحی، عضو شورای مدیریتی جامعە زنان آزاد شرق کردستان (KJAR) در اروپا

اما شعار «ژن، ژیان، ئازادی» از کجا می‌آید و به چه معناست؟

مریم فتحی، در این‌باره با بیان این‌که، شعار «ژن، ژیان، ئازادی» در کردستان تازە نیست و ریشە در مبارزات زنان بە درازای حداقل چهل سال گذشتە دارد، به زمانه می‌گوید:

«اگر از لحاظ زبان‌شناسی بە آن بنگریم، واژەهایی همچون "ژن، ژیان و ژینگە" کە بە معنای زن، زندگی و طبیعت است، برمی‌گردد بە تاریخ و فرهنگ خاورمیانە. پدرسالاری حدود پنج یا شش هزار سال پیش ظاهر شد، اما قبل از این، انسان‌ها هزاران سال در جوامع کمونال بە صورت صلح‌آمیز، برابری‌طلب و احترام‌ به طبیعت زندگی می‌کردند که "جوامع طبیعی" یا "سوسیالیسم بدوی" نامیده می‌شدند».

فتحی بر این اساس می‌گوید، «ژن، ژیان، ئازادی» تنها یک شعار نیست، بلکە هستە یک انقلاب ذهنی در کردستان است کە در مقابل شیوەای از زندگی امروزی تحمیل شدە توسط سیستم مردسالاریِ سرمایه داری بر جوامع، آلترناتیو جایگزین ارائە می دهد:

هسته‌ای که به گفته فتحی دیگر فقط منحصر بە کردستان نیست و شکلی انترناسیونالیست و جهانی بە خود گرفتە است:

«جنبش زنان کردستان بر این باور است که اولین ستم در تاریخ بشر ظلم به زنان بوده است. ذهنیت مردسالارانه از طریق سلطه، استثمار و بردگی زنان، قرار دادن انسان در برابر طبیعت و گشودن دری به روی بقیه نظام‌های سلطه و تبعیض که جامعه را در برابر یکدیگر قرار می‌دهند، تحمیل شد؛ امپریالیسم، طبقه‌گرایی، ناسیونالیسم، نژادپرستی، محصول این ذهنیت سلطه مردانه است».

فتحی در ادامه صحبت‌هایش و این‌که خاستگاه اصلی شعار «ژن، ژیان، ئازادی» کجاست به چهارمین جلد «مانیفست تمدن دموکراتیک» نوشته عبداللە اوجلان، رهبر حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) اشاره می‌کند و می‌گوید، برای اولین بار استفادە از عبارت «ژن و ژیان و پیوند دادن آن بە ئازادی»، آزادی زن را جوهرە و پیش شرط آزادی جامعە قرار می‌دهد.

فتحی در تشریح بیشتر این موضوع چنین توضیح می‌دهد:

«البتە ریشە این نظریە برمی‌گردد بە مفهوم‌سازی و تئوری‌سازی بنیان گذاشتن سازمان‌های مستقل زنان در سال‌های ٩٠ میلادی کە جزو سخت‌ترین و دردآورترین سال‌ها برای جنبش زنان در کردستان بود. چون این مرحلە جدا از این‌کە مرحلە خودسازی، تغییر درونی و دوبارە بنیانگذاری فکر و اندیشەای نو بود، مرحلە ساختارسازی و بدنە‌سازی و عملی کردن این مفاهیم و تئوری‌ها بود. مرحلەای کە در آن ارتش زنان آزادیخواه، فرا ملیتی و فرا اتنیکی شدن و مرحلە رسیدن بە زنان دیگر در خاورمیانە و هم‌چنین مرحلە پیدایش اولین ستون‌های کنفدرالیزم زنان بود».

این فعال سیاسی کُرد، معتقد است که این مرحلە به ستون فقرات جنبش زنان کە در سیستم آزادی زن خود را نمایان و بزرگ می کند، درآمده است:

«در این رابطە عبداللە اوجلان می‌گوید، سرپا نگە داشتن یک جنبش مستقل زنان تضمین کنندە تداوم سیستم عمومی است و به مانند یک هدف استراتژیک جای می‌گیرد. از طرفی هم از ژن، ژیان، ئازادی، بە عنوان یک فرمول جادویی یا سحرآمیز در مقابل بردگی، مرگ و سکسیزم اجتماعی نام می‌برد».

ستم ملی و طبقاتی

ما در جغرافیای اقلیت با چند وجە ستم روبه‌رو هستیم، ستم ملی، ستم طبقاتی و ستم جنسیتی. جغرافیای ایران و خاورمیانە دارای هویت‌های متنوع انسانی است، هویت‌هایی کە در مقاطع مختلف تاریخ مورد تبعیض سیستماتیک قرار گرفتەاند.

مریم فتحی در پاسخ به این پرسش که بازتاب این ستم‌ها در شعار «ژن، ژیان، ئازادی» چیست، می‌گوید برای روشن ساختن بهتر این موضوع نیاز است بە تعریفی کە ژنولوژی (زن‌شناسی) از سە مرحلە تاریخی جدایی جنسیتی نام می‌برد، اشارە کرد:

«مرحلە اول کە بعد از انقلاب نئولتیک و در مقطع استفادە مردها از ابزارهای شکار و جنگ و پیدایش خشونت و بە کارگیری قدرت و بنیان نهادن قدرت می‌توان نام برد. مرحلەای کە تمام دست رنج‌های فرهنگی، ماتریالی و اتیکی جامعە زن‌محور و کمونال غضب و با پیدایش شمن‌ها اولین مرحلە پیرسالاری و با بکارگیری مردان جوان سیستم هیرارشیک (سلسله مراتبی) ایجاد می گردد. در این مرحلە بدن زن محدود می‌شود بە تولید مثل بە خصوص بچەهای پسر کە تضمین کنندە تداوم قدرت بود، بە این شیوە کە هرچە بچە پسر بیشتر قدرت شمن و پدر بیشتر. بە این ترتیب مالکیت و خصوصی‌سازی هم در آن خود را نمایان می‌کند و پایەریزی می شود».

عضو شورای مدیریتی جامعە زنان آزاد شرق کردستان، می‌گوید اگر بە میتولوژی بە عنوان شیوەای از تعریف تاریخ در این زمان بنگریم، متوجە می‌شویم کە جنگ میان خدایان «الهە مادر و خدایان مرد» مقاومت زنان را در مقابل این سیستم تازە بنیان نهادە شدە، نشان می‌دهد کە در آن زنان از تمامی بخش‌های مدیریتی و اجتماعی جامعە حذف و در چهار دیواری خانە محبوس می گردند:

«در دومین مرحلە جدایی جنسیتی با پیدایش ادیان چە ادیان ابتدایی و چە ادیان تک‌خدایی دیگر میتولوژی جای خود را بە آیین و فلسفە می‌دهد. می‌توان از ابراهیم بە عنوان پیغمبری از ادیان تک‌خدایی کە چند همسری را رواج و بە اجرا گذاشت اسم برد. در این مرحلە دیگر مردسالاری فرهنگ جامعە شدە و دولت‌هایی مذهبی و آیینی ایجاد شدند. در این مرحلە نباید نقش فیلسوفان آن زمان را کم شمرد. کسانی همچون فرانسیس بیکن معتقد بودند کە جهان هستی همچون دختری باکرە است کە باید آن را فتح کرد».

فتحی در ادامه می‌گوید:

این دیدگاه‌ها «جدا از این‌کە استعمار محیط زیست را عادی نمود، از علم نیز چهرەای مردانە سفید اروپا محور ساخت. آن‌چە بعدها توسط اگوست کنت در قرن نوزدهم و با پایەگذاری پوزیتیویسم بر اساس تفکری مردسالار مستحکم‌تر شد. او مغز زنان را کوچک‌تر از مردان می‌دانست و می‌گفت کە زنان پایین‌تر از سطح انسان ایدەال هستند».

این فعال سیاسی کُرد معتقد است مرحله سوم، مرحله‌ای است که در آن قرار گرفته‌ایم؛ مرحلەای با عنوان مدرنیتە سرمایه‌داری کە نە تنها انسان‌ها را فرای جنسیت کە طبیعت را نیز تماماً مستعمرە خود کردە است:

بحران کنونی سیستم سرمایه‌داری جنگ، ویرانی، مهاجرت‌های اجباری، انواع تبعیض و همە نوع خشونت‌های سیستماتیک را بر جوامع و تنوعات هویتی و استعمار و از بین رفتن طبیعت را بە همراه آوردە است. در مقابل این سیستم و از کل انباشت تاریخی، نظری و علمی آن با ماهیتی عملگرایانە مدرنیتە دمکراتیک قرار دارد کە سیستم کنفدرالیزم دمکراتیک با سە پایە آزادی زن، اکولوژی و ملت دمکراتیک، است. سیستمی کە انعطاف‌پذیر بودە، چند فرهنگی است و اکولوژی و فمینیسم دو پایە اصلی آن است. سیستمی کە با گذاشتن رهایی زن در هستە، خودمدیریتی در مقابل تولید انحصاری خصوصی و دولتی، اکولوژی اجتماعی در مقابل استعمار طبیعت،  نیروی ذاتی دفاع مشروع در مقابل ارتش سلسلە مراتبی دولت‌ها، مقابلە با بنیادگرایی از طریق ایجاد فرهنگ صلح بین تنوعات هویتی جامعە با بە رسمیت شناختن و حفظ همە هویت‌ها و اتو دموکراتیزاسیون و دمکراتیزە کردن جامعە در تمامی جنبەهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و… ملت دمکراتیک را بنیان می‌نهد.

به گفته فتحی، بە این شیوە فلسفە پشت شعار «ژن، ژیان، ئازادی» با نگاهی نو بە مفهوم زن و با دادن معنایی نو بە زندگی کە رابطە انسان با تمام اکوسیستم و هرآن‌چە بر حیات تاثیر مستقیم و غیر مستقیم دارد بە تبعیض سیستماتیک پایان دادە و برای آن آلترناتیو می‌شود:

«ژن، ژیان، ئازادی، می‌گوید بدون زن آزاد انسان آزاد وجود نخواهد داشت و بدون آزادی زن، آزادی جامعە میسر نخواهد شد».

سنت مقاومت و مبارزه در کردستان

در بیش از چهار دهه اخیر در کردستان هر چه فضا برای فعالیت‌های سیاسی و مدنی در جامعه محدودتر و فشارها و سرکوب شکلی سیستماتیک‌تر به خود گرفته، سنت‌های مبارزه و مقاومت پیشروترشده است.

سنت اعتصابات عمومی، تحصن و نافرمانی مدنی در کردستان همواره در پاسخ به سرکوب و خفقان، نمونه‌‌هایی از مقاومت در این جامعه تحت ستم بوده است؛ نمونه‌هایی از سنت مبارزه در این جامعه که در جریان خیزش جاری، دست‌کم پنج بار به شکل وسیعی شاهد وقوع آن بودیم.

پرسشی که اینجا مطرح می‌شود این است که علت این مقاومت چیست و سنت مبارزە کردستان چە آموزەای برای ایران دارد؟

فتحی در این‌باره می‌گوید کردستان سرزمینی سیاسی شدە است و جدا از قرار گرفتن در قلب خاومیانە از لحاظ ژئواستراتژی و ژئوپلیتیک هم‌چنین بخش وسیعی از ذخایر زیرزمینی، آب شیرین و منابع طبیعی و انرژی را در دولت ملت‌هایی کە بر آن مدیریت می‌کنند را داراست:

«کردستان بە عنوان بزرگترین ملت بدون دولت در سطح جهانی و هم‌چنین بە عنوان اولین و بزرگترین ملت خاورمیانە قربانی سیستم‌های دولت ملت گماشتە در این منطقە بعد از جنگ جهانی اول، دارای تاریخی از مقاومت و مبارزە است».

به گفته این فعال سیاسی کُرد، «جنبش آزادی کردستان» حداقل در چهل سال گذشتە همزمان کە برای دفاع از حقوق کُردها مبارزە می‌کند، جنبشی انترناسیونالیست است.

فتحی، در این خصوص بە تاریخ جنبش آزادیخواهی زنان اشاره می‌کند و می‌گوید:

«در سال ١٩٨٧ میلادی اولین سازمان مستقل زنان در شمال کردستان (کردستان ترکیه) با نام اتحادیە زنان میهن دوست کردستان (YJWK) شکل می‌گیرد. میان سال‌های ٩٠ تا ٩٥ میلادی ارتش زنان پایەگذاری و در سال ١٩٩٥ اتحاد زنان آزاد کردستان (YAJK) با پنج پرنسیب بنیان‌گذاری می‌شود؛ شامل دفاع از دستاوردهای مادی و معنوی جامعە، مبارزە برای رفع تبعیضات جنسیتی و طبقاتی، ترویج آزادی ارادە و اندیشە آزاد و هم‌چنین رعایت دقیق اصول اخلاق و زیبایی‌شناسی در زندگی و جنگ و مبارزه».

به گفته فتحی، اتحاد زنان آزاد کردستان همزمان که اولین کنگرە زنان در کردستان را برگزار می‌کند، چتری می‌شود میان سازمان‌های زنان در کردستان و هم‌چنین با ایجاد پلی میان زنان کُرد و زنان از ملیت‌ها، اتنیک‌ها و کشورهای دیگر را نیز هدف اصلی خود قرار می دهد:

در تمامی این مدت عبداللە اوجلان و جنبش زنان در کردستان بە رهبری سکینە جانسز و رفقایش هماهنگ و بر سە پایە تئوری، سازماندهی و پراکتیک عمل می‌کنند. همزمان با گام‌های بزرگ زنان و مقاومت‌شان در برابر مردسالاری، عبداللە اوجلان در ٨ مارس ١٩٩٨ ایدئولوژی آزادی زن را بە جنبش زنان هدیە می‌دهد. بعد از بنیانگذاری حزب کارگران، زنان در کردستان در سال ١٩٩٩ و بعد از توطئە بین المللی علیە اوجلان حزب زنان آزاد در کردستان در سال ٢٠٠٤ و سرانجام در سال ٢٠٠٥ سازمان کنفدرال زنان در کردستان (KJK) تأسیس شد. نتیجە این همە رنج و مبارزە و تلاش جنبشی است کە در زمان خود و در سطح جهانی بی نظیر است، جنبشی کە در برابر فاشیزم دولتی (آ.ک‌.پ) و (م.ه.پ) در ترکیە، داعش در روژاوا و شمال و شرق سوریە، جمهوری اسلامی ایران و همچنین مردسالاری نهادینە شدە در جامعە کردستان بی‌وقفە و همزمان در حال مبارزە است.

به گقته فتحی، زنان در کردستان معتقدند مسأله زن محدود به یک جغرافیا، ملت یا یک اتنیک نبوده و مسأله‌ای فرامنطقه‌ای است. او هم‌چنین می‌گوید زنان در کردستان به این باور رسیده‌اند که آزادی آن‌ها قبل از هر چیزی نخست در گرو آزادی سایر زنان در خاورمیانه است.

سرکوب و تداوم خیزش زن، زندگی، آزادی

یکی از تفاوت‌های مشخص خیزش «ز.ز.آ» با خیزش‌های سال‌های قبل، تداوم آن به‌ رغم سرکوب خشونت‌بار معترضان از سوی نیروهای امنیتی و نظامی است.

اما تفاوت خیزش «ژن، ژیان، ئازادی» با سایر اعتراضات قبلی در چیست و چە دلایلی باعث شدە کە این خیزش بە رغم سرکوب شدید و خشن از سوی نیروهای امنیتی تا کنون ادامە یابد؟

فتحی می‌گوید خیزشی که امروز در خیابان‌های ایران جریان دارد، ادامە فعالیت‌های سە پیلار مهم در مبارزات در ایران است؛ خلق‌های تحت ستم، جنبش زنان و جوانان و جنبش کارگری:

«اما تفاوت‌هایی بنیادینی هم دارد کە می‌توان بە پیشاهنگی زنان و مرکزیت ستم و تبعیض جنسیتی در آن اشارە کرد. هیچ شکی نیست کە بە درازای جمهوری اسلامی و قبل از آن هم زنان در ایران هموارە علیە نابرابری و برای آزادی مبارزە کردەاند اما این‌بار با فریاد ژن، ژیان، ئازادی، زنان تمام مرزهای گماشتە شدە سیستم مردسالاری سرمایه‌داری میان‌شان را برداشتند و بی‌معنا کردند. امروز در ایران بە هر زنی تعرض و دست درازی شود زنان یک‌صدا و متحد پاسخ می‌دهند و این را می‌توان بە عنوان یک پیروزی در مقابل سیاست تفرقە و انکار نام برد».

این زن سیاسی کُرد می‌گوید نکتە دیگر فریاد زدن «زن، زندگی، آزادی» نە تنها از طرف زنان بلکە از طرف مردان آزادیخواه نیز بود و این دال بر این حقیقت است کە آن‌چە در ایران روی می‌دهد انقلابی ذهنیتی است نە تعویض چهرەهای قدرت گرا و جنسیت گرا.

نکتە سومی کە به  گفته فتحی می‌توان همانند تفاوت نام برد، اتحاد میان گروه‌های اتنیکی و تفکرات متنوع در ایران بود:

«جمهوری اسلامی از زمان روی کار آمدنش تاکنون با سیاست دروغ و توطئە، تحریف تاریخ، آسیمیلاسیون و سیاست جنگ و انکار سعی در متفرق کردن و انزوای مردم از هم دارد بە خصوص کردستان از مابقی، اما شکستی کە این‌بار بە علت اتحاد بلوچستان، آذربایجان، کردستان و… خورد تمام نقشەهایش را نقش بر آب کرد و دیوارش را بە یک‌بارە فروریخت».

از همبستگی جهانی با زنان و مردم ایران بە عنوان نکتەای بسیار قابل توجە نام برده می‌شود.

در این مدت، زنان شیلی برای دولتمردان ایران «متجاوز تویی» خواندند، صدها و هزاران زن و انسانهای آزادیخواه از آرژانتین تا لبنان، تونس، افغانستان، استرالیا، ایالات متحدە و کشورهای اروپایی و… با فریاد ژن ژیان ئازادی، با سوزاندن روسری‌ها، با قیچی کردن موهای‌شان و با فعالیت‌های هنری، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی بە مقابلە با سیاست زن‌کشی برخاستند.

فتحی در این‌باره می‌گوید، پاسخ حکومت تا این لحظه بە تمام این مبارزات و خواست‌ها، سرکوب و شکنجە بودە است، زیرا ماهیتش، ماهیتی ضد زن است:

«آزادی زن تمام بنیان ایدئولوژی، ساختاری و قانون اساسی جمهوری اسلامی را زیرورو می‌کند. به همین خاطر این‌گونە بە کشتار زنان در خیابان‌ها پرداختەاند. سران این حکومت به خوبی می‌داند هر چە زنان آگاه‌تر، سازماندهی شدەتر و متحدتر باشند از عمر این حکومت کاستە می‌شود، آن‌ها می‌داند کە اتحاد جنبش‌های اجتماعی در ایران از زنان آزادیخواه و فمینیست گرفتە تا کارگران، جوانان، جامعە LGBTQ، اکولوژیست‌ها، آنارشیست‌ها، چپ‌های مترقی و سوسیالیست‌ها و… خط پایانی اوست. به این خاطر مانند تمامی دیکتاتورهای تاریخ با کُشتار مردم و سعی در ایجاد فرهنگ ترس می‌خواهد بر عمر خویش بیافزاید».

فتحی در پایان می‌گوید، ایران دیگر بە قبل از قتل مهسا، نیکا، حدیث، مینو و تمامی زنانی کە جان‌باختند، دستگیر و شکنجە شدند و تمامی جوانان و آزادیخواهانی کە در برابر این حکومت بە پا خواستند، برنخواهد گشت:

«برای تمامی جانباختگان و تمام رنج‌هایی کە زنان در طول دهەها متحمل شدند انقلاب آیندە در ایران، انقلابی زنانە و دمکراتیک خواهد بود.»

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • ژیلا گلعنبر

    درود بعد از بنیانگذاری حزب کارگران، زنان در کردستان در سال ١٩٩٩ عبارت بالا نامفهوم است. و بعد از توطئە بین المللی علیە اوجلان حزب زنان آزاد در کردستان در سال ٢٠٠٤ و سرانجام در سال ٢٠٠٥ سازمان کنفدرال زنان در کردستان (KJK) تأسیس شد. ممنون از توجه دوباره به متن و جواب