یحیی رحیمی؛ هنوز پدر و مادر صحنه قتل حکومتی او را در پرایدش ندیدهاند
فرزاد صیفیکاران ــ خانواده یحیی رحیمی در روزهای گذشته برای پیگیری پرونده کشته شدن فرزندشان به یک وکیل مراجعه کردند، اما به محض اینکه از دفتر وکالت خارج شدند، اداره اطلاعات با آنها تماس گرفت و با تهدیدی غیرمستقیم به آنها گفت: «مراقب خودتان باشید…»
تنها چند ساعتی از آغاز اعتراضهای شنبه ۱۶ مهر در پاسخ به فراخوانی چند روز پیش از آن گذشته بود که ویدیویی از صورت متلاشیشده یک مرد جوان پشت فرمان خودروی پرایدش در سنندج، همگان را شوکه کرد. خون او بر بدنه داخلی و خارجی پرایدش پاشیده شده بود. در ویدئو، صدای هراسناک فریاد مردم به گوش میرسید: «کشتند؛ کشتند ... بیشرفها کشتند.»
ابتدا اسم این جوان که قربانی سرکوب خونین اعتراضها به کشته شدن ژینا (مهسا) امینی شده بود، داریوش علیزاده عنوان شد، اما بعدا مشخص شد او یحیی رحیمی نام دارد؛ کارگر کاشیکاری که آن روز در راه رفتن به سر کار بود.
داریوش علیزاده، پیمان منبری و محمد امینی نیز از دیگر معترضان کشتهشده در تاریخ شنبه ۱۶ مهر در سنندج هستند.
شنبه ۱۶ مهر اعتراضها از حوالی ساعت ۱۱ صبح در میادین و خیابانهای اصلی شهر مانند میدان اقبال (آزادی)، خیابان ششم بهمن (پاسدران)، خیابان فردوسی، خیابان ادب، سهراه شریفآباد و خیابان حسنآباد آغاز شد و در طول همان روز به نقاط دیگری مانند شهرکهای بهاران، ویلا شهر و دوشان نیز کشیده شد.
یکی از نزدیکان یحیی رحیمی که نخواست نامش فاش شود، در گفتوگو با زمانه واقعه کشته شدن این شهروند سنندجی را شرح داده است. به گفته این منبع آگاه یحیی در میان اعتراضها همراه با مردم بوق زده بود و نیروهای امنیتی شیشه خودروی او را شکستند و با فاصله کوتاهی یکی دیگر از نیروی لباس شخصی با «وینچستر» (منظور شاتگان است) از فاصله نیم متری به صورت او شلیک کرد.
سه ویدیو از اعتراضهای ۱۶ مهر سنندج در خیابان ششم بهمن منتشر شده که در این ویدیوها روند کشته شدن یحیی رحیمی به تصویر کشیده شده است.
بر اساس ویدیویی که مرکز حقوق بشری ههنگاو منتشر کرده، در ابتدای خیابان ششم بهمن (پاسداران) نیروهای لباس شخصی با زنجیر و چوب شیشه خودروی پراید سبز رنگ یحیی رحیمی را میشکنند، سپس او فرار میکنند و مامورها به سمت خودروی او میدوند، سپس صدای یک تیراندازی در ثانیه ۲۰ ویدیو شنیده میشود. بعد نیروهای لباس شخصی به سمتی که صدای تیراندازی آماده میروند.
در ویدیو دیگری که از این حادثه توسط خبرگزاری کُردپا منتشر شده است، شیشه شکسته خودروی یحیی رحیمی و پیکر غرق در خون او در نزدیکی پاساژ خیام و مقابل پاساژ مروارید که نزدیک خیابان تعریف قرار دارد، دیده میشود.
شکستگی شیشه خودروها در این دو ویدیو کاملا با هم مطابقت دارد و نشان میدهد راننده همان خودروی پرایدی که در ابتدای خیابان ششم بهمن (پاسداران) توسط نیروهای لباس شخصی مورد حمله قرار گرفت، کشته شده است.
ویدیوی دیگری که همان روز از سنندج منتشر شد، تعداد زیادی از نیروهای لباس شخصی را در خیابان ششم بهمن (پاسداران) نشان میدهد که از به سمت قسمت پایین خیابان، یعنی محلی که یحیی رحیمی کشته شد، میروند و در دست دو نفر از آنها سلاح شاتگان دستکش کالیبر ۱۲ دیده میشود.
در عکس زیر که نماگرفت از ویدیوی بالا است، دو نیروهای لباس شخصی که سلاح شاتگان دستکش به همراه دارند، دیده میشوند.
شاید یکی از این دو نفر به یحیی رحیمی تیراندازی کرده باشند. موقعیتی که آنها در این ویدیو دیده میشوند تنها چندین متر با محل کشته شدن یحیی فاصله دارد.
خانواده پدری یحیی رحیمی در روستای «شرابشهرک» از توابع حسینآباد در نزدیکی سنندج زندگی میکنند و به کشاروزی اشتغال دارند. منبع آگاه زمانه درباره چگونگی اطلاع خانواده از کشته شدن یحیی رحیمی میگوید:
«یکی از برادرهایش فیلترشکن را فعال کرد و سری به اینستاگرام زد، دید که بیبیسی فارسی فیلمی از شلیک به سر یک راننده معترض در سنندج گذاشته. او وقتی فیلم را دید عصبانی شد و گفت چرا فقط سنندج دارد هزینه میدهد، اما هنوز چهره را خوب ندیده بود و متوجه نشده بود، تا اینکه برادر کوچکترش به نام وریا با او تماس گرفت و گفت بدبخت شدیم کسی که فیلماش منتشر شده یحیی است... برادر بزرگ یحیی حالاش بسیار بد شد. برادرها به اتفاق هم با ماشین خودشان را به بیمارستان بعثت سنندج میرساند، به آنها گفته میشود یحیی آنجا نیست، سپس به همه بیمارستانهای سنندج مراجعه کردند ولی نتوانستند یحیی را پیدا کنند. دست آخر به پزشکی قانونی رفتند و آنجا هم نبود. آنها نمیخواستند به سردخانه بروند، امید داشتند یحیی زنده باشد، ولی به سردخانه بهشت محمدی هم رفتند که به دروغ گفتند آنجا نیست، در حالی که بعدا مشخص شد پیکر یحیی آنجا بوده...»
برادرها در نهایت تصمیم گرفتند قبل از اینکه از طریقی غیر از خانواده پدر و مادر پیر و بیمار آنها خبر را بشنوند، خودشان خبر تیر خوردن یحیی را به آنها بگویند:
«پدرش بیماری قلبی دارد و عمل بالن قلب انجام داده است. برای همین میخواستند خبر را طوری به آنها بدهند که سکته نکنند. برادر بزرگ یحیی رفت و به پدر و مادرش گفت یحیی بازداشت شده و یک گلوله هم به پایش اصابت کرده. سپس کیوان برادر بزرگ یحیی و والدینش در راه سنندج بود که اداره اطلاعات با پدرش تماس گرفت. به فارسی به او گفته بودند کسی پیشات نیست؟ پدرش با این حرف فهمیده بود یحیی را کشتهاند... برادر یحیی موبایل را از پدرش گرفت و شماره خودش را به آنها داد و گفت بعدا با او تماس بگیرند... پدر و مادر یحیی در ماشین حس کرده بودند اتفاقی افتاده و شروع به گریه و زاری کردند. وقتی هم به منزل رسیدند، مقابل خانه شلوغ بود و مردم و همسایه جمع شددند. پدرش دیگر فهمید یحیی کشته شده و گفته بود فقط جنازه را از آنها تحویل بگیریم...»
همان روز مجددا از اداره اطلاعات سنندج با برادر بزرگ یحیی تماس گرفتند و به او گفتند تنها آشنایان درجه یک خانواده به اداره اطلاعات مراجعه کنند، به همین جهت پدر و عموی یحیی رحیمی به همراه داماد خانواده به اداره اطلاعات شهر سنندج میروند.
منبع آگاه زمانه چنین ادامه میدهد:
«پدرش گفته بود قصد دارند پیکر یحیی را به روستای خودشان برگردانند و آنجا به خاک بسپارند، به آنها گفته بودند مشکلی نیست فقط نباید شلوغ کنند و باید همین امشب ساعت ۱۱ شب خاکسپاری انجام شود. پدر یحیی سواد ندارد و چند برگه را به او داده بودند امضا کند که بعدا مشخص شد برگهها تعهداتی درباره عدم اطلاعرسانی، شلوغ نشدن مراسم، عدم شعرخوانی و نبردن به مسجد و اینها بوده.»
شب دوباره از اداره اطلاعات با خانواده تماس میگیرند و به آنها میگویند پیکر یحیی رحیمی را باید در گورستان بهشت محمدی سنندج یا روستای ننله (در نزدیکی سنندج) به خاک بسپارند:
«گفته بودند اگر در بهشت محمدی به خاک بسپارید ما با آمبولانس و هزینه خودمان خاکسپاری را انجام میدهیم. پدرش با دفن در بهشت محمدی موافقت کرد. شخصی به نام صالحی رئیس اداره اطلاعات هم با آنها برای خاکسپاری رفته بود. صالحی پدر یحیی را بغل کرد و گفت نیروی انتظامی در این خون دست ندارد، ما احساس میکنیم پسر خودمان کشته شده و از این حرفها...»
مراسم خاکسپاری همان شب، شنبه ۱۶ مهر انجام شد و مراسم ختم هم تنها در منزل پدری یحیی رحیمی برگزار شد و فقط خانواده و فامیل حضور داشتند.
خانواده یحیی رحیمی در روزهای گذشته برای پیگیری پرونده کشته شدن فرزندشان به یک وکیل مراجعه کردند، اما به محض اینکه از دفتر وکالت خارج شدند، اداره اطلاعات با آنها تماس گرفت و با تهدیدی غیرمستقیم به آنها گفت: «مراقب خودتان باشید…»
یحیی رحیمی متولد آذر ۱۳۷۰ بود و یک سال از ازدواجاش میگذشت. شایعه شده بود که همسر یحیی رحیمی حامله بود، اما منبع آگاه زمانه تاکید میکند که این خبر صحت ندارد.
در روزهای گذشته شایعه دیگری در فضای مجازی مبنی بر «کشتن برادر یحیی رحیمی مقابل چشمان مادرش به دلیل سر باز زدن از اعتراف اجباری» منتشر شد که منبع آگاه زمانه نیز این خبر را تکذیب میکند و میگوید هر سه برادر یحیی به نامهای کیوان، کیهان و وریا زنده و در سلامت هستند.
منبع آگاه زمانه میگوید یحیی بسیار انسان فداکار و دلسوزی بود، به همین دلیل حال و روز والدین او بسیار بد است:
«مادرش اطراف خانه را نگاه میکند و میگوید یحیی چند بار به این دستگیره دست زده؟ چند بار روی این پله پا گذاشته است؟ و پلهها را میبوسید. یحیی عاشق همسرش بود، بعد از ۴-۵ سال عاشقی توانستند با هم ازدواج کنند و یک سال از زندگی مشترکشان گذشته بود. در کردستان عراق کارگری میکرد تا بتواند پول پسانداز کند و بعد عروسی گرفت.»
به گفته منبع آگاه زمانه همسر یحیی رحیمی نیز بسیار حال و روزی بدی دارد. برادرها و خواهر یحیی از زمانی که او کشته شد تلاش کردهاند پدر و مادرشان صحنه کشته شدن او در خودرو را نبینند، زیرا حال روحی و جسمی آنها به هیچ عنوان مساعد نیست:
«آنها توان دیدن این صحنه را ندارد، موبایل ندارند و ماهواره هم روشن نمیکنند تا نکند اتفاقی این صحنه را ببینند.»
جواز فوت یحیی رحیمی در تاریخ ۱۷ مهر ۱۴۰۱ صادر شده است، اما دو هفته پس از مراسم خاکسپاری در تاریخ یکم آبان ماه در بهشت محمدی سنندج و با نظارت اداره اطلاعات به آنها تحویل داده شد.
بر اساس توضیحات جواز فوت که در اختیار زمانه قرار گرفته است، علت مرگ «آسیب وسیع نسج (بافت) مغزی»، «شکستگی و خُردشدگی استخوان جمجمه» و «اصابت پرتابه پرسرعت» عنوان شده است.
به خانواده یحیی رحیمی گفته شد برای تحویل گرفتن خودروی او باید به معاون دادستان سنندج مراجعه کنند. معاون دادستان فردی به نام خانم فتاحی است و به آنها میگوید «رامین فاتحی» که در بازداشت اداره اطلاعات «خودکشی» کرده است، چند پلیس را کشته است و احتمالا یحیی رحیمی هم توسط او کشته شده است:
«خانواده از این حرف شاکی شده بودند و گفتند با توجه به فیلمهایی که وجود دارد یحیی توسط چند نفر که چوب و چماق به دست و یکی هم اسلحه وینچستر (شاتگان) به دست دارد کشته شده است.»
رامین فاتحی، یکی از بازداشتشدگان اعتراضها در سنندج بود که بعد از گذشت ۱۰ روز از زمان بازداشت، در تاریخ یکم آبان زیر شکنجه کشته شد. رادا و وریا، برادر و خواهر رامین فاتحی همچنان تحت بازداشت هستند و نیروهای امنیتی سعی دارند مرگ یحیی رحیمی به او نسبت بدهند.
بنا به آمار سازمان حقوق بشر ایران، تا کنون دست کم ۲۳۴ تن از جمله ۲۹ کودک در اعتراضات سراسری کشته شده اند. وبسایت «هرانا» وابسته به فعالان حقوق بشر در ایران از ۲۲۴ کشته خبر داده است.
◼️ در نقشه اینتراکیتو زیر، نامهای جانباختهها تا کنون بر اساس منبعهای حقوقبشری با تفکیک شهرها گردآوری شده است.
با وجود فشارها، سرکوب گسترده و خشونتآمیز نیروهای امنیتی در شهرهای مختلف ایران، تا ظهر روز جمعه هشتم مهرماه ۱۴۰۱ اعتراضها به قتل حکومتی ژینا در بیش از ۱۰۰ شهر ادامه داشته است و در تصاویر و ویدئوهای منتشر شده به وضوح دیده میشود که نیروهای سرکوب به سمت معترضان با سلاحهای کشنده تیراندازی میکنند.
نظرها
نظری وجود ندارد.