ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

معترضان در ایران: دیگر نمی‌ترسیم

این گزارش روایت کوتاهی از شجاعت مردم است در مقاومت در برابر نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی، در گفت‌وگو با تنی چند از معترضان در کف خیابان.

این روزها «شجاعت» رمز دیگر خیزش انقلابی مردم ایران شده است. اگرچه هر روز به آمار کشته و زخمی‌ها افزوده می‌شود، اما عزم مردم خاموش‌شدنی نیست. آنها می‌گویند: «هر روز به پیروزی نزدیک‌تر می‌شویم.»

یک معترض در گفت‌وگو با رادیو زمانه شجاعت را اینگونه معنا می‌کند: «شجاعت نترسیدن نیست، بلکه حرکت مداوم به سمت خواسته‌هایمان است. شجاعت، یعنی با تدبیر و برنامه به دل خطر زدن. نوجوانی که به تنهایی جلوی چند مامور می‌ایستد، می‌داند مردم او را می‌بینند و شجاعتش بین آنها تکثیر می‌شود. این همان تدبیر و برنامه است. ما شجاعت را تکثیر می‌کنیم. جمهوری اسلامی با هیچ چیزی نمی‌تواند ما را منصرف کند. مگر از جان مهم‌تر هم است؟ ما جانمان را کف دستمان گذاشتیم.»

چند سکانس از خیابان را با هم مرور می‌کنیم:

دختر، روی سقف ماشین نیروی انتظامی، روسری‌اش را در هوا می‌چرخاند، و فریادِ «مرگ بر دیکتاتور» بلند می‌شود. نوجوان ورزشکاری تک و تنها، در میدان اصلی شهر به جنگ ده دوازده‌ مامور مسلح می‌رود، حمله می‌کند، مامورها جاخالی می‌دهند و در آخر، با چند شلیک از پای می‌افتد. دختر نوجوانی روبروی ۹ مامور یگان ویژه، تا بنِ دندان مسلح، با موهای افشان نشسته، خطاب به مامورها: «عین سگ می‌زننتون، عین موش فرار می‌کنید.» مادری بر خاک فرزند جانباخته‌اش، در میان فریاد‌های «ژن، ژیان، ئازادی»، با دو دستمال در دست، کُردی می‌رقصد. یک طرف مامورها، پوشیده در کلاهخود، سپر، جلیقه ضد گلوله و اسلحه‌ای که با مجوز حکومت روبروی چند ده معترض گرفته‌اند. و در روبرو، مردم، تنها سلاح آنها سنگ و فریاد است؛ مامورها فرار می‌کنند.

شجاعت تکثیر می‌شود

روزهای اول می‌ترسیدم، ولی الان کنار مردم نمی‌ترسم. درست چهل و دو روزه که همراه با دختر ١٦ ساله‌ام به اعتراضات می‌روم. چند جای دخترم باتوم خورده. اما باز می‌رویم. آدم این همه جمعیت را می‌بیند، ترسش می‌ریزد. همه پشت هم هستند. اتفاقاً مامورها ترسو هستند. آنها با این همه اسلحه و سپر و... باز جرات نمی‌کنند جلو بیایند. از بسیجی‌ها ترسو‌تر پیدا نمی‌کنید، به اسحله‌هاشون می‌نازند. واقعیتش را بگم هیچ کسی در خیابان نمی‌ترسد، بعضی وقت‌ها خودمم تعجب می‌کنم. به نظر من زن‌ها تو تکثیر شجاعت نقش بیشتری دارند. وقتی مردم می‌بینند منِ زن، با سن و سالی که دارم اومدم تو اعتراضات، شعار می‌دم، از خودم و دوروبری‌هایم دفاع می‌کنم، جرات مَردها هم بیشتر می‌شود.

اینها صحبت‌های زنی ٤٣ ساله از سنندج است. او همراه دخترش زندگی می‌کند و سال گذشته به دلیل «درخواست بی‌شرمانه‌» مدیر شرکت و درگیری لفظی با او، از کار اخراج شده است. در گفت‌وگو با من می‌گوید بیشتر از دو هفته است که دخترش به مدرسه نمی‌رود:

«نمی‌خواهم دخترم با قانون جمهوری اسلامی تربیت شود. آخوندها زوشان به دانش‌آموزها می‌رسد. خدای نکرده سر راه مدرسه تک و تنها، اتفاقی برایش می‌افتاد، هرگز خودم را نمی‌بخشیدم. گفتم نرود بهتر است. عمر حکومت دیگر به آخر رسیده. ایشالا بعد انقلاب جبران می‌کند. با نرفتن به مدرسه چیزی را از دست نمی‌دهد. اتفاقاً امنیت روانی و جسمی بیشتری دارد.»

علی‌رغم اعمال خشونت‌های گستردۀ نیروهای حکومت، جمعیت معترضان ایرانی روزبه‌روز بیشتر می‌شود. گستردگی اعتراضات به مجامع بین‌المللی هم راه یافته و صدای مدافعان حقوق بشر را در سراسر جهان درآورده است. اگرچه شمار کشته‌، زخمی و بازداشتی‌ها روبه افزایش است اما گویی این خیزش سر باز ایستادن ندارد. جعفر قادری نماینده شیراز به رویداد۲۴ گفته است:

«در اینکه ما نمی‌توانیم اعتراضات کنونی را ریشه‌کن کنیم، شکی نیست»

و در ادامه راه کنترل آن را به حمایت و تقویت پلتفرم‌های داخلی برای ایجاد گفت‌وگو با مردم معترض بیان کرده است. به نظر نمی‌رسد اظهارات این نماینده بین معترضان به اصل جمهوری اسلامی خریداری داشته باشد. یکی از معترضان به رادیو زمانه می‌گوید:

« بستری برای گفت‌وگو در جمهوری اسلامی وجود ندارد، این حربه برای شناسایی معترضان و در آخر خاموش کردن اعتراضات است. این حرف‌ها نشانۀ این است که مامورهای امنیتی زور بیشتری ندارند و شجاعت مردم روزبه‌روز بیشتر می‌شود. جمهوری اسلامی این همه سال نه اجازه داده کسی حرف بزند، نه خودش با کسی حرف زده. هر حرفی را با کشتن و تهدید و وحشت جواب داده است. الان که بلندگو به دست میان مردم می‌چرخند، از ناتوانی و ترسشان است. فکر می‌کنند با این حرف‌ها می‌توانند مردم را خاموش کنند. دیگر گذشته آن زمانی که از ترس جرات نمی‌کردیم در خانه هم حرف بزنیم. این بار آمدیم و کف خیابان از سرنگونی نظام خامنه‌ای می‌گویم. تازه شجاعت فقط این نیست که خیابان بروی و شعار بدهی. دختری که بدون روسری در خیابان راه می‌رود، مردمی که بدون اینکه صداشان را پایین بیاورند تو تاکسی در اعتراض با نظام می‌گویند، کاربر شبکه اجتماعی و روزنامه‌نگاری که بدون ترس از بازداشت، ضد آخوندها و از نظام سفاک جمهوری اسلامی می‌گوید، خودش شجاعت است. در یک کلام دیگر مردم خودشان را مخفی نمی‌کنند، ترسشان ریخته و لازم نیست در پلتفرم‌های جمهوری اسلامی با نظامی که جز مرگ و بدبختی چیزی ندارد حرف بزنند. وقتی ترسی وجود نداشته باشد، عقب نشینی هم وجود ندارد. ما هر روز به پیروزی نزدیک‌تر می‌شویم.»

تغذیه دیکتاتورها از وحشت

روزهای گذشته اولین جلسۀ رسیدگی به پرونده‌های معترضان در شعب مختلف دادگاه‌های انقلاب برگزار شد؛ دادگاه‌هایی که از قبل احکام اعدام به اتهام محاربه و افساد فی‌الارض را آماده کرده‌اند. تاکنون برای شماری از بازداشتی‌ها احکام مشابهی صادر شده است. مادر محمد قبادلو، جوان ٢٣ ساله، یکی از محکوم شدگان به اعدام، علیرغم فشار نیروهای امنیتی ویدئوهای از اعتراض به حکم مذکور منتشر کرد. بعد از انتشار صحبت‌های  قبادلو، خبرگزاری حکومتی ایرنا، در گزارش جداگانه‌ای از عدم صدور حکم و پروندۀ دردست بررسی این معترض خبر داد؛ گزارشی که نمی‌توان به آن اتکا کرد.

 از سوی دیگر، دستگاه پروپاگاندای جمهوری اسلامی با انتشار تصاویر محکومان و پخش اعتراقات تلویزیونی درصدد ایجاد رعب و وحشت بین معترضان است. هفتۀ گذشته ویدئویی در شبکه‌های اجتماعی دست به دست شد که در آن یک فرد بسیجی از دستور ایجاد رعب و وحشت در بین مردم گفته بود. در همین رابطه سرداران سپاه و نیروهای انتظامی مدام معترضان را تهدید می‌کنند و خبرگزاری‌های وابسته به حکومت، گزارش‌ها و مقالاتی را پیرامون «سوریه‌ای شدن» ایران منتشر می‌کنند. آنها حتی حادثۀ حرم شاهچراغ شیراز را مصداقی از سوریه‌ای شدن ایران می‌خوانند. در مقابل، مردم معترض از سناریوسازی‌های جمهوری اسلامی می‌گویند و در شعارها، آمران و عاملان حمله به شاهچراغ را حکومتی‌ها و شخص علی خامنه‌ای می‌دانند.

نظام از هر طرف با بحران مشروعیت روبروست. یکی از معترضان می‌گوید:

«دست جمهوری اسلامی و وابستگانش برای همه رو شده است. حکومتی‌ها حتی یک حرف راست هم در کارنامۀ خود ندارند. با دروغ و ایجاد وحشت می‌خواهند ما از خواستۀ آزادی‌خواهانه‌مان عقب نشینی کنیم. این همه خون ندادیم که دوباره به جمهوری اسلامی برگردیم. هر روز با سناریوسازی می‌خواهند تفهمیم کنند که از شروع اعتراضات امنیت مردم در خطر افتاده است! اتفاقاً کسی که امنیت مردم را به خطر انداخته نیروهای حکومت هستند. داعش و تروریستی که ازش می‌گویند همین بسیجی‌ها و نیروهای انتظامی هستند. مردم به هیچ چیز مسئولان باور ندارند و می‌دانیم تمام این کارها برای ترساندن ماست. ولی ما دیگر نمی‌ترسم. باید از چی بترسیم؟ از سوریه‌ای شدن؟ از کشتن؟ ما دیگر آب از سرمان گذشته است. حتی اگر حمله به شاهچراغ هم کار داعش باشد، باز دست حکومت در آن است. حکومتی که با ده‌ها گروهک تروریستی رابطه دارد، خیلی راحت با پول و امتیاز می‌تواند کاری کند داعش حمله را به گردن بگیرد. حکومت هر کاری بکند، نه وحشت ما بیشتر خواهد شد، نه حواسمان پرت خواهد شد.»

با وجود آنکه ماموران جمهوری اسلامی عریان‌ترین شکل خشونت را در برخورد با معترضان به کار می‌برند و در دادگاه‌های نمایشی‌ آنها را به اعدام محکوم می‌کنند، اما مردم عقب نمی‌کشند و در شعارها می‌گویند: «هر یه نفر کشته شه، هزار نفر پشتشه». در یکی از ویدیوهای منتشر شده در شب ٩ آبان، لباس شخصی‌های مسلح، به میان مردم معترض شهرک اکباتان تهران رفتند و با تهدید و رجز خوانی ایجاد وحشت کردند. در میان صدایی که از بلندگو خطاب به ساکنان شهرک اکباتان می‌گوید:« پاش برسد سر ناموس، زن و بچه خودمان را هم می‌بریم.» فریادهای اعتراضی مردم و شعار «مرگ بر خامنه‌ای» قطع نمی‌شود.

با گذشت ده‌ها روز از اعتراضات سراسری، مردم از شیوه‌های مختلفی برای بیان اعتراض خود استفاده می‌کنند. یکی از آنها می‌گوید:

«اعتراضات ما رهبر ندارد، یعنی احتیاجی به رهبر ندارد. به همین خاطر هرکسی با خلاقیت خود اعتراضش را نشان می‌دهد. یکی از پشت پنجره شعار می‌دهد، یکی دیوارنویسی می‌کند، یکی به خیابان می‌رود و... این روش‌های مختلف در نشان دادن اعتراض، نشانۀ گستردگی و شجاعت مردم است. دو ماه پیش کسی جرات نمی‌کرد تو چشمای یک مامور گشت ارشاد نگاه کند، اما امروز کسی از مامورهای یگان ویژه هم ترسی ندارد. وقتی باهمیم دیگر ترسی نیست. حتی شجاعت مردم به جایی رسیده که تک و تنها روبروی مامورها می‌ایستند. از پیرزن ٨٠ ساله گرفته تا دانش‌آموز دوازده سیزده ساله اعتراضشان را نشان می‌دهند. هیچ کس خودش را مخفی نمی‌کند. نزدیک دو ماه است کاسبی‌ها تعطیل شده، دانشگاه‌ها تحصن کردن، بازاری‌ها اعتصاب کردند، این همه بازداشتی و کشته و زخمی دادیم، مامورها حتی به بیمارستان و خانه‌ها شلیک می‌کنند اما اعتراضات خاموش نشده که هیچ، هر روز هم دارد بیشتر و بیشتر می‌شود. جمهوری اسلامی باید تاوان خون تک‌تک این جوان‌ها را بدهد. کسی که باید بترسد مسئولین نظام هستند نه ماها. همۀ ایران باهم است.»

جمهوری اسلامی در ٤٣ ساله زمامداری خود، همیشه منتقدان و معترضان را با ایجاد رعب و وحشت از میدان به‌در کرده است. اما گویی دیگر این ترفند جوابگوی کنترل اعتراضات اخیر نیست. مصاحبه شوندگان من از بیداری شجاعتِ از دست رفتۀ خود می‌گویند و باور دارند هرگز به جمهوری اسلامی برنخواهند گشت.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • فرهاد - فرهادیان

    این شجاعت ثمره ی 120 سال مبارزات انقلابی مردم ایران است که توانسته اند چهارچوبها و ساختارهای مبارزاتی را با شرایط سرکوب تطبیق دهند وگرنه این شحاعت در خرداد 88 هم وجود داشت اما رهبران سازشکار ان یکی از موانع توسعه ی خلاقیتهای اجتماعی و محدود ساز جنبش بودند تا به ساحت جمهوری اسلامی خدشه وارد نشود اما امروز این رادیکالیسم این آزادی بی قید و شرط و این دموکراسی حداکثر و اینکه تو خودت باید جامعه را بسازی پس خودت رهبری و این اقدامات بلاواسطه ی انقلاب مانند روسری سوزان و برداشتن حجاب چنان در جان معترضین نشسته که حاضر نیستند به گذشته ای فکر کنند که همین حجاب انگار کابوسی ست که تا هزار سال دیگر هم حل نخواهد شد این بیداریست که شجاعت می آورد . اما باید به انقلابیون از فردا جمعه و حتی امشب این هشدار را بدهم که رژیم جنایتکار سرکوب یک طرح فشار حداکثزی را از امروز شروع کرده است طرح ایجاد تنش تروریستی که دیروز در ایذه به راه انداخت که تروریستشان یک کودک ده ساله بود که تمام آرزوهایش را به خاک نشاندند و تا الان حدود 11 نفر را به قتل رسانده اند همچنین دستگیری دانشجویان در کرمانشاه و از همه مهمتر طرح تظاهرات بعد یا قبل از نماز جمعه به رهبری حسین طائب است که برایش کلی هزینه شده است بیرون امدن خامنه ای از لاکش و سخنرانی های بی محتوای فرمانده ی سپاه پاسداران و همپالگی هایش همه نشان می دهد که مثلا اینها از بن بست بیرون آمده اند و طرح و برنامه دارند اما چه طرح و برنامه ای ؟ بله دستگیری شکنجه بازداشت و زندان و کشتار و سرکوب در خیابان . لذا هموطن دو روز آینده را کاملا هشیار و آگاه رفتار سرکوبگران را تحت نظر داشته و اقدامات خنثی سازی را به سرعت انجام دهید . چون حد سرکوب این حکومت بیش از چیزی که تا حالا به میدان آورده بیشتر نیست ولی در عوض مراکز اعتراضی و حتی تظاهرات بیش از 100 برابر شده است اعتصابات به جنبش پیوسته و جامعه ی جهانی هم دائما در حال افزایش فشار به سرکوبگران است . پس فقط با کمی انعطاف و هشیاری این سه روز را نیز می گذرانیم و البته بعد از این قطعا برنامه ی شورای انقلاب دولت موقت و همچنین تدارکات قیام را نیز اعلام خواهم کرد تا رهبر سازان خارجی هم سرجایشان بنشینند و بفهمند که ما برای همه چیز برنامه های معینی داریم که به موقع اعلام می کنیم خرد جمعی و شجاعت ما رمز پیروزی ماست . پیروزی قطعی ست زن زندگی آزادی

  • سارینا

    پایان این ماراتن پیروزی از آنِ ماست