۲۰۲۲، سال سقوط برای سیاست خارجی جمهوری اسلامی
در نخستین ماه از سال ۲۰۲۲، اخبار مربوط به ایران در رسانههای بینالمللی بر خوشبینی برای احیای برجام در هفتههای آینده متمرکز بود. در دوزادهمین ماه از همین سال اما هر روز خبری از گسترش تحریمهای بینالمللی، کاهش روابط اقتصادی کشورهای جهان، توقف مذاکرات برجام و گنجانده شدن نام افراد و نهادهای بیشتری از جمهوری اسلامی در فهرست تحریمهای غرب شنیده میشود.
آنچه را که بر موقعیت جمهوری اسلامی در سال ۲۰۲۲ در جهان گذشت، شاید بتوان با دو خبر رویترز در ابتدا و انتهای این سال نشان داد:
- در نخستین روزهای سال میلادی ۲۰۲۲ خبرگزاری رویترز به نقل از یک مقام ارشد آمریکایی در مذاکرات برجام نوشت که مذاکرات احیای برجام و کمپین فشار حداکثری دولت ترامپ به ایستگاه پایانی رسیده است و طرفین تنها چند هفته با اعلام توافق فاصله دارند.
- در روزهای پایانی همین سال ۲۰۲۲، خبرگزاری رویترز تقریباً هر روز خبری در مورد گسترش فشار بینالمللی بر جمهوری اسلامی دارد. از جمله این خبر که روز ۲۳ دسامبر منتشر شد و براساس آن، مهمترین شریک تجاری ایران در غرب یعنی آلمان از پایان صدور ضمانتهای اعتباری و صادراتی با جمهوری اسلامی و تعطیلی تجارت ۲ میلیارد یورویی سالانهاش خبر داد.
اگر در ابتدای سال ۲۰۲۲ جبهه تعارض جمهوری اسلامی و دنیا محدود به برنامه هستهای و اندکی برنامه موشکی بود، در پایان همین سال، سرکوب خونین اعتراضات سراسری، مداخله ایران در جنگ اوکراین و ارسال پهپادهای انتحاری به روسیه، خود به پروندههایی بدل شدهاند که حتی مذاکرات برجام را هم با خود به پایین میکشند.
منطقه همیشه آشوبزده خاورمیانه
امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه که از زمان خروج آمریکا از برجام تا میانه سال ۲۰۲۲ نقش میانجی غرب را برای گفتگوی مستقیم با رئیسجمهوری فعلی و قبلی جمهوری اسلامی ایفا میکرد، دو هفته مانده به پایان سال ۲۰۲۲ در مصاحبه با روزنامه النهار چاپ لبنان از «متاستاز جمهوری اسلامی در منطقه» گفت و اعلام کرد که کشورهای خاورمیانه از غرب خواستهاند که به نفوذ مخرب ایران در کشورهای خاورمیانه پایان داده شود.
این صحبتها در حالی مطرح شد که در ایران، رسانههای وابسته به دولت و سپاه احتمالاً برای دادن پالسی مثبت به بازار بحرانزده ارز، عکسی از مذاکرات بغداد ۲ در اردن را منتشر کرده بودند که در آن به دلیل زاویه عکسبرداری به نظر میرسید حسین امیرعبداللهیان و رئیسجمهوری فرانسه در حال خوش و بش و صحبت دوستانهاند.
تلاش جمهوری اسلامی برای عادی نشان دادن وضعیت بهویژه با طرفهای اروپایی و فرانسه در حالی صورت گرفت که مکرون چند هفته پیش از آن و در روز ۲۰ آبان، در کاخ الیزه با مسیح علینژاد و گروهی از فعالان حقوقبشر دیدار کرده بود. دیداری که وزارت خارجه جمهوری اسلامی آن را اقدامی ضد جمهوری اسلامی دانسته بود که «بدون شک در حافظه مردم بزرگ ایران که شناخت خوبی از رویکردهای گزینشی و ضد حقوق بشری برخی رهبران اروپایی دارند، حک خواهد شد.»
اما گویا فشار اقتصادی و انزوای دیپلماتیک جمهوری اسلامی در پایان سال ۲۰۲۲ سبب شده بود که ماندگاری اقدام رئیسجمهوری فرانسه در ذهن مقامهای تهران تنها چند هفته باشد.
پرونده یمن، لبنان و عراق، مهمترین پروندههای گشوده جمهوری اسلامی در منطقه خاورمیانه است. پروندهای که با رابطه همچنان بحرانی ایران و عربستان سعودی هم گره خورده است.
یمن، بحران در اتاق انتظار
یمن و شبهنظامیان وابسته به جمهوری اسلامی در سال ۲۰۲۲، گرچه شروعی طوفانی داشتند و در همان ماه ژانویه علاوه بر حمله به تاسیسات نفتی عربستان سعودی، دو حمله موشکی به امارات متحده عربی هم انجام دادند ولی بعدتر و با توافق ضمنی عربستان و ایران در بغداد وارد یک دوره تمدیدشده آتشبس شدند. آتشبسی که به مقامهای سازمان ملل فرصت داد تا با ارسال کمکهای جهانی اندکی از وضع انسانی وخیم این کشور بکاهند.
آتشبس یمن و پایان تخاصم در این کشور همچنان موضوعی است که نه در صنعا که در تهران و ریاض در مورد آن تصمیم گرفته میشود. جمهوری اسلامی در سال ۲۰۲۲ آنقدر بحرانهای رنگارنگی داشت که ترجیح داد زیاد با کارت یمن بازی نکند. پس از آغاز اعتراضات سراسری در ایران از روز ۲۵ شهریور، مقامهای جمهوری اسلامی به صورت تلویحی گفتهاند که کشورهای منطقه که در شعلهور شدن اعتراضات نقش دارند را با استفاده از ابزارهایشان پاسخگو خواهند کرد.
این موضوع به رابطه ویژه ایران و عربستان سعودی باز میگردد. مقامهای جمهوری اسلامی در چند ماه پایانی سال ۲۰۲۲ که به سرکوب اعتراضات مشغول بودهاند، بارها انگشت اتهام را به سمت رسانههایی دراز کردهاند که ادعا میکنند بودجه آنها را عربستان سعودی تأمین میکند. عربستان سعودی هم میگوید نقشی در تأمین مالی این رسانهها ندارد. ریاض در مورد اعتراضات سراسری در ایران هم موضعی محتاط داشته و به صورت مستقیم در کمپین جهانی ملامت و انتقاد از جمهوری اسلامی وارد نشده است.
عراق، از شمال تا جنوب
در عراق وضع بحرانی جمهوری اسلامی در داخل کشور سبب شد تا اندکی از بحران سیاسی تشکیل دولت تخفیف یابد و محمد شیاع السودانی بتواند کابینهاش را شکل بدهد.
عراق در سالهای گذشته به عنوان کانون دخالتهای مستقیم جمهوری اسلامی و سپاه قدس، وضعی بحرانی داشته است. در انتخابات پارلمانی عراق در اکتبر ۲۰۲۱ بلوک شیعیان وابسته به سپاه قدس اکثریتشان را از دست دادند و به جای آن ائتلاف ملیگرایان شیعه وابسته به مقتدیصدر دست بالا را گرفتند. همین موضوع عراق را در سال ۲۰۲۲ به آستانه جنگ داخلی کشاند. چندین بار حمله به منطقه سبز، اشغال پارلمان به دست حامیان صدر و کشته شدن چندین معترض در خیابانها گوشهای از این وضعیت بغرنج بود. نهایتاً مقتدی صدر با خروج نمایندگانش از پارلمان و بازگشت به موضع اپوزیسیون قدرتمند درون جریان شیعی، تن به ادامه روند استقرار دولت نزدیک به سپاه قدس داد.
اما بحران جمهوری اسلامی در عراق همچون زیر خاکستر باقی مانده است. چندین بار حمله پهپادی و موشکی سپاه به اقلیم کردستان به بهانه هدف قرار دادن اهداف اسرائیلی در ابتدای سال ۲۰۲۲ و تکرار همین حملات به شکل گستردهتر در ماههای پایانی سال ۲۰۲۲ به بهانه هدف قرار دادن مقر احزاب کرد ایرانی مخالف، اقلیم را از تهران دور کرده است.
هنوز پیوندهای اقتصادی و کمکهای امنیتی جمهوری اسلامی به بخشی از کردها برای تعریف و تثبیت جایگاهشان در هرم قدرت عراق عاملی است که اقلیم کردستان را در جبهه تعارض مستقیم با تهران قرار نداده است. ولی زمزمههای تغییر در این منطقه هم شنیده میشود. در سایه حملات کور سپاه به اقلیم، اکنون نسل جدید سیاستمداران کرد در آنجا با صدایی بلندتر از قبل از بازتعریف رابطه با جمهوری اسلامی میگویند.
در سال ۲۰۲۲ حملات سپاه به اقلیم کردستان تغییر قابل توجهی داشت. اندیشکده کارنگی در آماری که از حملات مستقیم و غیرمستقیم سپاه و شبهنظامیان وابسته به جمهوری اسلامی در کردستان عراق جمعآوری کرده، به نکات جالبی رسیده است. از سال ۲۰۲۰ تا اکتبر ۲۰۲۲، حملات مستقیم به منافع دولت اقلیم از یک مورد به هشت مورد افزایش یافته است. حملات به منافع ائتلاف ضدداعش به رهبری آمریکا از ۴۲ مورد در سال ۲۰۲۰ و ۴۴ مورد در سال ۲۰۲۱ به ۱۵ مورد در سال ۲۰۲۲ کاهش یافته است. همزمان حمله به احزاب کرد مخالف جمهوری اسلامی از ۲۰ مورد در سال ۲۰۲۰ و ۱۵ مورد در سال ۲۰۲۱ به بیش از ۵۵ مورد تا اکتبر ۲۰۲۲ رسیده است. حملات اخیر سپاه پاسداران به مواضع احزاب کردی در این آمار وجود ندارد.
این آمار نشان میدهد عملیات سپاه در اقلیم کردستان که تا سال پیش بر حمله به مواضع و منافع ائتلاف به رهبری آمریکا متمرکز بود اکنون به حمله به منافع مستقیم اقلیم کردستان و احزاب همپیمان کرد ایرانی تغییر جهت داده است. این حملات در آینده اثرات خود را بر وضعیت روابط جمهوری اسلامی و اقلیم نشان خواهد داد.
ایران و آذربایجان، پیچیدگی فزاینده
در طول سه دهه گذشته تا جنگ دوم قره باغ در سال ۲۰۲۰، ایران از نفوذ روسیه در قفقاز و تنش مداوم آذربایجان و گرجستان راضی بود. ایران از یک سو از تمامیت ارضی آذربایجان و اسلامی ماندن قرهباغ حمایت میکرد و هم رابطهاش با ارمنستان را در سطح مطلوب نگاه میداشت. سیاستی متناقض که تنها در سایه ضعیف ماندن همیشگی این دو کشور میتوانست ادامه یابد.
ایران و روسیه، هر دو، آذربایجان و اوکراین ضعیف را بر کشورهایی متحد ترکیه و یا غرب ترجیح میدهند. بنابراین، ایران نیز همانند روسیه طرفدار فروزان ماندن شعلههای «تنش کنترلشده» در میان این دو کشورند. شکست ارمنستان از آذربایجان در جنگ قرهباغ و نزدیکی فزاینده آذربایجان به اسرائیل و ترکیه وضع را دگرگون کرده است.
در پاسخ به وضعیت جدید در سال ۲۰۲۲ ایران شروع به عرضه پهپاد به ارمنستان کرد. ایران همچنین به گروه شیعه نزدیک به سپاه قدس به نام حسینیون و جنبش وحدت مسلمین در آذربایجان آموزش میدهد و از آنها حمایت مالی و اطلاعاتی میکند.
حسینیون، متشکل از تعداد محدودی از شهروندان آذربایجانی است که عموماً در حوزههای علمیه ایران درس طلبگی خواندهاند و سپاه قدس آنها را در قالب یک تیپ سازماندهی کرده است. تیپ حسینیون و برخی اعضای آن در جنگ سوریه هم حضور داشتند و تعدادی از آنها در برنامه مداخله نظامی جمهوری اسلامی برای حفظ حکومت بشار اسد کشته یا زخمی شدند.
آذربایجان تشکیل تیپ حسینیون و تلاش برای سازماندهی آنها در خاک آذربایجان را تهدیدی امنیتی برای خود میداند. در ایران اما تیپ حسینیون به عنوان «نگینی» جدید بر انگشتری «مقاومت در مقابل استکبار و رژیم صهیونیستی» قلمداد میشود.
الهام علیاف در سالهای گذشته بارها از مقامهای ایران خواسته که ۲۰ نفر از افرادی که عضو این تیپ و جنبش شیعی وحدت مسلمین هستند و به دلیل تلاش برای ایجاد گروههای غیرقانونی و تروریستی در آذربایجان تحت تعقیبند به باکو مسترد شوند. هر دو رئیسجمهور فعلی و قبلی ایران واکنشی به این درخواست همتای آذربایجانیشان نشان ندادهاند.
به همین دلیل از اکتبر ۲۰۲۱، آذربایجان شروع به سرکوب سلولهای رادیکال شیعی و اخراج روحانیون ایرانی کرد. سرویس امنیتی آذربایجان در سال ۲۰۲۲ از شناسایی گروههای واتساپی خبر داد و گفت که توسط اتباع آذربایجانی در ایران اداره میشوند و «بر اساس دستورات سرویسهای مخفی ایران که افکار مذهبی افراطی را تبلیغ میکنند» و هدفشان تغییر رژیم سکولار آذربایجان به یک حکومت دینی شیعی، است. سرویس امنیتی آذربایجان پنج نفر از اعضای آذربایجانی را که یک شبکه جاسوسی ایران نامیده بود دستگیر کرد.
باکو میگوید این شبکه جاسوسی توسط سرویسهای مخفی ایران برای جمعآوری اطلاعات درباره تمرینهای نظامی، تأسیسات و سختافزار، از جمله پهپادهای اسرائیلی و ترکیهای و همچنین زیرساختها و تأسیسات انرژی استخدام شده بودند.
از دیگر سو، آذربایجان گفته که به دنبال ارتباط زمینی مستقیم با نخجوان است. برقراری این رابطه زمینی به معنای حذف ارمنستان از مرز ایران است. جمهوری خودمختار نخجوان که میان سه کشور ایران، ترکیه و ارمنستان قرار دارد وابسته به آذربایجان است ولی ارتباط زمینی با آن ندارد. کریدور زنگزور این مشکل را حل میکند. حدود نیم میلیون نفر در جمهوری نخجوان زندگی میکنند که هم با ایران و هم به آذربایجان پیوندهای فامیلی، اقتصادی و تاریخی دارند.
ایران به ویژه از آنچه که آن را از دست دادن ارتباط مرزی با ارمنستان با پروژه کریدور زنگزور میداند عصبانی است. ایران و ارمنستان مسیر جایگزین شمال-جنوب را همراه با هند به عنوان جایگزینی برای کریدور زنگزور آغاز کردهاند، اما هیچ یک از طرفین توانایی مالی برای سرمایه گذاری در چنین پروژه بزرگی را ندارند.
اگرچه کریدور زنگزور فرصتهای اقتصادی و تجارت را برای قفقاز جنوبی و ایران افزایش میدهد، تهران آن را از منظر ژئوپلیتیک تحلیل میکند و معتقد است که اجرای آن، نفوذ ایران را در قفقاز کاهش میدهد.
مقامهای جمهوری اسلامی، تلاش جمهوری آذربایجان و ترکیه برای تثبیت کریدور زنگزور را به معنای از دست رفتن نقش خود به عنوان پل ارتباطی بین ترکیه و آسیای مرکزی میدانند و میگویند که در صورت ایجاد این کریدور ایران اهمیتش رای برای ارتباط ترانزیتی شرق به غرب از دست خواهد داد. ایران ترکیه را رقیب خود برای نفوذ در آسیای مرکزی میداند. کریدور زنگزور یک مسیر جایگزین برای ترکیه فراهم میکند که ایران را برای رسیدن به آسیای مرکزی دور بزند.
در نهایت، اتحادیه اقتصادی اوراسیا، که ارمنستان عضو آن است و ایران با آن قرارداد تجارت آزاد دارد، منزویتر خواهد شد. ایران، ارمنستان را دروازه ورود خود به روسیه و اتحادیه اقتصادی اوراسیا میداند.
جنبه دیگری که در سال ۲۰۲۲ به تنش ایران و آذربایجان دامن زد مشارکت راهبردی باکو و تلآویو است. جمهوری اسلامی - بدون ارائه مدرک مشخصی - متقاعد شده است که ترور شخصیتهای عالی رتبه نظامی سپاه قدس به همراه دیگر دانشمندان هستهای توسط اسرائیل از خاک آذربایجان انجام میشود. آذربایجان همواره استفاده از خاک این کشور برای حمله به منافع ایران را رد کرده است.
ایران در ماههای اخیر با اتخاذ یک تاکتیک جدید از موازنه سنتی خود در قفقاز خارج شده است و از ارمنستان حمایت میکند. تهران بارها نسبت به تلاش آذربایجان برای تجاوز به خاک ارمنستان هشدار داده و گفته است که هرگونه دخالت در مرز ایران و ارمنستان خط قرمز خواهد بود.
ایران همچنین اخیراً یک کنسولگری در کاپان، در جنوب ارمنستان افتتاح کرد که کانون تنش بین دو طرف شده است. آرارات میرزویان، وزیر امور خارجه ارمنستان در مراسم افتتاح این کنسولگری گفت که ارمنستان قصد دارد در تبریز کنسولگری افتتاح کند.
افتتاح کنسولگری ایران در کاپان از این جهت تحولی مهم است که باکو این منطقه را بخش مسلماننشین و «جدانشدنی» قرهباغ میداند و میگوید متعلق به وطن اصلی یعنی آذربایجان است. این اقدام ایران، حتی در رسانههای ترکیه هم به عنوان مداخله جمهوری اسلامی در مناقشه قرهباغ و جانبداری از ارمنستان تعبیر شد.
ایران با افتتاح کنسولگری در کاپان این پیام را منتقل کرده است که استان سیونیک را جزيی از خاک ارمنستان میداند. این همان نقطهای است که ایران میگوید گلوگاه مرزی و نقطه تاریخی اتصال ایران به اروپا است و تحت هیچ شرایطی با تغییر در وضع آن موافقت نخواهد کرد.
با وجود اینکه سطح تنش به صورت تصاعدی در حال افزایش است، بازیگران دیگر یعنی آمریکا، روسیه، ترکیه و اسرائیل فعلاً وارد بازی نشدهاند. آمریکا فعلاً روابطش با آذربایجان به سردی گراییده و نشانه آشکار آن سفر نانسی پلوسی به ایروان در روزهای پایانی شهریور است. اما موضع آمریکا در منطقه قفقاز همواره منعطف و متغیر بوده است به ویژه آنکه یک طرف بازی هم جمهوری اسلامی ایران باشد.
ایران و غرب از روسیه و مهسا امینی تا بمب اتم
برجام که در ابتدای سال ۲۰۲۲، احیا شدنش موضوع این هفته یا هفته آینده بود، در پایان این سال به بنبستی رسیده است که کمتر تحلیلگری امکان حل آن را متصور است. در هفتههای پایانی سال ۲۰۲۲ ویدیویی از جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا منتشر شد. او در پاسخ به این درخواست یک شهروند ایرانی که مرگ برجام را اعلام کند، گفت: «برجام مرده است، اما نمیتوانیم آن را اعلام کنیم. داستانش طولانی است.»
این فایل ویدئویی احتمالاً چند هفته پیش و در جریان کارزارهای انتخابات میاندورهای کنگره ضبط شده بود ولی محتوای آن سیاست فعلی آمریکا در مورپ برجام را بازتاب میدهد.
در انتهای این فایل ویدیویی کوتاه، بایدن میگوید به این دلیل مرگ برجام را اعلام نمیکند تا جمهوری اسلامی به دنبال بمب نرود. او میگوید من میدانم که جمهوری اسلامی، مردم ایران را نمایندگی نمیکند ولی (در صورت اعلام مرگ برجام) آنها بمب اتمی خواهند ساخت و «نماینده بمب اتمی» میشوند.
مقامهای جمهوری اسلامی هم در ماههای گذشته دستکم دو بار و از طریق یک نفر این پیام را به جهان مخابره کردهاند که ساخت بمب اتمی برای آنها کاری ندارد.
کمال خرازی روز دوشنبه ۲۸ آذرماه در سومین مجمع گفتوگوی تهران گفت که ایران توانایی تولید بمب اتمی را دارد ولی به دلایلی به دنبال آن نیست. او که مشاور علی خامنهای و دبیر شورای راهبردی سیاست خارجی است یک بار دیگر در تابستان گذشته در مصاحبه با الجزیره همین موضوع را اعلام کرده بود.
کمال خرازی در هر دو مصاحبه، بنمایه اصلی سیاست تقابل هستهای جمهوری اسلامی را چنین توصیف کرده است که قرار داشتن در آستانه هستهای تأمین کننده مزایای بازدارندگی برای آنها است.
به بیان دیگر جمهوری اسلامی به جای آنکه به دنبال تولید بمب باشد همه قطعات برنامه تولید بمب را به صورت جدا از هم و در قالب برنامههای نظامی و غیر نظامی پیش میبرد و فقط میماند سرهم کردن این قطعات جدا از هم. به باور این مشاور علی خامنهای همین اقدامات، پیام مورد نظر جمهوری اسلامی را به غرب مخابره میکند: ساخت بمب اتمی برای ما کار یک تا دو هفته است.
مشارکت جمهوری اسلامی در تجاوز نظامی روسیه به اوکراین، سرکوب اعتراضات سراسری پس از قتل مهسا امینی و شروط ایران برای رفع تحریم سپاه و بسته شدن پرونده سؤالات پادمانی که هم در روابط با آژانس اخلال ایجاد کرده و هم مذاکرات سیاسی مربوط به عبارات پایانی احیای برجام را متوقف کرده است.
سرکوب اعتراضات سراسری در ایران و صدور احکام اعدام و ربایش شهروندان اروپایی موضوعاتی است که اروپا را بیش از گذشته در تقابل با جمهوری اسلامی قرار داده است.
توافق با سران جمهوری اسلامی که حتی تا چند ماه پیش در بین افکار عمومی و سیاستمداران میانی اروپایی طرفدارانی جدی داشت اکنون به عنوان «توافق با رژیم سرکوبگر و کودککش» تعبیر میشود. نمایندگان پارلمانهای اروپایی کفالت زندانیان سیاسی در ایران را برعهده گرفتهاند و هر روز صدای تقابل با جمهوری اسلامی در نقاط بیشتری از اروپا شنیده میشود.
در آمریکا هم توافق کردن با ایران گرچه تا پیش از اعتراضات سراسری هم برای دولت بایدن دشوار بود اکنون به موضوعی تبدیل شده که اگر انجام شود، کار دموکراتها را برای کارزار انتخاباتی ریاستجمهوری در سال ۲۰۲۳-۲۰۲۴ دشوار میکند.
هنوز مشخص نیست که مقامهای جمهوری اسلامی بر اساس چه تحلیلی در زمانی که خودشان تحت فشار بینالمللی مربوط به پرونده هستهای بودند تصمیم گرفتند باب جدیدی بگشایند و در روند تجاوز نظامی روسیه به اوکراین هم مداخله کنند.
آنچه روشن شده، این است که روسیه از ابتدای تابستان ۲۰۲۲ از پهپادهای انتحاری شاهد ۱۳۱-۱۳۶ برای حمله به زیرساختهای انرژی اوکراین استفاده کرده است. پذیرایی گرم علی خامنهای در تهران از ولادیمیر پوتین و تأیید ضمنی این تجاوز نظامی در کنار این همکاری نظامی غرب را خشمگین کرده است.
آمریکا و اروپا معتقدند که فروش این پهپادها به روسیه نقض قطعنامه ۲۲۳۱ سازمان ملل متحد است. قطعنامهای که ضامن حقوقی توافق برجام در سال ۲۰۱۵ بود و اگر روزی اروپا تصمیم به فعال کردن مکانیسم ماشه بگیرد از همین نقطه تحریمهای کمرشکن پیشین را بازخواهد گرداند.
پرونده روسیه و اوکراین و گره خوردنش با مذاکرات احیای و البته تضعیف جایگاه جمهوری اسلامی در جهان پس از اعتراضات سراسری، وضعیت را به شکل فزایندهای برای جمهوری اسلامی خطرناک کرده است. ایران امید دارد که همراهی با روسیه و چین چتر حفاظتی مستحکمی در شورای امنیت سازمان ملل ایجاد کند تا قطعنامه تحریمی جدیدی در مورد برنامه هستهای، فعالیتهای منطقهای و برنامه موشکیاش به تصویب نرسد.
اما سه کشور اروپایی عضو برجام هنوز این توان را دارند که با فعال کردن مکانیسم ماشه و بدون آنکه نیازی به رأی روسیه و چین داشته باشند، قطعنامه ۲۲۳۱ را ملغی کنند. اگر چنین شود، تمام تحریمهای سازمان ملل از جمله قطعنامه ۱۹۲۹ که راه را برای محاصره زمینی، هوایی و دریایی ایران باز میگذارد دوباره فعال میشوند.
مقامهای جمهوری اسلامی اکنون اینچنین تحلیل میکنند که با تهدید به خروج از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (انپیتی) و غنیسازی ۹۰ درصدی و ساخت اورانیوم فلزی میتوانند اروپا را در اجرای این گزینه فلج کنند.
ایران در آخرین دور مذاکرات برجام و در پاسخ به پیشنویس جوزپ بورل خواستار بسته شدن پرونده سؤالات پادمانی آژانس در مورد سه مکانی شد که در آن آثار اورانیوم با منشأ انسانی کشف شده است. مکانهایی که جمهوری اسلامی آنها را اعلام نکرده بودند. اسرائیل در سال ۲۰۱۸ اسناد مربوط به این سه مکان را فاش کرد و بعدتر بازرسان آژانس از آن نقاط نمونهبرداری کردند و وجود فعالیت هستهای در آن نقاط تأیید شد.
جمهوری اسلامی در ابتدا این اسناد را ساختگی خواند و نام «تورقوزآباد» که یکی از این سه مکان است را دستمایه طنز و تحقیر اسرائیل و نخستوزیرش کرد. اما پس از انتشار گزارش بازرسان آژانس و تأیید وجود اورانیوم در تورقوزآباد و دو مکان دیگر لحن آنها عوض شد. حال چند ماهی است که محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی میگوید این سه نقطه «گاوداری» و «انبار ضایعات» بوده و آنها نمیدانند چرا آلوده شده است. البته او ادعای دیگری هم مطرح کرده و میگوید ممکن است یک کشور خارجی در آلوده کردن این سه نقطه دست داشته باشد.
بنبستی که از ماه سپتامبر در مذاکرات هستهای ایجاد شده، جمهوری اسلامی را به این صرافت انداخته که تا میتواند برنامه هستهای را به نقطه غیرقابل بازگشت تولید بمب هستهای نزدیک کند. غنیسازی ۶۰ درصدی گام اول بوده است. اما به جز درصد غنای مواد تولیدی، جمهوری اسلامی در زمینه سرعت تولید هم گامهایی برداشته و ماشینهای غنیسازی نسل جدیدتر را در نطنز و فردو به کار گرفته است.
حال قدرتهای غربی با یک دوراهی بالقوه خطرناک مواجه شدهاند: چگونه میتوان با برنامه هستهای و نظامی ایران بدون توافق و جنگ روبهرو شد؟
قدم برداشتن آنها در جاده احیای برجام، لغو بالقوه تحریمها و باز کردن راه برای برای کسب میلیاردها دلار پول برای جمهوری اسلامی، به عنوان یک خیانت فاحش از سوی حامیان اعتراضات سراسری در درون کشورهایشان تلقی میشود. این موضوع همچنین نشانه ضعف آنها در سیاست خارجی آنهم در میانه بحران اوکراین و چشم بستن بر ارسال پهپادهای انتحاری ایرانی به روسیه محسوب میشود.
در واشنگتن بدبینی فزایندهای وجود دارد که میتوان به توافق برای احیای برجام دست یافت. هزینه سیاسی توافق با جمهوری اسلامی بهدلیل این واقعیت که رژیم خامنهای در حال کشتن مردم خود در خیابانهای ایران و همچنین کشتار غیرمستقیم اوکراینیها با ارائه تسلیحات به روسیه است، برای غرب افزایش چشمگیری داشته است.
آمریکا و اروپا هنوز در مورد اعلام مرگ برجام عجلهای ندارند. دستکم تا اکتبر سال آینده آنها زمان دارند. در اکتبر ۲۰۲۳ اگر برجام زنده باشد - حتی به صورت پیکر در کما فرورفته فعلی- محدودیتهای موشکی و فناوریهای مرتبط اعمال شده بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل به پایان میرسد. اما اگر تغییری در وضع برجام در ماههای آینده رخ ندهد، بعید است اروپا و آمریکا اجازه دهند ایران از این مزیت ۲۲۳۱ استفاده کند.
اگر برجام به شکلی احیا نشود، احتمالاً چند ماه منتهی به اکتبر ۲۰۲۳ با اخبار مرتبط با مکانیسم ماشه همراه خواهد بود. بریتانیا، فرانسه و آلمان احتمالاً با استناد به عدم تعهد جمهوری اسلامی به مفاد برجام مقدمات لغو قطعنامه ۲۲۳۱ و بازگشت به تحریمهای کمرشکن پیشین را فراهم میکنند. قطعنامههایی که دست کشورهای جهان را برای محاصره زمینی، دریایی و هوایی جمهوری اسلامی باز میگذارد و از آن جز بوی جنگ، بوی دیگری به مشام نمیرسد.
نظرها
مهران
بررسی جامعی و خوبی بود از اوضاع کنونی سیاست خارجی حکومت اسلامی و. چالشهایش برای رژیم. ولی در عمق مساله اوضاع اقتصادی مردم ایران است. با پذیرش معضل بزرگ فساد در ج.ا. و سرمایه گذاریش در نیروهای نیابتی در منطقه، تحریمها در بهزیستی مردم نیز تاثیر قابل توجه و منفی دارند. اگر با خوشبینی به اینده جنبش مردمی علیه رژیم بنگریم، این تحریمها کمکی است به براندازی زودهنگام خامنه ای و رژیمش بیانجامند، که در کوتاه مدت مسلماً منجر به نفع عمومی مردم خواهند شد. اما تجربه هایی چون کوبا، کره شمالی و حتی ونزویًلا، صرف نظر از دیدگاههای سیاسی و بشردوستانه، الزاما براندازی در نتیجه شدیدترین تحریمها را نیز تضمین نمینماید. پس، در صورت طولانی شدن سقوط رژیم (یعنی دید بدبینانه) موضع اپوزیسیون مردمی و مترقی درباره تحریمهای حداکثری، که همراه با فشار بر رژیم اوضاع روزمره مردم کم بضاعت را نیز سختر مینمایند چه باید باشد؟
mashang
مایهء حیرت آنکه ۱۴قرن پیش با حملهء اعراب ایران به اشغال لشگر اسلام درآمده به همسر و فرزندنش تجاوزشده به بردگی و اسارت گرفته شده، آزادگانش را از دم تیغ گذرانده، اموال و دارایی کشورش مصادره شده فرهنگ اش لگدمال شده با کتابی بزبان عربی ،روزی ۵ بار اورادی بزبان غیرمادری میخونه تازه داره متوجه میشه، دین خشن وبیرحم اسلام با کتابی که نیمی از آن توهین و تهدید بشریته سرچشمهء سیه روزی و تباهی او بوده!!!!!