زلزله و لیاقت: ترکیه پس از مصیبت بزرگ
با رخ دادن فاجعه زلزله معلوم شد که انتصاب افراد نالایق به پستهای مدیریتی و تخصصی حساس ترکیه، آن هم در درجهی اول به سبب وفاداری جناحیشان به ائتلاف حاکم آکپارتی و حرکت ملیگرا، خود از اسباب مشکلات کنونی بوده است.
در زلزلهی بزرگ ۷,۸ ریشتری که در شش فوریه ۲۰۲۳ در جنوب ترکیه و شمال سوریه رخ داد، حداقل ۵۰ هزار نفر در شهرها و شهرستانهایی چون قهرمانمرعش، البیستان، هاتای (آنتاکیا / انتاکیه)، مالاتیا (ملطیه) و... جان خود را از دست دادند و خسارات مالی و روانی عظیمی به مردم منطقه وارد شد که ترمیم آنها احتمالا سالها طول خواهد کشید. تعداد بالای کشتهها و کندی روند کمکرسانی و آواربرداری، خصوصا در سه روز اولی که احتمال زنده ماندن افراد زیادی زیر آوار میرفت، انتقادهای بسیاری را متوجه دولت حاکم در ترکیه و مشخصا «سازمان مدیریت بحران و بلایا»ی (آفت و عاجیل دوروم یونتیمی باشقانلیغی، AFAD، آفاد) این کشور که در واقع زیرشاخهای از وزارت کشور به شمار میرود، کرده است.
امروز این بحث در ترکیه، حتی در میان برخی طرفداران حزب عدالت و توسعه، مطرح است که انتصاب افراد نالایق (یا کملایق)، به پستهای مدیریتی و تخصصی حساس کشور، آنهم در درجهی اول به سبب وفاداری جناحیشان به ائتلاف حاکم آکپارتی و حرکت ملیگرا، خود از اسباب مشکلات کنونی بوده است.
دولت و رسانههای حکومتی البته مخالفان را به بزرگنمایی مشکلات متهم میکنند و میگویند در هر کشور دیگری هم زلزلهای به این عظمت (که مصیبت قرنش باید خواند) رخ میداد، کمبودهایی مشابه رخ مینمود. در پس پرده و سایهی همین این بحثها انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۳ در ترکیه قرار دارد که آیندهی سیاسی رجب طیب اردوغان و مردم ترکیه در آن مشخص خواهد شد.
انتصاب الاهیدان حکومتی بر سازمان مدیریت بحران و بلایا: نمونهی اسماعیل پالاکاوغلو
ناکارآمدی نسبی سازمان دولتی مدیریت بحران و بلایا (آفاد) در نجات افراد مانده در زیر آوار در ۷۲ ساعت بسیار حساس اولیه باعث شد همان ایام رزومه اسماعیل پالاکاوغلو، «مدیرکل امدادرسانی علیه بلایا» (آفت مداخله گنل مدیری) در آفاد توجهها را به خود جلب کند. (برای دانستن وضعیت مدیریتی او بنگرید به این نمودار سازمانی) سازمان مدیریت بحران و بلایا، که پس از زلزله اسمش بیش از هر نهادی به صورت مثبت یا منفی شنیده شد، نهادی است زیرشاخهی وزارت کشور ترکیه، و پاسخگو به سلیمان سویلو، وزیر کشور جنجالی این کشور، و او افراد نزدیک به رئیسجمهور و دولت باغچهلی.
آنچیزی که در مورد رزومه پالاکاوغلو برجسته است آن است که او در سال ۲۰۱۸ از سازمان امور دیانت (تورکیه «دیانت ایشلری باشقانلیغی») به سطوح رده بالای سازمان مدیریت بحران و بلایا منتقل شده بود. همین موضوع و مثالهایی از این دست، بحث «لیاقت» (liyakat) و استحقاق را در ترکیهی پسازلزله باز کرده است. سازمان امور دیانت که متولی اصلی (و در واقع تنها متولی رسمی) امور اسلامی (اسلام سنی) در کشور مسلمان ترکیه است، سازمانی عریض و طویل با بودجه بسیار بالا است. (این لینک میگوید در سال ۲۰۲۲ بودجهی دیانت ۱۶ میلیارد لیره بوده است.)
بیوگرافی پالاک اوغلو میگوید او زادهی قهرمانمرعش (شهری مذهبی که از قضا کانون زلزلهی بزرگ اخیر هم بود) است و مانند تعداد زیادی از مدیران ارشد آکپارتی (از جمله خود اردوغان) فارغ التحصیل دبیرستانهای مذهبی امام خطیب است. لیسانس او در رشتهی الاهیات از دانشگاه آنکارا (فارغ التحصیل سال ۱۹۹۵) و فوق لیسانس او (فارغ التحصیل سال ۱۹۹۸) از مؤسسه علوم اجتماعی دانشگاه آنکارا، گروه علوم اسلامی، زیرشاخهی عرفان، است. با توجه به جایگاه دانشگاه دولتی آنکارا در میان دانشگاههای ترکیه، باید گفت تحصیلات او در دانشگاه خوبی انجام شده است. اما بحث بر سر تناسب رشتهی تحصیلی او با شغل مدیر کلی امدادرسانی در برابر بلایا و زلزله است.
در فاصلهی سالهای ۲۰۱۸-۲۰۱۱، پالاکاوغلو در بالاترین سطوح مدیریتی سازمان امور دیانت ترکیه مشغول به کار بوده است، از جمله در پستهای معاونت و مدیرکلی «سازمان اوقاف مذهبی» ترکیه (تورکیه دیانت وقفی) که یکی از زیرشاخههای مهم سازمان امور دیانت است. میدانیم که انتصاب در چنین سطوح مدیریتی بدون نزدیکی به حلقهی مذهبی قدرت در ترکیه (که بر اساس ایدئولوژی اسلام سنی بنا شده) ممکن نیست.
در سال ۲۰۱۸ پالاکاوغلو به پست «مدیر کل امدادرسانی علیه بلایا» در آفاد منصوب شد، پستی که در زمان زلزلهی مهیب ۶ فوریه هم در آن مشغول به کار بوده است.
پرسش این است که: آیا پالاکاوغلو یا کسانی چون او، با طی سلسلهمراتب سازمانی عادی، و بر اساس لیاقت و تحصیلاتشان به این سمتها رسیدهاند؟
در ترکیه این روزها بسیار این بحث در میان مخالفان مطرح است که ساختار دولت، خصوصا در پستهای حیاتی و حتی در بحث استخدام در دانشگاههای دولتی، به ساختار بستهای تبدیل شده که جز افراد مورد اعتماد حکومت، بقیه، حتی در صورت داشتن لیاقت در حد استانداردهای جهانی، قادر به ورود در آن نیستند.
جالب است بدانیم زمانی که پیش از کودتا عدالت و توسعه با جماعت فتحالله گولن در ائتلاف بود، آنها هم سهمی در پستهای مدیریتی، قضایی، امنیتی و دانشگاهی مهم داشتند. وقتی دعوا میان اردوغان و گولنیستها با کودتای ۱۵ ژوئیه سال ۲۰۱۶ اوج گرفت، جماعت گولن از آن مناصب حساس تصفیه شدند. منتهی این بدان معنا نبود که افراد لایق از گرایشهای مختلف سیاسی و عقیدتی جای ایشان را گرفتند. تاثیر طریقتهای مذهبی سنی بر سیاست ترکیه از میان نرفت. در نظر برخی تحلیلگران وضعیت حتی بدتر شد، و حلقه مقبولان حکومت تنگتر.
وضعیت پالاکاوغلو را احتمالا بشود نمونهای از تاثیر فزاینده طریقت نقشبندی در سیاست ترکیه ذیل آکپارتی و رجب طیب اردوغان هم دانست. تحقیقات برخی روزنامهنگاران ترک نشان میدهد که پالاک اوغلو نویسندهی کتاب یا مدحنامهای با عنوان سید عثمان خلوصی افندی، سلطان قلبها است. خلوصی افندی از مشایخ طریقت نقشبندیه در ترکیه است. در دایرهالمعارف اسلام (که در کل یکی از مراجع آکادمیک معتبر ترکیه درعلوم اسلامی به زبان ترکی است، بصورت آنلاین در دسترس است، و متصدی آن از قضا همان سازمان اوقافی است که پالاکاوغلو مدیریتش را بر عهده داشته)، در مورد جایگاه خلوصی عثمان افندی در طریقت نقشبندی میخوانیم نسب او در تصوف به واسطهی «احرامیزاده اسماعیل حقی، حاجی احمد نیکساری، مصطفی حقی توقادی، خلیل حمدی توقادی، مصطفی چرومی، یحیی داغستانی و عبدالله مکی» به مؤسس طریقت سنی نقشبندیه-خالدیه، شیخ خالد البغدادی (متوفی به ۱۸۲۷ م) میرسد.
بنا براین این شائبه هست که ارتقای پالاکاوغلو در ساختار اداری ترکیه (ابتدا سازمان دیانت و سپس آفاد) نسبتی با نزدیکی او به طریقت پرنفوذ نقشبندیه داشته باشد. در نقطهی مقابل آتاتورک که بسیاری تکایا و زوایای صوفیان را بست و فعالیت ایشان را محدود کرد، در دوران حاکمیت عدالت و توسعه طریقتهای مذهبی خصوصا سنی نفوذ زیادی در ساختار سیاسی یافتهاند. حتی دعوای اردوغان و گولنیستها را از جهتی میشود دعوا بر سر قدرت میان جناحهای مختلف اسلام متشرع صوفیانه در ترکیه دانست.
جالب است بدانیم روزنامهنگاران مخالف در ترکیه اخیرا نوشتهاند که پسر پالاکاوغلو هم ۴ ماه قبل، به صورت از بالا به پایین و بدون گذراندن آزمون استخدامی و طی کردن سلسله مراتبی که شهروندان عادی ترک برای استخدام در دولت محتاج بدان هستند، در سازمان دیانت ترکیه به عنوان مامور دولت مشغول بکار شده است. امری که در نظر مخالفان مشت نمونهی خروار است.
سانسور رسانهها در آستانهی انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۳
همزمان با بالا گرفتن موج انتقادات به دولت در مدیریت بحران و زلزله، فشار بر رسانههای منتقد دولت و سانسور بر ایشان هم بیشتر شده است، طوری که وبسایت پرمخاطب اکشیسوزلوک (Ekşi Sözlük) مسدود شده و دسترسی بدان از سهشنبهی گذشته در ترکیه ممکن نیست. اکشی سوزجوک یک فرهنگ لغت مشارکتی آنلاین است که در سال ۱۹۹۹ تاسیس شد. مطالب این لغتنامه را نویسندگانی که در سایت ثبت نام کردهاند مینویسند و محبوبترین سایت در ترکیه در میان لغتنامههای اشتراکی مشابه بود.
بر اساس بیانیهای که اکشی سوزجوک، در واکنش به بسته شدن خود، در صفحهی توییتریاش منتشر کردند، دلیل مسدود شدن سایت از سوی «اداره فناوری اطلاعات و ارتباطات ترکیه» (بیگی تکنولوژی و ایلتیشیم قورومو، BTK) دادن «اطلاعات غلط به مردم» و سعی در «جهتدهی [فکری] جامعه» بیان شده است. بسته شدن سایت بر اساس منطق دسترسی جامعه به «اطلاعات صحیح» (دوغرو بیگی) توجیه شده است. بر اساس منطق اداره فناوری اطلاعات و ارتباطات، پس از وقوع زلزله بزرگ ۶ فوریه سایت اکشیسوزلوک «اطلاعات نادرستی در مورد نهادهای نظامی و حاکمیتی» به مردم منتقل کرده است؛ این سایت کوشیده «دولت را عاجز و درمانده از خدماترسانی» به مردم نشان دهد، به این شیوه میان طبقات مختلف جامعه اختلاف ایجاد کند و نظم اجتماعی را مختل شود؛ مدیران سایت هم بجای قبول تذکرات، مسئله جلوگیری از نشر «مطالب تهمتآمیز» را جدی نگرفتهاند. به بیان دیگر اکشیسوزلوک بسته شده چون مدیرانش اهتمام کافی برای سانسور«پستها و نظرات مضر» تولید شده به دست کاربران این لغتنامه از خود نشان ندادهاند. طبیعی است که گردانندگان سایت این اتهامات را قبول ندارند.
بستن دایرهالمعارفهای آنلاین البته در ترکیه مسبوق به سابقه است. وبسایت پر مخاطب ویکیپدیا هم در فاصلهی سالهای ۲۰۱۹-۲۰۱۷ مسدود بود و در نهایت با حکم و فشار دادگاه قانون اساسی ترکیه بازگشایی شد.
مخالفان میگویند آنچه در ترکیه شاهدیم نقض آشکار آزادی بیان است. اینکه دولت به خود اجازه میدهد افکار عمومی را به سمت مشخصی جهت دهد، و اگر کسانی در مسیری خلاف این حرکت کردند، صدایشان را قطع کند تا جهتدهی بر افکار عمومی در انحصار رسانههای دولتی باقی بماند.
خلقتیوی، مهمترین و پرمخاطبترین تلویزیون نزدیک به حزب اپوزیسیون جمهوریخواه خلق، این روزها با جریمههای نقدی و غیرنقدی فراوانی از سوی دولت روبهروست. پخش برنامههای تلویزیونی تله۱، دیگر تلویزیون نزدیک به اپوزیسیون هم، به مدت ۳روز متوقف شد. اتهام این رسانهها در همهی این موارد «سیاهنمایی» است. البته خود روزنامهنگاران منتقد میگویند جرمشان رساندن حقیقتها به گوش مردم در مورد مدیریت زلزله و شهرسازی است.
همه اینها البته همزمان نگرانی دولت از نحوهی کنترل فضای عمومی در آستانهی انتخابات ریاستجمهوری ماه مه آینده را میدهد. وقتی زلزله رخ داد، ابتدا شایعاتی مطرح شد که ممکن است انتخاباتی که خود اردوغان و آکپارتی پیشتر به صورت نمادین تاریخ ۱۴ میرا برای آن انتخاب کرده بود، برای چند ماه به عقب بیفتد. منتهی به دلایل مختلف و از جمله با موضعگیری یکدست اپوزیسیون علیه احتمال چنان اقدامی، این موضوع منتقی شد.
تعویق انتخابات در ترکیه، مطابق قانون اساسی این کشور، فقط در شرایط جنگی ممکن است. امروز همه چشمها به انتخابات ریاستجمهوری بهار ۲۰۲۳ در ترکیه است. اگر در انتخابات مخالفان که به نظر میرسد نامزد ایشان کمال قلیچداراوغلو (رهبر حزب جمهوریخواه خلق) باشد به پیروزی رسند، میشود حدس زد شاهد تغییرات مهمی در سیاستگذاریهای مورد بحث در این مقاله در ترکیه باشیم و حتی تغییراتی مهم در سیاست خارجی. اگر اردوغان دوباره انتخاب شود، بعید به نظر میرسد تغییری در وضعیت ترکیه، در مقایسه با آنچه امروز جاریاست، رخ دهد.
نظرها
نظری وجود ندارد.