مقاومت دانشگاه در برابر پروژه سمّی بنیادگرایان
همزمان با بازگشت موج مقاومت صنفی به دانشگاهها، پای پروژهی مسمومکردن نیز به دانشگاهها باز شده است. در مقابل، دانشجویان همزمان در دفاع از سلامت جانی خود و دانشآموزان دست به اعتراض زدهاند.
رد پای مسمومیت در دانشگاهها
نخستین خبرهای راجع به مسمومکردن دانشجویان به روز سهشنبه نهم اسفند ماه برمیگردد. در آن روز، معاون روابط عمومی استانداری لرستان اعلام کرد که شماری از دانشجویان زن ساکن در خوابگاه دانشجویی دانشگاه آزاد واحد بروجرد با بروز علائمی مشابه دانشآموزان مسمومشده، از محیط خوابگاه خارج و به اورژانس انتقال داده شدند. یک روز پس از آن، کانال شوراهای صنفی دانشجویان کشور از مسمومیت غذایی دانشجویان در دانشگاه آزاد واحد تهران شمال خبر داد (منبع خبر).
به گزارش منبع بالا، روز چهارشنبه دهم اسفند نیز چند نفر از دانشجویان پس از مصرف غذای سلف، دچار علائمی مانند تهوع و سرگیجه شدند و تشخیص پزشک برای آنان مسمومیت شدید بوده است. همچنین گفته میشود این اولین بار نیست که دانشجویان این دانشگاه دچار مسمومیت شدهاند و در روزهای پیش از آن، با وجود گزارشهای دانشجویان مبنی بر مسمومیت و کیفیت پایین غذای سلف این اتفاق رخ داده است.
روز پنجشنبه یازدهم اسفند، دانشجویان خوابگاه «۱۷ شهریور» کرج پس از استشمام بویی عجیب دچار علائم حاکی از مسمومیت شدند. به گزارش کانال شوراهای صنفی، با وجود استمرار شدید بو در تمام طول شب، رئیس دانشگاه به دانشجویان اجازهی خروج از خوابگاه را نمیداده است. همچنین، ساعت هشت شب یکشنبه ۱۴ اسفند، دانشجویان ساکن در خوابگاه «حضرت فاطمه» دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی به کانال شورای صنفی گزارش کردند که بویی شبیه به بوی سوختگی در تمام فضای خوابگاه حس میکنند. دانشجویان پس از استشمام این بو، به مسئولین خوابگاه اطلاع داده و از خوابگاه بیرون آمدند (متن و ویدیوی این خبر). همچنین، به گزارش کانال شوراهای صنفی، بامداد همان روز حوالی ساعت یک، خوابگاه دانشجویی دانشگاه فنی و حرفهای الزهرای مشهد مورد «حملهی شیمایی» قرار گرفت. گفته میشود آمبولانس در محل خوابگاه حاضر شده و تعدادی از دانشجویان به بیمارستان منتقل شدند.
یک روز بعد، در صبح دوشنبه پانزدهم اسفند، دانشکدهی علوم پایهی دانشگاه محقق اردبیلی مورد «حملهی شیمیایی» قرار گرفت. دانشجویان گزارش کردهاند که نخست برق ساختمان قطع و تهویه خاموش و سپس گازی در هوا منتشر شده است. ظهر همان روز، خبر مسمومیت هفت دانشجو و دو کارمند در خوابگاه دخترانهی «شهدای دانشگاه تبریز» به خاطر «حملهی شیمیایی» منتشر شد. در حالیکه طبق گزارشها، سرپرست خوابگاه دلیل حضور آمبولانس را مسمومیت غذایی دو نفر به خاطر مصرف غذای سلف عنوان کرده بود، اما علاوه بر حضور آمبولانس، آتشنشانی و پلیس نیز تا ساعت هفت عصر در محل خوابگاه حضور داشتهاند.
کانال شوراهای صنفی در همان روز همچنین خبر از «حملهی شیمیایی» به «خوابگاه میلاد» دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و خوابگاه دخترانهی دانشگاه میبد یزد خبر داد. طبق گزارش کانال شوراهای صنفی، اینترنت خوابگاه حین این حمله قطع شده بود و به دانشجویان اجازه خروج از خوابگاه نداده بودند. همچنین، پس از انتقال تعدادی از دانشجویان به بیمارستان، مسئولان بیمارستان به آنها گفتهاند که «شما توهم زدهاید و ما اجازه تزریق آمپول و سرم نداریم.»
پشتیبانی و مقاومت دانشگاهها
با شدتگرفتن موج مسمومیتها دانشگاهها توأمان در اعتراض به مسمومسازی دانشآموزان و برای تضمین سلامت جانی خودشان دست به اعتراض زدند. به محض آغاز موج مسمومکردن دانشجویان، مقاومتها در دانشگاه آغاز شد. روز شنبه ۱۳ اسفند، دانشجویان دانشکدهی زبان و ادبیات خارجی دانشگاه تهران در اعتراض به «کیفیت پایین غذا و احتمال شروع موج جدیدی از مسمومیتها در دانشگاهها» سینیهای غذا را دستنخورده در سلف دانشکده رها کردند. اعلامیهی دانشجویان معترض، که در کانال شوراهای صنفی منتشر شده است، مقاومت در برابر مسمومیتها را به مطالبات صنفیای که در پی خیزش ژینا از سر گرفته شدهاند پیوند میدهد:
همهی ما میدانیم که ارائهی غذای باکیفیت در سلفهای غذاخوری دانشگاه و تضمین سلامت دانشجویان، یکی از مهمترین وظایف مسئولین دانشکده و به خصوص رئیس آن دانشکده است. از شروع ترم جدید تا به امروز، اعتراض شفاهی دانشجویان نسبت به کیفیت پایین غذای سلف و پیگیری آنان از طریق مسئولین مربوطه بیپاسخ ماندهاست. (هفتهی گذشته در غذای برخی دانشجویان «مو» پیدا شده بود!) در نتیجه شنبه ۱۳ اسفند غذای سلف تحریم شد و در صورت بیپاسخماندن اعتراضمان از سوی مسئولین، تحریم سلف ادامه خواهد یافت. باشد تا مسئولین بدانند دانشجو به حقوق خود آگاه است و در مقابل نقض حقوقش سکوت نخواهد کرد.
در همین روز، بیانیهی ۸۱ نفر از «استادان دانشگاه چمران اهواز» در اعتراض به موج مسمومیت دانشآموزان منتشر شد. روز دوشنبه ۱۵ اسفند، دانشجویان دانشگاه بهشتی در مقابل ساختمان کتابخانهی مرکزی این دانشگاه پرفورمنسی اعتراضی برگزار کردند که طی آن برگههایی با نوشتههایی از قبیل «نمیتونم نفس بکشم» و «عوضش امنیت داریم!» در دست داشتند. آنان همچنین کاغذها و پوسترهایی روی دیوارهای دانشکدهها چسباندند. متن یکی از این پوسترها، با کنایه به ترانهی مشهور «باز آمد... بوی ماه مدرسه»، از این قرار بود: «باز آمد بوی گاز مدرسه». پوستری دیگر به سخنرانی خمینی در بهشت زهرا در بهمن ۱۳۵۷ اینگونه طعنه زده بود: «گاز را مجانی میکنیم! ما شما را به مقام مسمومیت میرسانیم.» دستخط و سبک طراحی کودکانهی این پوسترها حسی از پیوند با دانشآموزان را القا میکند.
روز سهشنبه شانزدهم اسفند، دانشجویان دانشگاههای علامه طباطبایی و دانشگاه تبریز در اعتراض به موج مسمومیتها در مدارس و دانشگاهها دست به اعتراض زدند. در پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران، دانشجویان به مناسبت روز جهانی زن و در اعتراض به مسمومیتها، تجمع کردند و سرود خواندند. در دانشگاه نوشیروانی بابل، دانشجویان پارچهنوشتههایی آویزان کردند که یکیشان میگفت: «یکی به دادمون برسه!» دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز و دانشگاه امیرکبیر در همان روز پرفورمنسهای اعتراضی برگزار کردند. دانشجویان امیرکبیر در پرفورمنس خود به نشان همبستگی با دانشآموزان، به کتابهای کودک ماسک زدند. آنان همچنین بیانیهای در این رابطه منتشر کردند که در بخشی از آن آمده است:
این بار هم حکومت قصد دارد با اعمال سرکوبهای سنگین و بایکوت خبری، فضای خفقان را بر جامعه حکمفرما کند؛ در حالیکه جان و سلامت کودکان مسئلهای نیست که خانوادهها، معلمان و سایر اقشار مختلف در برابر آن سکوت کنند و بر رنج چهل و چند ساله خود ادامه دهند.جامعه دغدغهمند دانشجویان پلیتکنیک هم دردی خود با کودکان و خانوادههایی که آسیب دیده از این حملات عامدانه هستند را اعلام میدارد و تا آخرین لحظه پای سرزمین خود ایستاده و با وجود سرکوبهای گسترده و اعمال فشار مضاعف بر دانشجویان، فریاد حقخواهی، آزادی و امنیت را سرخواهد داد.
دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس نیز در همان روز بیانیهای منتشر کردند. این بیانیه میتواند جمعبندیای درخشان از نقش و مقاومت دانشگاه در برابر مسمومیتها و بستر سیاسی گستردهتر این مقاومت باشد. دانشجویان مسمومسازیها را واکنش «تعصبات ارتجاعی و مردسالارانه» به خیزش ژینا میخوانند و مینویسند:
با بالا گرفتن صدای آزادیخواهی زنان در قیام ژینا مستبدان و مرتجعان احساس خطر کردهاند و خود را ناتوان از خاموش کردن شعلهی آزادی در قلب زنان دیدهاند؛ آتشی که بنیاد استبداد و ارتجاع را میسوزاند و بر باد میدهد. امروز از سر ناتوانی، خباثت را به نهایت رساندهاند و به حملات تروریستی و شیمیایی به مدارس روی آوردهاند و در خیال باطلشان میخواهند با حربهی هراس دوباره «روسری و توسری» را حاکم کنند و دختران را به کنج اندرونی بفرستند.
دانشجویان در پایان بیانیهی خود با فراخواندن همبستگی مردمی در برابر «تروریسم حکومتی و اسلامی» مینویسند:
برونرفت از این وحشت جز به دست مردم ممکن نمیشود. هیچ نیروی اهریمنیای را توان ایستادن در مقابل قدرت مردم نیست.... ما دانشجویان دانشگاه تربیتمدرس دانشآموزان را تنها نمیگذاریم و در حمایت از آنان صدای خود را بلند میکنیم و از دیگر دانشجویان و استادان دانشگاهها میخواهیم که در مقابل پیشروی تروریسم حکومتی و اسلامی سکوت نکنند و فریاد آزادیخواهی و ارتجاعستیزی و استبدادشکنی را دوباره در دانشگاهها حاکم کنند.
نظرها
نظری وجود ندارد.