بیداری از رؤیای کودکی - «یک گل ده گل» با اجرای متفاوت آیدا شاه قاسمی
کاوه روشنگر -ایده گلزار در ترانه «یک گل ده گل» (صدها گل) با صدا و با اجرای آیدا شاهقاسمی در کشوری که با انواع تنشهای اجتماعی و زیست محیطی درگیر است، مانند بیداریست بعد از یک خواب آشفته. با اینحال این ترانه همچنان خاطرهانگیز است.
«یک گل ده گل»د (صدها گل) آخرین ترانهی منتشر شده از آیدا شاهقاسمی یک ترانه نوستالژیک است که در یک وضعیت شکنندهی انقلابی منتشر میشود. یک اثر شناختهشده از یکی از سرودههای محمود کیانوش که در زمان خود معتقد بود که ناتوانی از برقراری اعتماد در جامعه از معمترین مشکلات اجتماعی ایران در حال توسعه است. «یک گل ده گل» به شکلی که آیدا شاهقاسمی آن را اجرا میکند، نه یک ترانه برای کودکان که ترانهای خاطرهانگیز در جامعهای در وضعیت انقلابیست. این ترانه، ترانه انقلاب نیست. ترانه یک جامعه محنتزده است.
آیدا شاه قاسمی
آیدا شاه قاسمی، هنرمند ایرانی مقیم آمریکا، از زنان موسیقیدان موفق ایرانی به شمار میرود. او لیسانس خود را در رشتهی مردمشناسی و روانشناسی با تمرکز بر محدودیتهای خوانندگی زنان در ایران و فوقلیسانس را در رشتهی سیاست هنر اخذ کرده است.
آیدا شاه قاسمی که متولد سال ۱۳۶۵ در تهران است از سال ۱۳۷۹ (۲۰۰۰ میلادی) یعنی از ۱۴ سالگی در آمریکا زندگی میکند. او در ۱۲ سالگی موسیقی را با نوازندگی آغاز کرد و در همان دوران به خواندن آواز در کنار بعضی از گروههای دفنواز روی آورد. خوانندهی مورد علاقهی او در کودکی، هایده بوده است. او آواز ایرانی را به سبب علاقهاش دنبال کرده و خوانندهای خودآموز به شمار میآید که کمتر تحت تعلیم آواز ایرانی را یاد گرفته است.
تا به حال از این هنرمند سه آلبوم منتشر شده است در سالهای ۲۰۱۵، ۲۰۱۹ و ۲۰۲۲ با نامهای:
-نسیم میان گوشهای اسب (۲۰۱۵)
- درخت سَرو ابر کوه (۲۰۱۹)
- چشم انداز رویا (۲۰۲۲)
«یک گل ده گل» (صدها گل)
«یک گل ده گل» که با صدای آیدا شاهقاسمی با نام «صدها گل» اجرا شده است حس آرامش درآمیخته با حزنی را در درون خود جای داده است که به مخاطب خود نیز این حسن را منتقل میکند.
وکالیست و گیتار تنها هستند و همین باعث به وجود آمدن فضای بسیاری برای تصور مخاطب میشود، موسیقی با آرپجیوی سادهی تکرار شوندهی چند نُت روی گیتار شروع میشود و فضایی را میسازد که تداعیکنندهی دشتی پر از گل است. موتیف این آهنگ با تکرار خود ریشه میپروراند و دور تا دور شنونده را در برمیگیرید و در اواخر آهنگ کم کم محو میشود.
موسیقی ساختار سادهای دارد و سبک آن تلفیقی از آواز ایرانی با موسیقی غربی و گیتار است که در دستگاه موسیقی غربی قرار میگیرد.
اجرای خواننده به کمک گیتار میآید و با به وجود آمدن رزونانس میان صدای خواننده و سیمهای گیتار و تاکیدگذاری روی بعضی از نتها باعث به وجود آمدن هارمونی خاصی در این موسیقی میشود.
آهنگ با وجود ساختار سادهای که دارد، تاثیر روانی عمیقی را میسازد که نمیتوان از همین ساختار ساده جدا دانست.
حس و حال صدای خواننده میان هیچ صدایی گم نمیشود و بلکه برعکس: به کمک گیتار بر آن تاکید گذاشته میشود.
همچنین صدای زخمدار و زندهی گیتار هرچند به تکرار میرود اما همین یکنواختیست که فضایی با ثبات و آرامبخش را میسازد و همچنین به خواننده اجازه میدهد تا توانایی خود را نشان دهد.
اوج و فرود موسیقی با صدای خواننده شکل میگیرد و همین باعث پویایی موسیقی میشود و بلندی صدا به نوعی در حال تاب خوردن است که با توجه به ترانهی کودکانهی این اثر میتوان گفت ما را به تاب بازی میبرد.
گویا دختری نشسته بر تاب و در حال تاب خوردن به دشتی پر از گل نگاه میکند و این ترانهی معروف محمود کیانوش را میخواند.
ترانهی نوستالژیک این آهنگ که جزئی جدانشدنی از کودکی دختران و پسران ایرانی دهههای شصت و هفتاد است، این آهنگ را برای مخاطب ایرانی جذاب میکند و اجرای آرامشبخش و در همان حال محزون آیدا شاه قاسمی از این ترانه تفاوتی را رقم میزند که به نوعی باعث میشود آرزوی از دست رفتهای را به ترانه برگرداند.
بیداری از رویای کودکی
اجراهای کودکانه و اجراهای آماتور زیادی از ترانهی «یک گل ده گل» در دست است که باعث شده است مخاطب این ترانه را بیش از یک سرود دوران مدرسه نپندارد، آیدا شاه قاسمی با بازاجرای این ترانه به روش خود توانسته است به این ترانه جان ببخشد و با اجرای منحصر به فرد خود مخاطب را به رویایی کودکانه ببرد در جامعهای که به دلیل نبود وفاق ملی و بیاعتمادی مردم به حکومت و به یک دیگر شالودهاش در حال فروپاشی است. فروپاشی را میتوان در صدای خواننده و در نحوه اجرا بازیافت، چنانکه گویی گلزار دوران کودکی، تصوری بیش نبوده است:
یک گل ده گل صدتا گل
اینجا آنجا هر جا گل
دامن دامن فروردین
میروید بر دلها گل
باغ و دره پر گل شد
کوه و دشت و صحرا گل
لبها را گل خندان کرد
شد از شادی لبها گل
نخستین بار این ترانه با صدای سیمین قدیری در سال ۱۳۵۴ سه سال قبل از وقوع انقلاب بهمن ۵۷ در آلبوم «آواز فصلها و رنگها» همراه با ۱۳ ترانه دیگر مختص کودکان منتشر شد. سازنده این اثر فریبرز لاچینیست که در آن زمان فقط ۱۸ سال داشت و بعد از انقلاب هم تا سالها ناگزیر به سکوت شد.
ساز تخصصی لاچینی پیانو است. آهنگسازی قطعات ماندگاری از موسیقی پاپ ایران از جمله «گل گلدون من»، «سیب»، «آوازهای سرزمین خورشید» (یکی از موفقترین آلبوم هایی که با صدای زنده یاد محمد نوری منتشر شده) را هم او انجام داده است.
نظرها
نظری وجود ندارد.