ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

یک کلمه: نه!

گزارشی از ماه‌ها سرکوب و مقاومت در دانشگاه هنر تهران

عطا مفید ــ دانشجویان دانشگاه هنر یکصدا به آپارتاید جنسیتی تشر زده‌اند که «نه!» این سرپیچی قاطع دنباله‌ی مقاومتی است که از خیزش ژینا شروع شد. «زن، زندگی، آزادی» همچنان در دانشگاه‌ها جاری است.

به جرئت می‌توان گفت دانشگاه حالا کانون اصلی مبارزه‌ای روزمره است میان حکومتی که خیال می‌کند به مدد سر خم کردن در خارج و سرکوب و اعدام در داخل از انقلاب «زن، زندگی، آزادی» جان سالم به در برده و مردمی که قصد کرده‌اند بازگشت و توسعه‌ی اندام‌های سلطه‌ی حکومت را نپذیرند. حکومت و مسئولان دانشگاه می‌کوشند با انواع و اقسام سازوکارهای سرکوبگرانه، از صدور احکام انضباطی سنگین تا تحمیل شدیدتر سیاست‌های حجاب اجباری و تفکیک جنسیتی، دانشجویان را «تنبیه» کنند. در مقابل، مقاومت دانشجویان ادامه دارد؛ مقاومتی که با ایستادگی دانشجویان دانشگاه هنر در برابر ممنوع‌الورودی دانشجویان زن و تحمیل پوشش مقنعه و حمایت دانشجویان دانشگاه‌های دیگر از آنان، نشان داده است که هنوز قوت بالایی دارد. در ماه‌های اخیر در دانشگاه هنر چه گذشته است؟

زمینه‌ی رویدادها

مدیران و مسئولان دانشگاه هنر تهران از آغاز سال جدید فشار بر دانشجویان را به ویژه به خاطر تحمیل حجاب اجباری از سر گرفتند. مثلاً، در روز بیستم فروردین ماه دانشجویان این دانشگاه گزارش کردند که مسئولان حراست از ورود دانشجویان به پردیس باغ ملی این دانشگاه ممانعت کردند. همچنین در همان روزها گفته می‌شد که خانم محجبه‌ای در سطح دانشگاه گشت می‌زند و دکمه‌های مانتوی دانشجویان را می‌بندد و شال و مقنعه سر دانشجویان می‌کند.

البته فشارها محدود به سال جدید نمی‌شد. برای نمونه، در اسفند ماه سال گذشته برخی دانشجویان با پیامکی به شرح زیر و به خاطر «کشف حجاب» تهدید شده بودند: «دانشجوی گرامی: بر اساس گزارش مستند، شما در محیط دانشگاهی بر خلاف تعهدتان به دانشگاه کشف حجاب نموده اید؛ در صورت تکرار تخلف مشمول مقررات انضباطی خواهید شد. دانشگاه هنر.» چند روز پس از آن، دانشجویانی که پیامک قبلی را دریافت کرده بودند با پیامکی دیگر به کمیته‌ی انضباطی احضار شدند: «پیرو پیامک ارسالی در تاریخ ۱۴۰۱/۱۲/۲۱، با عنایت به دریافت مستندات جدید از تخلفات شما در خصوص تعهدنامه آداب حضور در دانشگاه، لطفا حداکثر تا تاریخ ۱۴۰۲/۰۲/۱۵ به دبیرخانه کمیته انضباطی مراجعه فرمایید.»

گفته می‌شود حدود ۲۰ نفر از دانشجویان این پیامک را دریافت کرده بودند. معاونت دانشجویی در پاسخ به سوال دانشجویان در این رابطه اتهاماتی از جمله «ایجاد بلوا و آشوب و شرکت در تجمعات غیرقانونی» را دلیل احضار دانشجویان اعلام کرده بود، در حالی‌که به گفته یکی از دانشجویان این دانشگاه او ماه‌ها اجازه‌ی ورود به دانشگاه را نداشته که بخواهد در تجمعی شرکت کند و به خاطر همین ممنوع‌الورودی به او اجازه‌ی ورود به دانشگاه برای ثبت دفاعیه در کمیته‌ی انضباطی را نداده بودند. 

مسئولان دانشگاه در ماه‌های اردیبهشت و خرداد نیز همچنان می‌کوشیدند فضای دانشگاه را امنیتی‌تر و در نتیجه متشنج کنند. یکی دیگر از دانشجویان این دانشگاه می‌گوید در یکی از روزهای هفته‌ی آخر اردیبهشت ماه، مسئولان حراست «به صورت فله‌ای» دانشجویان زن را صدا می‌زده و به دفتر صدور کارت دانشگاه می‌برده و در آن‌جا آنان را وادار می‌کرده که تعهدنامه‌ی رعایت حجاب را امضا کنند.

در روزهای بعد روند ممنوع‌الورود شدن دانشجویان زن به خاطر سرپیچی از حجاب اجباری شدت گرفت. روز هفتم خرداد حدود ۴۰ نفر از دانشجویان زن دانشگاه هنر ممنوع‌الورود شدند. چند دانشجوی دانشگاه هنر تأیید کردند که بیش از ۸۰ درصد دانشجویانی که در هفته‌های اخیر به علت حجاب ممنوع الورود شده بودند «تعلیق مشروط» شده‌اند؛ تعلیق مشروطه به این معناست که اگر بار دیگر بدون حجاب وارد دانشگاه شوند حکم تعلیقشان اجرایی می‌شود. با این‌همه، به نظر نمی‌رسد این فشارها روحیه‌ی دانشجویان را شکسته باشد. روز هشتم خرداد دو دانشجو فضا را این‌طور ترسیم می‌کنند:

امروز مسئول حراست باغ ملی جلوی در ورودی بود و یکسره بصورت سراسیمه جلو در میچرخید کلا وحشت وجودشون روفراگرفته. به بچه‌ها بگید پا پس نکشند.

دانشگاه با تصمیمی که گرفت یکی از سخت‌ترین ضربه‌هارو به خودش زد، نه دانشجو. ممنوع‌الورود کردن ۴۰ نفر اونم تنها چند روز مونده به امتحانات. حراست میدونه که دانشجوها تحت فشار رسیدن به امتحانات و مشروط نشدن، به نوشتن دفاعیه و تعهد دادن به سرعت تن میدن. چیزی شبیه به وضعیت دانشجویان تعلیقی که هر کدوم یک نیمسال رو بدون اینکه حکمشون اجرا بشه از دست دادن. حسنایی [رئیس دانشگاه] یا برزویی [رئیس حراست] که دارید این پیام رو میخونید، این روزارو شاید شما ازش بگذرید و برید سراغ سرکوب های بعدیتون، ولی ما یادمون میمونه تک تک روزهایی که چه  ۱ نفر چه ۴۰ نفر رو دسته جمعی ممنوع‌الورود کردید، یه روز ما راهتون نمیدیم دانشگاه و اون روز خیلی دور نیست.

از پیامک اجبار مقنعه تا تحصن و همبستگی

روز ۲۲ خرداد پیامکی از طرف دانشگاه هنر برای دانشجویان ارسال شد با این محتوا که از روز شنبه ۲۷ خرداد دانشجویان زن باید با مقنعه در دانشگاه حضور یابند. از همان ابتدا مشخص است که این تهدید نه تنها جدی گرفته نمی‌شود که در صورت اصرار دانشگاه بر آن، با مقاومت دانشجویان روبرو می‌شود. یکی از دانشجویان با ذکر شکست سیاست تحمیل مقنعه‌ی اجباری در سال‌های ۷۸ و ۹۱ می‌گوید که «برای اجباری نبودن مقنعه دانشجوهای زیادی سال‌ها زحمت کشیدند. دانشگاه هنر از ابتدا دانشگاهی نبوده که زیر بار این‌جور قوانین برود، حالا هم این‌طور نیست.»

از روز چهارشنبه ۲۴ خرداد مقاومت در برابر این تهدید آغاز شد. حدود ۵۰ دانشجو از ساعت پنج بعد از ظهر آن روز در پردیس باغ ملی دانشگاه هنر تحصن کردند. از همان ابتدای تحصن حضور مأموران لباس شخصی در اطراف دانشگاه گزارش می‌شد. همچنین گفته می‌شود حمزه برزویی، رئیس حراست دانشگاه هنر، دانشجویان را تهدید به گشودن در دانشگاه به روی مأموران امنیتی کرده بود. این شخص همچنین حوالی ساعت ۲ بامداد روز بعد دانشجویان متحصن را مورد ضرب و شتم قرار داده بود. به گفته‌ی یکی از دانشجویان سرانجام موفق شدند حوالی ۲:۳۰ بامداد دانشجویان موفق شدند پردیس باغ ملی را ترک کنند.

هیچ حرفی با شما نداريم؛ الا يك كلمه: نه!ما جمعی از دانشجويان دانشگاه هنر تهران، به نمايندگی از تمام يارانی كه سر خم نمی‌كنند و به یوغ بندگی تن نمی‌دهند، آغاز تحريم سراسری امتحانات را اعلام می‌كنيم.

از بیانیه دانشجویان دانشگاه هنر

روز شنبه ۲۷ خرداد، فشار بر دانشجویان با شدت بیشتری از سر گرفته شد. از ساعت ۶ صبح انتظامات مستقر در خوابگاه زنانه‌ی شهید قهاری دانشگاه هنر در پردیس کرج مانع از خروج دانشجویان بدون مقنعه شد که پس از اعمال فشار از جانب دانشجویان این منع خروج لغو شد اما مسئول حراست دانشجویان را تهدید کرده که «رفتنتون با خودتون بوده ولی برگشتنتون نه!» حراست دانشکده‌ی موسیقی واقع در کرج نیز مانع از ورود حدود ۲۰‌ دانشجو شده بود که با مداخله‌ی جمعی دانشجویان این افراد موفق شده بودند وارد دانشگاه شوند. حراست دانشکده‌ی سینما و تئاتر هم چند مأمور زن را در ورودی مستقر کرده بود تا به دانشجویان مقنعه بدهند و آنان را تهدید کنند که از روز بعد در صورت حضور بدون مقنعه از امتحانات محروم خواهند شد.

کانال شورای صنفی دانشجویان کشور نیز همان روز گزارش کرد که نیروهای یگان ویژه و پلیس در اطراف پردیس باغ ملی مستقر شده‌اند و نیروهای لباس شخصی نیز چندین نفر از دانشجویان دانشگاه را ربوده‌اند. تمام این دانشجویان پس از چند ساعت آزاد شدند. به گفته‌ی دانشجویان حدود ۳۰ تا ۴۰ نیروی لباس شخصی زن و مرد دورتادور دانشگاه حضور داشتند. دانشجویی دیگر درباره‌ی جو آن روز چنین می‌نویسد:

حدود ساعت ۹:۳۰ بود حدود ۲۰ نفر بودیم از سر سخایی شروع به حرکت کردیم همه حجاب و ماسک داشتیم دم در پلیس و کلی مامور شخصی بود. همین که نزدیک دانشگاه شدیم یکی از دخترارو گرفتن و به وحشیانه ترین شکل ممکن انداختن داخل یه ماشین شخصی سفید همه پسراییم که بودن به زور و کتک انداختن تو ون بچه ها سعی کردن جلوشونو بگیرن اما مامور شخصی‌های زن و مرد به شدت خشن بودن و ضرب و شتم و فحاشی میکردن و هرچی پرسوجو میکردیم که به چه جرمی بچه هارو گرفتن میگفتن امروز فراخوان بوده!!! بر فرض محال اگرم فراخوان بوده هیچ عمل خارج از چارچوبی از بچه ها سر نزده بود و صرفا داشتن میرفتن سمت دانشگاهشون. و حراستی که خودش اونارو خبر کرده بود مثل همیشه نقش پلیس خوبو بازی میکرد و میگفت بچه ها برین داخل که ازتون محافظت کنیم! در صورتی که سوال پیش میاد که اصلا چرا این همه مامور برای دانشجوهای بی دفاع جمع کردین! ما پیگیر ازادی دوستامون میمونیم!

به نظر می‌رسد مأموران حراست و انتظامات هنوز به طور کامل  موفق به عملی‌کردن تهدید نشده‌اند. روز یکشنبه ۲۸ خرداد دانشجویی نوشته است که «امروز با کلی سر و کله زدن تونستم با شال برم داخل دانشگاه! و میگفتن از فردا بدون مقنعه راه نمیدیم. از یکی از دوستام هم شنیدم یکی رو راه ندادن سر مقنعه.» دانشجوی دیگری نیز می‌گوید که حراست در دانشکده‌ی هنرهای کاربردی موفق به ممانعت ورود دانشجویان بدون مقنعه به دانشکده نشده بوده اما از مأموران زن برای تهدید دانشجویان در سطح دانشکده استفاده کرده است. روز سه‌شنبه ۳۰ خرداد نیز انتظامات دانشکده‌ی سینما و تئاتر سعی کرده از ورود دانشجویان بدون مقنعه ممانعت کند که به گفته‌ی یکی از دانشجویان حاضر در آن محل، پس از جمع‌شدن دانشجویان آنان موفق به ورود به دانشکده شدند.

فشار بر دانشجویان از راه تهدید به محرومیت از شرکت در امتحانات یکی دیگر از حربه‌های مسئولان دانشگاه بوده است. روز دوشنبه ۲۹ خرداد دانشجویی برای «رسانه‌ی مستقل دانشگاه هنر» چنین نوشته بود: «امروز یکی از بچه‌ها که شالش سرش بود رو راه ندادند و بهش گفتند یا مقنعه سرت میکنی یا امتحاناتو نمیدی و همچنین بهش گفت تو و چند نفر دیگه که اسمشونو نوشتیم فقط با مقنعه اجازه ورود دارید!» همان‌طور که از این پیام مشخص است، دانشگاه در کنار تهدید به محرومیت از امتحانات سعی می‌کند بین دانشجویان اختلاف و جدایی بیندازد: «تو و چند نفر دیگه اسمشونو نوشتیم فقط با مقنعه اجازه ورود دارید!» این یعنی بازنمایاندن مسئله‌ی حجاب به صورتی که گویی فقط مسئله‌ی چند نفر است و در نتیجه، ارزشی ندارد دانشجویان موقعیت تحصیلی خود را به خاطر فقط چند نفر به خطر بیندازند.

در مقابل، گروهی از دانشجویان دانشگاه هنر با حربه‌ی تحریم امتحانات به مقابله با سرکوب رفته‌اند. آنان روز ۲۸ خرداد بیانیه‌ای منتشر کردند که جمله‌ی آغازین آن معنای سرپیچی از ستم است و این روزها دهان به دهان می‌چرخد: 

هیچ حرفی با شما نداريم؛ الا يك كلمه: نه!ما جمعی از دانشجويان دانشگاه هنر تهران، به نمايندگی از تمام يارانی كه سر خم نمی‌كنند و به یوغ بندگی تن نمی‌دهند، آغاز تحريم سراسری امتحانات را اعلام می‌كنيم.ايستاده‌ايم، دست در دست هم، برای آزادی. زن زندگی آزادی – ژن ژيان ئازادیيكشنبه ٢٨ خرداد ١٤٠٢

مقاومت هفته‌ی اخیر دانشجویان دانشگاه هنر همچنین موجی از اعلام همبستگی از جانب دانشجویان دانشگاه‌های دیگر را به همراه داشته است: دانشگاه سوره، دانشگاه تهران، دانشگاه تربیت مدرس، دانشگاه مازندران، دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه فردوسی مشهد، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشگاه علم و صنعت، دانشگاه صنعتی خواجه نصیر طوسی، دانشگاه هنر و معماری پارس، دانشگاه علوم توان بخشی و سلامت اجتماعی، دانشگاه اصفهان، دانشگاه هنر اصفهان، دانشگاه صنعتی سهند تبریز، دانشجویان هنر دانشگاه فنی و حرفه‌ای انقلاب اسلامی، و پردیس‌های فارابی و هنرهای زیبای دانشگاه تهران. ده‌ها بیانیه‌ی دانشگاه‌های مختلف علاوه بر اعلام همبستگی با دانشجویان دانشگاه هنر، باز بر استمرار خواست‌ها و آرمان‌های خیزش ژینا در دانشگاه تأکید می‌کردند. برای نمونه، دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد چنین نوشته‌اند: «در بطن هر انقلابی، هزینه‌هایی جاری‌ست؛ اما آنچه ما تجربه می‌کنیم نه هزینه، بلکه زندگیِ در قلب انقلاب است. تغییر با نسیمی که از «سقز» وزیدن گرفت، اکنون شُش‌هایمان را پر کرده‌است. تغییری از انفعال به سوی فعل و کُنش، از ایستایی به سوی حرکت مهار نشدنی.» 

در همین زمینه:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.