شوکتآباد بیرجند: باغی که سوخت
نادر عالمشاهی- باغی که نباید میسوخت، در اثر سوءمدیریتها و رانتخواریها و سوءاستفادههای مالی از دست رفت و با اینحال مردم هنوز امیدوارند که تبدیل به باغ سنگی نشود.
اخبار میراث معمولا منتشر نمیشود مگر اینکه فاجعهای رخ داده باشد و فاجعه همواره در کمین میراث فرهنگی است. در نبود خبرنگاری مستقل و با ایجاد محدودیتهای تازهای که برای خبرنگاران این حوزه ایجاد شده است، وقتی وضعیت باغ شوکتآباد بیرجند را دنبال میکنیم، تمام سرنخها در سال ۱۴۰۱ به پایان میرسد و سکوت خبری محض تمام فضای رسانهای میراث را دربرمیگیرد. تنها راه چاره رفتن سراغ مردم محلی است تا بتوان وضعیت باغ را پس از نشر اخباری که سال گذشته درباره ویرانی باغ منتشر شده بود پی گرفت. این گزارش با نگاهی به تاریخچه نگهداری و وضعیت باغ، خشکی درختان و ناکارآمدی اقدامات دو سازمان میراث فرهنگی و اوقاف در زنده نگهداشتن درختان به وضعیت فعلی باغ از زبان مردم محلی میپردازد.
باغ شوکتآباد
باغ شوکتآباد در ۵ کیلومتری شرق بیرجند، در روستایی به همین نام در مسیر جاده بیرجند-زاهدان واقع است. این باغ سنگبنای دانشگاه بیرجند است که درست مقابل آن قرار دارد. در ۲۳ مرداد ۱۳۷۸ با نام «باغ شوکتآباد و مستحدثات آن» به ثبت ملی رسید. این باغ بزرگ میوهدار با عمارت زیبایی که در وسط آن قرار دارد به هنرمندی معماران دوره قاجار ساخته شده است که بنا به گفته کارشناسان، «فضاهای احداث شده در باغ و عمارت دارای ویژگیهای خاصی است» که کمتر نمونهای از آن در بین باغهای ایرانی دیده میشود.
وقتی در سال ۱۳۹۱ استاندار خراسان جنوبی «از تخصیص اعتباری بالغ بر پنج میلیارد ریال برای مرمت و بازسازی باغ شوکتیه بیرجند» خبر داد و اعلام کرد «مرمت باغ شوکتیه بیرجند آغاز شده و امسال اجرایی می شود» (باشگاه خبرنگاران جوان. ۱۲/۱۲/ ۱۳۹۱) پیداست که باغ نیاز به رسیدگی و تخصیص اعتبار داشته است ولی از آن زمان تاکنون نه تنها اثری از آبادانی باغ به چشم نخورده است که وضعیت آن روز به روز هم بدتر شده است.
خشکسالی
در سال ۹۵، خبر رسید که درختان این باغ رو به خشکی گذاشته است و حرف از احیا و رسیدگی به درختان باغ است. در ۲۹ آبان ۱۳۹۵، مدیر پایگاه میراث جهانی باغ اکبریه (یکی دیگر از باغهای بیرجند که این یکی به ثبت جهانی رسیده است و شاید از این روست که بهتر از آن مراقبت و نگهداری میشود) باغ شوکتآباد را نمونهای کامل از معماری باغ ایرانی در خراسان جنوبی دانست که تمام ویژگیهای باغهای دیگر را دارد. معلوم نیست منظور این ناظران از ویژگیها دقیقاً چیست چون از یک طرف گفته شده که شبیه دیگر باغهاست که این البته چیزی از ارزش و اهمیت آن کم نمیکند و از دیگر سو گفته میشود که دارای ویژگیهای خاصی است که در کمتر باغی میتوان مشاهده نمود! گذشته از این تعارفات معمول که نثار باغ شده است، این مدیر پایگاه اعلام کرده بود که «تصمیماتی برای احیای فضای سبز، جایگزینی درختان آفتزده و خشک شده، کاشت درختان جدید بر اساس الگوی اولیه کاشت و باغآرایی تاریخی، احیای سیستم آبیاری سنتی و طراحی سیستم آبیاری مدرن در نظر گرفته شده است» و قرار بوده که تا فروردین ۹۶ این باغ بازسازی و احیا شود. (احیاء فضای سبز و درختان باغ شوکت آباد/ باشگاه خبرنگاران جوان/ ۲۹ آبان ۱۳۹۵)
در گذشته آب باغ از قناتی تأمین میشده است که بنا به گفته مردم محلی امروز هم پر آب است اما با صرف هزینه برای آبیاری قطرهای، آبی به درختان باغ نرسیده است. یکی از اهالی میگوید:
برای سیستم آبیاری قطرهای این باغ میلیاردی خرج شده اما یک درخت زردآلو هم آب نخورده و همه خشک شدهاند.
این صحبت مربوط به سال ۱۴۰۲ است که مردم با دیدن منظره باغ سوخته شوکتآباد شوکه شدهاند. قبل از آن هم، مردم محلی گسترش گردشگری را یکی از عوامل ورود آفات به باغ میدانستند؛ نکتهای که رئیس اداره اوقاف به عنوان کاری برجسته روی آن انگشت میگذارد، از سوی اهالی به کلی مردود است. «وجود استخر ماهی، فضله ماهی، زبالههایی که گردشگران با خود میآورند،» همه و همه در آب تبدیل به فاضلابی میشود که از طریق پمپ برای آبیاری قطرهای کشیده میشود و این یعنی نابودی یک میلیارد تومان درعدم مدیریت آب. مردم به خبرگزاری ایسنا گفتهاند:
با وجود قناتی پر آب چرا باید فضای سبز آنجا از بین برود و هر شبانهروز صدای گوشخراش ارهبرقی را بشنوند که درختان را بریده و برای فروش میبرند؛ آن هم درختان سیصدساله را. ۳۵ سال است که مردم روستا حق ورود به باغ را ندارند.
ایسنا در پایان گزارشش یادآور شده است که سرمایهگذار مجموعه و اوقاف پاسخگوی پرسشهای خبرنگار نبوده است. (ایسنا/ ۲ خرداد ۱۴۰۱)
«طرح هادی» یکی دیگر از برنامههایی بوده است که قرار بوده همزمان در باغ و روستای شوکتآباد به مرحله اجرا گذاشته شود. بر اساس این طرح، میبایست درختان باغ اولویتبندی و در ابتدا درختان میوه احیا شوند. (خبرگزاری جمهوری اسلامی. خرداد ۹۷) این کار اما تاکنون انجام نشده است.
بنا به گفتهی اهالی، در گذشته روال بر این بوده است که کارگران، از چندین روستا، برای جمعآوری محصول به شوکتآباد میآمدهاند اما اکنون «مردم محلی اجازه برداشت خار از مزراع را ندارند.» همانطور که مدیریت باغ در گذشته در دست باغبانهای بومی بوده است که آب را با نظم بین درختان تقسیم میکردند اما در حال حاضر به دلیل نبود مدیریت آبیاری درختان هم خشک شدهاند و هم آفت زدهاند. این در حالی است که باز بنا به گفتهها، دلیل اینکه اسدالله علم این باغ را وقف کرد این بود که فواید آن به مردم بیرجند برسد و این باغ و عوایدش از بیرجند خارج نشود، میبینیم که دست مردم محلی به طور کلی از آن کوتاه شده است.
مسأله وقف
تأکید مسئولان بر اینکه این باغ وقف است و باید طبق موازین شرعی به آن رسیدگی شود، مشخص نمیکند که منظور دقیق از رعایت موازین شرعی در احیای باغ چیست؟ آیا منظور این است که برداشت از محصولات این باغ، در صورت احیای درختان، باید صرف همان منظوری شود که وقفکننده مد نظر داشته است یا منظورِ مستتر این است که به هرحال این باغ گرچه ثبت ملی و نگهداری از آن در راستای تعهدات میراث فرهنگی است ولی متعلق به اداره اوقاف است و تصمیمگیرنده اصلی هم اوقاف است و میراث فقط نقش نظارتی دارد که عملاً دستش به جایی هم بند نیست! باغی که به سرمایهگذارانی سپرده شده که هر دو سه سال یکبار تغییر میکنند و نحوهی بهرهبرداری از آن را هم خود تعیین میکنند. از این روست که یکی از اهالی شورای روستا گفته است:
عقیده مردم شوکت آباد این است که اوقاف بر مبنای درآمد کار میکند و این درختان سودی ندارند؛ پس به حال خود رها شدهاند.
با توجه به تمام وعدههایی که از سال ۹۵ درباره احیا و بازسازی درختان باغ-عمارت تاریخی در گوش رسانهها زمزمه شد، این وضعیت ادامه داشت تا اینکه در سال ۱۴۰۱ ناگهان خبر وضعیت اسفناک درختان باغ شوکتآباد در رسانههای جمعی منتشر شد. عکس هوایی منتشر شده از این باغ در سال ۱۳۸۰ و مقایسه آن با سال ۱۴۰۱ از نابودی کلی درختان باغ نشان دارد و تازه بعد از این بود که مسئولان به جستوجوی مقصر برآمدند.
کل زمینهای روستای شوکتآباد که این باغ عمارت نیز در آن واقع است موقوفه است و میراث فرهنگی اصولا کاری به باغ ندارد و باغ در دست سازمان اوقاف رها شده است. از آنجا که باغ برای این سازمان سوددهی نداشته است فضای سبز آنجا را تغییر کاربری داده است تا آب به زمینهای کشت علوفه و گندم برسد که بنا به گفته شاهدان محلی یکی از دلایل خشکی باغ است.
در ۷ اردیبهشت ۱۴۰۱، خبرگزاری جمهوری اسلامی اعلام کرد که با «بازدید میدانی، شرایط و مصوبات به این نتایج ختم شد که سرمایهگذار باغ و عمارت شوکتآباد طی مدت دو ماه نسبت به راهاندازی و بهرهبرداری فاز اول مجموعه اقدام کند.» این خبرگزاری به نقل از معاون استاندار خراسان جنوبی گفت:
در فاز یک پروژه، ساماندهی سرسرای ورودی باغ، راهرو، محوطه جزیره، ده اتاق مشرف به باغ به عنوان فضاهای اقامتی و تالارها مرمت و بازسازی شوند تا برای استفاده مردم و گردشگران مهیا شود.
و در ادامه یادآوری کرد:
زندهسازی باغ از محل درآمد موقوفه و استفاده از کمکهای فنی جهاد کشاورزی برای احیای قنات مجموعه نیز از مصوبات بازدید در حوزه اوقاف و امور خیریه استان اعلام شد.
کل زمینهای روستای شوکتآباد که این باغ عمارت نیز در آن واقع است موقوفه است و «میراث فرهنگی در ابنیه میراثی نظارت دارد» و این بدان معناست که میراث فرهنگی اصولا کاری به باغ ندارد و باغ در دست سازمان اوقاف رها شده است. از آنجا که باغ برای این سازمان سوددهی نداشته است با عدم رسیدگی به درختان، فضای سبز آنجا را تغییر کاربری داده است تا آب به زمینهای کشت علوفه و گندم برسد که بنا به گفته شاهدان محلی یکی از دلایل خشکی باغ است. دو ماه بعد در ۷ تیر همان سال، معاون هماهنگی امور عمرانی استاندار خراسان جنوبی در مصاحبه با ایرنا گفت:
احیا و نگهداری باغهای تاریخی استان در اولویت است و برای حفظ فضای سبز موجود این اماکن باید تلاش مضاعف شود.
این معاونت که در این مرحله از انکار خشکی درختان دست کشیده بود، ضمن اعلام وضعیت اسفناک درختان چندین صد ساله باغ اعلام کرد:
خشک شدن برخی درختان چندین ساله تعدادی از باغهای تاریخی محرز بوده و در حال از بین رفتن است که احیای این باغها باید در دستور کار جدی قرار گیرد. وقتی فضای سبز در حال از بین رفتن است، گاهی نیاز به افزایش فضای سبز نیست و نباید بگذاریم فضای موجود از بین برود.
دروغ یا خشکسالی
در ۲ خرداد ۱۴۰۱، خبرگزاری ایسنا، به دنبال پرداختن به این امر و تشخیص شایعه و یا واقعیت بودن خرابی باغ با مصاحبه با عضو شورای شهر بیرجند طی مروری اجمالی از وضعیت باغ طبیعی این مجموعه، نشان داد که ۵۰ درصد درختان باغ در سالهای اخیر در اثر وجود آفت از بین رفتهاند و امیدی به زنده شدن بقیه درختان هم نیست. این خبرگزاری از قول رییس اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان بیرجند نوشت:
مدیریت موقوفات حکم شرعی دارد و ما نمیتوانیم دستکاری به نفع داشته باشیم. موقوفه شوکتآباد به مساحت ۴۰۰ هکتار سند ۶ دانگ وقفی دارد که زمانی دست اهالی روستا بود که حتی اجاره و پذیره را پرداخت نمیکردند، اما وظیفه اوقاف به عنوان متولی وقف آن است که ملک را اجاره دهد و از درآمد آن نیت واقف را اجرا کند.
او عملکرد اوقاف را مثبت ارزیابی کرده و تقصیر را متوجه کسانی دانست بود که در ۳۵ سال گذشته مدیریت باغ را بر عهده داشتهاند و با این همه در مقایسهای عجیب، درختان کهنسال باغ سیصد ساله را با فردی مسن مقایسه کرد که طبیعتأ نیرو و توان فرد نوجوان را ندارد و بدین ترتیب اهمالکاری خود و نابودی درختان را به سن درختانی که سیصد سال پابرجا بودهاند نسبت داد. او در پاسخ به برخی کارشناسان که سوءمدیریت و خشکاندن عامدانه درختان باغ برای کشت محصولات سودآور را عامل وضعیت فعلی باغ شوکتآباد میدانند، گفت: «انصافا اینگونه نبوده.»
در عینحال بنا به گفتههای مردم، در خراسان جنوبی اکثر بناهای فاخر، در مالکیت بنیادها و نهادهایی همچون بنیاد مستضعفان و اوقاف و امور خیریه است که داعیهی نگهداری از میراث ایران را موازی با سازمان متولی آن دارند. یکی دیگر از اهالی با اعلام اسفناک بودن وضعیت باغ میگوید:
وقتی آبی که باید به باغ برسد، به پایین دست فرستاده میشود تا صرف کاشت علوفه شود، چنین نتیجهای هم طبیعی است.
شهروند دیگری میگوید:
هر درخت به قیمت هفتاد تا صد میلیون فروخته شده است؛ درختانی که چهار سال است آبیاری نشدهاند. باید دید پول این درختان نصیب چه کسی میشود؟
برخی دلیل خشکاندن باغ را به این مربوط میدانند که این باغ یادگاری از اسدالله علم، وزیر دربار محمدرضا پهلوی است و میگویند: «یکی از دلایلی که باعث خشک شدن درختان شده این بوده است که درختان کاشته شده در زمان علم را با خاک یکسان کنند و به جای آن علوفه و گندم بکارند تا درآمد بیشتری داشته باشد» و برخی دیگر بهطور کلی منکر ارتباط این باغ با علم میشوند تا اگر چنانچه یکی از دلایل عدم رسیدگی به این باغ- موقوفه به خاطر این نام بوده باشد این مشکل برطرف شود. مدیر کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در گفتوگو با پیام ما گفته است:
برای نگهداری شوکتآباد کمکاری شده و با وجود اینکه برای ایجاد سکو و… حدود ۲۰۰ میلیون تومان هزینه کردهایم اکنون وضعیت مناسبی ندارد.
در زمان شیوع ویروس کرونا درهای باغ به روی گردشگران بسته شد و عدم رسیدگی به باغ افزایش یافت. درختان را آفتهایی همچون کرم سرشاخه و ریشه به نابودی کشاند تا جایی که گفته میشود برای مقابله با این آفت چارهای نیست جز قطع درختان و سوزاندن ریشه. به نظر میرسد قطع درختان و سوزاندن ریشه انجام شده است. گفتهاند قرار است درختان دیگری جایگزین کنند که متناسب آب و هوای کویری منطقه باشد. مردم محلی معتقدند اگر خشکسالی باعث آفت و خشکی درختان شده است چرا این بلا بر دیگر باغهای بیرجند نازل نشده است؟
بنای این باغ قاجاری، در دوران حکمرانی امیر اسماعیلخان به اتمام رسید که چهار سهم از مجموعه را وقف کرد. بعد از پایان دوران حکومت او، امیرمحمدخان مشهور به شوکتالملک، جانشین او، در سال ۱۳۲۰ این بنا را وقف عام میکند. برخی میگویند این باغ بعدها توسط علم وقف عام گردید. سراسر این باغ پوشیده از درختان میوه و درختانی همچون سرو و کاج و چنار بود. یکی دیگر از مشکلات مربوط به این باغ که از سوی اهالی گفته شده قطع بیرویه درختان کاج است که معلوم نیست به چه منظوری صورت گرفته است. درختان، سایبانی بر راهروی سنگفرش برای بازدیدکنندگان میانداختند که زیبایی باغ را صد چندان میکرد. اکنون از تمام شوکت و جلال این باغ، تنها عمارتش پابرجاست و امید مردم محلی همچنان به زنده کردن و احیای درختان و جایگزینی درختان تازه است به شرط آنکه کار به دست مسئولان دلسوزی بیفتد که از تجارب مردم محلی در احیای باغ بهره ببرند.
باغی که نباید میسوخت، سوخته است ولی مردم هنوز امیدوارند که تبدیل به باغ سنگی نشود.
نظرها
E. M
البته مردم ایران هم بی غیرت شده اند بویژه مردم خراسان جنوبی که غرق در مستحبات اند و حتا از حکومت هم حمایت می کنند شک دارید به انتخابات ۴۰۰ و رئیسی نظری بی اندازید