سالگرد آغاز جنگ ایران و عراق
برهوت مرگ
بابک بردبار ــ برای جستجوی تصویری حقیقیتر از دوران جنگ باید به آستانهها و مرزها رفت. شلمچه نام یکی از این آستانههاست و هنوز تصویری ست از برهوت مرگ. مجموعه عکسی از این برهوت.
دو گفتار در تلاش بودند تا به خاطره جمعی ما، نسل پس از انقلاب، از دوران جنگ در دهه شصت شکل و تعین ببخشند. از یک سو، گفتاری رسمی و دولتی وجود داشته است که مملو بود از روایتهای دلاوری و رشادت و جانفشانی آنچه "رزمندگان در جبهههای حق علیه باطل" میخواندند؛ گفتاری که ویرانگری و تباهی جنگ را در پس ناسیونالیسم شیعی پنهاد میکرد. و از سوی دیگر، گفتاری سانتیمانتال شکل گرفته است که فقر و کمیابی اقتصادی و فرهنگی آن دوران را (که خود محصول شرایط جنگی و سرکوب شدید داخلی بود) به میانجی نوستالژی بابت برنامه کودک و سریال اوشین و تصویر چسب ضربدری روی پنجرهها و … مایهی نوعی لذت بیمارگون قرار میدهد. هیچ کدام ازاین دو تصویری دقیق از دوران جنگ، و هسته اصلی آن یعنی مرگ به دست نمیدهند.
برای جستجوی تصویری حقیقیتر از آنچه در آن سالها گذشت باید به آستانهها و مرزها رفت. شلمچه نام یکی از این آستانهها است: نقطه مرزی، پنجرهای به هشت سال مرگ و رد تاریک آن بر چهره خاک و بازماندگان.
شلمچه هنوز هم گلوگاه عراق است: تانكهاي بهگلنشسته، مينهای خنثینشده، كلاه و قمقمههاي سوراخشده، و نخلهاي بيسر. و البته تلاش پروپاگاندایی که کماکان میخواهد این واقعیت را پنهان کند: اینکه شلمچه هنوز تصویری از برهوت مرگ است.
این عکسها از مرگ و جاماندگان و زائران آن برهوت است.
نظرها
نظری وجود ندارد.