پادکست
با آرش دبستانی: تبعیضهای تحصیلی برای دانشآموزان بهایی در جمهوری اسلامی
آرش دبستانی در این پادکست با دو شهروند بهائی درباره تجربهی محرومیت از تحصیلشان در ایران حرف میزند.
یکی از مهمترین روشهای اعمال تبعیضهای اجتماعی منع تحصیل برای یک گروه اجتماعی یا مذهبی است. بر اساس دستورالعمل محرمانه شورای عالی انقلاب فرهنگی به تاریخ ۶ اسفند ۱۳۶۹ بهائیان از تحصیل در دانشگاهها محروماند. منع تحصیل برای دانشآموزان بهایی هرچند رسمیت نیافت، با اینحال به روشهای مختلف دانشآموزان بهایی تحت فشار قرار میگیرند.
آرش دبستانی با دو تن از بهائیانی که در سالهای دهه ۱۳۸۰ و ۱۳۶۰ در ایران تحصیل کردهاند، درباره تبعیضهای اجتماعی گفتوگو کرده است. این پادکست را میشنوید:
در سال ۱۳۹۸ هنگامی که در مجلس شورای اسلامی طرح «مجازات فرق ظاله» به بحث گذاشته شد، برخی اصولگرایان به بهانه مسائل «امنیتی» خواهان محرومیت دانشآموزان بهایی از تحصیل در مدارس ایران شده بودند. اگر در سالهای دهه ۱۳۶۰ مساله شرمآور «نجاست» و «تبلیغ بهائیت» دلیلی برای ایجاد فاصله بین دانشآموزان بهایی با سایر همکلاسیهایشان بود، در سالهای دهه ۱۳۸۰ به تدریج این فاصلهها کمرنگ شد؛ چنانکه بعدها اصولگرایان به فکر افتادند نگرانیهای امنیتی را به عنوان بدیل و ترفندی برای فاصلهگذاری با بهائیان مطرح کنند. دو مهمان آرش دبستانی با لحنی صمیمانه تجربه خود از این چالشها در دوران تحصیلشان را با ما در میان میگذارند.
یکی از مهمانان آرش که در سالهای دهه ۱۳۸۰ در ایران تحصیل کرده است میگوید رابطه با سایر دانشآموزان مبتنی بر کنجکاوی بود: تو به چی اعتقاد داری؟ چی را میپرستی و چه فرهنگ و عادتهایی داری. دانشآموز بهایی هم طبعاً سعی میکرد با چیزهایی که برای سایر دانشآموزان آشناست خودش را بیان کند، با این هدف که گفته باشد فاصلهای بین ما نیست: من هم مثل تو هستم. پیامد آن این بود که او نمیتوانست خود واقعیاش را آشکار کند و همواره چیزی برای پنهان کردن وجود داشت. یک راز.
مهمان دیگر آرش در سالهای دهه ۱۳۶۰ در ایران به مدرسه میرفته است. پدر او را که دبیر آموزش و پرورش بود به دلیل تعلق به آئین بهایی اخراج کرده بودند و برادرش را هم در سال اول دبستان به دلیل آنکه فرزند یک بهائی است از مدرسه بیرون کردند اما بعد با اصرار و گفتوگو مجدداً او را ثبت نام کردند. مهمان برنامه آرش میگوید در آن ایام تبعیضها و فشارها معمولاً از سمت برخی معلمها اعمال میشد و هدف این بود که دانشآموز بهایی را از بیان تعلقات فرهنگی و مذهبیاش بترسانند.
نظرها
نظری وجود ندارد.