ترویج فرهنگ شهادت و کودکهمسری در نظام ولایت
کنعان مختار - سیاستهای آموزشی جمهوری اسلامی در خدمت اهداف ایدئولوژیک «نظام» قرار دارد. آنچه که مطرح نیست سلامت روحی کودکان و نوجوانان است. در حلقهای از معلمان این موضوع را به بحث گذاشتیم.
«هادیان سیاسی»، «حلقههای صالحین»، «بسیج دانشآموزی»، «معاونت پرورشی و فرهنگی»، «سازمان دانشآموزی»، اعزام «طلاب و روحانیون» به مدارس و برگزاری اردوهای جهادی، فقط نام تعداد معدودی از طرحها و برنامههای رژیم جمهوری اسلامی برای «پرورش جوانان انقلابی»ست. بیش از چهار دهه است که مقامات سیاسی رژیم در راستای منویات رهبری، کمر به شستوشوی مغزی کودکان و نوجوانان ایرانی بستهاند. از «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» گرفته تا «وزارت آموزش و پرورش» و نهادهای زیردست اعم از «سازمان تعلیم و تربیت کودک» کوشش کردهاند از همان ابتدا کودکان ایرانی را سرسپرده و مطیع مطلق در برابر خواستههای ایدئولوژیک نظام بار بیاورند و با این حال توفیقی هم به دست نیاوردهاند.
تعلیم و تربیت اسلامی
هر سال در رسانههای داخلی تصاویر بیشماری از راهپیمایی دانشآموزان در آیینهای حکومتی با پلاکادرهایی که آشکارا شعارهای حکومت بر آن نقش بسته منتشر میشوند. چند سال پیش انتشار سجده دانشآموزان دبستان دخترانهای مقابل تصویر قاسم سلیمانی و علی خامنهای واکنشهای زیادی به همراه داشت. همچنین انتشار سرود «سلام فرمانده» با همخوانی کودکان در اردیبهشت ۱۴۰۱ صدای مدافعان حقوق کودک را بلند کرد. استفاده رژیم از «کودک سربازان» نیز همواره مورد انتقاد کنشگران حقوق بشر در ایران بوده است.
در راستای اسلامیسازی مدارس «سند تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش» در پاییز ۱۳۹۰ و در دوران ریاست جمهوری احمدینژاد تصویب شد تا برای همیشه امید آموزشی برابر و بدون جهت را از اذهان پاک کند. این سند که مبتنی بر «تعلیم و تربیت کودکان بر اساس آموزههای دینی و انقلابی» است چشمانداز کلی پرورش عقیدتی- مذهبی را با استناد به آرمانها نظام مشخص کرده است. در مقابل، جمهوری اسلامی همواره مخالفت علنی خود را با سند «اهداف توسعه پایدار» (سند ۲۰۳۰ یونسکو) که یکی از اهدافش برابری آموزشی برای همگان است، اعلام کرده. رهبر جمهوری اسلامی سال ۹۶ در دیدار با معلمان در مخالفت با سند ۲۰۳۰ گفته بود:
اینجا، مبنا اسلام است، مبنا قرآن است؛ اینجا جایی نیست که سبک زندگی معیوب ویرانگرِ فاسدِ غربی بتواند در اینجا اینجور اِعمال نفوذ کند.
پیرو تذکرات خامنهای وزارت آموزش و پرورش با تصویب طرحها و لوایحی تغییر نظام آموزش را در دستور کار قرار داد.
در همین رابطه، شهریور سال گذشته، یوسف نوری، وزیر سابق آموزش و پرورش از تغییر محتوای ۲۰۰ عنوان کتاب درسی به دستور علی خامنهای و در راستای سند تحول بنیادن نظام آموزش و پرورش خبر داد. همچنین، فروردین سال جاری زهرا پناهیروا، مدیرکل امور شاهد و ایثارگران وزارت آموزش و پرورش با بیان بازنگری کلی در مدارس شاهد در سال جدید به خبرگزاری «ایلنا» گفت:
ما میتوانیم اشاعه فرهنگ ایثار و شهادت را از مدارس شاهد آغاز کنیم و از طریق این مدارس موجب گسترش این فرهنگ به سایر مدارس در تمام کشور بشویم و نتایج خوبی از این برنامهریزیها داشته باشیم.
او ضمن اشاره به تعلیم فرهنگ ایثار و شهادت در جشنوارههای دانشآموزی گفته بود:
دلنوشتهها و وصیتنامههای شهدا و حتی کتابهایی که برخی از آنها از خود به جا گذاشتهاند یا روایت بستگان شهیدان موجب دلبستگی و عجین شدن دانشآموزان به خصوص دانشآموزان مدارس شاهد با این مقوله خواهد شد.
آخوندها را برای سخنرانی به مدارس میآورند، کتابهای درسی را تغییر میدهند، مراسم اجباری برگزار میکنند، در مدارس دخترانه از شیوههای همسرداری و عفت اسلامی صحبت میکنند، اردوهایی به مناطق جنگی تدارک میبینند، بهطور مدام معلمها و رفتار دانشآموزان را رصد میکنند و صدها برنامه و شعار را به زور در مدارس جا میاندازند.
یک دبیر آموزش و پرورش درباره تربیت مذهبی و تعلیم آنچه مقامات مسئول «فرهنگ ایثار و شهادت» مینامند به «زمانه» میگوید:
تمام جشنوارهها، مراسمها، مسابقات و کتب درسی همه و همه زیر نظارت کامل نهادهای امنیتی قرار دارند. حراستِ آموزش و پرورش بهطور مداوم فعالیت مدارس و معلمها را رصد میکند. هر برنامه دولتی باید با تکریم و احترام در مدارس برگزار شود. مثلاً در راهپیماییهای حکومتی دانشآموزان را مجبور میکنند که حتماً حضور داشته باشند یا در سخنرانیهای مذهبی و عقیدتی شرکت کنند. بسیاری از معلمها ابداً نمیخواهند دانشآموزان در همچین مراسمی حضور داشته باشند، ولی طی جلساتی عملاً ما را مجبور میکنند که آنها برای شرکت توجیه و قانع کنیم.
این دبیر همچنین درمورد محتوای کتابهای درسی اضافه میکند:
کتابها پر از محتوای ایدئولوژیک و جهتدار است. اصلاً مسئله آشنایی دانشآموز با علم و دانش نیست، بلکه تزریق عقاید نظام به ذهن آنها است. دانشآموزان مجبورند هر صبح و ظهر سر صف برای پایداری نظام و سلامت و تندرسی خامنهای دعا و نیایش اجباری برگزار کنند و در مراسم حکومتی شرکت کنند و شعارهای رژیم را تکرار کنند. البته خوشبختانه با وجود تبلیغات گسترده و اعمال فشارهایی از این دست، خیلی از بچهها راهشان را از نظام جدا کردهاند و جمهوری اسلامی به هدفش نرسیده است.
تیر سال گذشته، مسئول نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه آزاد اسلامی استان زنجان درباره اهداف تریبت ایدئولوژیک جمهوری اسلامی، در مراسم افتتاح نخستین «بوستانهای تربیت علوی و فاطمی دانشگاه آزاد اسلامی» اظهار کرده بود: «اساساً مگر تعلیم و تربیت بدون ایدئولوژی و بدون باید و نبایدها، ممکن است؟» پیرو همین سیاستها و در راستایی هرچه بیشتر اسلامیسازی آموزش، مهر سال جاری «سازمان تعلیم و تربیت کودک» با صدور بخشنامهای آموزش «زبان خارجی» در کودکستانها را ممنوع اعلام کرد. پیشتر نیز دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش در سال ۱۳۹۶اعلام کرده بود:
تدریس زبان انگلیسی در مدارس ابتدایی دولتی و غیردولتی، در ساعات رسمی و غیررسمی مدارس ممنوع است و در صورت مشاهده برخورد خواهد شد.
بهنظر میرسد منع تدریس زبان خارجی در مدارس ابتدایی و کودکستانها به اظهارات علی خامنهای در سال ۱۳۹۵ برمیگردد که آموزش زبان انگلیسی را از مصادیق ترویج «فرهنگ غربی» در ایران عنوان کرده بود.
یک دبیر آموزش و پرورش درباره سیاستهای تربیتی نظام به «زمانه» میگوید:
جمهوری اسلامی از روز اول دغدغۀ پرورش نسل انقلابی و ایثارگر و شهید و سرسپرده را داشته است. گمانم همگان میدانند که در مدارس چقدر تحت فشار هستیم. همۀ آنهایی که در این چهل سال یک بار پایشان به مدرسه باز شده، چه معلم و چه دانشآموز، میدانند آنچه در مدرسههای ایران اهمیت ندارد تعلیم دانش و سوادآموزی است. مدرسه مکانی برای تبلیغ سیاستهای نظام و به قول خودشان پرورش نسل انقلابی است. آخوندها را برای سخنرانی به مدارس میآورند، کتابهای درسی را تغییر میدهند، مراسم اجباری برگزار میکنند، در مدارس دخترانه از شیوههای همسرداری و عفت اسلامی صحبت میکنند، اردوهایی به مناطق جنگی تدارک میبینند، بهطور مدام معلمها و رفتار دانشآموزان را رصد میکنند و صدها برنامه و شعار را به زور در مدارس جا میاندازند. خب، اظهرمنالشمس است که جمهوری اسلامی نسل فرهیخته و دانشمند لازم ندارد، بلکه بسیجی و سرسپرده و گوشت دم توپ میخواهد. فقط مدارس نیست، هر محتوای آموزشی در جمهوری اسلامی با هدف سربازپروری تهیه و تنظیم میشود.
آخوندهای آموزگار
رژیم از سالها پیش طرحی به نام «امین» را با هدف هرچه بیشتر اسلامی کردن مدارس ارائه کرد. بر اساس این طرح، روحانیون در مدارس فعالیت فرهنگی و تربیتی خواهند داشت و برای تحقق این هدف باید متناسب با نیاز پایههای تحصیلی ابتدایی و متوسطه آموزش ببینند و گزینش شوند. خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) نوشته است:
این طرح در راستای اثرگذاری بیشتر و بهتر طلاب در مدارس هدف انجام شده است. حضور روحانیون متخصص در امر تربیت کودک و نوجوان در میان دانشآموزان در جهت پاسخگویی به نیاز اساسی دینی است تا با ایجاد فرصت گفتوگوی چهره به چهره هویت دینی دانشآموزان تقویت شود.
در همین رابطه، خبرگزاری «فارس» خرداد سال جاری به نقل از حمید نیکزاد، دبیر ستاد کمیته همکاری حوزه علمیه و آموزش و پرورش نوشت:
۲۵ هزار طلبه در قالب طرح امین در راستای کیفیتبخشی به فعالیتهای تربیتی و تقویت اقامه نماز در مدارس کشور فعالیت دارند.
این مقام مسئول همچنین اظهار داشته برای سال جاری در قالب این طرح: «مجوز جذب ۲۸ هزار آموزگار گرفته شد که از این تعداد، جذب ۲۴ هزار معلم در مدرسههای دولتی و چهار هزار معلم در بخش استثنایی برنامهریزی شده است.» پیشتر نیز محسن حاجی بابایی، وزیر آموزش و پرورش در دولت حسن روحانی درمورد استخدام طلاب در مدارس گفته بود:
این امکان فراهم شده تا برای بهرهگیری از ظرفیت حوزههای علمیه برادران و خواهران، طلاب بتوانند در هشت رشته آزمون استخدامی شرکت کنند و پس از شرکت در دوره یکساله، بکارگیری شوند.
معلمی از دبستانِ دخترانه در مورد حضور طلاب در مدارس به «زمانه» میگوید: «ترویج همسرداری، خانهداری و تبلیغ سبک زندگی اسلامی» از اهم فعالیت تربیتی و تبلیغی روحانیون در مدارس است. او در ادامه میافزاید:
در مدارس همیشه به بهانههای مختلف آخوندها حضور دارند: در سخنرانیها در جشنهای تکلیف، در مراسم دهه فجر، در جشنوارههای مذهبی، و فوقبرنامههایی که به بهانههای مختلف درمدارس برگزار میشود. مثلاً برای دختران ۹ ساله در مورد همسرداری و مزایای ازدواج صحبت میکنند، و از سیره و سبک زندگی به قول خودشان ائمه و اهل بیت میگویند. این دختربچهها ارتباطی با حرفهایشان نمیگیرند. واقعاً دختر ۹ ساله چی از ازدواج میداند؟ اصلاً چرا باید در این سن به این چیزها فکر کند؟ راستش ما در مدرسه نمیتوانیم مخالفتی با چنین حرفهای داشته باشیم، همۀ دبیران و معلمها زیرنظر هستند. هیچ برنامهای در مدارس برگزار نمیشود مگر اینکه از فیلتر آقایان رد شده باشد. حالا هم در مدرسۀ ما چند خانم با تحصیلات حوزوی هستند که تقریباً تمام امور مدرسه را دردست گرفتهاند. آنها مدام برای بچهها از ازدواج و همسرداری صحبت میکنند.
ترویج کودکهمسری در مدارس
پیرو خواستههای علی خامنهای مبنی بر افزایش جمعیت ایران، سال گذشته رسانههای داخلی از لغو ممنوعیت ثبتنام دانشآموزان متاهل دختر (زیر ۱۸ سال) در مدارس روزانه خبر دادند. پیش از این دختران زیر ۱۸ سال در صورت ازدواج باید در مدارس شبانه یا به صورت غیرحضوری ادامه تحصیل میدانند. خبرگزاری «تسنیم» با انتشار نامهای از رابعه امامی رضوی، مشاور امور زنان وزیر آموزش و پرورش نوشت:
دانشآموزان ازدواجکرده میتوانند با رعایت شئونات دانشآموزی و اصول اخلاقی و تربیتی با دیگر دانشآموزان، مانند سایرین در مدارس روزانه ثبتنام و به تحصیل ادامه دهند.
همچنین مهدی متقیفر، سرپرست معمم دفتر برنامهریزی و توسعه اجتماعی جوانان در اینباره به خبرگزاری «ایلنا» گفت:
از دانشآموزانی که بر اساس قانون ازدواج میکنند، حمایت میکنیم تا بتوانند ادامه تحصیل بدهند، زیرا این مهم به ترویج ازدواج و پایین آمدن سن ازدواج کمک میکند.
فعالان حقوق کودک، قانون یادشده را ترویجدهندۀ فرهنگ «کودکهمسری» عنوان میکنند و معتقدند چنین قوانینی پدیدۀ کودکهمسری را در ایران تشدید میکند. یکی از کنشگران حقوق کودک در گفتوگو با «زمانه» میگوید:
در جمهوری اسلامی هیچ قانون بازدارندهای برای ازدواج کودکان وجود ندارد، بلکه تشویق هم میکند. ماده ۶۹ آییننامه اجرایی مدارس در سال ۱۴۰۰ ثبتنام دختران متاهل زیر ۱۸ سال در مدارس روزانه را صرفاً برای ترویج ازدواج بین دانشآموزان تصویب کرده است. به هیچ عنوان عواقب آن را در نظر ندارد. برای رژیم اجرای دستورات رهبر اهمیت دارد، نه روح و روان دانشآموزان. میخواهند با هر زوری شده، دختران مدرسهای با اصول اسلامی مورد نظر آنها ازدواج کنند. ازدواج اسلامی و همسرداری و خانهداری حضور این دختران را در عرصۀ اجتماعی کمرنگ میکند. تروج کودکهمسری تنها به چنین قانونهای محدود نمیماند، بارها در برنامههای کودک صداوسیما - با اجرای مجریهای آخوند- ازدواج دختران زیر سن قانونی تبلیغ میشود. یا در محتوای کتابهای درسی به نمونههای زیادی از این دست روبهرو هستیم.
اشاره این کنشگر به آمار ذکر شده در کتاب «مدیریت خانواده و سبک زندگی (ویژه دختران)، پایه دوازدهم» است که در آن دختران ۱۰ ساله هم از زمره زنان بالغ و آماده ازدواج به شمار آمدهاند.
علیرغم صرف هزینههای کلان و توبیخ و اخراج معلمان معترض، به گفتۀ کارشناسان، جمهوری اسلامی نتوانسته است نسل مورد نظر خود را در این چهار دهه پرورش دهد؛ کودکان و نوجوانان دهۀ شصت، امروزه از منتقدان اصلی نظام محسوب میشوند و غالب نسل امروزِ دانشآموزان همواره در نقطه مقابل نظام قرار دارد. چنین است که باوجود اعمال فشارها، نوجوانان با آرمانها و شعارهای جمهوری اسلامی نسبتی ندارند.
نظرها
نظری وجود ندارد.