دیدگاه
وضعیت آب، خاک و هوای ایران خراب است، رودرروی تغییرات اقلیمی چه میکنید؟
خطاب به اپوزیسیون
مصطفی رضیئی در این یادداشت مینویسد که جمهوری اسلامی در محافظت از آب، خاک و هوای ایران شکست خورده است، و سپس از اپوزیسیون میپرسد: «آیا شما آماده پرداختن به مشکلات اقلیمی ایران هستید؟ برای محیط زیست ایران چه برنامهای دارید؟»
حضور هیأت ایرانی در اجلاس اقلیمی سازمان ملل در امارات متحده عربی، معروف به کاپ۲۸ کوتاه بود. آنها نماندند چون به گفته آنها، اسرائیل آنجاست. به همین بهانه جلوی سفر مقامهای ارشد نظام اسلامی به این اجلاس گرفته شد. بهانه هرچه باشد، واقعیت چیز دیگری است: جمهوری اسلامی ایران در زمینه محافظت از آب، خاک و هوا، شکست خورده است.
همزمان اجلاس کاپ۲۸ در امارات متحده عربی، امیدواریام نسبت به تغییر اما واقعی است: در این اجلاس که سراپایش از نفت و گاز منشاء گرفته، تغییری رخ نخواهد داد با وجود این تغییر میتواند متحقق شود، آنهم با آموزش عمومی و برنامهریزیای که اپوزیسیون خارج از ایران انجام دهد.
یا به زبانی خیلی ساده: ما در حال تماشای نابوی گام به گام ایران زمین هستیم، در آب، هوا و خاک به ورشکستگی رسیدهایم. جمهوری اسلامی هر زمان محو شود، برهوتی از ایران بر جای گذاشته است، در موضوع حیات بر ایران چه میکنید؟
عمدا ننوشتم چه خواهید کرد، چون زمان برنامهریزی برای حفظ محیط زیست ایران، امروز است نه فردا. نمیتوان کار امروز را به فردا انداخت، نباید هم چنین کرد.
برای شروع، اگر شما فرد یا گروهی هستید که خودتان را آماده تحویل نظام آینده ایران میبینید – فارغ از هر گرایشی که دارید – در وضعیت خراب اقلیم و محیط زیست ایران، چه میکنید؟ چقدر علم شخصی و گروهیتان را در این زمینه به روز کردهاید؟ برنامهتان برای ایرانزمین چیست؟
فرصت بسیار محدود فروپاشی اقلیمی برای جنبش آزادیخواهی ایران
بااینحال و رودرروی رویدادهای شدید آبوهوایی، جوامع بشری بیشتر از آنچه متمرکز پیشگیری تغییرات اقلیمی باشند، درگیر سازش با شرایط کنونی هستند. من یکی که به این باور رسیدهام که نمیتوانیم با نگرش کنونی بشر حریف گرمایش زمین بشویم و بسیار از دست خواهیم داد. با وجود این، هنوز کوچکترین حد امیدواری درونم زنده است. شاید برای همین در سالگرد جنبش ژینا در مطلب «فرصت بسیار محدود فروپاشی اقلیمی برای جنبش آزادیخواهی ایران» نوشتم که:
همیشه فکر میکنیم فردایی وجود دارد تا بتوان سر فرصت برنامه ریخت و ایران را پس از جمهوری اسلامی بازسازی کرد. اما آنچه در یک سال اخیر در حوزه محیط زیست دیدیم، به ما میگوید فروپاشی اقلیمی شاید فرصت خیلی محدودی به جنبش آزادیخواهی ایران بدهد.
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۶ برای رادیو زمانه مقاله «۲۶ پرسش درباره تغییرات اقلیمی از پیروز انتخابات» را نوشتم که با این عبارت شروع میشد: «ایرانی که در جنگ هشت ساله زمین از دست نداد، سالهاست که دارد ایران را به تغییرات اقلیمی میبازد و در چند دهه آینده، چندین استان کشور را فدای این تغییرات خواهد کرد». کمی بعد در ۱۰ شهریور همان سال، برای زمانه «۱۲ پیشنهاد ضروری به دولت ایران برای مقابله تغییرات اقلیمی» را نوشتم.
در آن زمان، جوانتر و بیپرواتر، هنوز باور داشتم که شاید در گوشههای دورافتاده جمهوری اسلامی بتوان انسانهایی را پیدا کرد که درک علمی داشته باشند و کار درست را انجام دهند. حالا باور دارم که این نظام چیزی به جز دشمنی برابر زندگی نیست. در همان سال هم خطاب به مردم در ۱۳ مرداد ۱۳۹۶ «۱۲ پیشنهاد عملی برای مقابله شهروندان با تغییرات اقلیمی» را نوشتم.
آن زمان، یعنی شش سال پیش، هنوز امیدواریها به آینده اقلیمی سرزندهتر از اکنون بود و حالا بخصوص در جامعه علمی، اندوه نسبت به بیتوجهی بشریت به واقعیتهای فیزیک و شیمی در مورد زندگی بر کره خاکی، افزایش فزایندهای یافته است. بخصوص حالا که رکوردهای گرمایش زمین بهراحتی پشت سر هم شکسته میشوند.
آیا آماده بدترین شرایط پیش رو هستید؟
همزمان با کاپ۲۸، تقریبا تمامی شهرهای بزرگ و کوچک ایران، دست به گریبان وضعیت بحرانی آلودگی هوا بودند. در جنگلهای هیرکانی، بهرغم شروع پاییز، جنگلسوزی در نقاط مختلف شمال ایران دیده شد. در سراسر کشور، وضعیت آب همچنان بحرانی است.
حتی اگر جمهوری اسلامی مازوت نسوزاند، مدیریت اشتباه آنان که به خشکیدگی یکی پس از دیگری زیستبومهای مهم ایران منجر شده، آن هم با مثال بارز دریاچه ارومیه که حالا شاید بایستی نام آن را با صحرا و باتلاقهای ارومیه عوض کرد، همچنان نشانی از بازگشت به شرایط پیش از خود نشان نمیدهد.
شرایط امروز بد است، فردا بدتر خواهد شد. خیلی ساده، زمانی که شما ایران پس از جمهوری اسلامی را تحویل بگیرید، بایستی آماده بدترین شرایط باشید. آیا برایش آماده شدهاید؟
بگذارید ۱۲ پیشنهاد ضروری که خطاب به حکومت ایران نوشته بودم، این مرتبه خطاب به شما، اپوزیسیون ایران ــ برای آیندهای که ممکن است بیاید ــ بازگو کنم:
- واقعیت علم را قبول کنید
- گفتوگوی ملی در موضوع تغییرات اقلیمی را شروع کنید
- زمانبندی پایان استخراج و مصرف سوختهای فسیلی را اعلام کنید
- مشاغل سبز تولید کنید
- زیرساختهای مقابله را درست کنید
- کشاورزی را متحول کنید
- با فقر، تبعیض و نابرابری بجنگید
- زیرساختهای سلامت، بهداشت، حملونقل عمومی و آموزش و پرورش را ملی و مجانی اعلام کنید
- زیرساخت تحول حملونقل ماشینی را فراهم کنید
- بهجای پرواز، بر ریل سرمایهگذاری کنید
- آماده اسکان میلیونها نفر آواره اقلیمی باشید
- آماده بدترین شرایط باشید
کار امروز را به فردا نیندازید
امسال احتمالا گرمترین سال تاریخ بشر باشد؛ یعنی گرمتر از ۱۲۵هزار سال پیش. ۲۰۲۳ میلادی، نخستین سالی است که شاهد گذر از آستانه ۱,۵ درجه سانتیگراد هستیم – البته برای چند ساعت و چند روز. به آستانه هولناک اقلیمی رسیدهایم اما هنوز کامل از آن نگذشتهایم.
جمهوری اسلامی در دهههای اخیر علم را فراموش کرده و بهجایش متمرکز بر مدیریت دستور از بالا شده است. مدیریتی که در آن، بهجای توجه به حرف ساکنان محلی و آشنایان به زیستبومهای ایران، حکومت بیشتر بهدنبال پروژههای بزرگی بوده است که بتوان از دل آن جیبهایی را پرتر کرد.
مثال بارز آن در این هفتهها، هشت میلیارد دلاری است که میگویند برای شیرین کردن آب دریای عمان سرمایهگذاری خواهد شد؛ برای سیرآب کردن سیستان و بلوچستان، خراسان، هرمزگان، اصفهان و... اما براستی از دل این پروژه قرار است چند نفر پولدارتر بشوند؟ و چه بخشهایی از جامعه ایران در گذر آن بدل به آوارگان اقلیمی میشوند؟
از دل سیستم فاسد حکومت، چیزی به جز فساد رشد نمیکند. همزمان کم بود آب، هوا و خاک بهجای اینکه مردم را به هم نزدیکتر کند، آنها را مستعد افراطی شدن میکند. یک مثالش این روزها حملاتی که به افغانستانیتبارهای ایران میشود؛ حتی اگر دههها پیش در ایران متولد شده باشند.
بیاندازه نگرانیم که حکومت آینده ایران، از هر گروه و چشماندازی که شکل بگیرد، آماده وضعیت ورشکسته محیط زیست ایران نباشد. اکنون وقت این است که شما نشان دهید میفهمید مشکلات چیست و در حال برنامهریزی برای درک کاملتر تصویر زیستبومهای ایران هستید. وقت آن است راهحلهایی که بتوان از طریقش آنچه ویران شده، حداقل بخشی از آن را، به وضعیت کنونی برگرداند ترسیم کنید. پیش از آنکه همین بخشهای محدود زیست بوم هم دیگر توان بازگشت نداشته باشند.
نظرها
غارت شده
مقالههای شما بسیار اگاهیبخش و جان سوز و.......... هستند. . ولی نمیدانم چرا مردم داخل و خارج ایران چرا این اندازه بیتفاوت میباشند. راستی امثال شازده ، چکار میکنند یقین با سخنرانی فکر میکنند وظیفه شانرا انجام دادهاند. و شب راحت سر بر بالش جهل میگذارند و میخوابند. وای وایوای از بیتفاوتی.