«ژیرله»: خِرَددوستی و همیاری شورایی
فرزانه امجدی ــ در تاریخ اورامان کردستان به واژه «ژیرلهو مهری» برمیخوریم، واژهای که هنوز هم در بیشتر حکایات و ضربالمثلهای مردم منطقه استفاده میشود. بررسی این واژه رد پای نوعی همیاری محلی در این منطقه را نشان میدهد که آثارش تا امروز هم قابل مشاهده است.
«ژیرلا» چه کسانی بودند؟
در زبان اورامی کلمه «ژیر» به معنی انسان «عاقل»، «خردمند»، «خوشسلیقه» و امثال آن به کار برده میشود. «ژیرله» واژه پسونددار همین کلمه است که آن را با حالتی دوستداشتنیتر و خودمانیتر ادا میکنند. «ژیرلا» جمع همین واژه است. یعنی جمع «ژیر»ها و انسانهای خردمند.
«مهره» یا «مهری» تا به امروز هم به مکانی اطلاق میشود که حالت یک میدان بزرگ را دارد و افراد میتوانند در آن جمع شوند، بنشینند و صحبت کنند. در جغرافیای پوشیده از کوه و سنگ اورامان، «مهره» به هر جایی گفته میشود که در میانه این کوهها و درهها اندکی وسعت و پهنایی بیشتری داشته باشد.
«ژیرلا مهری» مجموع زنان و مردانی بوده که در مجمعی عمومی در آغاز فصل بهار جمع شدهاند و به نمایندگی از دیگران ساز و کارهای اداره کارهای عمومی را به بحث گذاشتهاند. «ژیرلهو مهری» هم به معنی خردمندترین انسان در جمع آنهایی است که در «مهره» جمع شدهاند و در مورد اداره امور سرزمینشان بحث و تقسیم وظائف کردهاند.
ژیرلا: نمونهای از شورای مردمی
«ژیرلهو مهری» آنطور که منابع تاریخی[1] و روایتهای شفاهی مردم بومی میگویند، نوعی مجمع عمومی یا شورا در سطح محلی بوده است.
در این مجلس بیشتر بحثها روی تقسیم کار و تأیید صلاحیت کاندیداهای مسئولیتهای عمومی بوده است. افراد تأیید شده البته مزدی بابت انجام چنان وظایفی دریافت نمیکردند. اما از قدرت اجرایی به نسبت بالایی بهرهمند میشدند.
مسئولیتهایی که در چنین حوزهای تعیین میگردید، شامل تعیین چوپانها، «میراو» یا همان مسئول نظمدهی به نوبتهای آبیاری باغها، تعیین روحانیون وقت و امثال آن میشد.
ساز و کار مشارکتی
ساز و کار انتخاب افراد توافقی-انتخابی بوده است. مسئولیت برگزاری جلسات عمومی سالانه و انتخابات بر عهده فردی مسن و قابل اعتماد به نام «پاور» بوده است. پاور هر چهار سال یک بار عوض شده است.
با توجه به عمومی نبودن سواد در این دوره، انتخابات به صورت نمادین برگزار شده است. به این صورت که هر میوه خشکشده را به عنوان نماد یک نامزد انتخاب میکردند. مردم باید میوه متعلق به نامزد موردنظرشان را برمیداشتند. هر میوه که تعداد بیشتری از آن اتخاب میشد، کاندیدایی که با آن شناخته شده بود پیروز شده بود.
سنگ محک
برای تأیید صلاحیت نامزدها هم ساز و کارهایی وجود داشته است. به ویژه نیروی جسمانی قوی یکی از شرایط اصلی تأیید صلاحیت بوده است. برای این کار «سنگ محک»ی وجود داشته است.
سنگ محک را «پاور» انتخاب میکرده است. وزن این سنگ برای زنان و مردان متفاوت بوده است. جوانانی که میخواستند در انتخابات شرکت کنند میبایست توانایی بلند کردن سنگ محک را داشته باشد. سنگی که امروزه در مزار «پیرشالیار» اورامان تخت هر ساله در مراسم کومسای شکسته میشود، یادگاری از همان دوره است.
هر ساله در فصل بهار طی مراسمی به نام «کومسای» سنگی در نزدیکی مزار پیرشالیار در هورامان شکسته میشود که طبق برخی روایتهای آلوده به خرافه محلی، سال بعد دوباره رشد میکند و به حالت قبلیاش بازمیگردد. یعنی سنگی که تمام نمیشود. مبنای عملکرد شورای «ژیرلا» هم کتاب «معرفت» پیرشالیار بوده است. آنها بر همین اساس هم قوانینی وضع میکردند که اجرای آن برای همگان ضروری بود.
شورا
برگزاری شورای «ژیرلا» صرفا مختص روستای اورمان تخت هم نبوده است. بقیه روستاهای اطراف هم هرکدام برای خود چنین شورایی داشتهاند.
«مرو مهری» در روستای دزلی، «چهمهو مهری» در روستای کهماله و «دهرهو مهری» در روستای زاوهر از جمله مکانهای دیگری هستند که هنوز هم در این روستاها با همین نام شناخته میشوند و محل تجمع سالانه شوار بوده است. اما به دلیل نقش توریستی پررنگتر اورامان تخت اکنون بیشتر بقایای «ژیرلا» در این منطقه شناخته شده است.
مشارکت زنان
طبق آنچه که «مردوخی» در کتابش آورده، زنان هم حق رأی دادن و هم حق انتخاب شدن داشتهاند. گواه تاریخی این ادعا هم شخصیتی به نام «ئهیا خهنانی» به معنی «مادر خنانه» است که برای بسیاری از مردم منطقه آشنا است و از آن صحبت میشود. او چندین دوره پیاپی یکی از اعضای شورای «ژیرلا» بوده است.
نام شخصیتهای زن دیگری هم در کنار او وجود دارد که نسل به نسل آمده است. ممکن است این دوره تاریخی در منطقه اورامان همان دورهای باشد که مردمشناسان آن را دوره «مادرتباری» مینامند. یا دستکم شباهتهایی با تیپ ایدهآل این نوع ساز و کار اجتماعی داشته باشد. دوره مادرتباری اشاره به دورانهایی دارد که فرزندان بیشتر از پدر، متعلق به مادر و خانواده مادری بودهاند. از خانواده مادری ارث میبردند و وظیفه اجتماعی شدن و پرورش آنها بر عهده «دایی» بوده است، نه پدر. مردان تنها در نقش دایی فرزندان خواهرانشان نقشی مهم داشتهاند نه در مقام پدر. پدران مکمل نقش دایی بودهاند. یادگاری که میتواند نشانهای از طی شدن چنان دورهای در تاریخی نهچنداندور در هورمان باشد، پسران و مردانی هستند که با نام مادرشان در جامعه محلی شناخته میشوند.
احمد محمدپور، استاد فعلی دانشگاه آلابامای آمریکا در حاشیه پژوهشی مردمشناسانه[2]درباره اورامان، استدلال میکند که عنوانهای اینچنینی در دورهای که اغلب فرزندان را با نام پدرانشان میشناسند، یادگاری تاریخی از دورهای است که زنان نقشی مرکزی داشتهاند. هنوز هم در برخی روستاهای اورامان، فرزندان یک خانواده را با پسوند نام مادرشان به یاد میآورند و میشناسند.
بقایای «ژیرلا»
آثار مکانیسم «ژیرلا» در منطقه اورامان با وجود گذشت بیشتر از هزار سال هنوز قابل مشاهده است. تمایل عمومی مردم این منطقه به تصمیمگیری و همیاریهای عمومی و همگانی هنوز هم سرو گردنی بالاتر از دیگر مناطق روستایی مشابه است. همبستگی در بسیاری از موارد در درجه بالایی است. هرچند تاریخ پس از اسلام بیشتر این همبستگیها و مسیر و جهت آن را زیر تأثیر خود برده است.
اما هنوز هم برای نمونه صندوقهای عمومی خیریه روستاهای اورامان یکی از فعالترین صندوقها هستند که همیشه موجودی دارند. این صندوقها صرفا هم به کمکهای خود اعضای روستاها متکیاند و از هیچ جای دیگری پولی دریافت نمیکنند. با وجود تمام نقدهایی که میتواند به سبک کار خیریهای وارد باشد، اما به هر حال یک ساز و کار مردمپسند و با پشتوانه مردمی در این منطقه است.
مردم این روستاها با پشتوانه همین صندوقها برای روستاهایشان آمبولانس، کتابخانه و پمپاژهای آبیاری خریدهاند. جاده کوهستانی ییلاقهایشان را با اتکا به همین ساز و کار جمعی و پول جمعآوریشده از آن باز میکنند. تعداد زیادی از جوانانی که از این منطقه به بریتانیا مهاجرت کردهاند ارتباطشان را با دیگران قطع نکردهاند. آنها هنوز هم در قبال سرنوشت دیگران در زادگاهشان احساس مسئولیت میکنند. به همین دلیل هم سالانه به صورت گروهی بخشی از پولهایی را که پسانداز کردهاند برای خرید وسائل کودکان مدرسهای به روستاهایشان میفرستند. برخی دیگر که ساکن منطقه هستند هر ساله نقاشی یا تعمیر و بازسازی همین مدرسهها و مسجدها را بر عهده میگیرند و هزینه آن را میپردازند. همه اینها در شرایطی انجام میشود که خلأی اساسی از جانب نهادهای رسمی مسئول وجود دارد. این خلأ خوب یا بد، به واسطه همین ساز وکارهای شورایی و مدیریت از پایین پر میشود.
––––––––––––––––––––––
پانویسها
۱. مردوخی، شیدا (۱۳۸۳)، تاریخ سلاطین هورامان و شمهای از تاریخ هورامان لهون و مریوان، نشر پرتوبیان، ویراست احمد نظیری.
۲ . محمدپور، احمد(۱۳۹۲)، تجربه نوسازی: مطالعه تغییر و توسعه در هورامان با روش نظریه زمینهای، نشر جامعهشناسان.
نظرها
نظری وجود ندارد.