تبعیدگاه خرمآباد؛ زندانی غیراستاندارد برای زنان و محیطی ناسالم برای کودکان
حامد فرمند - گزارش پیش رو، به ارزیابی وضعیت کودکان و مادرانشان در دو بند زندان زنان خرمآباد میپردازد. محلی که از سوی زندانیان به «تبعیدگاه» معروف است.
زیست در زندان در شرایط مشابه بیرون آن: زندگی در فقر و بیپناهی
قاعده ۵۱ از مجموعه «قواعد سازمان ملل در خصوص رفتار با زنان زندانی و تدابیر غیر سالب آزادی برای بزهکاران زن» (معروف به قواعد بانکوک)، تاکید میکند:
محیطی که برای تربیت کودکان (که همراه مادرانشان زندانیاند) تدارک دیده شده است، باید تا حد امکان به شرایط کودکان بیرون از زندان شبیه باشد.
این مجموعه قواعد در سال ۲۰۱۱ در مجمع عمومی سازمان ملل به عنوان مجموعه استانداردهای پیشنهادی قابل اجرا توسط اعضا، به تصویب رسیده است. برخی از فعالان و زندانیان سابق با در نظر گرفتن شرایطی که خانواده کودکان زنان زندانی بیرون از زندان دارند، بارها به نگارنده گفتهاند که شرایط این کودکان بیرون از زندان اگر بدتر از داخل زندانها نباشد، بهتر نیست.
این کودکان اغلب با فقر و نبود امکانات آموزشی و تفریحی و در مواردی با اعتیاد اطرافیان دست به گریبانند و گاهی خودشان نیز با اعتیاد به دنیا میآیند. اما این قاعده تدوین شده در سازمان ملل، در کنار سایر اسناد بین المللی از جمله پیماننامه حقوق کودک سازمان ملل قابل تفسیر است. طبق این اسناد، وظیفه تامین زندگی، سلامت و نیازهای مرتبط با رشد کودک بر عهده حکومتهاست. در شرایطی که حکومت وظیفهاش را در برابر خانوادهها و کودکان انجام نمیدهد، زنان و البته مردان زیادی به جای دریافت خدمات حمایتی، زندان را تجربه میکنند. اما زندانها نیز از حداقلهای استاندارد طراحی و تصویب شده توسط سازمان ملل فاصله زیادی دارند. این شرایط غیرقابل دفاع، کودکان را در معرض خطر جدیتری قرار میدهد. برخی از این زنان زندانی به دلیل طرد شدن از جانب خانواده خود، شرایط مالی ضعیف خانوادهشان یا دور بودن از خانواده به دلیل تبعید، از تامین مایحتاج خود و فرزندشان محروم هستند.
از تعداد کودکان و زنان حاملهای که در حال حاضر در دو بند زندان زنان خرمآباد نگهداری میشوند، اطلاع دقیقی نداریم. اما طبق شهادت زندانیان سابق و اطلاعات رسمی منتشر شده، حداقل از سال ۱۳۹۱ تعدادی کودک همراه مادرانشان در بند زنان زندان مرکزی خرمآباد نگهداری میشوند.
خبرگزاری فارس در تصاویری که از این بند در ۵ بهمن ۱۴۰۰ منتشر کرد، در زیر تصویر ضد نوری از یک کودک در آغوش مادرش و در مقابل پنجرهای تزيین شده، نوشت:
در این زندان، مهدکودک نیز وجود دارد.
هیچ خبر دیگری از وجود مهدکودک در این زندان منتشر نشده است و امکان راستیآزمایی مستقل این خبر نیز وجود ندارد. فاطمه خوشرو که در آذر ۱۳۹۸ در این زندان به سر برده بود، در اردیبهشت ۱۴۰۳ در گفتوگو با نگارنده وجود مهدکودک در این زندان را تکذیب کرد و گفت:
هیچ وسیله بازی و سرگرمی برای کودک در این زندان نبود.
به گفته این زندانی سیاسی سابق، حتی سهمیه پوشک و شیرخشک کودکان هم در اختیار مادرانشان قرار نمیگرفت. او از کودکی به من گفت که «همیشه از گرسنگی گریه میکرد.» اگر چه مدیرکل زندانهای استان لرستان در نشستی مطبوعاتی در ۸ تیر ۱۳۹۶ رابطه خانم بهلولی، رییس کانون اصلاح و تربیت و بند زنان زندان مرکزی خرم آباد با «کودکان در بند» را «دوستانه و صمیمانه» و «رابطه مادر-فرزندی» توصیف کرد، اما بدون وجود رسانه مستقل و امکان پژوهشهای میدانی شفاف، شنیدن روایت شاهدان عینی اهمیت دارد. نمونه بدرفتاری مدیران و ماموران زندانها با زندانیان جرایم عمومی در سایر زندانها نیز گزارش شده است.
در ادامه، با توضیح ویژگی عمومی بند زنان زندان مرکزی خرم آباد، به شرایط بهداشتی، غذایی و سلامت روانی زندان میپردازم، موقعیتی که برخلاف توصیههای بینالمللی از جمله قواعد بانکوک، کودکان خردسال و مادران شیرده و زنان باردار نیز تجربهاش میکنند.
نظافت با آب آلوده و زندگی در محیطی کسلکننده
زندانیان زن زندان مرکزی خرم آباد از آذر ۱۳۸۷ به محل سابق کانون اصلاح و تربیت خرم آباد منتقل شدند. بهانه این انتقال، قدیمی بودن زندان مرکزی و شرایط سخت زندان برای زندانیان عنوان شده بود. انتقال به زندانی که برای «زنان» ساخته نشده، در حالی است که بنا به اخبار رسمی پیشین، عملیات ساخت ساختمان جدید برای زندان ۹۰ ساله مرکزی خرم آباد از سال ۱۳۷۸ آغاز شده بود و قرار بود زنان به بندی مستقل در این زندان منتقل شوند. گرچه اطمینانی وجود ندارد که اگر بند مجزایی به عنوان بند زنان ساخته میشد، استانداردهای لازم بینالمللی برای نگهداری از زنان(۱)، از جمله زنان حامله و همراه با کودک را دارا میبود، اما انتقال زندانیان زن به جایی که کاربری دیگری، گرچه زندان برای سایر زندانیان را داشته، نشان دهنده بیتوجهی مقامهای جمهوری اسلامی ایران به حقوق و نیازهای ویژه زنان زندانی است.
به گفته فاطمه خوشرو، بند زنان زندان مرکزی خرمآباد که در آذر ۱۳۹۸ بیشتر از ۸۰ زندانی را در خود جا داده بود، دو بند داشت: بند یک، ویژه زندانیان با جرایم مرتبط با مواد مخدر، با حدود ۳۰ متر مربع مساحت و بند دو، ویژه جرایم مالی، دزدی و قتل با حدود ۴۰ متر مربع مساحت. به گفته این زندانی سیاسی سابق در هر دو بند تعداد زندانیان بیشتر از ظرفیت اتاقها بود و عده زیادی، به خصوص در بند یک، در کف اتاق میخوابیدند. در آن زمان در بند یک، سه زن حامله و یک کودک شیرخوار همراه مادرش زندانی بودند و در بند دو، دو زن حامله نگهداری میشدند.
آب شستشو در بند زنان زندان مرکزی خرم آباد، آب چاه است و به اندازهای آلوده است که گاهی هنگام شستشو در حمام، «کرم و سوسک روی تن زندانی» میریزد و زندانیان احساس میکنند «پوست تنشان ورقه ورقه میشود.»
از سه دوش حمام موجود در این زندان «همیشه یکیشان خراب است.» آب تصفیه شده طعم خوش آیندی ندارد. غذای زندان بد طعم است و «همیشه در آن مو پیدا میشود.» میوه و سبزیجات تنها هفتهای یک بار به زندان آورده میشود و فروشگاه زندان نیز مواد متنوعی برای خرید ندارد. رسیدگی پزشکی نیز متناسب با نیازهای زنان زندانی و زنان حامله و دارای فرزند ارائه نمیشود. فاطمه خوشرو از زنی به نگارنده میگوید که هفت ماهه حامله بود و با داشتن رفلکس معده و عفونت زنانه، به بهانههای مختلف از اعزام او به بهداری و بیمارستان امتناع میشد.
نبود وسایل ورزشی و تفریحی و کتاب مناسب برای مطالعه(۲)، محیط زندان را به فضایی کسالت بار تبدیل کرده است. همچنین اغلب زندانیان به دلیل رژیم بد غذایی زندان و تحرک کم، وزن بالایی پیدا کردهاند. به گفته فاطمه خوشرو زد و خورد بین زندانیان و خودزنی در این زندان بسیار رایج است. پرتاب فلاکسهای آب جوش و زد و خورد خونین در حالی در این زندان رخ داده است که کودکان نیز در این محیط حضور دارند.
گرچه تراکم بالای زندانیان، کمبود یا نبود امکانات تفریحی، ورزشی و آموزشی و فشارهای روانی، در اغلب زندانها گزارش شده و در گزارشهای مستند قبلی از زندانهای دیگر نیز نمونههایی از آن را آوردهایم، اما بند زنان زندان مرکزی خرم آباد و رییس آن، خانم بهلولی، جزو زندانهایی است که فشار مضاعفی را به زندانیان زن وارد میکنند. به گفته فاطمه خوشرو، ممنوعیت رقص و شادی و اعمال محدودیت جدی برای پوشیدن لباسهایی که هر بخشی از بدن زن را قابل مشاهده کند، مانند لباس آستین حلقهای یا لباسی که برجستگی باسن یا سینه زن در آن پیدا باشد، این محیط را برای زندانیان به «زندان در زندان» تبدیل کرده است.
برای نجات کودکان چه کنیم؟
هر بار با مستند کردن وضعیت کودکان محبوس در یکی از زندانهای کشور، این سوال تکراری را که در گزارش مفصل تهیه شده توسط موسسه بین المللی کودکان زندانیان مطرح کردیم را تکرار میکنیم:
- برای نجات کودکان از شرایطی که در زندان و بندهای زنان زندانهای کشور با آن روبرو هستند، با حفظ حقوق زنان زندانی، چه کاری از ما ساخته است؟
به عنوان اعضای جامعه مدنی، فعالان مدنی و سیاسی و روزنامهنگاران، داشتن آگاهی از حقوق زندانیان به طور عام و حقوق زنان زندانی به طور ویژه، حقوق کودکان و سازوکارهای بینالمللی طراحی یا پیشنهاد شده برای نگهداری کودکان با مادران (یا پدران) در زندانها و تجربههای جهانی اهمیت دارد.
موسسه بینالمللی کودکان زندانیان به عنوان عضوی از شبکه جهانی مراکز نگهداری کودکان در زندانها، ضمن مستند کردن شرایط موجود در ایران و آگاهی رسانی درباره حقوق کودکان و مادران زندانی و انتقال تجربههای جهانی، همراه با دیگر اعضای این شبکه تلاش میکند تا استانداردهای حداقلی دقیقتری را متناسب با مصالح عالیه کودکان طراحی و در سطح بینالمللی پیشنهاد کند. به همین دلیل، داشتن اطلاعات دقیق، به روز و مستند از شرایط کودکان در زندان و بندهای زنان زندانهای کشور، اهمیت زیادی دارد. نهادهای حقوق بشری، رسانهها و زندانیان سابقی که از شرایط زندانهای زنان در ایران گزارش تهیه میکنند، میتوانند با ارائه اطلاعات دقیقی از تعداد و شرایط کودکان در این زندانها، به مستندسازی و برداشتن قدمهای بلندتر برای بهبود وضعیت کودکان و زنان زندانی کمک کنند.
پانویس:
۱. از جمله قاعده پنجم از مجموعه قواعد سازمان ملل در خصوص رفتار با زنان زندانی و تدابیر غیر سالب آزادی برای بزهکاران زنان» (معروف به قواعد بانکوک)
۲. در تیر ۱۴۰۱ خبر افتتاح کتابخانه این زندان منتشر شده است که مانند سایر اخبار رسمی، نه با شهادت زندانیان همخوانی دارد و نه امکان راستیآزمایی آن موجود است.
نظرها
نظری وجود ندارد.