ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

در زندان: از جلوه جواهری، کنش‌گر پر کار حقوق زنان چه می‌دانیم؟

جلوه جواهری در زندان لاکان رشت، حکمی یک ساله را می‌گذراند. این تلاشگر خستگی‌ناپذیر حقوق زنان مجموعه‌ای از ترجمه‌، مصاحبه و متون ارزشمند مرتبط با حوزه کاری خود را تولید کرده است. از او بیش‌تر بخوانید.

جلوه جواهری، کنش‌گر حقوق زنان، مترجم و پژوهشگر ساکن گیلان ۲۵ مردادماه ۱۴۰۲، در جریان تشدید سرکوب علیه فعالان زنان با فرارسیدن سالگرد اعتراضات زن، زندگی، آزادی بازداشت شد. او در زندان لاکان رشت، حکمی یک ساله را می‌گذراند. سال‌های طولانی فعالیت جلوه جواهری و تلاش‌های پیوسته‌ی او باعث شده است که ترجمه‌ها، مصاحبه‌ها، متون و سخنرانی‌ها زیادی از او در دست باشد. برخی موضوعات مورد توجه او را مرور می‌کنیم:

خشونت خانگی

جلوه جواهری در مصاحبه‌ای با احمد زاهدی لنگرودی گفته بود:

تعریف از خشونت باید دربرگیرنده باشد. در قانون پیشنهادی نه‌تنها کتک زدن زن یک عمل مجرمانه است؛ بلکه توهین، تحقیر و تهمت‌زدن به او نیز؛ نه یک اتفاق کوچک بلکه عملی مجرمانه است. این‌که کسی دائم دیگری را تحت‌نظر بگیرد و تعقیب کند، نشانه‌ دوست داشتن نیست و خشونت محسوب می‌شود. مرد در صورت ازدواج هم حق ندارد بدون رضایت زن هر رفتار جنسی‌ای با او داشته باشد. نه تنها محروم کردن زن از دسترسی به اموال یا پول خودش خشونت است، بلکه ممکن است خانه‌ای که زن با مرد در آن زندگی می‌کند، به‌اصطلاح به نام زن خریده یا اجاره نشده باشد ولی مرد حق ندارد او را از خانه بیرون کند و اگر این کار را کند، مرتکب خشونت اقتصادی شده است. زنان هم مانند مردان حق دارند هر وقت بخواهند برای کار، تحصیل، دیدن دوستان یا بستگان، فعالیت‌های اجتماعی و… از خانه خارج شوند و محروم کردن آنها از این حق طبق قانون باید جرم محسوب شود. این‌همه مثال‌هایی از پنج دسته خشونت جسمی، روانی، جنسی، اقتصادی و اجتماعی است که در قانون پیشنهادی آمده است.

آمار خشونت‌های خانگی علیه زنان غیرقابل چشم‌پوشی است، وبسایت میدان، مردادماه ۱۳۹۶

در روز جهانی منع خشونت علیه زنان در سل ۱۳۹۷ جلوه جواهری در یک سخنرانی با عنوان «روان زخم و بهبودی؛ چرا به تصویب قانون منع خشونت خانگی علیه زنان نیاز داریم» برخی از دستاوردهای کارزار در طی یک سال فعالیتش را گزارش کرد:

فعالان این کارزار از زمان راه‌اندازی توانسته‌اند حدود ۴۰ کارگاه آموزشی-ترویجی برای زنان و دو کارگاه برای مردان و سه کارگاه مشورتی برای کارشناسان حقوقی و اجتماعی برگزار کنند. حدود ۵۰۰۰ دفترچه‌ راهنمای کارزار نیز به همراه کارت‌های تجربه‌نویسی خشونت در کارگاه‌ها و معابر شهرهایی که در آن فعالیت می‌کنند پخش کردند و با مردم در این ارتباط به‌صورت چهره به چهره گفتگو کردند. از این طریق،‌ در مجموع حدود ۳۵۰ روایت از ۱۷ استان در زمینه خشونت خانگی علیه زنان جمع‌آوری شد. درباره پیش‌نویس قانون نیز ۸۰ نظر از سوی زنان در کارگاه‌های آموزشی، ۶۰ نظر از کارشناسان در کارگاه‌های مشورتی و ۲۰۰ نظر اینترنتی دریافت شد.

کودک‌همسری و دانش‌آموزان دختر

جلوه جواهری بارها در گزارش‌ها، ترجمه‌ها و مصاحبه‌هایش به ازدواج کودکان و در مجموع به مسائل مربوط به کودکان دختر پرداخته است. او در مصاحبه‌ای که با همراهی شمیم شرافت تنظیم کرده بود با جعفر ابراهیمی، منیژه فروزنده و حمید فراهانی به خشونت علیه دانش‌‌آموزان، به‌خصوص دانش‌آموزان دختر و دانش‌آموزان افغانستانی پرداخته بود. این مصاحبه که با عنوان «مدرسه، خشونت را موجه می‌کند» در تیرماه ۱۳۹۵ در وبسایت بیدارزنی منتشر شده بود از حمید فراهانی پرسیده بود:

گفتید که مناسبات کودکان در مدارس جدا از جامعه نیست، از آنجا که دختر و پسر به‌صورت مختلط در مرکزی که کار می‌کنید آموزش می‌بینند به لحاظ جنسیت این وضعیت را چگونه می‌بینید؟ مثلا اگر روابط قدرت به شکل زور گفتن پسر ایرانی به پسر افغانستانی عمل می‌کند، آیا شاهد این بوده‌اید که پسر افغانستانی به دختر ایرانی زور بگوید؟

پاسخ حمید فراهانی به این پرسش خواندنی است:

الان در جایی که کار می‌کنم اکثریت قریب به‌اتفاق آن‌ها افغانستانی هستند. ولی زمانی که در دروازه غار کار می‌کردم و هر دو گروه بودند، نه هرگز شاهد این نبودم. به خاطر اینکه ناموس تلقی شدن دختر ایرانی، خط قرمزی به وجود می‌آورد، حصاری دور آن دختر ایجاد می‌کند که پسر افغانستانی جرئت نمی‌کند به او نزدیک شود. انگار که خشونت‌ورزی به آن دختر، سهم پسر ایرانی است. در اینجا جنسیت و قومیت تقاطع پیدا می‌کند؛ برعکسِ آن، دختر افغانستانی از پسر ایرانی خشونت می‌بیند.

همچنین در پرسشی دیگر از منیژه فروزنده، اعمال خشونت بر دختران دانش‌آموز را به بحث گذاشته بود:

به لحاظ جنسیتی آیا در مدارس تفاوتی در شیوه‌ی اعمال خشونت وجود دارد؟ یعنی میان دختران دانش‌آموز و پسران دانش‌آموز یا معلمان زن و مرد چه تفاوت‌هایی در این زمینه وجود دارد؟

منیژه فروزنده به این پرسش پاسخ مفصلی می‌دهد که به ذکر تنها بخشی از آن بسنده می‌کنیم:

دختربچه از مقنعه‌ای که به سر می‌کند و روپوشی که می‌پوشد که حتی در زنگ ورزش هم باید این فرم لباس را داشته باشد، همه نوعی اعمال خشونت است و اگر از این پوشش یا وضعیت عدول کند، آن‌چنان انگ می‌خورد که بسیار صدمه می‌بیند. [...] بُعد دیگر خشونت جنسیتی در مدارس وضعیت معلم‌های زن است، اگر کرم ضد آفتاب بزنند باید جواب پس بدهند، در گرمای چهل درجه باید مانتو و شلوار و مقنعه بپوشند، خشونتی از این عیان‌تر؟

او همچنین در «زندگی‌هایی که دزدیده می‌شوند» به ازدواج کودکان در ایران پرداخته است:

ازدواج زودهنگام تنها اختیار انتخاب ازدواج را از دختران نمی‌گیرد بلکه پیامدهای بسیاری برای آن‌ها دارد. دختران با ازدواج در سن پایین قبل از هر چیز در معرض رابطه جنسی اجباری قرار می‌گیرند و احتمال بالایی دارد که چنین رابطه‌ای به‌ سلامت آن‌ها صدمه جدی روانی و جسمی بزند خصوصا اگر سنشان بسیار پایین باشد و به لحاظ جسمی تکامل نیافته باشند. آن‌ها معمولا فاصله سنی زیاد با همسر خود دارند و فشار زیادی برای باردارشدن و حاملگی زودرس متحمل می‌شوند. اگر باردار هم شوند با خطرات سلامت بسیاری مواجه‌اند که مهم‌ترین آن‌ها خطر مرگ‌ومیر مادر و کودک است.

مردادماه ۱۳۹۶

زنان و کار

تبعیض جنسیتی در عرصه‌ی اقتصاد

فرصت‌های نابرابر شغلی، تحصیلی و تبعیض جنسیتی در عرصه‌ی اقتصاد از موضوعاتی است که جلوه جواهری بارها به آن پرداخته است. در «کار خانگی زنان در پرتو تقسیم‌کار جنسی» او از تقسیم کار جنسی می‌نویسد که حوزه عمومی را عمدتا به مردان و حوزه خصوصی را عمدتا به زنان واگذار می‌کند. در این مقاله که در سال ۱۳۹۵ منتشر شده، مدرسه و رسانه از جمله نهادهایی هستند که تلاش در حفظ تقسیم‌کار جنسی تبعیض‌آمیز دارند:

در تیزرهای تبلیغاتی گاهی به حدی تبلیغ این کلیشه عادی است که به جنبه غیرانسانی آن توجه نمی‌شود، به‌طور نمونه در تبلیغی که برای فلان پودر لباس‌شویی است، پودر، جایگزین مادر خانه می‌شود. یعنی ارزش مادر به‌اندازه فلان برند ماشین لباس‌شویی یا حتی پودر لباس‌شویی تقلیل پیدا می‌کند. یا حتا این زن نیست که می‌تواند تشخیص دهد که چه پودری بهتر است و مرد در نهایت می‌آید و به او پودر بهتر را پیشنهاد می‌دهد تا زن از سردرگمی چگونگی انجام کارهای خانه رهایی یابد. نتیجه خوار و خفیف شمردن کار خانگی، در زندگی روزمره زنان بسیار قابل مشاهده است. به‌طور نمونه بارها شاهد آن بوده‌ایم که اگر زنی در خیابان رانندگی کند و مرد راننده از آن خوشش نیاید بلافاصله به او می‌گوید «تو برو رختت رو بشور» یا این که «این ماشین لباس‌شویی نیست که پشتش نشستی». در پسِ چنین طعنه‌هایی که به زنان گفته می‌شود یک مسئله مهم نهفته است و آن بی ارزش بودن کار طاقت‌فرسای زنان در خانه است، کاری که حتی اختیار انتخاب آن را ندارند.

آزار جنسی در محل کار

در گفت‌وگویی «گفتگو با یک زن خویش‌فرما» از زنی که در محیط کار آزار جنسی تجربه کرده بود پرسیده بود «منشأ آزار جنسی در محیط کار را چه می‌دانی؟»:

به نظر من دلیل اصلی این است که مردها فکر می‌کنند زن‌هایی که مورد آزار قرار می‌گیرند هرگز جرئت نخواهند کرد موضوع را علنی کنند و تازه اگر هم این کار را بکنند دیوار حاشا بلند است و می‌توانند با تهمت زدن، آبروی آن زن را به خطر بیندازند و از مرکز توجه اطرافیان خارج شوند. نهایتا هم دیگران می‌گویند خب مرد است دیگر، کرم از خود زن بوده. دلیل دیگر هم عدم وجود یا کمرنگ بودن قوانین حمایت از زنان در برابر آزار جنسیتی است.

تنبیه فرد خاطی با حمایت از فرد آسیب‌دیده همراه باشد، ۱۳۹۵

نگاه تقاطعی

جلوه جواهری چه در سخنرانی‌اش در روز جهانی منع خشونت علیه زنان، چه در آثار و کارهایش، همواره بر ضرورت توجه به درهم‌تنیدگی ستم‌های جنسیتی، طبقاتی، اتنیکی و مذهبی تاکید کرده است. از او همچنین می‌توانیم «فمینیسم زمانی رهایی بخش است که به دنبال آزادی همه ستمدیدگان باشد» را بخوانیم که ترجمه‌ای است از آنا کارستاتیس:

تقاطع‌باوری می‌تواند ارتباط میان جنگ‌های امپریالیستی در عراق و افغانستان، برخورد با مبارزات مردم بومی برای حق تعیین سرنوشتشان توسط دولت‌های کانادا و آمریکا، مقابله با زنان، اینجا و جاهای دیگر از طریق خشونت جنسیتی و نژادی، فقر، و بهره‌کشی، را به ما نشان دهد. و می‌تواند به ما برای ایجاد یک سیاست فمینیستی که آرمان‌های ما برای جهانی کاملاً متفاوت را تجسم می‌بخشد، کمک کند.

در نتیجه‌ی این رویکرد، جلوه جواهری مصاحبه‌هایی را با زنان شاغل، از جمله زنان معلم یا مربی مهدکودک انجام داده بود گره‌گاه‌های جنسیت و طبقه را در وضعیت آن‌ها برجسته کرده بود. از جمله در مطلبی با عنوان «مطالبات معلمان و کنشگری زنان معلم» نوشته بود:

زنان معلم در جنبش معلمان ضمن داشتن خواسته‌های مشترک با همراهان مرد؛ مطالبات خاص خود را دارند. از طرف دیگر زنان در جنبش معلمان دارای شرایط یکسانی نیستند؛ زنانی که از مناطق محروم می‌آیند یا در مناطق محروم درس می‌دهند، زنانی که دارای شغل غیررسمی و ناامن هستند، زنانی که معلول هستند؛ آن‌ها ضمن داشتن مطالبات مشترک با زنان دیگر خود نیز خواسته‌های متفاوتی دارند. ازاین‌رو برفرض زنان معلمی که از طبقه‌ی فرودست هستند برخی خواسته‌هایشان با مردان معلم از طبقات فرودست مشترک است و برخی با زنان معلم از تمامی طبقات. تنها تضمین برای مشارکت این گروه‌های مختلف از زنان و دیگر گروه‌ها درون جنبش معلمان قبل از هر چیز توجه به دربرگیرندگی آن‌ها در بدنه تصمیم‌گیرنده و عمومی شدن خواسته‌هایشان در میان خواسته‌های جنبش معلمان است.

بیشتر بخوانید:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.