ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

مأموران امنیتی به بازداشت و احضار پرستاران معترض روی آورده‌اند

با تعمیق و گسترش اعتصابات پرستاران، سرکوب این اعتراضات نیز شدت گرفته است؛ فیروزه مجریان‌شرق، از پرستاران بیمارستان قائم مشهد و زهرا تمدن، سرپرست بخش ۱۰ بیمارستان مسیح دانشوری واقع در شمال تهران، دستگیر شدند.

«شورای هماهنگی اعتراضات پرستاران» امروز جمعه ۲ شهریور خبر داده که فیروزه مجریان‌شرق، از پرستاران بیمارستان قائم مشهد که در اعتراضات و اعتصابات پرستاران شرکت داشته، توسط نهادهای امنیتی و اطلاعاتی دستگیر شده است. به گفته همکاران او، فیروزه مجریان‌شرق سه‌شنبه ۳۰ مرداد / ۲۰ اوت دستگیر شده و از همان شب در کما، در بخش نگهداری ویژه، به‌سر می‌برد. وضعیت سلامت او وخیم گزارش شده است.

پیش‌تر نیز گزارش‌های تأیید‌نشده‌ای در مورد بازداشت زهرا تمدن سرپرست بخش ۱۰ بیمارستان مسیح دانشوری واقع در شمال تهران، به دلیل حضور در اعتراضات پرستاران، منتشر شده بود.

بنا به گزارش «دادبان، مرکز مشاوره و آموزش حقوقی»، زهرا تمدن «در جریان همه‌گیری کرونا با از جان‌گذشتگی نقش مهمی را در بیمارستان مسیح دانشوری ایفا کرده است اما او را به دلیل اعتراض که بر اساس قانون حق همه افراد و شهروندان است بازداشت کرده‌اند».

دادبان افزوده است، «اگرچه دلیل بازداشت این پرستار به طور دقیق مشخص نیست اما اگر بازداشت وی به دلیل مشارکت او در اعتصابات اخیر پرستاران بوده است، فاقد وجاهت قانونی است».

کادر درمان بیمارستان مسیح دانشوری تأکید کرده‌اند که در صورت عدم آزادی فوری زهرا تمدن، سایر کارکنان با توقف فعالیت‌های شغلی دست به اعتصاب خواهند زد.

علاوه بر زهرا تمدن، تعداد دیگری از پرستاران در اراک و تهران نیز بازداشت شده‌اند که هویت آن‌ها هنوز مشخص نشده است. در بسیاری از شهرها همچون اراک پرستاران اعتصابی را تهدید به تبعید به مکان‌های دور کرده‌اند.

محمد شریفی مقدم، دبیرکل خانه پرستار، از احضار پرستاران معترض به هیئت‌های رسیدگی به تخلف اداری و تعلیق آنها خبر داد. او در تازه‌ترین گفت‌وگو با ««شبکه شرق» گفت برخی از پرستاران که تعلیق می‌شوند و برای همیشه ترک شغل می‌کنند.

حق اعتصاب یکی از هفت حق بنیادین کار است که در «سازمان بین‌المللی کار» برای تضمین و حمایت از حقوق و کرامت انسانی کارگران در برابر استثمار و بهره‌کشی به رسمیت شناخته شده است. با‌ این‌ حال، «قانون کار» جمهوری اسلامی هرگز این حق بدیهی و پایه‌ای را به‌رسمیت نشناخته است.

مطالبات و اعتصابات بی‌سابقه پرستاران

نزدیک به سه هفته از اعتصاب گسترده و بی‌سابقه پرستاران می‌گذرد. ۱۲ مرداد بود که پرستاران استان البرز در اعتراض به استثمار مضاعف، بیگاری و بی‌ثبا‌ت‌کاری دست از کار کشیدند. اعتراضات سپس به شیراز و  بیش از ۲۰ شهر و ۵۰ بیمارستان گسترش یافت. طی سال‌های گذشته پرستاران مطالبات خود را بارها با تجمع، تحصن و جمع‌آوری طومار‌های اعتراضی بیان کرده بودند اما امروز مبارزات آنها با اعتصاب در بخش خصوصی و دولتی وارد فاز جدیدی شده است. محمد شریفی مقدم گفته است «در طول ۱۰۰ سال تاریخ پرستاری مدرن کشور برای اولین بار است که اعتراض به‌ شکل «دست از کار کشیدن» اتفاق می‌افتد.

از جمله شعارهای طرح شده در اعتراض‌ها و اعتصاب‌های پرستاران عبارت است از:

«پرستار نباشه، سیستم از هم می‌پاشه؛ نیروی انتظامی تو هم بستری می‌شی؛ تورم دلاری، حقوق ما ریالی؛ تنهاترین دسته‌ایم از وعده‌ها خسته‌ایم؛ وعده زیاد شنیدیم، جوابی هم ندیدیم؛ وعده وعید کافیه سفره ما خالیه؛ با کرونا جنگیدیم حمایتی ندیدیم؛ یه اختلاس کم بشه حق ما داده می‌شه؛ تنهاترین دسته‌ایم از وعده‌ها خسته‌ایم؛ فکر نکنید یه روزه وعده ما هر روزه؛ حق‌مونو نگیریم شیفت‌هامونو نمی‌ریم».

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

چند تشکل صنفی و کارگری از جمله سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران، اتحادیه بازنشستگان، منشور آزادی، رفاه، برابری و انجمن صنفی فرهنگیان خراسان شمالی در بیانیه‌هایی جداگانه از پرستاران معترض حمایت کردند. شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران نیز با اعلام همبستگی خود با مبارزات پرستاران ریشه‌ مشکلات و بحران را «ساختار نظام بهداشت‌ و درمان در سیاست‌های کلان حاکمیت در عرصه اقتصادی مبنی بر کالایی‌سازی گسترده در عرصه‌های اجتماعی به‌ویژه در حوزه بهداشت و آموزش» دانسته و آن را «رویکردی» تلقی کرده که «به‌غایت سودمحور که به دنبال نیروی کار ارزان است».

کالایی‌سازی حوزه بهداشت، که از پایان جنگ ایران و عراق در جمهوری اسلامی آغاز شده، شرایطی را فراهم ساخته که پرستاران به‌عنوان نیروی کار زن و ارزان از تبعیض‌های اجتماعی به ستوه آمده و با اراده جمعی به‌دنبال احقاق حقوق پایه‌ای و بدیهی خود باشند. دست‌مزد‌های برده‌وار، قرارداد‌های کوتاه‌مدت، فقدان نیروی کار کافی و فشار کاری غیرقابل تحمل، ساعات کار طولانی، اضافه‌کار اجباری با دستمزد ناچیز ۲۰ هزار تومانی، عدم اجرای قانون کار‌های سخت، فقدان مزایای رفاهی و مناسبتی، فقدان تعطیلات موسمی، عدم تسویه‌حساب معوقات مالی و غیره از جمله مواردی هستند که پرستاران به آن اعتراض دارند.

یک خواسته دیگر پرستاران حذف شرکت‌های پیمانکاری است. سیاست خصوصی‌سازی خدمات سلامت در دهه‌های گذشته که با طرح خودگرانی بیمارستان‌ها و برون‌سپاری خدمات درمان آغاز شد، موجب حضور گسترده شرکت‌های پیمانکاری تأمین نیروی انسانی در حوزه سلامت شد. شرکت‌های پیمانکاری حدود ۴۰ درصد از بیش از ۲۴۰ هزار پرستار شاغل در ایران را تحت قرارداد دارند.

علاوه‌ بر اینها، عدم اجرای سه قانون مشخص در بطن اعتراضات پرستاران قرار دارد. یک، عدم اجرای قانون سخت و زیان‌آور بودن شغل پرستاری که در سال ۱۳۶۸ تصویب شده است که بر مبنای آن با ۲۰ سال سابقه کار پرستاران می‌توانند بازنشسته شوند. دوم، اجرای نصفه‌نیمه تعرفه‌گذاری خدمات پرستاری است که در سال ۱۳۸۶ تصویب شده اما همچنان به‌طور کامل اجرایی نشده است. سوم، قانون ارتقای بهره‌وری نظام بالینی که براساس آن ساعت کار پرستاران کاهش می‌یابد.

بحران نظام بهداشت و مراقبتی: خودکشی و مهاجرت گسترده پرستاران

وضعیت نظام بهداشت و درمان، به‌طور ویژه پرستاران به‌عنوان نیروی کار زن و ارزان، ر به‌شدت وخیم و بحرانی است. مهاجرت چندین هزار پرستار به خارج از کشور و همینطور خودکشیِ  – یا دقیق‌تر بگوییم «قتل‌های اجتماعیِ» – پرستاران سمپتوم‌هایی از وخامت وضعیت‌اند.

 با کالایی‌سازی بهداشت و بی‌ثبات‌سازی مضاعف کادر درمانی در ایران، پرستاران با مشکلات معیشتی و اجتماعی متعددی درگیر هستند. مهاجرت بیش از سه هزار پرستار در طول یک سال گذشته، اعتراضات گسترده، استعفای دسته‌جمعی پرستاران چندین بیمارستان در اعتراض به شرایط کاری و خودکشی بهار کرم‌نژاد، پرستار بیمارستان کرمانشاه در اعتراض به بیکاری و پایان قرارداد کار از جمله مسائلی‌اند که فقط طی ماه‌های اخیر رخ داده‌اند.

در سال‌های پس از شیوع کرونا، میزان اعتراض‌های صنفی پرستاران به دلیل مشکلات معیشتی‌شان، بیش از پیش گسترده شد. سختی کار و دستمزد‌های تحقیرآور، در کنار شرایط سخت سیاسی و ‌اجتماعی، باعث شده تا بسیاری از آن‌ها امید زندگی و کار در ایران را از دست بدهند و رنج مهاجرت را به جان بخرند تا در ادامه عمر و زندگی خویش، از سال‌ها تلاش و مهارت و تحصیل خود دست‌کم بهره‌ای ببرند. مسئولان سازمان نظام پرستاری اعلام کرده‌اند که هر سال حدود سه هزار پرستار برای مهاجرت از کشور از این سازمان گواهی «گوداستندینگ» می‌گیرند، در حالی‌که تعداد کل دانشجویان این رشته حدود ۱۰ هزار نفر است. به‌گفته نایب‌رئیس شورای‌ عالی این سازمان، مهاجرت این نیروها به مرحله بحرانی رسیده است.

در حال‌حاضر حقوق یک پرستار ایرانی، ماهانه ۱۲ تا ۱۵ میلیون تومان، یعنی حدود ۲۰۰ دلار است حقوق و مزایای پرستارانی که به عمان مهاجرت کرده‌اند، شش برابر حقوق یک پرستارِ فعال در ایران است. در دیگر کشورها از جمله کشورهای اروپایی نیز حقوق پرستاران بسیار بیشتر از ایران است.

جمهوری اسلامی همچنین با کمبود ۱۰۰ هزار پرستار مواجه است اما وزارت بهداشت حاضر نیست حدود ۲۰ هزار پرستارِ طرحی را که طرح خود را گذرانده‌اند و در دوره کرونا نیز فعالانه کار کرده‌اند به کار بگیرد.

سام حاجیان، از جوانان شاباد (اسلام‌آباد غرب) در استان کرمانشاه و پرستار شبکه بهداشت و درمان این شهرستان چهارشنبه ۶ تیر در محل کار خود با شلیک گلوله به زندگی‌اش پایان داد. پیشتر ساسان احمدی، ۳۲ ساله، پرستار کرمانشاهی، در ادامه خودکشی‌های سریالی کادر درمان یکشنبه ۱۹ فروردین به زندگی‌اش پایان داده بود.

خبرگزاری کار ایران (ایلنا) از محمد شریقی مقدم، دبیرکل خانه پرستار درباره ساسان احمدی نقل کرد: «ایشان یک پرستارِ طرحی بود و در ایام کرونا و تا همین اواخر هم طرحش تمدید شده بود اما از چند ماه پیش، دیگر قراردادِ این پرستار تمدید نشد و بعد از آن مدتی بیکار ماند و بعد هم متأسفانه به زندگیِ خود پایان داد».

محمد شریف مقدم، دبیر کل خانه پرستار کشور، به مناسبت روز جهانی پرستاران یکشنبه ۲۳ اردیبهشت در گفت‌وگو با «اعتماد» از مرگ سه پرستار بر اثر «کاروشی» یا همان خستگی مفرط خبر داده بود:

طی يك ماه گذشته، سه نفر از پرستاران ما در خواب فوت كردند و دليل فوت‌شان «سندروم كاروشی» و مرگ بر اثر كار زياد بود. امروز، پرستاری كه در بيمارستان‌های ما كار می‌کند، یک پرستار خسته و بي‌انگيزه و فرسايش داده شده است كه اگر مهاجرت نمی‌کند، ترک كار می‌کند و تغيير شغل می‌دهد.

سندروم کاروشی، که در زبان ژاپنی به معنای «مرگ بر اثر کار مضاعف» است، با ظهور سرمایه‌داری معاصر در اواخر دهه ۷۰ میلادی از ژاپن وارد ادبیات سیاسی و حقوقی جهانی شد و به عنوان یک معضل اجتماعی مورد توجه قرار گرفت.

بیشتر بخوانید:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.