روایت رسمی از افزایش نابرابری: در سال ۱۴۰۲ دهک نخست ۱۲ برابر دهک اول هزینه کرد
در مناطق شهری دهک دهم ۱۷ برابر دهک اول برای کالا و خدمات غیرخوراکی هزینه کرد. در روستاها این نسبت به ۲۷٬۶ برابر رسید تا مشخص شود نابرابری بیشتر شده است.
تازه ترین گزارش نهاد مرجع شاخصهای اقتصادی و اجتماعی در ایران میگوید در سال ۱۴۰۲ میانگین هزینه خانوار شهری ۵۰ درصد و خانوار روستایی ۴۰ درصد نسبت به یک سال قبلتر (۱۴۰۱) افزایش یافته و ضریب جینی به عنوان یک شاخص «اختلاف طبقاتی» بزرگتر شده است.
مرکز آمار بر اساس یافتههای آمارگیری از جامعه نمونه در مناطق شهری و روستایی، میانگین هزینه کل خانوار در مناطق شهری را ۲۶۰ میلیون و ۵۲۵ هزار تومان اعلام کرد. این رقم ۱۲۳ میلیون تومان از هزینه برآورد شده در سال ۱۴۰۱ بزرگتر است و نشان میدهد میانگین هزینه خانوار در مناطق شهری در سال ۱۴۰۲ نسبت به سال قبلتر ۵۰٬۶ درصد افزایش یافته است.
بر پایه این گزارش میانگین هزینه ماهانه خانوار شهری در سال گذشته ۲۱ میلیون و ۷۱۰ هزار تومان، رقمی معادل سه برابر حداقل دستمزد و مزایای آن بود.
تاثیر گروه کالاهای غیرخوراکی، به ویژه مسکن در افزایش هزینه خانوار بیشتر از کالاهای خوراکی بود.
به گفته مرکز آمار در سال ۱۴۰۲، ۱۵۵ میلیون تومان از کل هزینه خانوار شهری برای کالاهای غیرخوراکی و ۵۱٬۵ میلیون تومان هم برای کالاهای خوراکی مصرف شد. نسبت به سال قبلتر، هزینه کالاهای غیرخوراکی ۵۵٬۹ درصد و کالاهای خوراکی ۳۶٬۶ درصد افزایش یافت.
عنوان/ سال | ۱۴۰۲ | ۱۴۰۱ | افزایش |
هزینه کل | ۲۰۶٬۵۲۵۰۰۰ | ۱۳۷٬۱۴۶٬۰۰۰ | ۵۰٬۶ |
هزینه غیرخوراکی | ۱۵۵٬۰۰۰٬۰۰۰ | ۹۹٬۰۰۰٬۰۰۰ | ۵۵٬۹ |
هزینه خوراکی | ۵۱٬۵۰۰٬۰۰۰ | ۳۷٬۷۰۰٬۰۰۰ | ۳۶٬۶ |
بر پایه دادههای این گزارش، میانگین هزینه ماهانه خوراکی خانوار در مناطق شهری چهار میلیون و ۲۹۱ هزار تومان بوده و ۱۲ میلیون و ۹۱۶ هزار تومان هم برای کالا و خدمات غیرخوراکی هزینه شده است.
کالا و خدمات غیرخوراکی در کل ۷۵٬۱ درصد از سبد هزینه خانوار را تشکیل دادهاند در حالی که سهم کالاهای خوراکی، آشامیدنی و دخانیات ۲۴٬۹ درصد بوده است. در گروه کالاهای غیرخوراکی مسکن و انرژی بیش از نیمی (۵۶٬۵) از هزینه را تشکیل دادند و پس از آن هم بهداشت و درمان (۱۱٬۷ درصد)، حمل و نقل و ارتباطات (۱۱ درصد) و کالا و خدمات متفرقه (۱۰٬۱ درصد) بالاترین سهم را داشتند. سهم پوشاک (۴٬۳ درصد)، اثاث و خدمات (۴٬۳ درصد) و مجموع تفریح، آموزش، خدمات و کالای فرهنگی و سرگرمی (۲٬۱ درصد) بود.
گوشت (۲۴٬۷ درصد)، میوه و سبزیها (۱۷٬۳ درصد) و نان و غلات (۱۶٬۲ درصد) سه کالای پرهزینه خانوار بودند که بیش از نیمی (۵۸ درصد) از بودجه کالاهای خوراکی برای آنها مصرف شد. سهم لبنیات ۱۱٬۱ درصد، نوشیدنیها و غذای آماده و دخانیات ۸٬۳ درصد، شیرینیها، چای و قهوه ۸ درصد، خشکبار و حبوبات ۶٬۲ درصد و روغنها هم ۴٬۶ درصد بود. ۳٬۵ درصد بودجه کالاهای خوراکی نیز برای ادویه و چاشنیها هزینه شد.
سهم بالای غذا و درمان در سبد هزینه روستائیان
مرکز آمار میانگین هزینه خانوار روستایی را ۱۱۰ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان برای سال ۱۴۰۲ برآورد کرده است که نسبت به رقم برآورد شده برای سال قبلتر (۷۸ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان) افزایش ۴۰٬۳ درصدی را نشان میدهد.
تفکیک هزینه کالاهای خوراکی و غیرخوراکی خانوار روستایی بیانگر سهم بیشتر هزینه مواد غذایی و درمان در مناطق روستایی است.
به گفته مرکز آمار خانوار روستایی در سال ۱۴۰۲، ۶۷ میلیون تومان برای کالاهای غیرخوراکی و ۴۳ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان برای مواد غذایی، آشامیدنی و دخانیات هزینه کرد که به ترتیب ۴۵ درصد و ۳۳ درصد بیشتر از سال قبلتر (۱۴۰۱) بود.
عنوان/ سال | ۱۴۰۲ | ۱۴۰۱ | افزایش |
هزینه کل | ۱۱۰٬۷۰۰٬۰۰۰ | ۷۸٬۹۰۰٬۰۰۰ | ۴۰٬۳ |
هزینه کالای خوراکی | ۴۳٬۸۰۰٬۰۰۰ | ۳۲٬۸۰۰٬۰۰۰ | ۳۳ |
هزینه کالای غیرخوراکی | ۶۶٬۹۰۰٬۰۰۰ | ۴۶٬۱۰۰٬۰۰۰ | ۴۵ |
بر پایه این گزارش از مجموع ۹ میلیون و ۲۲۵ هزار تومان هزینه ماهانه خانوار روستایی، سه میلیون و ۶۵۰ هزار تومان برای مواد غذایی و دخانیات و پنج میلیون و ۵۷۵ هزار تومان برای کالا و خدمات غیرخوراکی هزینه شد.
بیش از یک سوم (۳۹٬۶ درصد) هزینه خانوار روستایی در سال ۱۴۰۲ برای مواد غذایی و دخانیات هزینه شده است و ۶۰٬۴ درصد هم برای کالای غیرخوراکی. در گروه هزینه غیرخوراکی مسکن و انرژی با ۳۵٬۷ درصد بیشترین سهم را داشت. نسبت هزینه خانوار روستایی برای حمل و نقل و ارتباطات (۱۷٬۵) و بهداشت و درمان (۱۶٬۱) درصد بزرگتر از خانوار شهری بود که میتواند از فقدان حمل و نقل عمومی و برخوردار نبودن از بیمه متاثر باشد.
کالا و خدمات متفرقه (۱۲٬۳ درصد)، اثاث منزل و خدمات (۸ درصد)، پوشاک (۷٬۹ درصد) و تفریح، خدمات فرهنگی، سرگرمی و آموزش (۲٬۲ درصد) در سبد هزینه غیرخوراکی خانوار روستایی سهم داشتند.
نزدیک به یک چهارم (۲۴٬۲ درصد) سبد هزینه خوراکی ساکنان روستا برای گوشت مصرف شد. نان و غلات با ۱۹ درصد، میوه و سبزیها با ۱۶٬۲ درصد، لبنیات و تخممرغ با ۱۰٬۷ درصد از دیگر کالاهای پرهزینه بودند. شیرینیها، چای و قهوه ۸٬۶ درصد، نوشابهها و غذاهای آماده و دخانیات ۶٬۵ درصد، خشکبار و حبوبات ۵٬۷ درصد و ادویه و چاشنیها ۳٬۴ درصد از بودجه خوراکیها سهم داشتند.
درآمد چقدر افزایش یافت؟
مرکز آمار میانگین درآمد خانوار در سال ۱۴۰۲ را برای خانوار شهری ۲۵۶ میلیون و ۹۳۷ هزار و ۲۰۰ تومان و برای خانوار روستایی ۱۴۹ میلیون و ۲۹۲ هزار و ۶۰۰ تومان برآورد کرده است که نسبت به سال ۱۴۰۱ به ترتیب ۵۳٬۹ و ۵۱٬۴ درصد افزایش را نشان میدهد.
بر پایه این ارقام میانگین توان پسانداز خانوار شهری بیش از ۵۰ میلیون تومان و برای خانوار روستایی ۳۸ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان بوده است. توزیع درآمد و هزینه به تفکیک دهکها اما نشان میدهد دهکهای کمدرآمد همانند سالهای قبل سهم ناچیزی از افزایش درآمد میانگین دارند.
منبع درآمد ۲۹٬۸ درصد خانوارهای شهری «مزد و حقوق بگیری» گزارش شده است، ۱۶٬۹ درصد هم از «مشاغل آزاد» درآمد کسب کردهاند. ۵۳٬۳ درصد خانوارهای شهری نیز منبع درآمد «غیرشغلی» داشتند که ۲۹٬۵ درصد آنها بازنشسته بودند. ۴۲٬۴ درصد خانوارهای شهری هم به گفته مرکز آمار از «برآورد اجاره بهاء مسکن شخصی» کسب درآمد کردند و ۲۰٬۶ درصد نیز از «سایر منابع». نکته قابل توجه ارتزاق ۷٬۵ درصد این گروه از یارانه نقدی به عنوان تنها منبع درآمدی بود. به بیان دیگر نزدیک به چهار درصد خانوارهای شهری هیچ منبع درآمدی به غیر از یارانه نقدی نداشتند.
سهم «مزد و حقوق بگیری» در تامین درآمد خانوارهای روستایی ۳۰٬۲ درصد و مشاغل آزاد ۲۹٬۳ درصد بود. ۴۰٬۵ درصد دیگر هم منبع درآمد غیرشغلی داشتند که ۲۱٬۴ درصد آنها بازنشسته بودند یا حقوق بازنشستگی بستگانشان را دریافت میکردند. ۲۱ درصد این بخش از جمعیت روستاها درآمدی به غیر از یارانه نداشتند. ۲۹٬۶ درصد آنها «برآورد اجاره بهاء منزل شخصی» و ۲۸ درصد هم «سایر منابع» را منبع درآمد خود اعلام کردند.
هزینه دهک دهم ۱۲ برابر دهک اول
مرکز آمار در گزارش هزینه و درآمد خانوار افزایش یک واحدی ضریب جینی را تایید کرده است. این شاخص به عنوان یکی از نماگرهای مورد استفاده برای توزیع برابر درآمد در سال ۱۴۰۲ به ۳۹۷۹٪ رسیده که نسبت به سال قبلتر ۳۸۷۷٪ یک واحد بزرگتر شده است. بزرگتر شدن این شاخص و نزدیک شدن آن به یک به معنای افزایش نابرابری یا همان بزرگتر شدن اختلاف طبقاتی است.
مرکز آمار در سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ ادعا کرده بود که ضریب جینی بار دیگر در روند کاهشی قرار گرفته است. این روند اما در سال ۱۴۰۲ متوقف شده و به رقم سال ۱۳۹۷ که بالاترین رقم در ۱۵ سال اخیر است، نزدیک شده است.
توزیع هزینه خانوار به تفکیک دهکها هم نشان میدهد در سال ۱۴۰۲ دهک دهم مناطق شهری ۱۲ برابر دهک نخست هزینه کرده است. هزینه دهک دهم ۵۸۹ میلیون و ۸۳۲ هزار تومان در برابر ۴۷ میلیون و ۹۸ هزار و ۹۰۰ تومان دهک اول بود.
این نسبت در سال ۱۴۰۱، ۱۱٬۱ درصد برآورد شده بود.
دهک دهم برای خوراک ۹۴ میلیون و ۹۰۸ هزار و ۳۰۰ تومان، معادل ۴٬۷ برابر دهک اول با ۲۰ میلیون و ۱۲۶ هزار تومان هزینه، برای مواد غذایی، آشامیدنی و دخانیات هزینه کرد. دهک دهم نزدیک به ۴۹۵ میلیون تومان هزینه کالای غیرخوراکی کرد که ۱۸٬۳ برابر هزینه دهک اول بود.
در مناطق روستایی این نسبت بزرگتر است؛ دهک دهم سالانه نزدیک به ۳۱۰ میلیون تومان هزینه کرد که ۱۷٬۲ برابر دهک اول با هزینه سالانه نزدیک به ۱۸ میلیون تومان بود. نسبت هزینه دهک دهم به دهک اول نسبت به سال ۱۴۰۱ حدود سه دهم واحد افزایش را نشان میدهد.
هزینه خوراکی دهک دهم بیش از ۱۰۰ میلیون تومان، ۹٬۷ برابر دهک نخست با میانگین هزینه ۱۰ میلیون و ۳۷۰ هزار تومان برآورد شده است. این نسبت در هزینه غیرخوراکی به ۲۷٬۶ برابر میرسد؛ دهک نخست تنها هفت میلیون و ۶۰۳ هزار تومان در سال برای کالا و خدمات غیرخوراکی هزینه کرده در حالی که دهک دهم سالانه نزدیک به ۲۱۰ میلیون تومان به این گروه کالایی اختصاص داده است.
دادههای مرکز آمار در این گزارش نشان میدهد میانگین هزینه ماهانه دهک دهم برای کالای غیرخوراکی ۱۷ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان، تنها ۵۰۰ هزار تومان کمتر از هزینه کل سالانه دهک نخست در مناطق روستایی بود و دهک نخست امکان هزینهای بیشتر از یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان در ماه را نداشته است.
کدام استانها فقیرترند؟
این گزارش میانگین درآمد در تهران را بیش از ۳۸۱ میلیون تومان و هزینه کل را ۳۳۰ میلیون تومان برآورد کرده است که بالاترین رقم درآمد و هزینه است. استان البرز در همسایگی پایتخت با میانگین درآمد ۲۸۳ میلیون و هزینه ۲۱۶ میلیون تومان دومین استان با میانگین درآمد بالا است. فارس با درآمد ۲۸۱ میلیون و هزینه ۲۲۸ میلیون تومان، یزد با درآمد ۲۶۶ میلیون و هزینه ۱۷۹ میلیون تومان، چهارمحال و بختیاری با درآمد ۲۶۲ و هزینه ۲۰۴ میلیون تومان و مازندران با درآمد ۲۶۱ میلیون و هزینه ۲۰۶ میلیون تومان چهار استان دیگر بودند که بالاترین میانگین درآمد را ثبت کردند. در میان این استانها یزد بزرگترین اختلاف درآمد و هزینه به مبلغ ۸۷ میلیون تومان را داشت.
کمدرآمدترین استانها هم عبارت بودند از؛ سمنان (۱۵۷ میلیون)، آذربایجان غربی (۱۶۳ میلیون)، لرستان (۱۶۴ میلیون)، ایلام، کرمان و سیستان و بلوچستان (۱۶۷ میلیون) تومان. آذربایجان غربی با ۱۰۷ میلیون تومان کمترین مقدار میانگین هزینه سالانه را ثبت کرد و پس از آن سمنان (۱۱۳)، کرمان (۱۱۷)، ایلام (۱۲۲) میلیون تومان قرار داشتند.
در خانوارهای روستایی هم سیستان و بلوچستان با ۵۹ میلیون تومان هزینه و ۷۱٬۵ میلیون تومان درآمد در انتهای جدول هزینه و درآمد قرار گرفت. آذربایجان غربی (۷۰ میلیون هزینه) و (۱۰۹ میلیون درآمد)، ایلام (۷۸ میلیون هزینه و (۱۱۳ میلیون درآمد)، کرمان (۷۷ میلیون هزینه) و (۱۳۴ میلیون درآمد) و سمنان (۸۱۵ میلیون هزینه) و (۱۱۵ میلیون درآمد) دیگر استانها با کمترین هزینه در مناطق روستایی بودند. علاوه بر سیستان و بلوچستان که کمترین میانگین درآمد روستایی را داشت، لرستان و خراسان جنوبی با ۱۰۵ میلیون تومان دیگر استانها با کمترین درآمد بودند.
نظرها
نظری وجود ندارد.