دیدگاه
هَوالتی(Hevaltî): رفاقت انقلابی، مراقبت رادیکال
مترجمان: مهتاب محبوب و بهنام زارعی
مفهوم لیبرالی «رواداری» که «ما مجبور نیستیم همدیگر را دوست داشته باشیم، بلکه فقط باید بتوانیم باهم کار کنیم»، مفهومی مخرب است که جوامع را در مقابل حملهها و نفوذ دولت آسیبپذیر می کند. در مقابل، هوالتی به پیوند ناگسستنی رفیقانه اشاره دارد که اعضای جنبش را به یکدیگر متصل میکند: یک تعهد عمیق معنوی و شخصی.
هوالتی: پیوند رفیقانه انقلابی
با این که هر دوی ما در نقاط مختلف اروپا بزرگ شدهایم، دوستی و رفاقت میان فعالان جنبش آزادی کوردستان تأثیر عمیقی بر ما داشته است. از همان اوایل شروع فعالیت سیاسی، هر دوی ما دو ویژگی دوستی و رفاقت را مبنایی برای شیوه سازماندهی جوامعمان و همینطور بنیانی برای تخیل جامعهای جدید بر اساس ارزشهای انقلابی جنبش آزادی کوردستان یافتیم.
ما معتقدیم همزمان که افراد بیشتری با ایدهها، اصول و ارزشهای جنبش [آزادی کوردستان] درگیر میشوند، باید پیوند همبستگیای که زیربنای ایدئولوژی و عملکرد آن است (Hevaltî) را هم درک کنند. به عبارت سادهتر، هوالتی به پیوند ناگسستنی رفیقانه اشاره دارد که اعضای جنبش را به یکدیگر متصل میکند، یک تعهد عمیق معنوی و شخصی. گریلاهای کورد توصیف میکنند که چگونه در میانهی بمبارانهای جنونآمیز، «هوالتی» به آنها عزمی راسخ میدهد تا به جنگیدن علیه دومین ارتش بزرگ ناتو(۱) ادامه دهند، مبارزه با قدرتی که در فقدان هوالتی میتوانست منکوبکننده باشد.
شاید تصور واقعیت چنین پیوندهایی برای کسانی که تحت مدرنیته سرمایهداری زندگی میکنند، دشوار باشد. تلاشهای متعدد برای ایجاد جوامع مبتنی بر همبستگی، همیاری و مراقبت، اغلب تحت فشار منطقهای تفرقهانداز و فردگرای سرمایهداری از هم میپاشد. به همین دلیل، این دست ابتکارات اغلب در مقیاس کوچک و یا در حاشیهی جامعه بهعنوان ارزشهای نادیدهگرفتهشدهی عشق و مراقبت باقی میمانند که حتی بیگانهکنندهترین سیستم اجتماعی نیز نمیتواند آنها را ریشهکن کند. با این حال، حاشیهای شدن این ارزشها در حوزه عمومی، افراد را مجبور میکند تا برای حل مشکلات اجتماعی، عاطفی و روانی خود به راهحلهای فردگرایانه روی آورند. چگونه میتوان در شرایطی که هیچ راهحل جمعیای برای حل بحرانها به نظر نمی رسد، با واقعیت اجتماعی و زیستمحیطی مقابله کرد؟
برای کسی که در فیلمهای جنگی هالیوودی از جانگذشتگیِ سربازی آمریکایی را برای همقطارانش دیده باشد، درک شمایل کلی هوالتی چندان دشوار نیست. ایدهی «از جانگذشتگی برای دیگران» چنان قدرتمند است که حتی در محصولات معطوف به پروپاگاندای دولتی مانند یک موتیف به کار گرفته میشود. اما در همان حال که هالیوود ایدهی فداکاری فردی را در ارتشهای امپریالیستی تحسین و آن را کالایی میکند، نظم مسلط دقیقا همان ارزشها را در جنبشهایی که برای سرمایهداری جهانی راهحلهای دموکراتیک و رادیکال ارائه میکنند، «تروریسم» یا بیماری روانی جا میزند. حال آنکه دقیقا در همین زمینههای انقلابی است که چنین ارزشهایی، با بر هم زدن روال عادی امور، توانِ خود را به مثابه بذرهای یک جامعهی بدیل به دست میآورند.
کلمهی کوردی هَوال (Heval) به معنی «دوست» است اما در بافت انقلابی معنی «رفیق» نیز میدهد، هرچند این دو معنی درهمتنیده شدهاند. مبارزان جنبش آزادی کوردستان اغلب از یکدیگر Rêheval به معنی «رفیقِ همراه» یاد میکنند که به هدف مشترکی اشاره دارد که در پس این اصطلاح نهفته است. در این مبارزهی آزادیبخشِ تودهایِ ضداستعماری علیه سرمایهداری، پدرسالاری و دولت-ملت؛ مفهوم «هوالتی» در طول چهار دهه مقاومت و سازماندهیِ سیاسیِ جمعی، به محملِ مجموعهای وسیع از معانی بدل شده است.
این جنبش فرهنگ درونی خود را «فرهنگ اخلاقی-سیاسی» میشناسد و آن را در مرکزِ آرمانی برای تحول انقلابی ملت کورد و فراتر از آن قرار داده است. محیطی که این فرهنگ به مرور زمان ایجاد کرده است، انتقاد شدید (گاه تند) و انتقاد از خود را در کنار تمایل افراد به جانباختن برای یکدیگر قرار میدهد. در طول مقاومت زندان در دهه ۱۹۸۰ میلادی(۲)، زنان و مردان انقلابی کورد قدرت خود را برای مبارزه علیه شکنجههای وحشیانه و مرگبار و سیاستهای همگونسازی دولت[ترکیه]، عمدتاً از تواناییشان برای در کنار هم بودن کسب میکردند، آن هم زمانی که دولت ترکیه فضای بیاعتمادی و ظن همدستی با خود را ایجاد کرده بود و باور و اعتماد به رفقا سخت بود. بسیاری از پیشاهنگان، خود را فدا کردند و نامههایی از خود به جای گذاشتند مبنی بر اینکه به رفقای خود اعتماد دارند تا مردم را بسیج کنند و آرمان انقلابی خود را به پیروزی برسانند.
در میان گریلاهای کورد، رفاقت برای بقای همه و زندگی مشترکِ روزمره آنقدر حیاتی است که میتوان آن را هنرِ دوستداشتن و مراقبت از خود و دیگران به طور مساوی و همزمان توصیف کرد. البته این، همانطور که گریلاها اغلب توصیف میکنند، مستلزم به چالش کشیدن دائمیِ ذهنیتهای مردسالارانه و فردگرایانهی قدرتمدار در درونِ هر فرد است.
در حوزهی مدنی و غیرنظامی، جنبش[آزادی کوردستان] با تشکیل یک جنبش مبتنی بر همبستگی و رفاقت که قراردادهای اجتماعی جدیدی را تدوین میکند، توانسته است از تقسیمات مبتنی بر مذهب، قبیله، جنسیت، زبان، طبقه و غیره فراتر رفته و آن را تغییر دهد. «هوالتی» در حکم مراقبت رادیکال دقیقاً به این معناست: حمایت از یکدیگر در به انجام رساندن وظیفهمان در راستای دگرگونی اجتماعی- متحول کردنِ همزمانِ خودمان، دوستانمان و جامعه در سطحِ فردی و بین المللی. این ضرورت که خارج از سیستم دولتی/ نظم دولت، به ویژه در اروپا، جامعهای آگاه و سیاسی باقی بمانیم امری حیاتی است، آن هم جایی که مفاهیم نظارتی و پلیسیِ دولتها بر منافع و نگرانیهایِ فردی تمرکز و سرمایهگذاری میکنند که جوامع و جنبشها را از هم میپاشند.
«هوالتی» ساختار ِفعالیت انترناسیونالیسیتی جنبش کوردستان را هم سامان میدهد، در مقابله با ایدهی همبستگی مبتنی بر دولت-ملت، هوالتی زنان، خلقها، و جنبشهای فرامرزی را در درجهی اول در حکم یک جبههی مشترک علیه فاشیسم شکل میدهد، جبههای که باید برخلاف اتحادهای دولتمحور که بر منافع اقتصادی یا استراتژیک مبتنی است، بر مهربانی، لطافت، عشق و مراقبت استوار باشد. همزمان، چنین همبستگیای مبتنی بر انتقاد و خودانتقادی است تا افراد به توسعه و پیشرفت یکدیگر در شرایط برابر و دموکراتیک یاری برسانند و همدیگر را برای نبردهای پیش رو تجهیز کنند. این کار در مقام یک مراقبت رادیکال به معنای آماده شدن همزمان برای مبارزه درونِ خودمان و مبارزه علیه دشمنان بشریت است.
نحوهی سازماندهی جنبش کوردستان براساس «هوالتی» تصادفی نیست، بلکه یک پایهی اساسی و مکانیسم دفاع از خود برای عملکرد هر ساختار سازماندهنده است. به همین دلیل، ما بر این باوریم که میتوان آموزههای بسیار زیادی از «هوالتی» به عنوان روش انقلابی خودمراقبتی رادیکال، آموخت. مفهوم لیبرالی «رواداری» که میگوید «ما مجبور نیستیم همدیگر را دوست داشته باشیم، بلکه فقط کافی است بتوانیم با هم کار کنیم»، مفهومی مخرب است که جوامع را در مقابل حملهها و نفوذ دولت آسیبپذیر میکند. البته که هیچ روش یا سازوکاری ذاتاً نفوذناپذیر نیست، اما برای ما این پرسش مطرح است که آیا جمعیتها و ساختارهای سازماندهی امنتر و پایدارتر نخواهند بود اگر بر این درک استوار باشند که «حالا که ما در کنار هم مبارزه میکنیم، باید تلاش کنیم و مایل باشیم در واقع همدیگر را دوست داشته باشیم و به هم عشق بورزیم».
این سادهلوحی در مورد رفتار انسان در دنیای کنونی ما نیست، بهویژه با توجه به اینکه مردم ذهنیتهای فردگرایانه، مردسالارانه و سرمایهداری را به کلکتیو میآورند. بلکه به این معنی است که ما با همدیگر با سطح پایهای از انسانیت رفتار میکنیم و به توانایی بالقوه همه برای تغییر و تحول اعتماد داریم، و اگر همه چیز شکست بخورد، مکانیسمهای پاسخگویی مستقل داریم. ایجاد ساختارها و سازوکارهای خود با فرض اینکه ما از قبل آزاد هستیم به این معنی است که کمتر و کمتر به مکانیسمهای دولتی متکی میشویم و میتوانیم خود را بر اساس اصول خودمان سازماندهی کنیم. همانطور که دشمنان زندگی به تخریب شخصیت، جوامع و دنیای ما ادامه میدهند، دوستی بهعنوان مراقبت رادیکال برای بقا ضروری میشود.
این نوشته ترجمهی مقالهای است با عنوان:
پانویسها:
۱-منظور از دومین ارتش بزرگ ناتو ارتش ترکیه است.
۲-منظور مقاومت زندانیان کورد در سرکوب وحشتناک پس از کودتای ۱۹۸۰ در زندان آمَد(دیاربکر) است.
نظرها
نظری وجود ندارد.