ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

از زندان لاکان رشت، بند میثاق - جمشید عزیزی: پرفورمنس

از جمشید عزیزی، شاعر زندانی در ایام مرخصی شعری منتشر شده که نسخه از آن به دست زمانه رسیده است. او در فرازی از این شعر می‌سراید: زندان مرا گیاه کرده ‌است، از هر طرف رشد می‌کنم، می‌ترسم یک روز منفجر شوم، خودکارم را به دست می‌گیرم، و اندازۀ تمام نانوشته‌ها فریاد می‌زنم. می‌خوانید و می‌شنوید:

"پرفورمنس"

نمی‌دانم چه می‌شود
و آجر آخر این دیوار
نصیب کدام بنا می‌شود
چشم در راهم
و امید چه کلمۀ غریبی‌ست!
و آرزو چه مفهوم گنگی‌ست!
و آزادی
چه ارتباطی با بزاق چشمانم دارد؟
حوصله هرچند کم
به سر نمی‌رود
و لحظه‌لحظه
زندان مرا گیاه کرده‌است
از هر طرف رشد می‌کنم
می‌ترسم یک روز منفجر شوم
خودکارم را به دست می‌گیرم
و اندازۀ تمام نانوشته‌ها فریاد می‌زنم
باران شروع می‌شود
و آزادی
و آزادی…
اندازۀ یک سیگار در هوای آزاد
دل‌تنگ توئم
کفش‌های قدیمی‌ام را
دیگر هرگز نخواهم پوشید
و ریشم را مثل سابق
نخواهم تراشید
می‌خواهم
زندگی را بپیچانم
بپیچانم تا روی ابرها
و بیفتم روی موج‌های بزرگترین
ساحل دنیا
بخاری را کم کنید
یک نفر دارد آتش می‌گیرد
و صدایش در گلو خفه شده
و آب برایش مذاب است
و خودکارش دارد تمام می‌شود
بالشش را عوض کنید
این ماه که تمام شود
همه‌چیز از نو شروع خواهد شد
و روز می‌خواند
و شب می‌خیزد
و انسان چیست؟
برگ‌های کدام درخت
آواز رهایی از خاک را
به آسمان هفتم قصه‌ها
نجوا کرده‌است
دست از خواب برداشته
و دل از سراب کشیده
آزادی را خواستم
و چند پوشال برای پر کردن درون عروسک
و چند باند رنگی
و چند پارچۀ نمدی
به من هدیه دادند.

نظر این شاعر زندانی درباره «ادبیات زندان»

از آنجایی که زندان تأثیر شگرفی بر روان، افکار و فعالیت‌های انسان می‌گذارد، مسلماً بازخورد این تأثیرات در آثار ادبی می‌تواند جالب‌توجه باشد. بیشتر آثار ادبی که در زندان خلق می‌شود حول محور آزادی می‌چرخند. دغدغه‌های دیگر کمتر می‌شوند و به‌نظر من، خواه‌ناخواه زندان موقعیتی برای ارتقای هنری و شخصی فراهم می‌کند. مکانی‌ست برای فکر کردن، به دور از های‌وهوی جامعه و فضای مجازی، و درک ارزش داشته‌های کوچک وقتی آن‌ها را از دست می‌دهیم. فارغ از این مباحث، ادبیات زندان در واقع تبدیل می‌شود به تاریخچه‌ای از مبارزۀ سیاسی، آثاری که هرچه بیشتر می‌توانند مخاطب را با حال‌وهوای موقعیت خلق اثر آشنا و چکیده‌ای از احساس جامعه را به او تزریق کنند. مسلماً با تأثیراتی که بالاتر ذکر شد، آثار هر هنرمندی به قبل از تجربۀ زندان و بعد از آن تقسیم می‌شود.

  • آیا ادبیات زندان صرفاً تسکین‌دهندۀ روح یا یاری‌بخش برای تداوم پایداری، یا یک سند اجتماعی‌ست؟

در واقع هر دو. همان‌طور که می‌دانید حضور در زندان اکثر اوقات باعث بروز مشکلاتی از قبیل استرس، اضطراب، تپش قلب، افسردگی، کم‌خوابی، پرخوری و... می‌شود. طبق یافته‌های علمی، نوشتن – فارغ از نوع و مطلب نوشته‌شده – باعث کاهش این قبیل عوارض می‌گردد. بدون شک، نوشتن اثر ادبی مثل داستان یا مخصوصاً شعر که بیشتر با احساسات سروکار دارد، دنیای جدیدی را برای زندانی محیا می‌کند. دنیایی که فرد به دور از وضعیت ناخوشایند زندان به‌دنبال خواسته‌ها، نیازها، ایده‌ها و آرزوهایش می‌رود. محیط زندان با توجه به تجارب زیستی جدید، باعث رشد کیفی آثار می‌شود. از طرف دیگر، آثار خلق‌شده در زندان نشان‌دهندۀ وضعیت آن محیط، دغدغه‌ها، آرمان‌های خالق اثر و جامعه است. این آثار جزوی از تاریخ ادبیات مبارزاتی هر کشور هستند و سندی اجتماعی به‌شمار می‌آیند.

بیشتر بخوانید:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.