نجات جان کودکان بلوچ از غرق شدن در هوتکها: ضرورتی که به مطالبه تبدیل نشده است
شادی پارسا ـ قصهی هولناک این کودکان و آبگیرهایی که در چند قدمی آنها به قتلگاهشان تبدیل شدهاند گاه از گلوی فعالان اجتماعی مستقل بیرون میآید اما نخستین کارزاری که برای نجات جان این کودکان راهاندازی شده هنوز هزار امضا هم جمعآوری نکرده است!
قصهی هولناک غرق شدن کودکان بلوچ در هوتکها سالهاست به تیتر بسیاری از خبرگزاریها و رسانهها تبدیل شده، اما هنوز اقدامات جدی برای پایان بخشیدن به این فاجعه از سوی مقامات دولتی صورت نگرفته است. به گزارش نهاد حقوق بشری «کمپین فعالین بلوچ» که چندی پیش منتشر شد در نیمه نخست سال ۲۰۲۴ میلادی، ۱۴ کودک در هوتکها افتاده و جان باختهاند. کودکانی که در گروههای سنی مختلف از یک سال و نیمه تا ده ساله قرار داشتند اما همه در یک چیز مشترک بودند: به حاشیه رانده شده!
هوتکها، آبگیرهای سنتی سیستان و بلوچستان هستند که نقش مهمی در ذخیره آب باران و تأمین نیازهای کشاورزی و دامداری مناطق محروم ایفا میکنند. این آبگیرها که بهصورت حوضچههای گلی و عمیق در طبیعت ساخته میشوند، به دلیل نبود حفاظ و ایمنی، بهویژه برای کودکان خطرناک هستند. عمق زیاد، لغزندگی اطراف و عدم ایمنسازی هوتکها، همراه با کمبود زیرساختهای پایدار آبرسانی، زمینهساز این حوادث تلخ است. کودکانی که در هوتکها میافتند علاوه بر اینکه با خطر غرق شدن مواجهاند در معرض حمله گاندوها نیز قرار دارند.
در سالهای اخیر گزارشهای متعددی درباره کشته و زخمی شدن کودکان توسط گاندوهایی که در هوتکها شنا میکنند منتشر شده و گاه کودکانی همچون حوا یکی از اعضای بدنشان را بر اثر این حادثه از دست دادهاند. اما به گفته فعالان اجتماعی بلوچ، اقدامات موثر، یکپارچه و برنامهریزی شدهای برای نجات جان کودکان از این بحران تا به امروز از سوی مقامات صورت نگرفته است. ندا، یکی از فعالان اجتماعی بلوچ در اینباره از فعالیتهایی که برخی فعالان اجتماعی مستقل و حتی برخی سازمانهای دولتی انجام دادهاند میگوید اما تاکید میکند که همهی این فعالیتها و اقدامات موردی بودهاند. او میگوید:
فعالان اجتماعی مستقل در زمینه آموزش کودکان و مردم و یا حفاظکشی دور هوتکها کارهایی کردهاند. مثلا یکی از حرکتهایی که خیلی هم خوب بوده فعالیت یک خانم در حوزه ترویج کتابخوانی و آموزش کودکان است. او به سراغ کودکی رفت که گاندو دستش را آسیب زده بود و با آن کودک و دیگر کودکانی که در روستاهای نزدیک رودخانه زندگی میکنند کار آموزشی خوبی کرد برای آموزش به آنها تا ایمنیشان را درزمینه افتادن به هوتکها بالا ببرد. این نمونه کارها اگرچه موردی هستند اما اهمیت دارند و اگر از این فعالیتها حمایت شود فعالان اجتماعی و بومی میتوانند در زمینه آموزش کودکان در برابر خطر هوتکها یکی از موثرترین کارها را بکنند.
به گفته ندا برخی سازمانهای دولتی از جمله بنیاد مسکن هم در این زمینه اقداماتی داشتهاند مثل حفاظکشی اطراف هوتکها، اما او تاکید میکند که این اقدامات نه گسترده بوده و نه برنامهریزی شده بلکه به صورت موردی و پروژههای کوتاه صورت گرفته است. این درحالی است که بر اساس اطلاعاتی که این فعال اجتماعی در اختیار دارد حفاظکشیها در همهی موارد هم جواب نمیدهند و مواردی بوده که حیوانات برای نوشیدن آب، حفاظها را کندهاند.
ندا میگوید:
تا به حال هیچ مطالعه منسجمی درباره هوتکها و گونهشناسی آنها صورت نگرفته تا بر اساس آن مطالعه بشود راهکاری برای نجات جان کودکان در نظر گرفت. باید بدانیم که هوتکها گونههای مختلف دارند. برخی که در بافت روستاها هستند عمیقترند و امروزه دیگر کارکرد مصرفی ندارند. برخی دیگر که در مسیر رودخانه هستند از این نظر که احتمال وجود گاندو در آنها وجود دارد خطرناکترند، هرچند که خود گاندو هم در معرض انقراض است!
به گفته این فعال اجتماعی هوتکها یکدست نیستند، اگرچه همهی آنها بخشی از سیستم سنتی مدیریت آب و محیط زیست در سیستان و بلوچستان به حساب میآیند و برای مدیریت سیلابها و ذخیره آب بسیار اهمیت دارند. از این رو راهکارهایی همچون حذف هوتکها پیشنهاد اشتباهی است که برخی افراد برای نجات جان کودکان مطرح کرده بودند.
ندا در ادامه میگوید که حجم آب در هوتکها به قدری هست که هرگز به گنداب تبدیل نمی شود. گیاهان طبیعی در اطراف آن رشد میکنند و هوتکها برای تعدیل هوا اهمیت دارند. حیوانات هم برای نوشیدن آب از آنها استفاده میکنند. حتی در برخی روستاها هوتکها به تفرجگاه به ویژه برای زنان روستا تبدیل شدهاند، زنان معمولا در آن منطقه دور هم مینشینند و معاشرت میکنند. او معتقد است که نمیتوان با حذف هوتکها این کارکردها را مختل کرد اما باید اقدامات برنامهریزی شدهای برای جلوگیری از افتادن کودکان در هوتکها درنظر گرفته شود.
عدم اطلاعرسانی و آگاهیبخشی به مردم درباره خطر هوتکها
در همین ارتباط، برای نخستینبار کارزاری از سوی برخی فعالان اجتماعی در ایران و برای نجات جان کودکان در مقابل خطر هوتکها راه اندازی شده که بر مبنای مطالباتی از مسئولان استوار است از جمله ایجاد زیرساختهای آبرسانی پایدار و کاهش نیاز به هوتکها، ایمنسازی هوتکها با ایجاد حصار و پوششهای ایمن، آگاهی بخشی به جوامع محلی، آموزش خانوادهها و کودکان درباره خطرات هوتکها، و جایگزینی هوتکها با مخازن بهداشتیتر و امنتر.
مخاطب این کارزار که از دوم آذر سال جاری آغاز شده ، مقاماتی همچون رییسجمهور و استاندارد سیستان و بلوچستان هستند. به گفته میرهان بلوچ، دیگر فعال اجتماعی در زاهدان مطالبه از مقامات در این زمینه بسیار مهم است حتی اگر کارساز نباشد. او تاکید میکند که مطالبهگری مردم باید دراین زمینه افزایش یابد اما در حال حاضر چنین نیست و خانوادهها تا خود با چنین فاجعهای مواجه نشوند درباره آن مطالبهای نمیکنند.
با اینهمه میرهان بر این نظر است که کارزارها به تنهایی نمیتوانند موثر باشند چرا که مساله غرق شدن کودکان در هوتک برای افکار عمومی و رسانهها به خبرهای گاه به گاهی تبدیل شده و هنوز به صورت جدی پیگیری نمیشود. او میگوید:
خیلی از فعالان اجتماعی دراینباره کار میکنند، دستکم به اطلاعرسانی مشغولاند و دست روی دست نگذاشتهاند اما فعالیتهای آنها توسط رسانهها دیده نمیشود تا گسترش پیدا کند. حتی شاید این ادعا نادرست نباشد اگر بگویم خیلی از اخباری که فعالان اجتماعی بلوچ برای رسانهها میفرستند مورد توجه قرار نمیگیرد و این باعث شده بسیاری از فعالان دلسرد شوند و انگیزهشان را از دست بدهند.
از سوی دیگر به گفته میرهان، سلطه عوامل سپاه و اطلاعات به قدری زیاده است که بسیاری از اقدامات مثل ساختن منابع آب مناسب در دشتیاری متوقف میشوند آن هم در شرایطی که بیشتر هوتکها در همین منطقه قرار دارند.
باز هم مردم مقصر شناخته میشوند!
هر سال تعداد بسیاری از کودکان قربانی هوتکها میشوند اما نه تنها مقامات تا به حال درباره این بحران ملزم به پاسخگویی نشدهاند بلکه در معدود دفعاتی هم که مورد سوال قرار گرفتهاند مردم را مقصر جلوه دادهاند. آرمان از دیگر فعالان اجتماعی بلوچ میگوید:
درست است که اطلاعات و آگاهی مردم درباره خطر هوتکها زیاد نیست و بهخصوص بچهها دراینباره چیزی نمیدانند. اما بچهای که دارد بازی میکند و توپش میافتد جایی نزدیک هوتک و به هوای برداشتن توپ به آنجا میرود از کجا باید بداند که دارد به خطر نزدیک میشود؟ کدام نهاد به او دراینباره آموزش داده؟ کدام رسانه محلی دراینباره بهصورت مستمر و حساب شده اطلاعرسانی کرده است؟
آرمان تاکید میکند که مقامات نه تنها مسئولیت نجات جان کودکان را برعهده نگرفتهاند بلکه مقصر وقوع چنین فاجعهای را هم خود مردم میدانند. او میافزاید:
این اولین بار نیست که مقامات دولتی مشکلات اجتماعی مردم را برعهده خودشان میاندازند. اما غرق شدن کودکان در هوتک دیگر چیزی نیست که مثلا بشود آن را مشکلی فرهنگی جا زد! هوتکها وجود دارند، دورشان حفاظ بندی نشده، مردم دراینباره آگاه نشدهاند، بچهها تفریحی ندارند جز در اطراف خانههای روستا که هوتک هم در آنجا هست بازی کنند، خب چه اتفاقی میافتد؟ بچهای که نه از نظر اقتصادی تامین است تا تفریح بهتری داشته باشد و نه اطلاعات کافی درباره خطرات محیط اطراف زندگیاش به او رسیده و نه آنقدری برای دولت مهم است که محل زندگی او بهینهسازی شود از محرومترین بچههاست. نه او و نه خانوادهاش هیچ قصوری ندارند.
هنوز کودکانی هستند که برای شستن لباسها به کنار هوتکها میروند و به داخل آنها میافتند، هنوز هستند مادرانی که به دنبال فرزند خردسالشان که برای بازی از خانه بیرون رفته و بازنگشته میروند و جسم بیجان او را غرق شده در هوتکها مییابند، هنوز کودکانی که فقط از سر کنجکاوی برای تماشای آب هوتکهای کنار خانه میروند ممکن است جانشان را به خاطر یک کنجکاوی سادهی کودکانه از دست بدهند، هنوز رد انگشتهای کودکانه بر کنارههای هوتکها باقی است، انگشتهایی که برای نجات یافتن تلاشها کردهاند؛ اما نجاتدهندهای نبوده! گویا مشکلات مردم بلوچ نه تنها از سوی مقامات نادیده گرفته شده بلکه برای بسیاری از رسانهها نیز تنها به ویترینی تبدیل شده است. از این رو بخش بزرگی از افکار عمومی هنوز با فاجعه غرق شدن کودکان بلوچ در هوتکها آشنا نیست و برای رفع این مشکل تلاش نمیکند. قصهی هولناک این کودکان و آبگیرهایی که در چند قدمی آنها به قتلگاهشان تبدیل شدهاند گاه از گلوی فعالان اجتماعی مستقل بیرون میآید و هنوز نخستین کارزاری که برای نجات جان این کودکان راهاندازی شده هزار امضا هم جمعآوری نکرده است!
نظرها
نظری وجود ندارد.