در زندان: از راحله راحمیپور و ۴۰ سال دادخواهی او چه میدانیم؟
راحله راحمیپور ۷۲ سال دارد و بیش از ۴۰ سال است که پیگیر سرنوشت برادرزادهاش گلرو است که نوروز ۱۳۶۳ در زندان اوین زاده شد و از آن پس ناپدید گشت. راحله راحمیپور از آن رو با وجود وضعیت نامناسب سلامت در زندان است که میپرسد: گلرو کجاست؟
راحله راحمیپور ۷۲ سال دارد، از ۲۷ آبانماه ۱۴۰۲ در بند است و حکمی پنج ساله را میگذراند. کهولت سن، فشار خون و تومور مغزی همگی دلایلی هستند که بر غیرمنطقی و دیوانهوار بودن حبس او در زندان اوین صحه میگذارند اما فراتر از همه اینها، او از آنرو در بند است که پرسشگری خستگیناپذیر بوده است: پس از اعدام برادرش حسین راحمیپور در شهریورماه ۱۳۶۳، راحله راحمیپور بیوقفه از سرنوشت برادرزادهی در زندان متولدشدهاش میپرسد: «گلرو کجاست؟» این سوال او را با ۷۲ سال سن از آزادی و درمان محروم کرده است.
احضارها و بازداشتهای راحله راحمیپور از زمانی شروع شد که او شکایت خود را دربارهی ناپدیدسازی قهری برادر و برادرزادهاش به سازمان ملل برد. در بازپرسی سال ۱۳۹۵ به او گفته شد که «حق پیگیری وضعیت برادرزاده گمشدهاش را ندارد» و همان سال به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» دادگاهی و به یک سال زندان محکوم شد. به گزارش عفو بین الملل، دادگاه مصاحبههای او با رسانهها در مورد ناپدیدشدن اعضای خانوادهاش و شرکت او در تجمعات صلحآمیز را مصداق « تبلیغ علیه نظام» تلقی کرده بود. اتهاماتی که اکنون آزادی او را سلب کرده است «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» و «تبلیغ علیه نظام» عنوان شدهاند. در خردادماه ۱۴۰۲ او نوشته بود:
جرم من چیست؟ آیا پاسخ اعتراض به دادخواه سرکوب و زندان است؟ در همین روزها که خانوادههای دادخواه را با اشکال مختلف تحت فشار گذاشتهاند من را نیز برای روانه شدن به زندان تحت فشار گذاشتهاند در حالیکه وضعیت بیماری من با مستندات پزشکی قانونی نسبت به نداشتن شرایط تحمل حبس محرز شده است.
فعالیت راحله راحمیپور در عرصه دادخواهی از این روست که دستگاه قضایی ایران نه محل دفن حسین راحمیپور را مشخص کرده و نه گواهی فوت گلرو راحمیپور را ارائه میدهد. گلرو نوروز ۱۳۶۳ در زندان اوین به دنیا آمد و به بهانه انجام آزمایشهای پزشکی از مادرش جدا شد و هرگز به خانواده بازگردانده نشد. در ۱۳۶۴ به خانواده گفته شد که گلرو در مطب پزشک جان باخته اما هرگز مدرکی در این خصوص نیز به آنها ارائه نشده است. جز خودداری از ارائه مدرک و پاسخگویی، نظام قضایی جمهوری اسلامی ایران تلاش دارد پرسشهای راحله راحمیپور را هم خاموش کند. روایتی از نزدیکان او که پیش از دادگاه قبلیاش (سال ۱۳۹۷) منتشر شده در این خصوص روشنگر است:
قاضی مقیسه در دادگاه همچنین در اظهاراتی عجیب گفت «درست است که شما از طریق ما پیگیری کردید و ما جوابی به شما ندادیم ولی چرا از طریق سازمان ملل اقدام کردید؟» [...] «البته در طول دوران بازجویى هم بارها از ایشان همین دست سؤالات را پرسیدهاند و گله داشتند که چرا یک مسئله خانوادگى(!) را باید به بیرون (مجامع بین المللی) ببرید».
این در حالی است که ناپدیدسازی قهری «جنایت علیه بشریت» بازشناسی میشود و «کنوانسیون بینالمللی حمایت از تمامی اشخاص در برابر ناپدید شدن اجباری» یک قرارداد بینالملل حقوق بشر است که در آن به صراحت آمده است:
هر کشور طرف بايد تضمين کند هر فردی که ادعا کند شخصی در معرض ناپديد شدن اجباری قرار گرفته حـق داشـتهباشد حقايق را به مسئولان ذيصلاح اطلاع دهد، مسئولانی که بايد بلافاصـله و بـيطرفانـه بـه اتهامـات رسـيدگي، و درصورت لزوم، بدون تاخير اقدام به تحقيق کامل و بیطرفانه کنند.
کنوانسيون بينالمللی حمايت از تمامی اشخاص در برابر ناپديد شدن اجباری
سرکوب صدای دادخواهی او در زندان هم ادامه یافته است و بر پایهی گزارشی که «بیدارزنی» اخیرا منتشر کرده است، محرومکردن او از درمان و مخالفت با مرخصی و آزادی مشروط او شیوههای جدیدی است که برای خاموشکردن او به کار گرفته میشود:
سردردهای او همچنان ادامه دارد و با وجود مشاهدات و ارائهی پروندهی پزشکی، کمیسیون پزشکی قانونی پس از تشکیل جلسه (بهدلیل حضور ایشان در مراسم یادبود جانباختگان ۱۳۶۷ در بند زنان اوین) با عدم تحمل حبس مواجه شد. این عین جملهای است که در رد عدم تحمل حبس به او اعلام شده است.
بیدارزنی
وضع سلامت راحله راحمیپور تا حدی بحرانی است که پیام درفشان، وکیل دادگستری چندی پیش در گفتوگویی با «امتداد» نسبت به مرگ ناگهانی موکلش در درون زندان هشدار داد و تایید کردکه از نظر پزشکی قانونی راحله راحمیپور توان تحمل حبس را ندارد:
وﻗﻮع ﻫﺮﮔﻮﻧﻪ مرگ ناگهانی موکل در ﻣﺤﯿﻂ زﻧﺪان ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ وﺧﺎﻣﺖ ﺣﺎل ﻣﻮرد ﺗﺎﯾﯿﺪ ﭘﺰﺷﮑﯽ ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ و ﮐﻬﻮﻟﺖ ﺳﻦ ﺑﻪ دور از اﻧﺘﻈﺎر و اﻣﺮ ﺑﻌﯿﺪی ﻧﯿﺴﺖ و این مساله میتواند منجر به ایراد ﺻﺪﻣﺎت و ﻟﻄﻤﺎت ﺟﺪی و ﻧﺎﺧﻮﺷﺎﯾﻨﺪ برای اعتبار دﺳﺘﮕﺎه ﻗﻀﺎﺋﯽ ﮐﺸﻮر شود و بنابراین وکیل دراین خصوص مسئولانه بنا بر تجویز ماده ۳۵۳ قانون آیین دادرسی کیفری اقدام به انعکاس این آسیب جدی به مطبوعات جهت تنویر اذهان مسئولین امر نموده است.
گفتوگوی پیام درفشان با امتداد
در انتظار آزادی او و با الهام از دادخواهی و پرسشگری خستگیناپذیرش، از او بخوانیم که به مناسبت تولد برادرش حسین راحمیپور نوشته بود:
عزیزم با افتخار هفتاد و چهارمین سال تولدت را جشن میگیریم، در حالیکه جان عزیزت را در ۳۵ سالگی به دار آویختند و سرنوشت فرزند نوزادت را در بیخبری فرو بردند، اما یادت در اندیشههای جوانان امروز همچنان زنده است. راه تو رهروان بسیاری دارد و اندیشهی تو که برابری انسانها بود دیگر یک رویا نیست بلکه انسانهای بیشماری عزمشان را جزم کردند که دنیای شاد و آزاد و برابر را با دستان خود بسازند. و من همچنان به امید دادخواهی نامت را فریاد میزنم! نامت جاودان و راهت پر رهرو باد. خواهر دادخواهت؛ راحله راحمی پور ۲۸ شهریور ۱۴۰۲
نظرها
نظری وجود ندارد.