«من، مریم، بچهها و ۲۶ نفر دیگر»: از جشنواره کن تا موفقیت جهانی
فرشته نزاکتی - فرشاد هاشمی، کارگردان فیلم تحسینشده «من، مریم، بچهها و ۲۶ نفر دیگر»، در این مصاحبه به روند ساخت و اکران فیلم، چالشهای پیش رو، و انگیزههایش برای ساخت فیلمهایی با رویکرد واقعگرایانه پرداخته است.
در چهلوششمین جشنواره فیلم افسانه طلایی پالرموی ایتالیا، فیلم ایرانی «من، مریم، بچهها و ۲۶ نفر دیگر» ساخته فرشاد هاشمی، سه جایزه «چشمانداز»، «محبوبترین فیلم از نگاه تماشاگران» و جایزه «مانچینی» را دریافت کرد. این فیلم از جمله فیلمهای ایرانی است که قوانین حاکم بر سینمای جمهوری اسلامی، از جمله حجاب اجباری را نادیده گرفته است. با فرشاد هاشمی که تجربه کارگردانی چند تئاتر و ساخت تعدادی فیلم کوتاه را هم تا پیش از کارگردانی فیلم «من، مریم، بچهها و ۲۶ نفر دیگر» داشته و در چند فیلم مانند «بمب، یک عاشقانه» و «پسر، مادر» به عنوان دستیار کارگردان فعالیت کرده، گفتوگو کردیم.
هاشمی میگوید به دلیل نیازش به نزدیک شدن به واقعیت برهنه فارغ از سانسور سینمای مستقل ساخت فیلمهای بدون مجوز را برگزیده است. او همکاری در پروژههایی مانند «عنکبوت مقدس» را نقطه عطفی در مسیر حرفهای خود میداند.
هاشمی در ادامه بر اهمیت روایت داستان و پایبندی به واقعیت در فیلمسازی تاکید میکند. او معتقد است که فیلم «من، مریم» داستان زندگی یک زن را روایت میکند و در همان حال به موضوعات اجتماعی مانند ضرورت تغییر میپردازد. هاشمی همچنین از علاقهمندی خود به بازیگری و کارگردانی میگوید و به پروژههای آتی خود اشاره میکند.
متن گفتوگوی فرشته نزاکتی با فرشاد هاشمی
فرشته نزاکتی - فیلم «من، مریم بچهها و بیست و شش نفر دیگر» اولین ساخته سینمایی بلند شماست. در این فیلم تلاش کردید که زیست واقعی مردم ایران را نشان بدهید؟ از اولین اکران فیلم در بازار کن تا همین چندی پیش که در جشنواره پالرموی ایتالیا سه جایزه مختلف برنده شدید، فیلم چه مسیری طی کرده و چه بازخوردهایی گرفته؟
فرشاد هاشمی – آغاز سفر فیلم با جشنواره کن ۲۰۱۴ بود. البته ما یک اکران خیلی خصوصی در بخش بازار جهانی فیلم کن داشتیم. آن هم به خاطر اینکه کانون فیلمسازان مستقل ایران فیلم ما را انتخاب کرده بود. بعد از اکران یکدفعه اتفاقها و خبرهایی پیرامون فیلم به وجود آمد که خودمان هم انتظارش را نداشتیم. البته بیدلیل هم نبود با آن شرایط حساسی که ایران در آن مقطع داشت و خب، بحثها بیشتر رفت سمت اینکه اولین فیلم بدون حجاب را [به شکل زیرزمینی] تولید کردهاند و خیلی روی قضیه حجاب متمرکز بودند. اما ما واقعا تلاشمان این بود که بتوانیم یک تصویر واقعی از جامعه را نشان دهیم و برایمان مهم بود که نظر مخاطبان را بدانیم و خب، در ادامه هم فیلم به جشنواره روتردام راه پیدا کرد و بعدش هم ادامه پیدا کرد تا همین لحظه که خوب فکر میکنم فیلم مسیر خودش را پیدا کرده و ما هم راضی هستیم. یک خاطره جالب برایتان بگویم: ما در جشنواره گوتنبرگ بودیم. احساس میکردم این اکران با همه اکرانهایی که ما تا موقع داشتیم متفاوت است. هر چه فیلم بیشتر پیش میرفت احساس میکردم که تعداد تماشاگران ایرانی در سالن بیشتر میشود و بعد از پایان فیلم متوجه شدم که نیم بیشتر سالن ایرانی بودند. مثل این بود که در یکی از سالنهای سینما در ایران فیلم را نمایش داده بودیم و نظرات خوب و امیدبخشی هم دریافت میکردیم.
در سالهای اخیر به جز ساخت فیلم «من مریم...» در فیلم «نه شب» هم بازی کردهاید که آن فیلم هم بدون مجوز ساخته شده و همین اواخر هم برای شما جایزه بهترین بازیگر مرد در جشنواره بینالمللی سینمای جهان را به همراه داشت و به جز اون دستیار کارگردان بودید در فیلم «عنکبوت مقدس». چطور این مسیر را برای فعالیت حرفهایتان انتخاب کردید؟
تلاشم این بود که واقعا به خود واقعیام بتوانم نزدیک بشوم. در سالهای گذشته انتخابهایی هم که کردم دقیقا در همین مسیر بوده. پروژه عنکبوت مقدس که مثال زدید شاید یکی از مهمترین انتخابهام بود و در زندگی حرفهای من یک نقطه عطف خوب محسوب میشود. آن موقع قرار بود «عنکبوت مقدس» در ایران ساخته بشود ولی با خاطر مشکلاتی که به وجود آمد در خارج از ایران ساخته شد. خب در آن مقطع برای من تصمیم سخت و پرچالشی بود ولی از یک جایی به بعد آدم تصمیم میگیرد که انتخابهایش را نزدیک کند به خود واقعیاش و این خود واقعی متاسفانه در ساختار کنونی سینمای ایران جایی ندارد. به یک معنا تو میخواهی واقعیت را نشان بدهی اما نمیتوانی. واقعیت هم بدیهیترین چیزهاست، و خب فکر میکنم که این مسیری که سینمای مستقل شروع کرده مسیر تازهایست و اتفاقهای خوبی در راه است.
برنامهتان برای ادامه فعالیت هنری چیست؟ فکر میکنید بیشتر روی بازیگری تمرکز کنید یا روی کارگردانی؟ و آیا الان پروژه جدیدی در دست ساخت دارید؟
سوال سختیست. عوامل زیادی در چنین انتخابی تاثیرگذار است ولی من اصولا علاقهام به بازیگری بود. با تئاتر شروع کردم و بعدش هم در انجمن سینمای جوانان ایران در اصفهان فیلمسازی خواندم و همیشه تئاتر و سینما در زندگی من به موازات هم پیش رفته است. باید صبر کرد و دید که چه اتفاقی خواهد افتاد. یک نمایشنامه آماده دارم که خیلی دوست دارم اگر امکانش باشد آن را روی صحنه ببرم. با یکی از دوستان فیلمنامهای را هم در دست نگارش دارم.
همزمان با فیلم شما و بعد از آن فیلمهای دیگری هم بدون اعمال سانسور در ایران ساخته شدند. در برخی از این فیلمها مانند «منطقه بحرانی» به سمت واقعیت و برخی دیگر از فیلمها مثل «دانه انجیر» به سمت پیامهای سیاسی گرایش داشتند. با توجه به همهی اتفاقاتی که افتاده بعد از جنبش مهسا فکر میکنید فیلم بعدی شما یا کار بعدی شما به کدام سمت متمایل باشد؟ فضای امیدبخشی که در «من، مریم» سراغ داریم؟
خوشحالم که از فیلم ما اینطور برداشت کردید که فضای آن امیدبخش است. فیلم «من، مریم، بچهها و ۱۲ نفر دیگر» در یک مقطع حساس تاریخی ساخته شده. ما اما در این فیلم داستان زندگی محبوبه را میخواهیم تعریف کنیم و داریم درباره ضرورت تغییر صحبت میکنیم. برای من پایبند بودن به داستان مهم است و این به این معنا نیست که بخواهم شرایط سیاسی و اجتماعی را ندیده بگیرم.
به عنوان آخرین سؤال میخواهم بدانم که آیا موقع ساختن فیلم «من مریم» دچار تردید هم شدید؟
قطعاً نه. در شهریور ۱۴۰۱ همه دوست داشتیم که واقعاً یک کاری بکنیم و بتوانیم تاثیرگذار باشیم. مردم برای ایجاد تغییر تلاش و مبارزه میکردند. به هر حال برای تغییر باید انسان تاوان هم بدهد و همانطور که تا الان هم این مقاومت وجود دارد و مبارزه وجود دارد و نکته مهم هم این است که این تلاشها استمرار پیدا کند.
نظرها
نظری وجود ندارد.