تیکن جاه فاکولی: صدای آفریقا در برابر استعمار و نابرابری
نادر افراسیابی - تیکن جاه فاکولی، با صدایی رسا و کلماتی صریح، به مشکلات و چالشهای آفریقا، از جمله گرمایش زمین میپردازد. او با موسیقی خود، نه تنها به مردم آفریقا امید میدهد، بلکه به جهانیان نشان میدهد که چگونه هنر میتواند به ابزاری قدرتمند برای مبارزه با بیعدالتی و ایجاد تغییر مثبت تبدیل شود. موسیقی او، فراتر از مرزهای جغرافیایی، به دل همه کسانی که خواهان عدالت و برابری هستند، نفوذ میکند و الهامبخش نسلهای آینده است.

۱۴ اکتبر ۲۰۲۳: تیکن جاه فاکولی هنگام اجرا در سالن المپیای پاریس (عکس: خبرگزاری فرانسه)
تیکن جاه فاکولی، ستاره ایوریایی در آلبوم «Le mond est chaud»، (جهان گرم شده است)، میخواهد مردم زادگاهش نه تنها به رقص درآیند، بلکه به تفکر نیز فروروند. او در مصاحبهای میگوید:
من این آهنگ را نوشتم چون وقت تنگ است. اقلیم در حال تغییر است، سیاره ما رنج میکشد – و با این حال، ما همچنان به همان شیوه قبلی به زندگی ادامه میدهیم. طبیعت نمیتواند با ما صحبت کند. فقط میتواند نشانههایی در اختیار ما بگذارد. اما اگر این نشانهها را نادیده بگیریم، روزی فرزندان ما تاوان آن را خواهند پرداخت.
تیکن جاه فاکولی، با نام اصلی موسی دومبیا، در سال ۱۹۶۸، در خانوادهای از گریوتها (حافظان سنت شفاهی آفریقای غربی) متولد شد و رشد کرد و از جوانی با موسیقی رگی ( ریگه ) پیوند خورد. آثار او عمدتاً انتقادیست و موضوعاتی چون نابرابری، فساد، استعمار نوین، و اتحاد آفریقا را در برمیگیرد.
فاکولی اصولاً مردی است با کلمات صریح: فرقی نمیکند که درباره نخبگان فاسد در زادگاهش صحبت کند، یا مُبلغهای ناسیونالیسم، یا استثمار منابع طبیعی آفریقا توسط شرکتهای اروپایی، اگر چیزی او را ناراحت کند، به وضوح و با صراحت آن را بیان میکند. او میگوید تغییرات اقلیمی همه را تحت تأثیر قرار میدهد – از جمله مردم آفریقا را و در ادامه میافزاید:
اقلیم در کشور ما نیز در حال تغییر است. البته! اما مردم چندان به آن توجه نمیکنند. در آفریقا، مردم همیشه میگویند: این اراده خداست! زمین گرم میشود؟ پس خدا اینطور خواسته است. این موضوع کار مسئولان را آسان میکند. در حالی که میتوان بهوضوح علل آن را مشخص کرد. بهعنوان مثال، در ساحل عاج، از زمان استقلال، ۶۰ درصد از جنگلها قطع شدهاند. و چرا این جنگلها قطع شدهاند؟ بهخاطر فساد!
آلبوم «Le mond est chaud» دهمین آلبوم استودیویی تیکن جاه فاکولی است و بهترین اثر او تا به امروز به شمار میرود.
مهاجرتهای انبوه
داب رگه (Dub) سبکی از موسیقی است که در سالهای دهه ۱۹۶۰ از دل رگی زاده شد و به سرعت جایگاه ویژهای در موسیقی جامائیکا و سپس در سراسر جهان پیدا کرد. داب رگه نه تنها یک سبک موسیقی، بلکه یک روش تولید و میکس منحصر به فرد است که بر روی صدا و اتمسفر موسیقی تمرکز دارد. تیکن جاه فاکولی در موسیقی خود از داب رگه، رپ فرانسوی و موسیقی غرب آفریقا تأثیرات عمیقی پذیرفته است. موسیقی او یک پسزمینه شاد برای مهمانیهای تابستانی نیست، بلکه به مشکلات فوری یک قاره میپردازد، از جمله مهاجرتهای انبوه.
در قطعهٔ «Libya»، فاکولی درباره جوانانی میخواند که با آرزوهای بزرگ در زادگاهشان به سمت اروپا حرکت میکنند، در مسیر، هر دم بیش از پیش از امیدها و آرزوهایشان دست میکشند و در نهایت قربانی باندهای قاچاقچی میشوند. او میگوید:
در این آهنگ، من به برادران آفریقاییام که قصد دارند به اروپا سفر کنند، میگویم که راه بسیار بد است – «le route n’est pas bon». در مسیر خطراتی وجود دارد، از جمله بردگی و مرگ و همچنین تحقیر. هرکس که زادگاهش را ترک کند و به سمت بردگی برود، نه تنها خود را تحقیر میکند بلکه قومش را نیز تحقیر میکند. این موضوع در آهنگ «Libya» مطرح شده است – و امیدوارم که این آهنگ حداقل دو یا سه نفر را قانع کند که در آفریقا بمانند.
تیکن جاه فاکولی با صراحتش در زادگاهش، تنها دوستانی ندارد: او در زندگی حرفهایاش بارها تهدید به قتل شده، سالها در تبعید در مالی زندگی کرده و برخی از دوستان خوبش را هم از دست داده است. با این حال، برای فاکولی توقف یک گزینه نیست:
نمیتوانم بگویم که ترسی ندارم. البته که میترسم. این طبیعی است: من فرزندانی دارم که میخواهند پدرشان کمی بیشتر زندگی کند. وقتی میخوانم یا متن مینویسم، ترس را فراموش میکنم. زیرا هدف مهمتر از ترس من است. میخواهم مردم را از ناعدالتیها در آفریقا و ناعدالتیهای جهانی آگاه کنم.
استعمار و استعمار نو
فاکولی در ترانههایش استعمار و استعمار نو را محکوم میکند. او در آهنگ « Y'en a marre, » [تو یک مار هستی] میخواند:
پس از لغو بردهداری
استعمار ایجاد کردند
وقتی راه حل را پیدا کردیم،
همکاری ایجاد کردند
چگونه این وضعیت را محکوم میکنیم.
جهانی شدن را ایجاد کردند.
و بدون توضیح جهانی شدن،
این بابل است که ما را استثمار میکند.
او همچنین نسبت به مشکل سلاح در آفریقا، غارت ثروت قاره سیاه و حمایت غرب از دیکتاتوریها در کشورهای آفریقایی حساس است. میخواند:
«سیاست فرانسه در آفریقا
کشتن شوخی است
[…]
به ما اسلحه میفروشند
در حالی که ما میجنگیم،
ثروت ما را غارت میکنند
و میگویند که از دیدن آفریقا هنوز در حال جنگ است شگفتزده شده اند.
کنگو را سوزاندند
آنگولا به آتش کشیده شد.
گابن را خراب کردند
آنها کینشاسا را سوزاندند
[…]
آنها از دیکتاتوری حمایت میکنند
همه اینها برای گرسنگی دادن ما »
تیکن جاه فاکولی در مصاحبهای میگوید هدفش این است که آفریقا به پا خیزد:
من نمیخواهم ضربه بزنم، بلکه آرزو میکنم آفریقا به پا خیزد و در موقعیت خوبی قرار گیرد و حتی مورد حسد قرار گیرد. من رفتار تهاجمی ندارم و میخواهم که هر کس در سرزمین خود حالش خوب باشد.
او در ادامه به نابرابریها اشاره میکند. برای مثال وقتی که یک آفریقایی میخواهد به قاره اروپا سفر کند و وقتی که یک اروپایی میخواهد به قاره آفریقا سفر کند:
اما وقتی که ما بخواهیم به غرب برویم، باید این امکان برای ما بههمان اندازهای که برای شما وجود دارد، فراهم باشد. برخی کشورهای آفریقایی حتی ویزا را در فرودگاه هنگام ورود به هواپیما بدون مراحل قبلی ارائه میدهند، در حالی که در غرب این برای یک آفریقایی غیرممکن است!
در آرزوی وحدت آفریقا
گریتها (Griot) یا جلیها (Jali) در آفریقا هنرمندانی بودند که به صورت حرفهای به آوازخوانی، شعرخوانی، قصهگویی و نواختن آلات موسیقی میپرداختند. آنها حافظه تاریخی جوامع آفریقایی بودند و رویدادهای مهم تاریخی، اسطورهها، افسانهها و تبارنامههای خانوادههای سلطنتی را به صورت شفاهی برای نسلهای آینده نقل میکردند. متنهای قوی تیکن جاه نشان میدهد که دوران گریتهای آفریقایی که به ستایش اربابان خود میپرداختند، به پایان رسیده است. تیکن جاه یک گریت است که به قرن ۲۱ تعلق دارد: خوانندهای که مصمم است امیدها، ترسها و رنجهای مردمش را بیان کند. به عنوان یکی از امیدهای موسیقی رگه ساحل عاج، تیکن جاه در آلبوم سوم خود «Mangercratie» فریاد وحدت سر داد. این آلبوم ۳۰۰ هزار نسخه فروش رفت. آهنگهای تیکن در این آلبوم مثل بیانیههای سیاسی است:
«به سیاستمداران بگویید که نام ما را با کارهایشان درنیامیزند
ما میدانیم که آنها چه کار میکنند!»
او هشدار داد:
«آنها از ما مانند شترها در شرایط غیرقابل تحمل استفاده میکنند،
ما را به سمت راههایی هدایت میکنند که نمیشناسیم
آنها آتش را روشن میکنند،
در شعلهها میدمند
و سپس برمیگردند
و به عنوان آتشنشان ظاهر میشوند…»
او سودای وحدت آفریقا را در سر دارد. میگوید:
آفریقا با این پارادوکس تاریخی مشخص میشود: قارهای بسیار غنی از نظر منابع طبیعی و پتانسیل انسانی، اما با جمعیتی بسیار فقیر. ما بر روی طلا، الماس، قهوه، کاکائو، پنبه و غیره زندگی میکنیم. همهٔ چیزهایی که غربیها برای ادامهٔ توسعهٔ خود نیاز دارند، اما ما همچنان در فقر باقی میمانیم و این یک پارادوکس است.
مقاومت در برابر بازار
شکی نیست که در سالهای اخیر موسیقی رگه تجاری شده و خود را با نیازهای بازارهای غربی تطبیق داده: اتومبیلهای سریع، دخترانی که در دسترس هستند درآمیخته با جلوههایی از مردانگی مردها. با اینحال به لطف هنرمندانی مانند آلفا بلوندی، سولو جاه گونت، سرژ کاسی و اکنون تیکن جاه فاکولی، رگه همچنین به نیرویی برای تغییر در آفریقا تبدیل شده و نقش اصلی خود به عنوان موسیقی اعتراضی را بازپس گرفته است. تیکن جاه در آلبوم «درس تاریخ» («Cours d'Histoire)، تلاش میکند تاریخ غرب آفریقا را به شکل تحریفنشدهای بیان کند.
جای تعجب نیست که در هر کجا که او در غرب آفریقا اجرا کرده، جمعیت بزرگی حضور یافتهاند. او هنرمندیست که به آفریقا و آیندهاش باور دارد و این دقیقاً درسیست که ما به رغم همه مشکلاتمان میتوانیم از او بیاموزیم. میگوید:
آنچه که نباید فراموش کنیم این است که آفریقا از ۴۰۰ سال بردگی و استعمار خارج شده است. بنابراین وقتی سن آزادی آفریقا را با آزادی فرانسه یا ایالات متحده مقایسه میکنم، یک فرد بزرگ را در کنار یک کودک میبینم، کودکی که به زمان نیاز دارد تا بفهمد، رشد کند و یاد بگیرد و به امید برسد.
من خوشبین هستم، زیرا میدانم که این قاره پتانسیل دارد و ما همه چیز لازم برای پیشرفت را داریم. این یک فرآیند است.
موسیقی تیکن جاه فاکولی، فراتر از یک تفنن پیشپاافتاده، به ابزاری قدرتمند برای مبارزه با استعمار، نابرابری و بیعدالتی تبدیل شده است. او با استفاده از ریتمهای آفریقایی و اشعار قدرتمند، به بیان دردها و رنجهای مردم آفریقا میپردازد و به آنها امید و انگیزه میدهد. موسیقی او، به عنوان یک سلاح فرهنگی، در مبارزه برای آزادی و عدالت در آفریقا نقش بسیار مهمی ایفا میکند. با شنیدن موسیقی و آشنایی با آثار او و هنرمندانی مانند او، میتوانیم درک عمیقتری از فرهنگ و تاریخ آفریقا پیدا کنیم و به مبارزه برای ایجاد یک جهان عادلانهتر کمک کنیم.
نظرها
نظری وجود ندارد.