ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

سدسازی در افغانستان و تاثیرات آن بر منابع آبی ایران

بهار مقدم ـ یکی از مشکلات اصلی دیپلماسی آب ایران، استفاده نکردن مؤثر از ابزارهای بین‌المللی برای اعمال فشار بر افغانستان است. تاکنون جامعه بین‌المللی نیز حمایت قاطعی از حقوق ایران به‌عنوان کشور پایین‌دست نداشته و کشورهای تأثیرگذاری نظیر چین و ترکیه نیز در حمایت از سدسازی‌های افغانستان وارد عمل شده‌اند.

اگر زودتر دست به کار نشویم و با طرف افغانستانی به یک توافق نرسیم، قطعاً دیگر نمی‌توانیم برای تامین آب استان‌های شرقی روی حقابه هیرمند یا هریرود حساب کنیم.

محمد درویش، کنشگر محیط زیست

بحران منابع آبی، به ویژه در مناطق شرقی ایران، به یکی از چالش‌های جدی ایران در دهه‌های اخیر تبدیل شده است. یکی از محورهای اصلی این بحران، کاهش حقابه ایران از رودخانه‌های هیرمند و هریرود به دلیل ساخت سدهای متعدد در افغانستان است. این وضعیت، که با ساخت سدهایی نظیر کمال‌خان، پاشدان، بخش‌آباد و… تشدید شده، نه تنها بر اکوسیستم طبیعی و حیات اقتصادی مناطق مرزی ایران تأثیر گذاشته، بلکه به عنوان یک مسئله ژئوپلیتیکی و امنیتی نیز اهمیت یافته است.

قطع جریان آب رودخانه‌های هیرمند و فراه علاوه بر خشکاندن تالاب‌ها، موجب از دست رفتن معیشت کشاورزان و دامداران، افزایش بادهای ۱۲۰روزه و طوفان‌های گردوغبار، و گسترش بیماری‌های تنفسی و مهاجرت گسترده مردم از سیستان شده است.

معاهدات و منازعات آبی ایران و افغانستان

اختلافات بر سر حقابه رودخانه هیرمند و سایر منابع آبی مشترک میان ایران و افغانستان، تاریخی بیش از ۱۵۰ سال دارد. نخستین نشانه‌های جدی این اختلافات به دوران قاجار بازمی‌گردد. در سال ۱۳۵۱، معاهده‌ای رسمی میان دو کشور امضا شد که حقابه ایران را ۲۶ مترمکعب در ثانیه تعیین کرد. این توافق، که با هدف پایان دادن به منازعات آبی میان دو کشور انجام شد، در ظاهر به یک توافق بلندمدت منجر شد.

با این حال، افغانستان بارها به دلایل مختلف از پایبندی به این معاهده سر باز زده است. به‌ویژه در سال‌های اخیر و با روی کار آمدن طالبان، این معاهده عملاً به حالت تعلیق درآمده است. کاهش جریان آب به ایران نه‌تنها تأثیرات زیست‌محیطی شدیدی داشته، بلکه مناطق شرقی کشور، به‌ویژه سیستان و بلوچستان، را با بحران‌های اجتماعی، اقتصادی و امنیتی مواجه کرده است.

سدسازی در افغانستان؛ تأثیرات گسترده بر حقابه ایران

افغانستان در دهه‌های اخیر پروژه‌های گسترده‌ای را برای ساخت سد بر روی رودخانه‌های هیرمند، هریرود، و فراه آغاز کرده است. این سدها با هدف مدیریت منابع آبی، تولید برق، و توسعه کشاورزی طراحی شده‌اند، اما در عمل تأثیرات ژرفی بر کشورهای پایین‌دست، به‌ویژه ایران، داشته‌اند. هرکدام از این سدها با اهداف متفاوت، ولی با نتایج مشترک، حقابه ایران را تحت تأثیر قرار داده‌اند.

سد کمال‌خان؛ چالش مدیریت منابع آبی

سد کمال‌خان یکی از مهم‌ترین سدهایی است که افغانستان روی رودخانه هیرمند ساخته است. این سد در ولایت نیمروز و در نزدیکی مرز ایران واقع شده و ظرفیت ذخیره‌سازی آن به حدود ۵۲ میلیون مترمکعب می‌رسد. هدف اصلی از ساخت این سد، تأمین آب برای کشاورزی و تولید برق بوده است. با این حال، این سد جریان آب ورودی به ایران را به شدت کاهش داده است.

به دلیل بهره‌برداری یک‌جانبه افغانستان از این سد، حتی در فصل‌های بارندگی نیز آب کافی به سمت ایران جاری نمی‌شود. این موضوع به طور مستقیم بر تالاب هامون تأثیر گذاشته و خشکی این تالاب بین‌المللی را تسریع کرده است.

سد پاشدان؛ پیامدهای منطقه‌ای

سد پاشدان در ولایت هرات و روی رودخانه هریرود ساخته شده است. این سد با ظرفیت ذخیره‌سازی ۵۴ میلیون مترمکعب، برای مهار سیلاب‌ها، تولید برق و آبیاری زمین‌های کشاورزی در غرب افغانستان طراحی شده است. ساخت سد از سال ۱۳۹۰ آغاز شد، اما به دلایل مختلفی از جمله ناامنی و کمبود منابع مالی، تکمیل آن با تأخیر مواجه شد. در سال‌های اخیر، با حمایت دولت طالبان، این پروژه مجدداً فعال شده است.

سد پاشدان جریان طبیعی آب به سمت سد دوستی، که یک پروژه مشترک بین ایران و ترکمنستان است، را به شدت کاهش داده است. این کاهش جریان آب تأمین آب شرب شهر مشهد و مناطق اطراف را با چالش مواجه کرده و نگرانی‌های زیست‌محیطی و اجتماعی گسترده‌ای ایجاد کرده است.

 سد بخش‌آباد؛ تهدیدی برای کشاورزی ایران

سد بخش‌آباد، که روی رودخانه فراه در غرب افغانستان احداث شده است، یکی دیگر از پروژه‌های آبی بزرگ این کشور محسوب می‌شود. این سد با هدف تأمین آب برای کشاورزی و تولید برق طراحی شده است و ظرفیت ذخیره‌سازی آن حدود ۶۷۵ میلیون مترمکعب برآورد می‌شود.

تکمیل این سد می‌تواند تأثیرات قابل توجهی بر جریان آب ورودی به ایران داشته باشد. کارشناسان هشدار می‌دهند که بهره‌برداری کامل از سد بخش‌آباد، جریان آب به سمت استان سیستان و بلوچستان را تقریباً به صفر خواهد رساند. این وضعیت نه تنها کشاورزی منطقه را تهدید می‌کند، بلکه معیشت هزاران نفر از ساکنان مرزی را نیز به خطر می‌اندازد.

سد کج‌صمد؛ کابوسی تازه

سد کج‌صمد، پروژه جدیدی که بر رودخانه خاشرود در ولایت نیمروز افغانستان در حال مطالعه و طراحی است، چالش دیگری برای بحران آبی سیستان محسوب می‌شود. رودخانه خاشرود نقشی کلیدی در تغذیه تالاب هامون پوزک دارد. این رود همراه با رودخانه خوسپاس، از اصلی‌ترین منابع آب‌رسانی به این تالاب محسوب می‌شوند.

نقش خاشرود در تأمین آب تالاب هامون پوزک به قدری حیاتی است که ساخت این سد، خشکی تالاب را به شدت تسریع کرده و شرایط زیستی نامناسبی را برای افغانستان، ایران و پاکستان به وجود خواهد آورد.

زیست‌محیط و اجتماع؛ پیامدهای بحران آب

ساخت سدهای مذکور، پیامدهای زیست‌محیطی و اجتماعی متعددی به همراه داشته است. خشکی تالاب هامون، کاهش تنوع زیستی، نابودی زیستگاه‌های طبیعی، افزایش بیابان‌زایی، و مهاجرت معکوس از جمله مهم‌ترین اثرات این بحران هستند. علاوه بر این، کاهش جمعیت در مناطق مرزی امنیت ملی را نیز تهدید می‌کند، چرا که این مناطق به مرزبانان طبیعی تبدیل شده‌اند.

تحلیل‌ها و دیدگاه‌ها؛ ابعاد مختلف مسئله

اختلافات بر سر منابع آبی مشترک میان ایران و افغانستان، سال‌هاست که موضوعی پیچیده و چندوجهی بوده است. این موضوع از یک‌سو با چالش‌های زیست‌محیطی و کمبود آب گره خورده و از سوی دیگر به معاهدات تاریخی، سیاست‌های ژئوپلیتیکی و عملکرد دولت‌های دو کشور مرتبط است.

محمد درویش، فعال محیط‌ زیست، هشدار می‌دهد که اگر ایران به‌سرعت وارد عمل نشود و به توافقی عملی با افغانستان دست پیدا نکند، استان‌های شرقی کشور دیگر نمی‌توانند روی حقابه رودخانه‌های هیرمند و هریرود حساب کنند. به گفته وی، افغانستان در حال ساخت ۱۴ سد بر این رودخانه‌ها است و تکمیل این پروژه‌ها به معنای قطع کامل جریان آب به سمت ایران خواهد بود. او همچنین به نقش کشورهای خارجی، به‌ویژه چین، در تأمین فناوری و سرمایه‌گذاری این پروژه‌ها اشاره کرده و بر لزوم تقویت دیپلماسی آب ایران تأکید می‌کند.

ابوالفضل ظهره‌وند، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، معتقد است که ساخت سدهای متعدد در افغانستان با حمایت قدرت‌های خارجی نظیر چین و ترکیه، بخشی از یک برنامه گسترده‌تر برای اعمال فشار بر ایران است. او تأکید دارد که این پروژه‌ها، علاوه بر تهدید منابع آبی، ابزاری برای فشار سیاسی بر جمهوری اسلامی ایران محسوب می‌شوند. به باور او ایران باید از تمامی ابزارهای دیپلماتیک، حقوقی و حتی اقتصادی برای مقابله با این تهدید استفاده کند.

عیسی بزرگ‌زاده، سخنگوی صنعت آب ایران، تأکید می‌کند که اقدامات یک‌جانبه افغانستان در ساخت سدهایی مانند پاشدان، ناقض اصول حقوق عرفی بین‌المللی است. او هشدار می‌دهد که بهره‌برداری یک‌جانبه از منابع آبی مرزی می‌تواند به آسیب‌های جدی زیست‌محیطی و اجتماعی در مناطق پایین‌دست منجر شود. بزرگ‌زاده همچنین خواستار همکاری نزدیک‌تر و پایبندی دو کشور به معاهدات تاریخی شده است.

نجیب آقا فهیم، وزیر پیشین دولت افغانستان، معتقد است که ایران نیز از منابع آبی مشترک به طور یک‌جانبه استفاده کرده است. او به ساخت سد دوستی در دهه ۸۰ خورشیدی اشاره می‌کند که بدون اطلاع و مشارکت افغانستان انجام شده است. به گفته وی، سد پاشدان که روی رودخانه هریرود ساخته شده است، یک سد کوچک با هدف مهار سیلاب و آبیاری کمربند سبز هرات است و نمی‌تواند تأثیر جدی بر منابع آبی ایران داشته باشد. فهیم تأکید می‌کند که ایران با بزرگ‌نمایی این موضوع، تلاش دارد از ساخت سدهای بزرگ‌تر در افغانستان جلوگیری کند.

نتیجه‌گیری

دیپلماسی آب در سال‌های اخیر به‌جای دستیابی به نتایج ملموس برای ایران، با چالش‌های متعددی همراه بوده است. با وجود توافق‌نامه‌هایی مانند معاهده ۱۳۵۱، افغانستان بارها از تعهدات خود سر باز زده و توسعه سدهای متعدد نظیر کمال‌خان، پاشدان و بخش‌آباد را بدون توجه به حقوق پایین‌دست ادامه داده است. این وضعیت نشان می‌دهد که رویکردهای دیپلماتیک ایران نتوانسته‌اند به اندازه کافی بر تغییر رفتار دولت افغانستان تأثیرگذار باشند.

یکی از مشکلات اصلی دیپلماسی آب ایران، استفاده نکردن مؤثر از ابزارهای بین‌المللی برای اعمال فشار بر افغانستان است. تاکنون جامعه بین‌المللی نیز حمایت قاطعی از حقوق ایران به‌عنوان کشور پایین‌دست نداشته و کشورهای تأثیرگذاری نظیر چین و ترکیه نیز در حمایت از سدسازی‌های افغانستان وارد عمل شده‌اند. این وضعیت، نیاز به بازنگری در سیاست‌های منطقه‌ای ایران و تقویت همکاری با کشورهای همسایه نظیر پاکستان و ترکمنستان را بیش از پیش آشکار می‌کند.

علاوه بر این مدیریت ناکارآمد منابع آب و وابستگی بیش از حد به رودخانه‌های مرزی نیز بحران را تشدید کرده است. ایران باید همزمان با تقویت مذاکرات دیپلماتیک، به توسعه فناوری‌های صرفه‌جویی در مصرف آب، افزایش بهره‌وری کشاورزی و کاهش وابستگی به جریان‌های خارجی بپردازد. چنین راهکارهایی می‌تواند از اثرات منفی کوتاه‌مدت کاهش جریان آب بکاهد و امنیت آب کشور را در بلندمدت تقویت کند.

*نویسنده برای جمع‌آوری داده‌های این مقاله از هوش مصنوعی نیز بهره برده است.

بیشتر بخوانید:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.